یک‌شنبه 4 آذر 1403

آن استاد دانشگاه که حقم را خورد و بیمارم کرد نمی‌بخشم

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع
آن استاد دانشگاه که حقم را خورد و بیمارم کرد نمی‌بخشم

مشکلات گاهی اوقات از جایی که اصلا فکرش را نمی‌کنیم بر سرمان آوار می‌شود و آنقدر پیش می‌رود تا فرصت زندگی کردن را از ما می‌گیرد. درست مثل اتفاقی که برای مرحوم میثم مطهری - دانش آموخته دکتری و نمونه دانشگاه تهران رخ داد و به واسطه ظلمی که اساتید و دیگر مسئولان دانشگاهی در حقش کردند، با مشکل نارسایی کبد مواجه شد و پس از سال‌ها تحمل درد و رنج روز گذشته جان به جان آفرین تسلیم کرد.

مشکلات گاهی اوقات از جایی که اصلا فکرش را نمی‌کنیم بر سرمان آوار می‌شود و آنقدر پیش می‌رود تا فرصت زندگی کردن را از ما می‌گیرد. درست مثل اتفاقی که برای مرحوم میثم مطهری - دانش آموخته دکتری و نمونه دانشگاه تهران رخ داد و به واسطه ظلمی که اساتید و دیگر مسئولان دانشگاهی در حقش کردند، با مشکل نارسایی کبد مواجه شد و پس از سال‌ها تحمل درد و رنج روز گذشته جان به جان آفرین تسلیم کرد. تابناک - رضا رحیمی:- روایتی که در ادامه می‌خوانید، روایتی است به غایت تلخ و تأسف بار و مرتبط به با بالا و پایین زندگی یک دانش آموخته نمونه و نخبه که علی رغم همه استعداد‌ها و توانمندی‌های علمی هیچگاه به حق خود نرسید و در آخر نیز پس انجام دو بار عمل پیوند کبد و مدت‌ها تحمل سختی‌های برآمده از این بیماری در سنین جوانی به دیار باقی شتافت. صحبت از زندگی شخصی دکتر میثم مطهری، دانش آموخته دکتری تئاتر دانشگاه تهران است که در سال 1395 به عنوان دانشجوی نمونه دانشگاه تهران معرفی شد و در سال 1396 نیز در رقابت برای انتخاب به عنوان دانشجوی نمونه کشوری آنچنان که خودش پیشتر برای خبرنگار ما روایت کرده بود، به واسطه یک بی عدالتی آشکار در سازمان امور دانشجویان کشور و علی رغم شایستگی‌ها به عنوان دانشجوی نمونه انتخاب نشد. این جوان نخبه بامداد روز سیزدهم فروردین ماه و به واسطه مشکلات دنباله داری که به دلیل پیوند کبد بر او تحمیل شد، از دنیا رفت، اما چرا او به این شرایط دچار شد، چه سختی‌هایی بر او گذشت و چه کسانی در وضعیتی که به مرگ او منجر شد، مقصر بودند؟ برای یافتن پاسخ بخشی از این سئوال‌ها و نیز ریشه اصلی مشکل بهتر است ابتدا عینا به صحبت‌هایی که او در قسمت هفدهم برنامه ماه عسل سال 96 و در شبکه سوم سیما بیان کرد (دقیقه دقیقه 70 به بعد برنامه)، اشاره کنیم. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی برنامه‌ای زنده ای که فرصتی به دکتر مطهری داد تا از ظلمی که اساتیدش در حق او کردند، بگوید و به پیگیری‌هایی اشاره کند که برای احقاق حق انجام داد، اما به نتیجه نرسید تا با مشکل کبد رو به رو شود. در این برنامه و به صورت مشخص در مورد چرایی بیمار شدن، مرحوم مطهری گفت: معمولا افرادی که به مرحله پیوند کبد می‌رسند یا مشکل ارثی دارند و یا به واسطه اعتیاد و مصرف مواد مخدر به این مشکل بر می‌خورند، اما من هیچکدام از این مشکل‌ها را نداشتم. او افزود: من دانشجوی دکتری بودم و طرح‌های پژوهشی مختلفی را انجام می‌دادم که در یکی از طرح‌ها مشکلی پیش آمد. یک طرح پژوهشی بود که ما انجام دادیم و بسیار قطور شده بود به همین خاطر ناشر نمی‌توانست همه مطالب را در یک کتاب چاپ کند و لذا قرار شد طرح به صورت یک جلد یک جلد به کتاب تبدیل شود. این دانشجوی نمونه دانشگاه تهران ادامه داد: جلد اول که منتشر شد من نویسنده اول بودم. جلد دوم که منتشر شد دیدم دارم نویسنده دوم و سوم می‌شوم. اعتراض هم که می‌کردم می‌گفتند جاه طلبی نکن! جلد سوم که منتشر شد دیدم دارم کلا از شناسنامه و عنوان کتاب حذف می‌شوم. وقتی خواستم اعتراض دوباره بکنم به من قول دادند که تصحیح می‌کنند و در جلد چهار نیز دیگر این مشکل پیش نخواهد آمد. مرحوم مطهری در ادامه سخنانش در برنامه ماه عسل گفت: جلد چهارم که چاپ شد دیگر حتی فیپا را هم حذف کرده بودند و اصلا نامی از مطهری در جلد چهار نبود. پیگیر اعتراض شدم و در جریان این اعتراضات در حقم اجحاف شد و در نهایت دچار زخم معده شدم. او افزود: وقتی برای زخم معده به بیمارستان مراجعه کردم آنجا پس از معاینه پزشک معالج به من گفت که کبدت نیز یک مقدار لکه دارد. اول باید زخم معده ات خوب شود تا برویم سراغ مشکلی که برای کبدت به وجود آمده است شاید تحت استرس بوده ای. در ادامه مطهری گفت: بررسی‌های تخصصی نشان داد که من اصلا کبد ندارم (کبد از کار افتاده بود). پزشکان از اینکه چطور زنده هستم تعجب کرده بودند. گمانه زنی‌های پزشکی در مورد دلیل مشکل انجام شد و نشان داد که عصبانیت و استرسی که بخاطر همین مشکل بر من تحمیل شد به نارسایی کبد منجر شده است. در همین باره او ادامه داد: 9 آذر 94 پیوند کبد اول انجام شد که پس زد و 10 آذر 94 منتظر کبد دوم شدم که به واسطه تصادف منجر به مرگ برای یک خانم جوان کبد دوم ایشان به من پیوند شد. پزشکان بیمارستان اعلام کرده بودند به سراسر کشور که هر تصادفی که گروه خونی اش O+ بود بیاید تهران که به من پیوند زده شود. وی ادامه داد: کبد دوم نیز چندان خوب نبود. تار‌های صوتی را برای مدتی از دست دادم. نمی‌توانستم صحبت کنم. من که زمانی مدرس تئاتر بودم. ریه هایم بار‌ها آب آورد و مشکلاتی زیادی برایم پیش آمد. این دانش آموخته پردیس هنر‌های زیبای دانشگاه تهران در ادامه سخنانش و با تأکید بر اینکه مشکلاتش را به صورت مشخص متوجه یکی از اساتیدش در دانشگاه می‌داند، افزود: به آن استاد عزیزی که اسم من را از کتاب‌ها برداشت می‌خواهم بگویم بخاطر بچه هایم او را نمی‌بخشم. بچه‌های من چه گناهی داشتند؟ می‌آمدند بیمارستان و می‌گفتند بابا چرا نمی‌آیی خانه؟ وی با تأکید بر اینکه دلیلی جز عصبانیت و استرس تحمیلی در از کار افتادن کبد او وجود نداشته است، گفت: معاینات دقیق پزشکی برای یافتن دلیلی مثل ایدز، هپاتیت و... که در از کار افتادن کبدم موثر باشد، انجام شد، اما من این مشکلات را نداشتم. اهل اعتیاد هم که نبودم و بیماری ارثی هم که نداشتم. عصبانیت و ناراحتی اعصاب که تابستان 94 به واسطه اختلافم بر سر انتشار کتاب هایم با استادم برایم رخ داد بنا به بررسی‌های پزشکی من را دچار این مشکل کرد و آذرماه مشخص شد که کبد من از کار افتاده است. آنچه تا اینجای گزارش مورد اشاره قرار گرفت، همه ظلم و اجحافی که در حق این دانش آموخته انجام شد نبود. او که در سال 1395 به عنوان دانشجوی نمونه دانشگاه تهران انتخاب شده بود، به واسطه همین دشمنی‌ها که به دلیل اعتراضات و طرح مشکلاتش در برنامه ماه عسل به وجود آمد، دیگر امکان هیأت علمی شدن در دانشگاه را پیدا نکرد. همچنین در سال 1396 و در جریان انتخاب دانشجوی نمونه کشوری گروه هنر مغلوب یک دانشجو از یکی از دانشگاه‌های شهرستانی شد. مرحوم برای خبرنگار ما همان زمان تعریف کرد که وقتی دیدم دانشجوی نمونه کشوری نشدم به کمک یکی از دوستان یک فراخوان صوری استخدام درست کردیم و به دست آن دانشجوی انتخاب شده رسانیدم. او هم رزومه خود را فرستاد وقتی رزومه را با رزومه خودم مقایسه کردم، دیدم امتیاز‌های من از او بیشتر است. پیگیر شدم و در نهایت مسئولان سازمان امور دانشجویان قبول کردند که در حقم اجحاف شده است، اما دیگر مراسم برگزار شده بود و به من قول‌هایی برای جبران دادند که عملیاتی نشد... گفتنی است از مرحوم مطهری دو فرزند خردسال به نام‌های ملودی و ملانی به یادگار باقی مانده است. همچنین او در سال 1396 نمایش «گرترود - روح پدر هملت» را در تالار مولوی تهران روی صحنه برده بود. «تابناک»، این ضایعه را به خانواده مرحوم تسلیت می گوید.
آن استاد دانشگاه که حقم را خورد و بیمارم کرد نمی‌بخشم 2