آجر بهجای درخت
چنارستان نامی که قدیمیترها شهر تهران را با آن میشناسند؛ شهری ییلاقی که با چنارهایش معروف شده بود، آن زمانها که چندان هم دور نیست.
هنوز سایه ساختمانهای بلندقامت جای سایه درختان را نگرفته بود و آسمان آبیتر از این روزها بود، اما با افزایش جمعیت و ساختوسازهای بیحساب و کتاب که در عمل بویی از اصول آمایش محیطی نبرده بودند، سبب شدند تا طولی نکشد که تهران تبدیل به شهری خاکستری شود؛ شهری که امروز بیش از هرچیز نیازمند اجرای قانون هوای پاک برای حفظ سلامت ساکنانش است. باوجود غلظت آلایندههای منتشرشده در کلانشهرها، بیشک توسعه فضای سبز یک نیاز اصلی است؛ چون هم موجب زیبایی مکان زندگی و هم باعث کاهش آلودگی هوا میشود، از اینرو در قانون هوای پاک هم، به توسعه فضای سبز تاکید شده است. آمارها میگویند، در تهران پیش از انقلاب اسلامی، 75 پارک و 2 هزار و 937 هکتار فضای سبز وجود داشت، بعد از آن در دوران 8 سال جنگ تحمیلی حدود 63 پارک دیگر در تهران ساخته شد. کارشناسان معتقدند، باوجود این اقدامات، سرانه فضای سبز هر شهروند تهرانی تا سال 64 فقط نیم متر بود؛ اکنون این سرانه به 15 تا 16 متر افزایش یافته است. اکنون سوال این است که چرا با این حجم فضای سبز، همچنان هوایی آلوده و غبارگرفته داریم. صمت در این گزارش به چالشهای ایجاد فضای سبز در کلانشهرها بهمنظور اجرا شدن قانون هوای پاک پرداخته است.
فضای سبز بهشرط سازگاری با اقلیم
فضای سبز در شهرها بهعنوان ریههای تنفسی شهرنشینان بهشمار میآید و بههمین دلیل، فقدان آن بهمعنی نبود سلامت و تندرستی در شهرها محسوب میشود. گفتنی است، در شهرها گذران اوقات فراغت برای کسب تعادل روحی نهتنها امری واجب است، بلکه فقدان آن حتی روی تواناییهای کاری افراد نیز تاثیر منفی میگذارد، بههمین علت امروزه یکی از اصول مهم در مبلمان شهری، ایجاد انبوه فضای سبز در کلانشهرها بهویژه در مکانهای پررفتوآمد است. واضح است که فضای سبز بهویژه در شکل جنگلی میتواند در کاهش آلودگیهای شیمیایی هوا بسیار تاثیرگذار باشد. بههمین دلیل، علاوه بر توسعه فضای سبز یکی از مهمترین مطالبات شهروندان از سازمان پارکها، حفظ و صیانت از پارکهای جنگلی در سطح شهر است که تاثیر فراوانی در کاهش آلودگی هوا دارند. بهاستناد اصل 123 قانون اساسی، پیوست قانون هوای پاک در سال 1396 در مجلس شورای اسلامی تصویب شد.
براساس این قانون، توسعه فضای سبز باید از سوی شهرداریها با همکاری وزارت نیرو برای بهرهگیری از منابع آبی انجام شود. این وزارتخانه وظیفه بازچرخانی و تصفیه پساب شهرها را بر عهده دارد. گفتنی است، روشهای نوین آبیاری در کنار کاشت گیاهانی که به آب کمتری نیاز دارند، میتواند یک رویکرد سازگارانه با محیط بهحساب بیاید که خوب است مجریان این قانون، توجه ویژهتری به این امر داشته باشند.
شهرها به فضای سبز بیشتری نیاز دارند
داریوش گلعلیزاده، رئیس مرکز هوا و تغییر اقلیم سازمان محیطزیست در گفتوگو با صمت درباره چالشهای اجرای قانون هوای پاک در کلانشهرها گفت: در راستای اجرای قانون هوای پاک، شهرهای بالای 50 هزار نفر باید سالانه 15مترمربع افزایش فضای سبز داشته باشند. متولی اجرای این قانون، سازمان شهرداری و دهیاری کل کشور و شهرداریها است، همچنین وزارت نیرو هم وظیفه تامین آب یا تصفیه پساب برای آبیاری فضای سبز شهری را برعهده دارد.
وی بااشاره به چالش شهرهای کشور درباره ایجاد فضای سبز افزود: در کل کشور، 186 شهر مشمول این قانون شدهاند که باید پروژههای ایجاد فضای سبز در آنها عملیاتی شود. گفتنی است، از این تعداد نزدیک به 100 شهر، آن میزان از فضای سبزی را که در قانون هوای پاک گفته شده، دارند، اما غلظت آلایندهها بهقدری زیاد است که فضای سبز بیشتری موردنیاز است تا بتوان قانون هوای پاک را بهاجرا درآورد.
گلعلیزاده گفت: یکی دیگر از چالشهای اصلی در مسیر اجرای قانون هوای پاک، نبود آب کافی و سالم در بیشتر استانهای مرکزی و جنوبی است؛ از آنجایی که در بند ایجاد فضای سبز قانون هوای پاک، استفاده از پسابهای تصفیهشده درج شده است، متاسفانه بسیاری از استانها از دسترسی به پساب تصفیهشده محروم هستند که بهطورمعمول آبیاری فضاهای سبز با استفاده از پسابهای صنعتی تصفیهنشده است و کیفیت بسیار پایینی هم دارند.
بهگفته رئیس مرکز هوا و تغییر اقلیم سازمان محیطزیست، در بیشتر شهرهای صنعتی، فناوری تصفیه پساب برای آبیاری وجود ندارد. بههمین علت، در بیشتر استانهای جنوبی و مرکزی نمیتوان از اجرای قانون هوای پاک در راستای ایجاد فضای سبز حرف زد. در واقع، وزارت نیرو پساب تصفیهنشده را در اختیار سازمانهای اجرایی برای توسعه فضای سبز میگذارد، در حالی که بیشتر مواقع شرایط تصفیه پساب موجود نیست.
هر گیاهی هوا را تصفیه نمیکند
شاید در نگاه اول این سوال پیش آید که کلانشهرهای زیادی از جمله تهران، باوجود بزرگراههای سرسبز و پارکهای زیادی که دارند، چگونه شرایط در این شهرها برای تصفیه هوا فراهم نیست؟ کارشناسان زیادی بر این باور هستند که در گذشته فضای سبز تهران را باغها و درختان کهنسال تشکیل میدادند که نقش مهمی در کاهش آلایندگی هوا داشتند، اما اکنون این فضاها به گل، درختچه و چمن تبدیل شدهاند که کارکرد مقابله با آلودگی هوا و کاهش آن را ندارند. گلعلیزاده بااشاره به اهمیت نوع فضای سبز ایجادشده در شهرها گفت: باید به این امر توجه داشته باشیم که قانون هوای پاک با رویکرد کاهش آلودگی هوا بهتصویب رسیده است و فضای سبز باید کارکرد لازم را در جذب آلایندهها داشته باشد و در کل، هر نوع گیاهی شاید برای شهرها لازم باشد، اما کارکرد حقیقی برای تصفیه هوا را ندارد. بهعبارت دیگر، فضای سبز باید از بازچرخش ذرات جلوگیری کند و درختان و گیاهان کاشتهشده قابلیت تصفیه هوا را داشته باشند.
بهگفته وی، متاسفانه بسیاری از باغات قدیمی در کلانشهرها که حکم ریههای شهر را داشتند و درصد زیادی از هوا را تصفیه میکردند، امروزه تبدیل به سازههای بزرگ عمرانی و مجتمعهای ساختمانی شدهاند.
گلعلیزاده بااشاره به ظرفیت تهویه موجود در کلانشهرها بهویژه در تهران گفت: امروز معضل کلانشهرهایی نظیر تهران، علاوه بر وجود حجم زیادی از غلظت آلایندههای جوی، شکلگیری فرآیند بازچرخشی است که بهدلیل نبود فضای سبز استاندارد در مراکز آلوده اتفاق میافتد. آمایش سرزمین در شهری نظیر تهران معنایی ندارد و بارگذاری فضای سبز باید منطبق بر ظرفیت تهویه شهرها انجام بگیرد. بهعبارت روشنتر، باید متناسب با غلظت آلایندهها اقدام به ایجاد فضای سبز کرد. از طرفی هم، پروژههای عمرانی باید در راستای این قانون به مرحله عملیاتی برسند، نه آنکه در نهایت به ضرر محیطزیست تمام شوند.
وی ادامه داد: تا زمانی که کارخانهها مازوت میسوزانند و پسماندها بهطور غیراستاندارد رهاسازی میشوند، هر اقدامی درباره تصفیه هوای شهر تهران از سوی دولت خنثی میشود و هر عملی را در توسعه فضای سبز کماثر یا بیاثر میکند.
درختکاری سازگارانه
چند سالی است، چمن در ایجاد فضای سبز حرف اول را میزند؛ استفاده از چمن در فضای سبز برای نخستینبار در تاریخ به باغهای ایران بر میگردد. این در حالی است که کارشناسان معتقدند، چمن به آب فراوانی نیاز دارد و باتوجه به شرایط آبی فعلی در کشور، استفاده از آن در ایجاد فضای سبز چندان عاقلانه بهنظر نمیرسد. بههمین دلیل، بیشتر کارشناسان محیطزیست معتقدند درختکاری و ترویج این عمل است که میتواند کشور را بهویژه در استانهای آلوده، در مسیر اجرای قانون هوای پاک قرار دهد، بهشرطی که درختها متناسب با شرایط بومی هر استان طبق شرایطی مشخص کاشته شوند. حسین عبیریگلپایگانی، فعال محیطزیست در گفتوگو با صمت بااشاره به شرایط درختکاری در استانهای مختلف کشور گفت: درختکاری و ایجاد فضای سبز باید براساس شرایط اقلیمی و بومی هر منطقه ایجاد شود. بهعبارت روشنتر، کاشت گونههای گیاهی بهمنظور تصفیه هوا باید باتوجه به شرایط اقلیمی هر استان به مرحله اجرایی دربیاید و این امر باید بهطورمستقیم زیر نظر کارشناسان منابع طبیعی استانها انجام بگیرد.
وی افزود: در حال حاضر برای اجرایی شدن بند ایجاد فضای سبز در راستای کاهش آلودگی هوا، باید یک میلیارد درخت در کل کشور کاشت، اما هر استان به فراخور اقلیمی که دارد، از یک مشکل بزرگ رنج میبرد. برای مثال، در استانهای کویری عمده مشکلات در ایجاد فضای سبز، دسترسی نداشتن به آب سالم و در استانهای شمالی، نبود درخت و نهال کافی؛ معضل اصلی در مسیر اجرای این قانون است.
عبیریگلپایگانی گفت: متاسفانه در چند سال اخیر بهدلیل تغییرات اقلیمی و خشکسالی، درختان بسیاری در بیشتر اراضی کشور نابود شدند و از بین رفتند و باید فکری به حال آن دسته از اراضی کرد که پوشش سبز آنها در حال نابودی است، بنابراین احیای محیط با فضای سبز یک بخش اجرای قانون هوای پاک است و بخش دیگر، آیندهنگری نسبت به مکانهایی است که در آینده نزدیک تبدیل به زمینهای بایر خواهند شد.
وی افزود: همانگونه که پیشتر هم اشاره کردم، برای اجرای قانون هوای پاک در مسیر احیای فضای سبز شهرها باید یک میلیارد درخت در کل کشور کاشته شود که در فاز نخست بهتر است از استانهایی شروع کنیم که این طرح در آنها به مرحله اجرایی درآمده است و شرایط کافی برای اجرای این پروژه را دارند. این شرایط نظیر آب کافی، زمین مناسب و خاک مساعد است.
وی گفت: باید چند سال روی محیط کار شود تا بتوان برنامه مناسبی بهمنظور تصفیه هوا تدوین کرد. واضح است یک میلیارد نهال را نمیتوان در یک سال کاشت، بلکه باید با برنامهریزی در طول چند سال به این روند پرداخت، همچنین طرحهای عمرانی باید در مسیر فضاهای سبز عملیاتی نشوند؛ در واقع مکان کاشت درختها نباید بهگونهای باشد که پس از مدتی آن منطقه بهدلیل اجرای طرحهای عمرانی از بین برود، در حقیقت باید درختها را از مسیر سازههای بزرگ برداریم.
سخن پایانی
بسیاری از کارشناسان معتقدند، کاشت درخت و ایجاد فضای سبز مولفهای است که باید از دوران کودکی در مدارس مطرح و آموزش داده شود تا این امر در نگرش افراد نهادینه شود. اینکه افراد در سنین پایین بیاموزند که نهال بکارند و مسئولیت آن را هم تا چند سال برعهده بگیرند، روندی است که میتواند بیشتر دوستداران محیطزیست را نسبت به توسعه فضاهای سبز خوشبین کند، اما خب این را هم عنوانکنم که تمامی این برنامهها زمانی عملیاتی میشوند که بهعبارتی سروکله یک پروژه عمرانی بزرگ پیدا نشود و ظرف چند روز فضایهای سبز به بهانه ساخت یک استادیوم، مکان تجاری و اداری یا هر سازه دیگری از بین نروند.
بیشک نگرش مسئولان در اجرای قانون هوای پاک، تعیینکننده عملیاتی شدن آن است. باتوجه به آنچه در گزارش هم گفته شد، درختها باید بمانند، نه اینکه بعدها به دلایلی از بین بروند؛ در این شرایط اجرای هر قانونی در این زمینه بیاثر خواهد بود.
در نتیجه، نخستین مورد، آب و خاک مناسب و کافی، دومین شرط برنامهریزی درست و سومین مورد هم مدیریت استاندارد است که باعث ایجاد فضای سبز کافی در مسیر اجرای قانون هوای پاک میشود.