150 درس و تجربه مدیریتی برگرفته از «رسم جهاد 2»
کتاب «رسم جهاد2» بیش از صد و پنجاه نکته در سبک جهادی، روایت و تاریخ جنگ، مدیریت و منابع انسانی، مدیریت بحران را بیان میکند و قابلیت عرضه به عنوان کتاب شاخص را دارد.
کتاب «رسم جهاد2» بیش از صد و پنجاه نکته در سبک جهادی، روایت و تاریخ جنگ، مدیریت و منابع انسانی، مدیریت بحران را بیان میکند و قابلیت عرضه به عنوان کتاب شاخص را دارد.
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: محمد مهدی روزبه، فعال فرهنگی یادداشتی را به مناسبت فرارسیدن چهل و چهارمین سالروز فرمان امام خمینی (ره) برای تأسیس جهاد سازندگی با عنوان «روایت خدمات حیرتانگیز مهندسیرزمی جهاد سازندگی در جنگ / 150 درس و تجربه مدیریتی برگرفته از کتاب «رسم جهاد 2» برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.
این کتاب روایت تجربههای کار جمعی در جهاد سازندگی به روایت عبدالرحمن جزایری است که توسط محمدرضا حسینی و علی مشایخی به نگارش در آمده و توسط انتشارات راه یار چاپ و منتشر شده است.
مشروح متن یادداشت روزبه درباره اینکتاب در ادامه میآید؛
«نقشه سایت موشکی را به آنها تحویل دادم. گفتند: حداکثر بیست روزه آن را میسازیم. به افسر نیروی هوایی ارتش خبر دادم. با تعجب گفت: «آمریکاییها این سایت را که محصول کشور خودشان است، سه ماهه میسازند و سی میلیون دلار پول میگیرند. شما میگوئید بیست روزه و آن هم مجانی؟!... شانزدهمین روز از شروع کار اطلاع دادند که سایت آماده است.»
کتاب «رسم جهاد 2» خاطرات جهادگر بیریا و گمنامی است که نشان داد چگونه میتوان با تخصص و تجربه، عقل و درایت، ایمان و توکل، در دوران پُرحادثه و تنهایی ایران در دفاع مقدس، ناممکنها را ممکن ساخت. ساخت خودروی زرهی و سایت موشکی، تنها بخشی از خدمات حیرتانگیز واحد مهندسی جهاد سازندگی است که فقط با مدیریت خوب و به کارگیری درست امکانات محقق شد.
کتاب «رسم جهاد 2» تجربههای کار جمعی در پشتیبانی و مهندسی جنگ به روایت عبدالرحمن فرامرزی (متولد 1314 گناوه) است که در قالب بیان خاطرات و انتقال تجربیات، در واقع بخشی از تاریخ سرنوشتساز و ناگفته دفاع مقدس را روایت میکند. اوج ایثار و فداکاری و مظلومیت و کمبودهای ملت ایران در برابر تهاجمات همه جانبه دشمن، عبور از تحریم ظالمانه و ناجوانمردانه و خودکفایی نسبی و پشتیبانی همه جانبه از رزمندگان، شکل گیری اولین واحد فنی مهندسی جهاد سازندگی، ابتکارات و به کارگیری توان مهندسی داخلی در خودکفایی، مدیریت بحران و منابع انسانی و... در این کتاب به خوبی به تصویر کشیده شده است.
بیان زحمات، خدمات، شجاعت مردان و زنان جهادی، در برههای از دفاع مقدس، و ترسیم وسعت دامنه گذشت و ایثار برای نسل حاضر و آیندگان و یادآوری اذهان آحاد مردم، ادامه همان خط جهادی است که امام راحل عزیزمان برای همه نسلها و برای مقابله با جبهه استکبار، بارها و بارها بیان فرمودند: «زحمات بیوقفه جهاد، این سنگرسازان بیسنگر در دفاع مقدسمان از جمله مسائلی است که ترسیم آن در قالب الفاظ نمیگنجد. عشق جهاد در خدمت به اسلام و مردم، چشم و دل عشاق خدمت به دین و مردم را روشن نموده است.... فرزندان عزیز جهادی ام! به تنها چیزی که باید فکر کنید به استواری پایههای اسلام ناب محمدی است. اسلامی که غرب و در رأس آن آمریکای جهانخوار و شرق و در رأس آن شوروی جنایتکار را به خاک مذلت خواهد نشاند.» (بخشی از پیام امام (ره) به مسئولان برگزاری سمینار جهاد سازندگی در تاریخ 14/09/1367
150 درس و تجربه مدیریتی
کتاب «رسم جهاد 2» که بیان گوشهای از خدمات نهاد انقلابی «جهاد سازندگی» در دفاع مقدس و مصداق بارز جبهه جدید «جهاد تبیین» است، از منظر تجربه مدیریت جهادی، انقلابی، علمی و کارآمد هم حاوی نکات بسیاری است. نگاه ارزشمند به مباحثی چون دشمن شناسی، تخصص، تفکر و تعقل، خداباوری و خدامحوری، و به طور شاخص منابع انسانی، کتاب را به «گنج تمام نشدنی» تبدیل کرده است و با ارائه بیش از صد و پنجاه نکته در سبک جهادی، روایت و تاریخ جنگ، مدیریت و منابع انسانی، مدیریت بحران، قابلیت عرضه به عموم مخاطبان به عنوان کتاب شاخص را دارد.
برخی از این نکات و تجربیات مدیریتی و تربیتی عبدالرحمن جزایری در این کتاب عبارتند از:
1. تلقی پشتیبانی به عنوان یکی از ارکان هر تشکیلات
2. شناخت دقیق تشکیلات و ارکان دشمن و نفوذی
3. ریشه یابی نفوذ
4. اقدام به موقع و پیشدستانه، خصوصاً اقدام پیشگیرانه قبل از تحرک دشمن و دفع خطر و حمله دشمن با اعمال پیشگیرانه
5. حضور به موقع در مراکز حساس قبل از عوامل نفوذی و دشمن
6. سازماندهی نیروهای خودی و مردمی
7. همسو کردن نیروها و اتحاد برای جلوگیری از نفوذ دشمن در بین نیروهای خودی
8. استفاده از آیات قرآن و آموزههای دینی برای اقناع عمومی و توجیه نیروهای مردمی به مسائل منطقه و کشور و جریانات سیاسی و آگاهسازی آنان
9. تجمیع انسانهای مخلص و جهادی و انقلابی و راه اندازی جهاد سازندگی
10. جمعآوری گزارشات از مشکلات و نیازهای مردم محل خدمت
11. استفاده از ظرفیت مردم روستا برای سازندگی منطقه خودشان.
12. سازندگی اول از ساخت مدرسه به درخواست مردم
13. برنامه ریزی برای منابع انسانی و استفاده از ظرفیتها برای بهینه سازی عمران روستاها
14. کار مالی دقیق و حساب شده به طوری که از نظر حسابرسی خدشهای در آن نباشد که در نهایت منجر به نیروسازی و جذب نیرو میشد
15. کار فرهنگی و تربیتی همراه با کار سازندگی
16. نگاه دینی و تربیتی داشتن و تربیت مربی قرآن
17. استفاده از ظرفیت زنان هر منطقه
18. جذب نیروهای مخلص جهاد با کار فرهنگی
19. تربیت قرآنی نیروها
20. تسلط مدیر به فنون مختلف
21. جمع آوری اخبار و اطلاعات از طُرُق مختلف برای تحلیل و راستی آزمایی آنها
22. کسب اخبار و اطلاعات از طرق مختلف و گرفتن ابتکار عمل و انجام اعمال پیشگیرانه
23. تشکیل واحد مورد نیاز با توجه به شرایط حال و آموزش نیروهای متخصص بسته به نیاز
24. جلب اعتماد مردم توسط خدمات مخلصانه و جذب و سازماندهی تخصصها.
25. جذب و آموز نیروهای مردمی و سازماندهی آنان.
26. تسلط به تمام راههای منطقه.
27. ریشه یابی حوادث و جلوگیری از حوادث مشابه.
28. شناخت خود و موقعیت و تحلیل وقایع.
29. توجه به نیازهای مردم و نیروهای دیگر و برآوردن نیازها حفظ و پشتیبانی نیرو.
30. شناسایی افراد نخبه و ایجاد شرایط رشد برای آنها.
31. دریافت اطلاعات مردمی و تحلیل و بستن راه نفوذ دشمن و منافقین.
32. استفاده از همه نیروها حتی به اندازه یک روز.
33. تبدیل کردن واحد به واحدی برای کل ایران و خدمات رسانی به همگان.
34. خدمات به مردم باعث اعتماد و موجب خدمات آنها به نظام خواهد شد.
35. تربیت نیروی متخصص.
36. اول شناسایی، بعد تعریف و انجام مأموریت.
37. دستور مکتوب یعنی کار تشکیلاتی بی نقص.
38. تدبیر مدیر در مواقعی که مدیر بالادستی اشتباه راهبردی و استراتژیکی دارد (مدیریت بر مدیر).
39. آموزش نیروی متخصص و ارائه برنامه منظم برای به کارگیری.
40. کار خارج از تشکیلات ممنوع.
41. ایجاد همدلی و روحیه کار جمعی برای غلبه بر مشکلات (به قول امام رمز پیروزی شما وحدت کلمه بود).
42. نگه داشتن بخشی از امکانات به صورت احتیاط و آموزش و تجدید بنای واحد در صورت تخریب واحد در عملیات.
43. انجام و ثبت عملیاتها برای الگوسازی و فتح بابی برای عملیاتهای مشابه.
44. گرفتن قدرت برنامه ریزی از دشمن.
45. دوری از انفعال باعث دست گرفتن ابتکار عمل از دشمن و ایجاد سردرگمی در دشمن و گرفتن قدرت برنامه ریزی از دشمن.
46. فریب دشمن.
47. به دست گرفتن ابتکار عمل با انجام کارهای پیشدستانه باعث میشود دشمن قدرت برنامه ریزی را از دست بدهد.
48. شناسایی و ساخت امکانات مورد نیاز.
49. محرمانه بودن طرح و ایجاد احساس مسئولیت از طریق همدلی و مشارکت کلیه واحدها.
50. مأموریت جهت شناسایی و کار علمی برای ارائه طرح به متخصص، نه نیروی ساده.
51. گاهی با برخی کارهای ساده، دشمن را وادار به عقب نشینی میتوان کرد.
52. اتحاد نیروها عامل اصلی پیروزیها در تمام عرصههاست.
53. ایجاد واحد تعمیرات به عنوان پشتیبانی دستگاههای واحدهای رزمی.
54. بالا بردن سطح عقیدتی باعث بالا رفتن روحیه شجاعت و قدرت میشود.
55. احساس مسئولیت نسبت به کل نیروها حتی آنهایی که در واحدهای دیگر هستند.
56. از بین بردن قدرت تشخیص دشمن به طوری که نتواند بفهمد هدف حمله کجاست؟.
57. استفاده از شگردها و ترفندها برای اجرای کار با بازدهی بیشتر و تلفات کمتر.
58. تغییر مأموریت بر اساس نیاز.
59. نیرو به دلیل عقیدتی بودن کارهای بزرگی انجام میدهد.
60. گاهی کار را باید به نیرو سپرد تا از خودش ابتکار به خرج بدهد (بخشی از تربیت نیرو).
61. واحدها حق دخالت در کار یکدیگر را ندارند. این امر، برنامه دقیق و مدیریت قوی را میطلبد.
62. شناخت خصوصیات دشمن و استفاده از آن در جهت منافع خود. شناخت نقاط ضعف و قوت و امکانات دشمن. حتی نقاط قوت دشمن میتواند به عنوان نقاط ضعف علیه خودش مورد استفاده قرار بگیرد.
63. سرعت عمل حتی در ارئه طرح و یا بررسیها.
64. اطاعت پذیری فوق العاده نیروهای تحت امر.
65. انجام همه کارها به صورت عملی و دقیق.
66. شناخت مسأله و موقعیت و تعریف مأموریتهای جدید بدون فوت وقت. در هیچ زمانی واحد نباید بیکار باشد و باید مأموریت جدید تعریف بشود.
67. مخالفت با برنامههای غیراصولی حتی اگر به ضرر مدیر تمام بشود. در صورتی که به دلیل تصمیمات مدیر بالادستی نمیتوان کار کرد، بایستی جبهه را عوض کرد.
68. عدم انتقال اختلافات ردههای بالا به نیروها برای جلوگیری از تفرقه و تشتت و برای حفظ انسجام و وحدت.
69. گاهی مدیران بالادستی با نادیده گرفتن نظرات صحیح و پافشاری بر اشتباهات و نظرات غلط، نیروها و مدیران خوب و زبده خود را به راحتی از دست میدهند.
70. ارائه شجاعانه طرح.
71. شناخت موقعیت و آینده نگری و پیشبینی آینده و اتخاذ تصمیم و ارائه طرح و اجرا. شناخت و پیشبینی نیاز آینده به طور دقیق.
72. مطالعات دقیق علمی از منابع خارجی برای طرح ریزی.
73. انجام مأموریت تعریف مأموریت در سکوت کامل.
74. کار شبانه روزی و بدون وقفه و در سکوت کامل و رعایت اصل حفاظت.
75. استعداد هر واحد مهندسی برابر یک گردان مهندسی بود.
76. آینده نگری در طرحها به نفع مردم.
77. اقدام پیشدستانه قبل از دشمن.
78. تأمین منابع انسانی در کمترین زمان.
79. ارائه طرحهای کاربردی با استفاده از تجربیات و مشاهده دقیق امکانات و مواضع و شرایط محیطی و طبیعی.
80. شناخت دقیق از امکانات و به کارگیری از آنها.
81. نظم دقیق و منطقی مانند صدور برگه مأموریت.
82. مدیر باید بداند که نیروی او کجاست و چه کاری دارد انجام میدهد. رصد دائم نیروها و مدیران میانی مهم است.
83. ابزار و تجهیزات فقط در صورت آماده بودن نیرو تحویل او میشود و بعد از مأموریت از او گرفته میشود (هیج ابزاری به هیچ کس تعلق ندارد. یکی از بزرگترین اشتباهات این است که بگوییم مسئول این ماشین، فلانی است.).
84. شناسایی مأموریت و بعد انتخاب نفر و تجهیزات و اعزام.
85. مدیر باید قبل از هر تغییرات اول اطلاعات کاملی از تمام جوانب کار از باتجربهها کسب کند تا از مشکلات بعدی جلوگیری شود.
86. در مأموریت حتماً یک نفر به عنوان رئیس معین شود.
87. مشخص بودن اهداف مأموریت و نحوه اجرا از ابتدا تا انتها در تمام مأموریتها سازماندهی دقیق و حساب شده باعث افزایش بهرهوری و پایین آمدن تلفات میشود.
88. مدیر باید مدیریت بحران بداند، کمترین تلفات را بدهد، بیشترین بهرهوری را داشته باشد، در زمان مناسب کار را شروع کند و به سرعت و در کمترین زمان به پایان برساند. (اتمام پروژه بسیار مهم است).
89. سرویس به موقع ابزار و تجهیزات قبل از اینکه به مشکل برسند. پایش دائمی تجهیزات و آماده بودن یگان و واحدها به صورت شبانه روزی.
90. تمرکززدایی واحدها باعث افزایش ایمنی است. مدیر تعدادی از نیروها را باید به عنوان احتیاط نگه دارد.
91. به کارگیری تجهیزات با فناوری بالا برای ایجاد رُعب در دل دشمن.
92. مصاحبه دقیق با نیروی انسانی و شناخت استتعداد و توانمندی آنها.
93. محک نیروی انسانی از نظر کار و فرمان پذیری و پس از تشخیص کارایی نیرو به کارگیری شود.
94. کسب گزارش از نیروی انسانی و پایش نیرو.
95. آموزش نیروی انسانی از مراحل ابتدایی کار و سپس ارتقا. چون نیرو باید به تمام جوانب کار آشنا باشد تا کارایی لازم را داشته باشد.
96. آموزش، تلفات را پایین میآورد و بهره وری را افزایش میدهد.
97. مخالفت با مأمورهایی که به صورت دستوری به واحد تحمیل میشوند.
98. نیروسازی در حین کار و مأموریت باید انجام شود.
99. مدیر خودش و نیروی تحت امرش باید سوری کار کنند که اطرافیانش کارهای مختلفی یاد بگیرند.
100. آموزش باید در تمام فعالیتهای واحدها، به طور همزمان با کار انجام شود.
101. استفاده مدیر از رأی و نظر صحیح نیروها و پرهیز از خودمحوری و خودرأیی.
102. استفاده از نام «مسئول» به جای مدیر، باعث میشود مخالفت صریح و قاطع در دخالتها اجرایی و مدیریتی حتی از طرف مافوق صورت بگیرد و از خسارت بعدی جلوگیری شود.
103. توفیقات فقط در گرو معنویت و تزکیه است. تفهیم مباحث اعتقادی مربوط به توحید و نبوت و معاد به عنوان اصل پایه. استفاده از آیات قرآن مربوط به سالهای اول بعثت، چون ثقیل نیستند و قابل فهم ترند.
104. ایجاد فضایی که مخاطب خودش سئوالاتش را پرسد؛ چون با این شیوه، پذیرش جواب بیشتر است.
105. ایجاد احساس مسئولیت و رسالت فرد در موقعیت اجتماعی و حسابرسی از خودش.
106. احساس مسئولیت فرد حتی در قبال دشمن.
107. توبه شخص و پشیمانی مانع از اجرای تنبیه نمیشود.
108. ایجاد احساس رسالت باعث افزایش انگیزه و سپس دفاع و تحرک میشود.
109. انس با قرآن باعث آرامش میشود.
110. استفاده از راهنما در مسیر مأموریت و در واحدها.
111. پایش نیرو و رصد پیشرفت کار و محاسبه طرح و برنامه بعد.
112. مهندسی تجهیزات، به روزرسانی، تعمیر، نگهداری، سرویس، ابداع و ابتکار.
113. مدیریت واحد با دید جهانی. مدیر باید نسبت به کار دید جهانی داشته باشد.
114. جهاد بااخلاص برای خدا، همراهی مردم را در پی دارد.
115. واحد پشتیبانی و مهندسی جهاد، تغذیه کننده کل جبهه بود.
116. مدیر باید آمار به روز همه واحدها را داشته باشد تا هم بتواند خوب تحلیل کند و هم بتواند نیازها را با پیش بینی مناسب، تأمین کند. جمع آوری اطلاعات و آمار و محاسبه برای ارائه خدمات و پشتیبانی ضروری است.
117. آمار، ابزار مدیریت خوب است و مدیر خوب باید بتواند آمار را استخراج و در تصمیم گیری ها و تحلیلها از آن بهره ببرد.
118. مدیر باید در همه جا از پیشگامان باشد.
119. مدیر باید با عملکرد خود، در اذهان عموم اعتماد ایجاد کند.
120. ایجاد حماسه مردمی از طریق ایجاد اعتماد ملی.
121. استفاده از ظرفیت زنان و سازماندهی آنها برای پشتیبانی جنگ و انگیزه بخشی.
122. اختصاص محیط فعالیت اختصاصی و جداگانه برای خانمها و جلوگیری از اختلاط مردان و زنان.
123. برخورد به موقع و قاطع با خاطی.
124. بیان شرایط توسط مدیر و جذب کمکها و حمایتها (فن سخنوری).
125. قبول کمکها با حفظ کرامت انسانی خود و اقتدار و شأنیت مجموعه.
126. رویه مدیر خوب: شناسایی، برآورد، تأمین، اجرا، بازخورد و حسابرسی.
127. سازماندهی نیروها و امکانات در قالب تشکیلات منظم مردمی و جهادی.
128. جمع کردن نیروهای ماهر و مخلص از تمام ایران باعث قدرت عملیاتی میشود.
129. نیرو باید در واحد خودش عمل کند و از نظر تعهد و مسئولیتپذیری و تعهد چنان باشد که نیازی نباشد مدیری بالای سرش باشد.
130. قابل اتکا بودن یک مجموعه فقط به خاطر سه خصوصیت است: نیروی زبده، امکانات خوب، اخلاص و اعتقادات.
131. حفظ روحیه نیروها همراه با پشتیبانی به عنوان اصل مهم. روحیه بخشی، جزئی از کار پشتیبانی است.
132. برنامه ریزی در تمام مراحل حتی حفظ روحیه.
133. به وجود آوردن احساس پشتیبانی مردمی در نیروها (مقاومت بهتر و احساس قدرت در سایه احساس پشتیبانی مردمی).
134. شناسایی بخشها و واحدهایی که نیاز به حمایت دارند.
135. عدم تبعیض بین نیروها حتی عدم احساس تبعیض. احساس تبعیض باعث دلسردی و از بین رفتن استحکام و انسجام نیروها میشود.
136. استفاده بجا و درست از امکانات در محل مصرف خودش.
137. از جمله وظایف پشتیبانی، نجات تجهیزات و امکانات و تعمیر و نگهداری و سرویس امکانات است.
138. تبدیل تهدید به فرصت از وظایف مدیران است.
139. استفاده از تمام امکانات از وظایف مدیران است.
140. تغییر کاربری لوازم و امکانات از وظایف مدیران است.
141. دریافت گزارش کار از نیرو از جمله وظایف مدیران است.
142. محدود نشدن در یک رسالت خاص و مأموریت محدود.
143. پُر کردن خلأها و رفع نواقص و کمبودها. احساس وظیفه نسبت به کمبودها و رفع نواقص از وظایف مدیر است.
144. موفقیت در گرو از دست ندادن امکانات (از دست ندادن فرصتها). 145. آمادگی همه نیروها در هر زمانی و هر مکانی.
146. بازدید از مأموریتهای محوله و اماکن محل خدمت رسانی و نحوه خدمات دهی از جمله وظایف مدیران است.
147. استحکام مواضع و حفظ و تثبیت موقعیت مجموعه و مرکز از وظایف مدیران است.
148. مهیا کردن تمام شرایط برای تحقق اهداف مجموعه از وظایف مدیران است.
149. قدردانی از زحمات و سهیم کردن همه نیروها در موفقیتها. در کنار تنبیه، تشویقها هم باید باشد.
150. مدیر مغرور و خودشیفته نباشد و خودش را نبیند و خدا را ببیند و فقط برای رضای خدا کار کند.»