80درصد موفقیت در معاملهگری وابسته به روانشناسی است
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، کیومرث راکعی در گفت وگو با خبرنگار اکونیوز در رابطه با اهمیت روانشناسی در بازارهای مالی به خصوص بازارهای جهانی، اظهار کرد: شکست و موفقیت در معامله گری و به صورت اختصاصی در بازارهای مالی تعریف مستمر دارد که به این صورت است که اگر بنده در یک معامله هزار درصد سود کنم نمیتوان خود را معاملهگر موفق دانست چرا که اگر بتوان در یک سال مالی ورودی های حساب کمتر از خروجیهای حساب باشد آن موقع می توان گفت فلان فرد معامله گر موفق است. وی افزود: اگر در یک سال اصل پول به همراه هر چقدر کم ولو یک درصد به آن مبلغ اصلی اضافه شده باشد این بدان معنا است که معاملهگر سود دهی هستید و همین تعریف ساده در بازارهای مالی کمتر از 10 درصد افراد میتوانند به دست آورند. این مشاور سرمایه گذاری با بیان اینکه براساس آمارهای جهانی 90 الی 95 درصد افراد حاضر در بازارهای مالی شکست می خورند در این بازار تعداد افراد فراوانی حضور دارند اما فقط عده کمی هستند که می توانند به سود دهی مستمر برسند و به همین خاطر است که بازار دوره فروشی آن " داغ" است چرا که احتمالا خود ان فرد نتوانسته به سوددهی برسد اما در همین بازار هم عدهی اندکی هستند که هم کار خود را بلد بوده و نباید این مبحث رویافروشی را به همه تعمیم داد. راکعی خاطر نشان کرد: افراد وقتی به بازار ورود پیدا می کنند در ابتدا با یادگیری انواع تحلیل (تکنیکال، بنیادی و غیره سعی در پیشبینی حرکت بعدی قیمت دارند که افراد تمام زمان خود را بر روی یادگیری تحلیل میگذارندتحلیل لازمه این کار هست و ابزار معامله گر است اما در تعیین موفقیت مستمر معامله گر پررنگ ترین نقش را ندارد. وی تصریح کرد: باید در نظر داشت که قیمت توسط عرضه و تقاضا جا به جا میشود و هر عاملی که دخالت در عرضه و تقاضا داشته باشد (مثل اخبار) میتواند موجب حرکت قیمت شود. اما به دلیل فعالین زیاد بازارهای جهانی از معامله گران خرد گرفته تا بانک ها، موسسات مالی، صندوق های پوشش ریسک و... هر لحظه ممکن است گروهی در نقطه ای از جهان تصمیم به خرید یا فروش بگیرند و این جنس عوامل موجب حرکات غیر قابل پیش بینی قیمت میشود. کارشناس بازارهای مالی بیان کرد: افراد و شخصیتهای مطرحی همچون آقای مارک داگلاس که نویسنده معتبرترین کتابهای روانشناسی در معاملهگری هستند هم اشاره میکند که " بازار از جنس احتمالات است به طوری که ممکن است شما تمام اصول تحلیل را رعایت کرده باشید اما آن اتفاقی که باید بیفتد رخ ندهد که این مهم خود باعث فشاربه معامله گر می شود. راکعی گفت: در این لحظه دو مسئله بسیار اهمیت دارد نخست بحث مدیریت سرمایه و دیگری نیز روانشناسی معامله است؛ افرادی که به اصول مدیریت سرمایه تسلط دارند می دانند که بازار سرمایه بازار احتمالات است ضرر را مدیریت می کنند اما از سوی دیگر این مهم بر روی روان فرد تاثیر می گذارد (افراد غیرحرفه ای) چرا که احتمال دارد فرد با خود، خوددرگیری پیدا میکند و به سمت خود تخریبی پیش میرود. راکعی بیان کرد: ما متاسفانه در جامعه خودمان درک صحیحی از رفتار احتمالات نداریم و انسان به طور ذاتی تمایل دارد قطعی نگاه کنم و متاسفانه در بازارهای مالی هیج قطعیتی وجود ندارد. فعال حوزه کریپتو یادآور شد: معامله گر باید دایما تصمیم بگیرد؛ تصمیم به صبر، ورود به معامله و خروج از معامله یا ورود به معامله جدید و تمامی این تصمیم ها در فضایی گرفته میشود که قطعیتی وجود ندارد بنابر این برای تصمیم گیری عقلانی و صحیح لازم است روان معامله گر پاک خنثی و به دور از حاشیه باشد. راکعی خاطر نشان کرد: در معاملات بازار اگر روان فرد معاملهگر به صورت خنثی، بی طرف نباشد و حال روحی فرد خوب نباشد آن فرد ممکن است ضررهای هنگفتی دهد؛ به همین خاطر است که گفته می شود که موفقیت در معامله گری صرفا 20 درصد متعلق به انواع تحلیل است و 20% مدیریت سرمایه و 60 درصد تاثیر روانشناسی است. وی تصریح کرد: طمع در این بازار راهی ندارد که این مهم در بازارهای فیوچرز بیشتر مشاهده میشود به طوری که شاهد هستیم زمانی که افراد در سود هستند در نقاطی که از قبل برای خروج در سود در نظر گرفته شده خروج نمیکنند چرا که به امید سود بیشتر بوده و این امید الکی حاصل طمع است؛ معاملهگران وقتی میخواهند وارد معامله ای شوند بجای اینکه با مبلغ از پیش تعیین شده و منطبق بر قوانین مدیریت سرمایه وارد شوند به علت طمع با سرمایه بیش از حد وارد میشوند.
کارشناس بازارهای مالی بیان کرد: یکی دیگر از این موارد نیز ترس است؛ ترس در بیشتر اوقات زمانی به سراغ آدم میاید که فرد چندین بار ضرر کرده و این امری طبیعی است اما این اتفاق موجب میشود که فرد از انجام معامله جدید دوری کند و در موقع درست و زمان طلایی به بازار ورود پیدا نکند. همچنین، دیده میشود وقتی مقدار اندکی معامله در سود است فرد بیش از رسیدن به حد سود منطقی معامله را می بندد چرا که فرد ترس از بازگشت قیمت داشته و معامله به حد سود مدنظر نرسد که این ترس بیشتر موجب این مهم می شود که فرد نتواند سود اصلی را دریافت کند. راکعی با بیان اینکه ترس از دست دادن (فومو fomo) در روانشناسی معامله یکی دیگر از مشکلات اصلی هست که معامله گران با آن دست و پنجه نرم میکنند.، اظهار کرد: در این مسیله فرد میترسد که سودی را از دست بدهد یا از حرکتی سود ده جا بماند که این مهم خود موجب میشود که فرد بدون برنامه ریزی وارد معامله ای شود. وی تصریح کرد: ترس، عدم قطعیت و شک (FUD, فاد) سبب می شود که فرد بدون برنامه ارزها یا دارایی های خود را بفروشد که معمولا تحت تاثیر اخبار منفی مرتبط با آن دارایی یا آن بازار موجب ایجاد فاد میشود و باعث میشود فرد با ضرر یا سود کم و بیبرنامه از دارایی خریداری شده ناامید شود و آن را تحویل بازار دهد. استراتژیست صندوقهای پوشش ریسک خاطر نشان کرد: یکی دیگر از عناصر اصلی موجود در روانشناسی معامله گری، غرور کاذب است چرا که زمانی که فرد یک سود هنگفتی براساس احتمالات میکند به یک غرور کاذب دست مییابد و پس از آن سرمایه گذاری عظیمی در بازار انجام میدهد و به جهت این سرمایه گذاریهایی که براساس غرور کاذب انجام میدهد حتی وام می گیرد و پول قرض می کند اما به ناگاه فرد بالاترین حد ضرر را خواهد داشت. راکعی در پاسخ به این سوال که چه میزان احساسات در بازارهای مالی تاثیر گذار است؟، گفت: وارن بافت که ثروتمندترین فرد بازارهای مالی است می گوید: اگر نتوانید احساسات خود را کنترل کنید نخواهید توانست پول خود را هم کنترل کنید (به همین دلیل می توان گفت اصلی ترین عامل در بازارهای مالی کنترل احساسات است) این مشاور سرمایه گذاری از دیگر موارد موجود در روانشناسی معاملهگری را معاملات انتقام جویانه دانست و گفت: تریدر به خاطر یک ضرر یا یک دوره با ضررهای پی در پی، در پی جبران زحمات و سرمایه خود است چراکه به جز سرمایه از دست رفته زمان زیاد و انرژی بسیاری از وی از بین رفته و در این حال اون به دنبال جبران میباشد که به همین خاطر فرد مورد نظر از روی حس انتقام و تلاش بی منطق و عجولانه برای جبران وارد معامله یا معاملاتی میشود. راکعی یادآور شد: این ترید از از روی انتقام و لجبازی شدیدا مخرب است؛ شاید فرد در تعدادی از این معاملات نیز موفق عمل کند ولی در نهایت مشخص است که بازنده آن شخص انتقام جو است. وی بیان کرد: فاکتور بعدی، زیادی ترید کردن (Over Trade) است که در اینجا هر فردی با توجه به قوانین مدیریت سرمایه، استراتژی شخصی و چهارچوب زمانی انتحاب شده تعداد مشخصی در طول روز حق معامله دارد اما دو حالت وجود دارد یا مجموع معاملات آنروز یا آن دوره زمانی سود میشود یا ضرر در صورت سودده بودن فرد پیش خود فکر میکند که چرا بیشتر معامله نکند و این سود را بیشتر نکند (درواقع این رفتار خود نوعی طمع است) و در صورت ضررده بودن فرد به دنبال جبران ضرر ها میباشد (که این رفتار خود مشابه همان ترید انتقام جویانه است). راکعی بیان کرد: از دیگر موارد مهم در روانشناسی معامله، داشتن انضباط است چرا که موفقیت در معامله گری وابسته به انضباط شخصی تریدر است و معامله گری نیز دارای یکسری بایدها است که نخستین آن داشتن استراتژی معاملاتی و تعهد به زمانهایی است که باید فرد در بازار حضور داشته باشد. وی تصریح کرد: نکته مهمی که وجود دارد این است که ذهن افراد باید بی طرف باشد یعنی اینکه اگر فرد به طور مثال بیتکوینی را خریداری می کند یا وارد معامله ای میشود به آن تعصب پیدا می کند و از آنجایی که به سود خود فکر میکند فقط علائم رشد را در نظر میگیرد و موجب میشود در برابر علائم سقوط نا بینا شود و این خود موجب ضرر و شکست میشود فرد معامله گر باید یاد بگیرد که در هر زمان با بی طرفی کامل به حرکات قیمت نگاه کند حتی اگر خود در سمت خرید یا فروشنده باشد بتواند نگاه دید مخالف را هم در نظر بگیرد. کارشناس بازارهای مالی، به نکاتی که خارج از فضای نمودار و معامله گری روی شخص تاثیر میگذارد، اشاره کرد و گفت: نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که زمانی که یک فرد میخواهد شروع به ترید کند نیز باید ابتدا هیچ گونه دغذغه مالی نداشته و با ذهنی آرام، بدون دغدغه فکری بوده باشد و مواردی همچون الکل، مواد مخدر و غیره استعمال نکرده باشد چرا که ترید یک کار ذهنی است.