جمعه 9 آذر 1403

6 رفتار غلط در مواجهه با ویروس کرونا

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
6 رفتار غلط در مواجهه با ویروس کرونا

رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، به 6 رفتار غلط در مواجه با ویروس کرونا اشاره کرد.

رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، به 6 رفتار غلط در مواجه با ویروس کرونا اشاره کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، روزبه کردونی، در یادداشتی عنوان داشته است: در مواجه با کرونا مدل‌های همیشگی مواجهه با بحران‌ها و مسائل از سوی کارگزاران حکومتی، مردم، روشنفکران و فعالین سیاسی و اصرار بر تدوام رفتارهای مبتنی بر جامعه شناسی خودمانی، هیچ کمکی به کنترل و مهار کرونا نخواهد کرد. برای نمونه تداوم شش رفتار ذیل جز تشدید آثار منفی کرونا و بردن ما به ترکستان اثری نخواهند داشت:

1- تصمیمات متضاد: کارگزاران حکومتی تصمیمات متناقض بگیرند (مانند تعطیلی تمام برنامه‌های نورزی و منع سفر از یک طرف و تخصیص سهمیه بنزین برای سفرهای نوروزی از طرف دیگر)

2- بی ثباتی در تصمیم گیری ها: کارگزاران حکومتی تصمیمات خود را دائم تغییر دهند و یا هر کدام تحلیل متفاوتی پیرامون کرونا ارائه دهند و مردم را سرگشته و حیران کنند.

3- آشکار کردن اختلافات در جلوی پرده: کارگزاران حکومتی مسائل خود را از طریق نامه نگاری‌های علنی با یکدیگر بیان (و نه حل) کنند و مردم را نگران‌تر کنند.

4- خوداجتهادی مردم: مردم کرونا را جدی نگیرند و با رویکرد همه چیزدانی و خوداجتهادی ضمن بی توجهی به توصیه‌های کارشناسان، خود تعیین کننده رفتار خود باشند. مثل هجوم امروز عده‌ای به مقصد شمال.

5- انباشت پرسش‌های بی جواب: روشنفکران با تبعیت از تعریف ادوارد سعید از روشنفکر در مواجه با کرونا فقط به طرح پرسش‌های مشکل آفرین و پیچیده، نقد حکومت و تجویزهای خودبینانه بسنده کنند و به جای حل مشکل بر آن اضافه کنند.

6- تسویه سیاسی با بیماری: کنشگران سیاسی کرونا را فرصتی مناسب برای تسویه حساب سیاسی و بازسازی اعتبار اجتماعی خود تلقی کنند و توجهی به وضعیت ملتهب جامعه نکنند.

باید بدانیم اپیدمی کرونا مسأله‌ای منحصر به فرد و ناشناخته با پایانی غیر معین است. در حال حاضر برای مقابله با آن هیچ تجویزی مطلقی وجود ندارد اما مشخص است که باید بر آن متمرکز شویم، تغییر رفتار بدهیم و رفتارهای مبتنی بر جامعه شناسی خودمانی (از جنس شش مورد بالا) را کنار بگذاریم.

از طرفی مشخص است که کرونا مساله همه ماست، مسأله‌ای که تاکنون با مشابه آن مواجه نبوده ایم. کرونا در ادبیات سیاست گذاری از همان جنس مسائلی است که هورن آن را آشفتگی ذهنی (social mass) آکوف آن را واقعیت بدون ساختار (unstructured reality) و هورست ریتل و ملوین وبر آن را بدخیم (wicked) خوانده اند. این نوع مسائل فرمولاسیون مشخص و نقطه پایانی ندارند و مدام در حال تغییر و تحول هستند.

در مواجه با کرونا نمی‌توان با فرافکنی، مقصر دانستن دیگران، گله، انتقاد، شکایت و خود قربانی بینی مواجه شد. کرونا مسأله‌ای جدید است و در مواجه با آن هیچ راهی نداریم جز اینکه رفتارهای کلیشه‌ای خود را تغییر دهیم.