10 فیلم شاخص الیور استون که هیچ وقت فراموش نمی شوند
الیور استون به عنوان یکی از مهم ترین کارگردان های سینمای آمریکا در ایران شهرتی قابل توجه دارد و هم مرور آثارش در جشنواره فیلم فجر برگزار شده و هم به ایران آمده است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین کارگردانی که به واسطه دیدگاه انتقادی اش نسبت به سیاست های دولت آمریکا شهرت دارد. به تازگی جستجوی روشنایی (نوشتن، کارگردانی و دوام آوردن) زندگی نامه اولیور استون با ترجمه کوروش جاهد منتشر شده است. به بهانه انتشار این کتاب به 10 فیلم مهم استون پرداخته ایم.
1) سالوادور (1986) همشهری نوشت: مصائب روزنامه نگاری آمریکایی که ماموریتش پوشش جنگ داخلی سالوادور است. فیلمی که در گیشه شکست خورد ولی منتقدان تحویلش گرفتند و نامزد دو جایزه اسکار برای بازیگر نقش اول مرد و فیلمنامه شد.«سالوادور» با وجود مشکلاتی در روایت، به عنوان تجربه ای دست اول از کارگردانی که خودش کهنه سرباز بوده، مقدمه مناسبی برای ورود الیور استون به عرصه کارگردانی است.
2) جوخه (1986) یکی از موفق ترین فیلم های کارنامه الیور استون که هنوز هم خیلی ها آن را بهترین کارش می دانند.«جوخه» از دل تجربیات شخصی استون از حضور در جنگ ویتنام بیرون آمد. نوع برخورد کارگردان با پدیده جنگ و تصویری که از حضور ارتش آمریکا در ویتنام ارائه شده، مورد توجه قرار گرفت.«جوخه» 4 جایزه اسکار گرفت و با بردن اسکار بهترین فیلم و کارگردانی، نام استون را به عنوان یکی از چهره های شاخص هالیوود ثبت کرد. هالیوود با «جوخه» الیور استون را به عنوان فیلمسازی شورشی که نگاه تند انتقادی به حضور آمریکا در جنگ ویتنام دارد به رسمیت شناخت.
3) وال استریت (1987) اولین فیلم غیر مرتبط با جنگ الیور استون هم به نوعی از تجربه های زیستی و علائقش نشات گرفته بود. پدر استون سال ها در وال استریت کار کرده بود و او همیشه دوست داشت فیلمی درباره بازار بورس بسازد. فیلم به تصدیق استون تحت تاثیر «اتاق مدیر عامل»(رابرت وایز،1954) و «بوی خوش موفقیت»(الکساندر مندریک،1957) ساخته شده و همان طور که انتظار می رود ضد سرمایه داری است. تماشاگران و منتقدان از فیلم استقبال کردند و مایکل داگلاس که برای اولین بار نقش منفی بازی کرده بود، برایش اسکار گرفت.
4) متولد چهارم ژوئیه (1989) استون در طعنه برانگیز ترین فیلم ضد جنگ هالیوود در دهه هشتاد میلادی، تام کروز، ستاره فیلم میلیتاریستی «تاپ گان»(تونی اسکات،1986) را به عنوان قربانی جنگ ویتنام روی صندلی چرخدار نشاند. درام ضد جنگ استون که بر اساس زندگی نامه ران کوویک ساخته شد، تصویری دردناک از بازماندگان جنگ ویتنام ارائه می دهد. دومین قسمت از سه گانه استون درباره جنگ ویتنام، یک موفقیت تمام عیار بود. فیلم در 6 رشته نامزد اسکار شد و اسکار کارگردانی و تدوین را برد. تام کروز در نقش قربانی جنگ ویتنام نامزد اسکار شد و در گلدن گلوب جایزه گرفت.
5) دورز (1991) درامی زندگی نامه ای درباره جیم موریسون رهبر گروه موسیقی دورز که با وجود وفادار نبودن استون به واقعیت، پرشور و تاثیر گذار از کار درآمد. استون که نقش جیم موریسون را به وال کیلمر سپرد، در مصاحبه ای درباره جیم موریسون گفت:«روزی که جیم موریسون در 1971 مرد برایم مثل روزی بود که کندی مرد. خرد کننده بود من او را می پرستیدم.» نکته عجیب فیلم، پرهیز در ورود به دیدگاه های سیاسی جیم موریسون بود که چنین کاری از استون بعید بود! فیلم با شوری که برمی انگیخت، آشفتگی هایش را می پوشاند. منتقد فیلم کامنت، زمان اکران «متولد چهارم ژوئیه» مهم ترین امتیاز فیلم را شیوه رها و نیرومند استون و پرداخت سرزنده اش دانست که در زمانه ای که اغلب فیلم های آمریکایی فاقد عاری از شور و هیجان هستند، کیمیا و ستایش برانگیز است.
6) جی اف کی (1991)
تشکیک در روایت رسمی قتل کندی رییس جمهور آمریکا و پذیرش تحقیقاتی که جیم گریسون وکیل اهل نیواورلئان انجام داده بود؛ این کاری است که استون در «جی اف کی» انجام داده است. ترکیب فیلم مستند با صحنه های بازسازی شده فوق العاده است و بازی کوین کاستتر در نقش جیم گریسون متقاعد کننده.«جی اف کی» آخرین فیلم بزرگ استون است که به تعبیر پت داول در شیوه جمع آوری شهود مختلف «همشهری کین»(اورسن ولز،1941) را به یاد می آورد و به شیوه ولز که معتقد به خصومت آمریکایی ها بود، علامت سوالی بزرگ مقابل دلایل اعلام شده قتل کندی می گذارد. نامزد 8 جایزه اسکار و برنده دو اسکار تدوین و فیلمبرداری که می توانست با اسکار کارگردانی و بازیگر نقش اول مرد نیز همراه شود.
7) قاتلین بالفطره (1994) اقتباس از فیلمنامه کوئنتین تارانتینو (که به تغییرات استون در فیلمنامه معترض شد). استون زمان اکران «قاتلان بالفطره» قصدش از ساخت این فیلم را این گونه توصیف کرد:«می خواستم این فیلم آمیزه ای باشد از فیلم های جاده ای مثل «بانی و کلاید»(آرتور پن،1967) و فیلم هایی که در زندان می گذرند همچون «فرار بزرگ»(جان استرجس،1963) و «پاپیون»(فرانکلین جی. شافنر،1973).» فیلم خشونت را با زیبایی شناسی ای که در هالیوود مسبوق به سابقه نبود به تصویر می کشد. با ترکیب فیلم 8 میلیمتری، انیمیشن، ویدئو و تصاویر سیاه و سفید و رنگی با نورپردازی نامعمول که بیشتر شبیه ویدئو کلیپ ها و موزیک ویدئوهای مرسوم دهه نود میلادی بود تا فیلمی سینمایی. ادعانامه ای علیه جامعه ای که از دو جوان، جنایتکار می سازد و نقدی بر رسانه های گروهی آمریکا که کارش عملا تجلیل از جنایت است. مخالفان فیلم همین صفت را به فیلم «قاتلان بالفطره» الصاق کردند.
8) نیکسون (1995) «نیکسون» با این جمله آغاز می شود:«این فیلم کوششی است برای درک حقیقت درباره ریچارد نیکسون.» دومین فیلم از سه گانه الیور استون درباره رییس جمهورهای آمریکا، تصویری انتقادی از قدرت سیاسی ارائه می دهد. آلبرت آستر فیلم را این گونه توصیف کرد:«استون که ژانرهای هالیوودی را زیرورو کرده بود تا استعاره بصری برای نیکسون بیابد، در نهایت همشهری کین را برگزید؛ احتمالا این انتخاب از یکسو بهخاطر طبیعت حماسی و از سوی دیگر تلاش فیلم مذکور در نفوذ به رمز و رازهای شخصیتش بوده است. هانا (مری استینبِرجِن) مادر نیکسون است که وی همواره از او بهعنوان یک قدیسه یاد میکرد ولی مواخذهها، خواستههای سختگیرانه و محرومیتهای غیرتعمدی از محبت، رفتارهایی بودند که میتوانست روح هر کودکی را آزار دهد.» آنتونی هاپکینز در نقش ریچارد نیکسون انتخابی هوشمندانه است. فیلم نامزد دریافت 4 جایزه اسکار شد.
9) مرکز تجارت جهانی (2006) روایت الیور استون از ماجرای یازدهم سپتامبر، نه سیاسی است و نه افشاگر. استون فیلم «مرکز تجارت جهانی» ربطی به کارگردان «جوخه» و «جی اف کی» ندارد و در فیلمی که ساختاری مستند نما دارد تنها روایتی از بازماندگان و قربانیان حادثه ای ارائه می دهد که آمریکا را حیرت زده کرد. جان مک لافلین با بازی نیکلاس کیج، گروهبان پلیس اداره بندرداری نیویورک صبح روز یازده سپتامبر 2001 مشغول انجام وظایف روزانه است که صدای برخورد هواپیما با یکی از دو برج سازمان تجارت جهانی را می شنود و آنچه در ادامه فیلم می بینیم مجموعه ای از تصاویری است که با تکیه بر جلوه های ویژه قرار است فاجعه را بدون قضاوت درباره عللش روایت کند.
10) وال استریت: پول هرگز نمی خوابد (2010) دنباله ای بر فیلم «وال استریت» و احتمالا آخرین فیلم سینمایی قابل توجهی که الیور استون کارگردانی اش کرده است. ظاهرا بحران اقتصادی آمریکا در سال 2008 باعث شد استون تصمیم به ساخت دنباله ای برای فیلم موفق دهه هشتادی اش بگیرد. مایکل داگلاس تنها بازمانده فیلم قبلی است. حضور کوتاه دونالد ترامپ در یک سکانس از فیلم بحث برانگیز شد.«وال استریت: پول هرگز نمی خوابد» آشکارا ضعیف تر از «وال استریت» ی است که استون در 1986 کارگردانی کرد ولی فیلم به واسطه تصویر دقیقی که از بازار سرمایه ارایه می دهد، مورد توجه قرار گرفت. این شاید آخرین فیلم استون باشد که با حوصله و تمرکز ساخته شده است.
22057
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1917861