آسیبشناسی عدم رعایت عفت از سوی مردان در خانواده و اجتماع
در جوامع سالم انسانی معمولاً نیروهای جسمی و روانی افراد در جهت اعتلای فرهنگ و تعالی آدمی است و تنها در صورتی که افراد به وظایف خود در حوزه فردی و اجتماعی عمل نکنند، این محیط تبدیل به یک مدار بسته سرشار از جاذبههای طبیعی جنسی بین زن و مرد میشود.
بهگزارش خبرگزاری تسنیم - دکتر زینب مواصلی، جامعه شناس
در جوامع سالم انسانی معمولاً نیروهای جسمی و روانی افراد در جهت اعتلای فرهنگ و تعالی آدمی است و تنها در صورتی که افراد به وظایف خود در حوزه فردی و اجتماعی عمل نکنند، این محیط تبدیل به یک مدار بسته سرشار از جاذبه های طبیعی جنسی بین زن و مرد میشود و به انحلال فرد، خانواده و جامعه منتهی میشود.
عفاف و حجاب مردان، مانند عفاف و حجاب زنان در به وجود آوردن جامعه سالم و ناسالم نقش انکارناپذیر دارد. اساسی ترین آسیب ناشی از بی عفتی مردان ایجاد بی اعتمادی بین اعضای خانواده و مسموم کردن فضای خانواده و دور ساختن جامعه از تقواست؛ به عبارتی تقوای اجتماعی بدون رعایت حجاب و عفاف درونی و بیرونی میسر نخواهد شد، اما با نگاهی جزئی و خاص تر میتوان به موارد زیر به عنوان آسیبها و آفتهای ناشی از بی عفتی مردان اشاره کرد:
الف) سستی بنیان خانواده، معمولاً مردانی که چشم و قلب و جوارح خویش را کنترل نکرده و به راحتی به جنس مخالف نظر میکنند و یا ارتباطهای مشروع و غیر مشروع دارند، زمینه شک و عدم اعتماد در خانواده خویش را فراهم میسازند. اگر زنی چندبار همسر خود را درحال عدم رعایت مراتب تقوای چشم و... ببیند، دیگر نمیتواند به عشق او نسبت به خانواده اعتماد کند و قضاوتهای این زن، معمولاً با نوعی بدبینی و پیشفرضهای منفی صورت خواهد گرفت و این موارد موجب ایجاد تنش در خانواده شده و بنیان این کانون مقدس را سست میکند. افزایش آمار طلاق، اعتیاد، فرار دختران از خانه، ایجاد مراکز فساد و... از پیامدهای شوم و ناپسند بی عفتی مردان و زنان در محیطهای اجتماعی و در نتیجه، سستی بنیان خانواده هاست.
ب) تغییر عقربه ذهن مردان از معنویت و پاکی به سوی مسائل جنسی؛ در صورتی که نگاه و فکر و قلب مردان بدون هیچگونه خویشتنداری و عامل بازدارنده ای متوجه جاذبه های طبیعی دیگر زنان باشد و در واقع، عفاف و حجاب درونی و بیرونی نداشته باشند، تمام فضای فکری آنها به وسیله افکار هوس آلوده و جنسی پر میشود و در اثر این اهتمام، مبتلا به بیماری «تنوع جنسی» شده و از مسیر اصلی انسانیت خویش خارج میشوند و دقیقاً برای زنانی که در اجتماع مقابل آنها قرارمیگیرند، همین تنوع طلبی به وجود خواهد آمد و جامعه انسانی، که با اهداف متعالی و کمالیه برپا شده، به سوی خوی شهوترانی افراطی سوق داده میشود. بدیهی است به همان میزان، که بی قیدی و بی توجهی زنان به پوشش و عفاف جامعه را از مسیر الهی انسانی منحرف میسازد، بی توجهی مردان نیز تأثیرگذار است.
ج) گسترش سطح ارتباطات نامشروع، که موجب انحطاط جامعه و نابودی هویت نسلهای موجود و نسلهای آینده میشود، یکی دیگر از آسیبهای بی عفتی مردان است؛ زیرا عدم توجه به نیروی قوی و مستمرِ حاصل از جذب و انجذاب طبیعی هرگز مانع تأثیر وضعی آن نمیشود. مردان بیعفت با پوشش نامناسب و ارتباطها و نگاههای تعریف نشده، با ارسال پیامهای طبیعی جنسی، موجب ایجاد این مدار جاذبه جنسی شده و اینگونه زمینه ارتباطات نامشروع فراهم میشود.
طائب: عدم تحول محیط در برابر «زن اجتماعی جدید» از مادر، «متهم» میسازدالبته نقش بیعفتی و بیحجابی زنان هم در این مورد بسیار زیاد است. معمولاً دختران و پسرانی که در چنین خانوادههایی رشد میکنند، بیش از دیگران مستعد در ویران کردن نیروهای انسانی الهی خود هستند و رفتارهای آنها ثمره بیعفتیهای پدر و مادر است.
ز) ضعف در تربیت نسلهای بعد، از وظایف و نقشهای اصلی و اساسی انسانها در هر عصری ایجاد زمینه صحیح تربیت نسلهای بعدی است. بی عفتی مردان نه تنها موجب ترویج آن از نظر علمی میشود؛ بلکه فرصتهای زرینی که والدین میتوانند از آنها برای تربیت فرزندان خویش بهره برند، از آنها میگیرد. در واقع، نیروها و سرمایههای افراد صرفِ حل مشکلات به وجود آمده از بیعفتی مردان و زنان میشود و فرصتی برای تربیتِ نسلها نمیماند.
ح) تزلزل پایههای اقتصادی خانواده، که حاصل تحمیل هزینههای اضافی است که در پی ارتباطات ناشی از بی عفتی مردان و زنان بهوجود میآید. بدیهی است که مردان با درآمد مشخص خود میتوانند خانواده خویش را تأمین کنند، اما اگر به دنبال نگاههای آلوده و حرام و ارتباطات مشروع و غیر مشروع ناچار به تأمین دو خانواده شدند، بار اقتصادی بیشتر بر روی خانواده اول خواهد بود.
ط) اهانت به جایگاه و مقام همسر، از جمله آسیبهایی که بیعفتی مردان در پی دارد، توهین به مقام بانویی است که به عنوان همسر او و مادر فرزندانش، خالصانه تلاش میکند و تمامی انرژی و نیروهای عاطفی خود را برای خانواده هزینه میکند. چشمچرانی مردان متأهل و ارتباط آنها با زنان دیگر، موجب تحقیر و توهین به آن زنان میشود؛ گرچه میبینیم که برخی مینویسند: مردها به این دلیل به زنها نگاه میکنند که «بینایی» هستند، نه به این دلیل که شما را دوست ندارند. براساس آموزههای دین اسلام نگاه غیرضروری مردان به زنان نامحرم جایز نیست؛ زیرا همین نگاه مقدمه گناه دیگر شده و او را به سوی گناهان بزرگتر سوق میدهد و تحسین زیبایی زنان نامحرم امری پسندیده در شریعت اسلام به شمار نمیرود.
منابع:
باربارا آنجلیس، رازهایی درباره مردان، ترجمه هادی ابراهیمی، 1383
ناهید طیبی، عفاف و حجاب مردان؛ بایدها و نبایدها و نقش آن در سالمسازی جامعه اسلامی، کتاب اندیشه های راهبردی، زن و خانواده، 1394