3، 4 یا 5 و شاید هم 6 مدافع: تمرین حذف رئال / گواردیولا 2023 نگران ریزش موهایش نیست!
سیتی به احتمال زیاد لیگ قهرمانان امسال را میبرد. شما چه فکر میکنید؟
به گزارش ورزش سه، گواردیولا کار خود را در بایرن مونیخ، با شکست و بدون فتح هیچ لیگ قهرمانانی به پایان رساند و پس از آن هر گاه بایرن در این رقابتها به موفقیت رسید، گفتند این سبک گواردیولا بود که نمیگذاشت مونیخیها در این رقابتها پیش بروند؛ همانطور که یواخیم لو پس از شکست تاریخی آلمان مقابل کره جنوبی و حذف از جام جهانی 2018 در مرحله اول در مصاحبه مطبوعاتیاش گفت: «ما روی وسواس مالکیت شکست خوردیم.»
موضوع پپ و لیگ قهرمانان اروپا، یک داستان بارها خوانده شده در هر فصل از این مسابقات است؛ مردی که بعد از توفیقهای اولیه با بارسلونا، پس از خداحافظی از نیوکمپ، همواره در مقابل سرمربیان عملگراتر، قافیه را باخته است. او حتی پیش از مسابقه بایرن نیز دوباره در این باره، مورد سوال قرار گرفت و توضیح جالبی به خبرنگاران داد. او گفت: «مایکل جردن افسانهای، بهترین بازیکن تاریخ بسکتبال، تنها شش دوره NBA را فتح کرده است؛ حال آنکه 24 بار در مسابقات قهرمانی بسکتبال آمریکا شرکت کرده است.» منظور او این بود که شاید در آینده، او رکوردی خیرهکننده را در این رقابتها به ثبت برساند و نباید با آمار امروز، او را قضاوت کرد.
او یک مربی تمامیتخواه و فیلسوف و شاید بهترین مربی فعلی دنیا است و پیروزی خردکنندهاش مقابل بایرن نشان داد که شاید دیگر وسواس همیشگی در مسابقات بزرگ را که مانع از توفیق او و باعث شکست وی در چند بازی مهم مثل دیدار چلسی در دیدار فینال چمپیونز و یا بازی مقابل تاتنهام در سال قهرمانی لیورپول میشد، پشت سر گذاشته است.
او در دوره اخیر سرمربیگری، به سیستم 3-3-4 که یا آن به میدان میرفت، دستبرد زده است. این مربی باهوش میداند که اگر در لیگ آلمان یا انگلیس یا اسپانیا قهرمانی بخواهد با سیستم ثابت و کمترین تغییر، میتواند کوچکها را ببرد و به عنوان قهرمانی برسد اما لیگ قهرمانان داستان دیگری دارند. باید شطرنج بازی کنی و نفرات و سیستم حریفان را مدام به چالش بکشی. نکته اینکه پپ با تغییران کم، یعنی از 3-3-4 به 1-3-2-4 با دو هافبک دفاعی نگهدارنده و یا 2-4-4 با چهار هافبک در بازیهای اروپایی، ناکام مانده است تا اینبار یک تغییر واقعی را در سیستم بازیاش امتحان کند؛ بازی با سه دفاع متمرکز و حتی بیشتر.
موضوع بازی با سه دفاع متمرکز به اواخر سال حضور پپ گواردیولا در بارسا برمیگردد و البته با تغییرات، او این روش را در بایرن استفاده کرد؛ جایی که این مربی اسپانیایی، فیلیپ لام را به خط میانی برد اما او از سال آخر بارسا تا بایرن به لیگ قهرمانان نرسید. او در سیتی هم در چند مرحله حذفی، از حضور یه مدافع میانی بهره برد که بعدها از آن به عنوان ترس پپ یاد شد و البته دستاوردی هم برایش نداشت. با این حال مرد اول منچسترسیتی با تغییرات عمیقی که تیم به درک کافی از آن رسید، از بازی برگشت با لایپزیش کار خود را برای فتح مجدد این جام طلسمشده آغاز کرد.
او در بازی لایپزیش به شیوه 1-4-2-3 آغاز کرد (سه مدافع میانی کامل، آکانجی، روبن دیاز و ناتان آکه) و اما در بازی بایرن، او جان استونز را هم به جمع مدافعان تیمش اضافه کرد. استونز که بارها فولبک سمت راست بازی کرده بود، اینبار مقابل سه مدافع به میدان رفت و بهترین بازیکن زمین هم شد. پپ، تیم را بدون فول بک تخصصی و با چهار مدافع میانی با شکلهای مختلف وارد میدان کرد.
او با این تعداد مدافع میانی و بدون فولبک تخصصی و با کمی تغییر در خط جلو، حریفان را گیج میکند؛ مثلا گاهی با دو وینگر تخصصی (مثل ریاض محرز و فیل فودن) بازی میکند و گاهی هم مثل بازی آخر مقابل بایرن با تدافعیترین شکل ممکنزبه میدان میرود. جایی که گوندوگان و دیبروینه و یک مهاجم (هالند) در ترکیب تیم حضور دارند و در وینگها هم سیلوا و گریلیش به میدان میروند؛ بازیکنانی که تمام آنها میتوانند در پست شماره 10 بازی کنند اما گاهی خود هالند تبدیل به شماره 10 تیم میشود!
پپ در خانه مقابل بایرن تنها با یک مهاجم بازی کرد و از وینگرهای کلاسیک و فولبکهای کلاسیک بهره نبرد و با این روش، توماس توخل شطرنجباز را از میدان خارج کرد. او در این رویارویی تاکتیکی، دست بالا را داشت، چرا که ثبات و خانه امن باشگاه به او یاری میرساندند.
در مقابل، بایرن با سیستم 1-3-2-4 کلاسیک، بدون توماس مولر بازی کرد و اگرچه مالکیت بیشتری از منچسترسیتی داشت اما در نهایت با سه گل میدان را ترک کرد، در حالی که ممکن بود گلهای بیشتری هم بخورد.
نکته دیگر آمار چهار بازی قبلی تیم گواردیولا است؛ 7 گل به لایپزیش، 6 گل به برنلی (قهرمانی چمپیونشیپ)، 4 گل به لیورپول و 4 گل به ساوتهمپتون. ظاهرا پپ برعکس سالهای قبل، اینبار چندان به بایرن فکر نمیکرد و شاید پسزمینه تغییرات جدیدش، متوجه بازی آینده تیمش مقابل رئال مادرید است؛ تیمی که استاد بردن تیمهای با مالکیت بالا است و با وینیسیوس روی فرم و بنزما که استاد حرکات مستقیم و طولی هستند، هر حریفی را شکست میدهند، حتی خود سیتی را که در سال قبل، در حالی که پپ کنترل بازی را در دست داشت، رئال با بازی انتقالی پیروز میدان شد؛ تیمی که هفته گذشته در بازی مقابل بارسا، در حالی که حریف 65 درصد صاحب توپ بود، گل اول را زد و بعد از زدن این گل، سه بار دیگر دروازه تیم برتر میدان را گشود و بارسا را در هم کوبید.
همه میدانند بهترین نفرات برای پیروزی در نبردهای یک برابر یک، مدافعان میانی هستند، نه امثال ژوائو کانسلو یا زینچنکو که پپ آنها را به راحتی واگذار کرد. او حتی درباره کایل واکر گفته بود شاید او خیلی سریع است و به کار سیستم جدید ما نمیآید.
در بازی دو شب پیش، بایرن در نیمه دوم خودش را پیدا کرد و سه موقعیت متوالی (دو شوت از راه دو و یک تک به تک) به دست آورد و پپ در آنها شروع به ریسک کرد. او دیبروینه را از زمین بیرون کشید و آلوارز را وارد زمین کرد و سیستم تیمش را به دو مهاجم مرکزی و هشت بازیکن پشت سر با قابلیت انتقال مثبت و منفی همزمان تغییر داد؛ در حالی که بایرن برای جبران گلها، تغییراتی داد که به نفع ارلینگ هالند تمام شد که لحظه به لحظه فضای بیشتری برای بازی پیدا میکرد.
در اواخر بازی، مدافعان بایرن در برابر هالند و آلوارز در هنگام بیلدآپ در موقعیت دو مقابل دو قرار میگرفتند و گریلیش و سیلوا هم مقابل پاوارد و آلفونسو میایستادند و گل دوم هم روی همین پرس و اشتباه اوپامکانو به ثمر رسید. روی گل سوم هم آلوارز، استونز را صاحب توپ کرد و او هالند را در موقعیت گل قرار داد. گلی حاصل از پرس و نفوذ به عمق؛ ماکت کوچکی از برتری کامل پپ در پنج مسابقه گذشته.
نکته مهم: گواردیولا از دوران تیکی تاکا تا امروز تغییرات زیادی کرده است. او همواره برچسب خودش را بر تیمهایی که در آن حضور دارد، میزند. کمااینکه چه در بازی لیورپول و چه در این مسابقه، وقتی سیتی تصمیم به حفط توپ میگرفت، بایرنیها قادر نبودند توپ را از دست بازیکنان سیتی دربیاورند و ناگهان مدت زیادی توپ بین بازیکنان با سرعت میچرخید.
او که در نشستهای مطبوعاتیاش حرفهای جالبی میزند، احتمالا در نشستی که پیش از بازی ساوتهمپتون داشت، حرف آخرش را زده بود. او درباره تغییرات پیاپی نیمکتها در لیگ برتر انگلیس گفته بود: «من اگر اخراج نمیشوم، به این دلیل است که میبرم و الا کسی عاشق چشم و ابرو و کله موی من نیست.» گواردیولا راه بردن را انتخاب کرده است؛ برخلاف چیزی که ده سال پیش در ذهن داشت و زمانی که شاید مسیر برایش مهمتر از مقصد بود.
او با یک تیم مستحکم در دفاع و یک تیم بی رحم در حمله و یک تیم قوی در پرس و یک تیم بی رحم در دوئلهای تک به تک، به چیزی جز فتح چمپیونزلیگ فکر نمیکند، مگر آنکه بلای ناگهانی از یک جا ظاهر شود؛ چیزی که او پیشبینی آن را نکرده باشد. اگرچه مرور همه شکستها در طول این سالها نشان میدهد دیگر چیزی فراتر از آنچه که پپ در ناکامیهایش در لیگ قهرمانان تجربه کرده، وجود نخواهد داشت...
محمدباقر زنگنه