"آتش زیر خاکستر نمیماند"/ نگاهی دیگر به هرج و مرج بیکران منچستر یونایتد
به بهانه بازی امروز لیورپول و یونایتد در تئاتر رویاها، نگاهی انداختیم به اوضاع اسفبار یونایتد و تنهاخ.
به گزارش ورزش سه، در فوتبال انگلیس زمانیکه لیورپول و منچستر یونایتد به مصاف هم می روند، اهمیتی ندارد شرایط و مکان تیم در جدول چی و چگونه باشد.
هرگونه نگاه کنیم، اینبار حکایت دیگری است و این در دوران لیگ برتر بی سابقه بوده است. طی 30 سال گذشته و آغاز لیگ برتر چنین شرایطی را شاهد نبودیم، ورق برگشته است. با دو شکست منچستر در دو دیدار اول فصل، برخورد با لیورپول در اولدترافورد بوی مرگ و زندگی می دهد. "بودن یا نبودن"
در این بین هر کس و ناکسی، از هر گوشه و کنار، کارشناس و متخصص، دوست و دشمن از یونایتد می گوید، از تن هاخ، مربی تازه وارد فصل، از خرید و فروش بازیکنان، ماندن و رفتن، سیستم و تاکتیک، از فروپاشی و برخاستن و... همه حرف می زنند. من و شما، همه ما، همه و همه.
طی دو بازی، اریک تن هاخ به اندازه کافی زجر کشیده است. اول برایتون، سپس برنتفورد. یک سناریوی ترسناک و مملو از کابوس و ترس. او می داند در گوشه رینگ به بند آمده است و تا ضربه نهایی پایانی "باید" اقدامی فوری و اساسی صورت گیرد. چطور؟ چگونه؟ هیچکس نمی داند! دو شکست متوالی برابر دو تیم کوچکتر لیگ برتر، یونایتد را وارد بحران اولیه فصل کرده است و اینک سومین بازی تن هاخ، بزرگترین بازی در تقویم فوتبال انگلیس است، دوشنبه شب مقابل لیورپول در اولدترافورد.
اولدترافورد یک روز پیش از بازی با لیورپول؛ چمن می درخشد اما آسمان در سراسرامپراطوری درهم شکسته یونایتد ابری است.شاگردان یورگن کلوپ در فصل گذشته در مجموع، رقبای قدیمی خود را 9 بر صفر در خانه و خارج از خانه تحقیر کردند. شاید تنها دلخوشی تن هاخ این است؛ بهتر است لیورپول را در اوایل فصل جدید با توجه به دو تساوی آنها، مقابل فولام و کریستال پالاس ملاقات کرد. به هر شکل که ببینیم، این دیدار هنوز یک چالش دلهره آور برای یونایتد است که اعتماد به نفس بالایی ندارد. همین دیروز بود، تن هاخ خواستار مبارزه بیشتر از سوی بازیکنان و اتحاد بیشتر هواداران شد تا قهرمان 20 دوره لیگ را از قعر جدول نجات دهد. اگرچه هنوز تعدادی از تماشاگران در پی عملی کردن نقشه خود و خروج از استادیوم در دیدار دوشنبه به عنوان اعتراض دیگری به گلیزرها هستند. این دسته معتقدند با حضور امریکایی ها در منچستر اوضاع تغییری نخواهد کرد. از اینرو بسیاری از طرفداران یونایتد زمانیکه ثروتمندترین مرد انگلستان، جیم رادکلیف اعلام کرد مایل است یونایتد را خریداری کند آن را به فال نیک گرفتند.
در این بلبشو، مربی خشمگین هلندی پس از شکست 0-4 برابر برنتفورد، تمامی تیم را به تمرین برد و آنها را وادار کرد هشت و نیم مایل بدوند! "بهوضوح اصلا خوشحال نیستم. شما می توانید در مورد فوتبال صحبت کنید، می توانید در مورد نقشه ها و برنامه ها یا دیدگاه ها و فلسفه خود صحبت کنید، اما همه چیز با یک اصل بنیادین آغاز می شود: نگرشی درست با روحیه ای جنگنده. این را از دقیقه یک ندیدم. شما باید با این نگرش در هر بازی به زمین بروید، به خصوص دوشنبه شب. بدیهی است که بسیاری از چیزها اشتباه پیش رفت، اما وقتی نگرش ما درست نیست، دیگر لزومی ندارد در باره موارد دیگری صحبت کنیم. ما می دانیم وقتی با لیورپول بازی می کنیم چه اتفاقی رخ خواهد داد. شما باید کاملا آماده باشید و در عین حال تمامی فصل را با جنگندگی ادامه دهید"
نکته مورد اشاره تن هاخ، به روشنی شرایط تیم را عیان می کند؛ بازیکنانی که حتی توان جنگندگی ندارند. بدون انگیزه و بدون روحیه مبارزه جویی. ایثار و از خودگذشتگی! اصل حیات و موفقیت یک تیم. خوب می دانیم عدم وجود آن، هر تیمی را در هر سطحی که باشد به نابودی خواهد کشاند.
در این معرکه، یونایتد همچنان مشغول خرید و فروش بازیکنانی است که احتمالا معضل را حل نخواهند کرد و گره های قفل شده را نخواهند گشود. هواداران خسته و دلزده منچستریونایتد از باشگاه خود قلبا می خواهند تا هری مگوایر، کاپیتان تیم را به هر قیمتی هم که شده به چلسی بفروشند و این در حالی است که هواداران چلسی از این خبر به حدی نگران هستند که قصد دارند عریضه ای تهیه کنند تا از این کار جلوگیری کنند.
پیتر اشمایکل دانمارکی، دروازه بان قدیمی یونایتد، از اینکه منچستریونایتد با مبلغ 70 میلیون پوند کاسمیرو را به خدمت گرفته، شگفت زده شده است؛ "تن هاخ بهتر بود بازیکن با تجربه و امتحان پس داده ای از لیگ برتر را به خدمت می گرفت"
دیدی هامان بازیگر سابق لیورپول در باره این معامله می گوید؛ کاسمیرو "پاسخ" مشکلات منچستریونایتد نیست. مطمئن باشید به شیوه ای که یونایتد در بازار نقل و انتقالات مشغول است، سال ها و سال ها طول می کشد تا تن هاخ و یونایتد، برای کسب جام های بزرگ چالش داشته باشند.
از جناح دیگر، پل مرسون بازیکن سابق آرسنال هم به بازیکنان و انتخاب بازیکنان انتقاد شدیدی می کند؛ "می توانم کاری را که سانچو انجام می دهد را انجام دهم و یادتان باشد من 54 ساله هستم!" مرسون از انتخاب یونایتد هم انتقاد شدیدی کرد؛ "هدف 67 میلیون پوندی آنتونی برزیلی از آژاکس "بهتر" از گزینه های فعلی تن هاخ نیست... در ضمن شاید بهتر بود یونایتد کانر کودی مدافع میانی وولوز، پیش از پیوستن به اورتون را به خدمت می گرفت.
در این بمباران بی پایان انتقادات و نظرات و پرداختن دائمی به کریستیانو رونالدو، بن فاستر دروازه بان سابق یونایتد و مارتین کیون مدافع سابق آرسنال و کارشناس فعلی فوتبال، دخیا دروازه بان یونایتد را زیر. شلاق خود گرفته اند.
بن فاستر ادعا میکند دخیا برای فوتبالی که اریک تن هاخ میخواهد در منچستریونایتد از عقب بازی را آغاز کند مناسب نیست. و مارتین کیون قاطعانه می گوید؛ "اگر دیوید دخیا در برابر لیورپول، مانند دیدار برنتفورد پر اشتباه باشد، یونایتد مغلوب خواهد بود. لیورپول قوی ترین پرسینگ در فوتبال جهان را دارد و مدافعان اریک تن هاخ بره های در دستان گرگ های کلوپ خواهند بود، با ضعف و اشتباه، قتل عام فصل پیش تکرار خواهد شد. احتمالا در مورد دروازه بان اسپانیایی کاملا موافقم. هیچگاه و هرگز قانعم نکرده است. اگرچه این روزها رونالدو تنها بازیکن قابل اشاره تمامی نیمکت یونایتد نیز هیچیک از ما را قانع نمی کند.
حقیقتا شماره یک یونایتد، درجه یک نیست. در بین بازیکنان ثابت لیگ برتر، و بر اساس آمار وب سایت فوتبال، Fbref، ادرسون در فصل گذشته با 89.6 درصد در رتبه بیستم برای تکمیل پاس های خود قرار گرفت. به این دلیل قابل درک است ادرسون در میان دروازه بانان در رده اول قرار دارد. آلیسون در مقام 46 با 86.6 درصد و در مکان دوم دروازه بانان است. دخیا با 236 در میان بازیکنان با 70.6 درصد، جایگاه نهم در بین دروازه بانان و پنجم در میان دروازه بانان به اصطلاح 6 باشگاه بزرگ". فقط بالاتر از آرون رمزدیل دروازه بان آرسنال قرار دارد. این نشانگر نزول دروازه بان یونایتد است. در میان تمامی اعداد و ارقام، کاهشی به چشم می خورد. در این مقوله وارد جزئیات آن نمی شوم. ضروری است تا اضافه کنم، نه فقط عدم ارسال پاس های مناسب آشکار است، بلکه کمیت پاس های او نیز قابل ذکر است. دخیا کمتر درگیر حرکات و پاس های تیم است. آلیسون 1178 پاس در لیگ برتر فصل گذشته انجام داد، ادرسون 975 و دخیا فقط 646 پاس. نگهبانان برزیلی سیتی و لیورپول، مشغول پی ریزی و ساختن حرکات تیم از عقب هستند. بسیاری از حملات با پاس های این دو آغاز می شود و هر دو در توزیع و ارسال پاس های بلند که مسافت بیشتری طی می کند نیز بهتر عمل میکنند: حرکات دخیا برای پاسهای بلند در چند فصل گذشته همیشه حدود 50 درصد بوده است، در حالی که ادرسون فصل گذشته 72.2 بوده است. آلیسون 66.3. آنها مجری و طراح ضد حملات سریع تیم های خود هستند.
در این بین، طبق معمول گراهام سونس به سرمربی حمله ور می شود و مستقیما اریک تن هاخ را مقصر می داند و تاکید می کند؛ هفته گذشته سرمربی جدید یونایتد در ترکیب و سیستم کاملا اشتباه کرده بود و نباید تقصیر را به گردن کس دیگری بیاندازد.
در رگبار انتقاد و نظرات منفی بی پایان در باب یونایتد و تن هاخ تنها کسی که به حمایت تن هاخ و حرف های این و آن عکس العمل نشان داد، کسی نبود جز یورگن کلوپ، مربی لیورپول.
گابی آگبونلاهور، مهاجم سابق استون ویلا، یونایتد را TalkSport مورد انتقاد شدید قرار داد و کلوپ به اظهارات این کارشناس عکس العمل نشان داد. آگبونلاهور یونایتد را "آماتور" توصیف کرد و از بازیکنانی مانند کریستین اریکسن، داوید دخیا و مارتینز شدیدا انتقاد کرد؛ "به اندازه کافی خوب نیستند" کلوپ روز جمعه در کنفرانس خبری خود در این باره گفت؛ دیدگاه او بیش از حد تند بود. و من قصد داشتم با او تماس بگیرم. هفته خوبی برای یونایتد نبود. فراموش نکنیم، برنتفورد چقدر خوب است. نیمه اول را تماشا کردم و سپس راهی خانه شدم و در طول راه به talkSPORT در رادیو گوش می کردم. گابی آگبونلاهور در سال اولی که من به انگلیس آمدم، با استون ویلا 0-6 در مقابل ما شکست خورد و به یاد ندارم او قدرت و مبارزه جویی در آن دیدار به نمایش بگذارد. آنچه او در مورد یونایتد در آن برنامه گفت، نزدیک بود مرا مجبور کند تا به برنامه زنگ بزنم و به او بگویم؛ کاملاً فراموش کرده که روزی بازیکن بوده است.
گویا کلوپ بی آنکه تمایلی به اظهار نظر در مورد مشکلات مربی هلندی داشته باشد اما آگاه هست تن هاخ در چه مخمصه ای افتاده است. او در حال حاضر بسیار خوب از شرایط و فشار بی حدی که بر روی تن هاخ متمرکز است آگاهی دارد. «در مقایسه با روزهای اولیه من، او کار سخت تری در پیش دارد. فکر میکنم برای من کمی راحتتر بود، من در شروع فصل نیامدم، و بازار نقل و انتقالات به پایان رسیده بود. در انگلیس مردم عادت دارند تکرار کنند، "آره، این تیم او نیست. بنابراین هر کاری که انجام میدادم با جمله؛ این تیم او نیست از مخمصه رهایی پیدا می کردم. اگرچه بعد از یک روز به خودم گفتم این تیم من است، و برای تمام عملکردهای تیم از بازی اول احساس مسئولیت می کردم. اما به هر حال راحت تر بود. فکر نمیکنم واقعاً امکان مقایسه وجود داشته باشد، شرایط و موقعیت متفاوت است. من هفت سال پیش به اینجا آمدم، این مدت زیادی در فوتبال است، و از آن زمان به بعد خیلی چیزها تغییر کرده است. کار آسانی نیست، قطعاً نیست، به خصوص زمانی که باید «بازسازی» کنید، باید چیزهای زیادی را در یک تیم تغییر دهید. و این به هیچ وجه آسان نیست.
تن هاخ مانند لیورپول، برای ارائه پرس پرسرعتی که میخواهد تیمش انجام دهد، به سختی تلاش کرده است. یونایتد، لیورپول را 4-0 در بازی دوستانه پیش فصل در تایلند شکست داد، اگرچه مسابقهای بود که در آن کلوپ از سه تیم مجزا در 90 دقیقه استفاده کرد. اما دو بازی لیگ برتر نشان داد تغییر شرایط چقدر دشوار خواهد بود. کلوپ در سال 2015 از نظر تاکتیکی کار مشابهی را انجام داد و واضح است تن هاخ چه نقشه ای در سر دارد، او میخواهد از عقب تیم را به جلو براند.
کیفیت انفرادی یونایتد در خط حمله خوب است. شنیدم مارسیال احتمالاً در تیم خواهد بود: او آشکارا در برابر ما بازی بسیار خوبی انجام داد، با تکنیک و سرعت است. در خط میانی هریک از بازیکنان کیفیت و ویژگی های خوبی دارند؛ کریستین اریکسن، برونو فرناندز، دونی فن دی بیک، فرد و اسکات مک تومینای. خلاصه، کیفیت واقعی در یونایتد وجود دارد، و فقط نحوه برخورد ما مهم است. من دو بازی آنها را دیدم و اکنون باید تلاش کنیم تا بفهمیم آیا تن هاخ چیزی را تغییر خواهد داد.
در میان میلیون ها مقاله و مصاحبه و اظهار نظر که به قطراتی از آن اشاره کردم بیش از هر آنچه دیدم مصاحبه جیمی کاراگر و گری نویل با اریک تن هاخ شبیه به SkySport بود. مصاحبه که چه عرض کنم؛ سوال و جوابی که گویا در پاسگاه پلیس می گذرد رفتار کرد. یک بازجویی تمام عیار.! اسکای اسپورت یک قطعه 90 ثانیه ای از مصاحبه ای مفصل با سرمربی یونایتد را منتشر کرده است که قرار است, روز دوشنبه قبل از رویارویی یونایتد با لیورپول پخش شود. در کلیپی که اسکای اسپورت به اشتراک گذاشته، کاراگر و نویل، تن هاخ را زیر ضربات خود می گیرند و قرارداد مارتینز، و همه چیز در باره کریستیانو رونالدو را زیر سوال می برند.
در اینجا بخشی از سوال و جواب در کلیپ را می خوانیم: نویل: چطور ممکن است بازیکنان برنتفورد میل بیشتری از بازیکنان منچستریونایتد برای پیروزی داشته باشند؟ تن هاخ: «باید تغییر کند. من را برای همین تغییر به خدمت گرفتند.»
کاراگر: " مارتینز را در دفاع میانی قرار دادید و دو تیمی که تا به حال با آنها روبرو شده اید، او را با سانترهای بلند زیادی هدف قرار دادند." تن هاخ: "داده ها نشان می دهد که او تسلط خوبی داشته است."
کاراگر: "پس دلیل اینکه او را در نیمه دوم تعویض کردید چه بود؟" تن هاخ: "اگر می توانستم 11 بازیکن را تعویض میکردم"
نویل: باید در مورد نقل و انتقال صحبت کنیم. می دانید، از بیرون، به نظر می رسد همه چیز درهم و برهم است. احتمالا احساس تحقیر و یاس دارید؟» تن هاخ: "ما قصد خرید بازیکنان مناسب را داریم، و نه فقط هر بازیکنی."
نویل: "آیا اطمینان دارید طی دو هفته آینده بازیکنان مناسبی را در اختیار خواهی گرفت؟ تن هاخ: "مطمئنا."
کاراگر: "آیا همه بازیکنانی که به منچستریونایتد آمده اند و همه آنهایی که اکنون در ارتباط با یونایتد هستند، با تصمیم شما است یاباشگاه؟" تن هاخ: "با یکدیگر."
نویل: "یکی از بهترین بازیکنان تاریخ در رسانه های اجتماعی پست می گذارد که تا دو هفته دیگر حقیقت را خواهد گفت. این چطور به شما یا بازیکنان حاضر در تیم کمک می کند؟ تن هاخ: "نمی دانم که او می خواهد به چه چیزی برسد."
کاراگر: «اگر بازیکنی دارید که نمیخواهد در تیم بماند، آیا بهعنوان یک سرمربی فکر نمی کنید، خوب، باشگاه باید آنچه را از او می خواهید انجام دهد؟ "تن هاخ: "این چیزی نیست که او به ما می گوید." نمی توانم منتظر بشوم تا مصاحبه کامل قبل از دیدار امشب پخش شود. باید به تن هاخ به دلیل موافقت برای مصاحبه آن هم در این اوضاع احترام گذاشت. اگرچه احتمالاً انتظار نداشت که کاراگر و نویل با سؤالات مستقیم خود اینچنین او را زیر حملات بی پرده خود بگیرند. اگر بخواهم منصف باشم باید بگویم در این 90 ثانیه به خوبی از عهده مصاحبه در امده است
تن هاخ امیدوار است یونایتد پس از شکست های پیاپی مقابل برایتون و برنتفورد، هر طور شده در مقابل لیورپول در اولدترافورد ورق را برگرداند. اگر راه هایی برای جلب نظر هواداران یونایتد و خروج نسبی از مشکلات بی پایان وجود داشته باشد، پیروزی برابر بزرگترین رقیب خود، لیورپول یکی از آنها خواهد بود..
اما حقیقت این است در سالیان اخیر جریان خون همیشگی در اولدترافورد جاری نیست. دیگر هیچکس از بد بودن منچستریونایتد و ناتوانی آنها شگفت زده نمی شود. یونایتد خسته، دلزده، اما متکبر و از خود راضی، در حال پوسیدن است. محاکمه رایان گیگز از سلاطین اصلی دوران یونایتد و فرگوسن منعکس کننده حال و هوای تاریک و بارانی این تابستان داغ و درخشان امسال است. حتی خرید روز جمعه کاسمیرو، یکی از بهترین بازیکنان خط میانی جهان، نمی تواند این واقعیت را تغییر دهد. 9 سال پس از آخرین قهرمانی در لیگ برتر، یونایتد از محبوبترین تیم های جهان، مایه خنده در دنیای فوتبال تبدیل شده است. جاییکه حتی ایلان ماسک، از ثروتمندان جهان و صاحب تسلا با توییت خود با آن شوخی می کند! باشگاهی پر از آشفتگی، مغرور اما بدون هدف و راهی مشخص با سرانی خودپسند، بی کفایت و فاقد صلاحیت روزگار می گذراند. جای تعجب نیست که خریداران بالقوه مانند میلیاردر انگلیسی مانند مگس دور شیرینی در حال چرخش هستند. بهترین زمان برای خرید زمانی است یک باشگاه به قعر برسد و یونایتد اکنون خیلی به آن نزدیک است. همه این بحث و ناله ما را به گلیزر ها می رساند. مالکان یونایتد از زمانی که باشگاهی به این عظمت را در سال 2005 خریداری کردند، باشگاه را با بدهی و تصمیمات نابجا به ستوه آورده آوردند و این موج دیگری از اعتراضات هواداران به تنگ آمده را در آستانه دیدار امروز با لیورپول در اولدترافورد به همراه خواهد داشت. نمی توان هواداران یونایتد را به خاطر تظاهرات، نارضایتی و ناامیدی سرزنش کرد. بازیکنان تا حدودی مسئولیت دارند، اما تمام این لرزش ها بر دوش گلیزرها است. همه چیز از آنها سرچشمه می گیرد. ماهی همیشه از سر به پایین می پوسد. و یونایتد از گلیزر ها به پایین در حال پوسیدن است و بوی تعفن آن تمامی باشگاهی پرقدمت و تاریخی را فرا گرفته است. آنها ممکن است به توپ فوتبال در زمین ضربه ای نزنند اما شرایط را برای شکست های شرم آور ایجاد کردند. ورشکستگی حکومت نفرین شده آنها در معاهده فلاکت بار 2005 نوشته شده بود.
مثلث جورج بست، دنیس لاو و بابی چارلتون در برابر مربی افسانه ای خود "سر مت باسبی"در بلندای ورودی اولدترافورد، مجسمه سر مت بازبی با لبخند ملیح خود همچنان امیدوار بهنظر می رسد. او از خاک و خاکسترهای فاجعه فرودگاه مونیخ و از دست دادن تقریبا همه بازیکنانش، Busby Babe، یونایتد را به عنوان اولین تیم انگلیسی به قله فوتبال اروپا رساند. دقیقا در برابر او، مثلث به یادماندنی و بی همتای جورج بست، دنیس لاو و بابی چارلتون سرخوشانه ایستاده اند و با جان و دل منتظر دستورات رئیس کل قوا و اجرای اوامر او هستند. تمامی چیزی که سرنوشت یونایتد به آن گره خورده است. عظمت و قدرت یونایتد در دوران او و فرگوسن همان جنگجویی بی امان بود. حس میکنم، بازبی به پسرانش می گوید؛ "آتش زیر خاکستر نمی ماند مگر آنکه مرده باشد" آتش تئاتر رویاها و یونایتد هرگز خاموش نخواهد شد. هرگز نخواهد مُرد. هرگز امیرحسین صدر