آیتالله میرباقری: چرا خدا مردم ایران را برای نقشآفرینی در آخرالزمان انتخاب کرده است؟
به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، نخستین یادواره مداحان شهید تهران به یاد 107 مداح شهید به همت بسیج مداحان سپاه تهران در مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی (سرچشمه) برگزار شد.
در ابتدای مراسم دختر شهید مداح میرمحمدی، دقایقی درباره پدر خود سخن گفت و سپس سیدمحمد میرهاشمی شعرخوانی کرد. او یک رباعی از محمدرضا طالبی خواند.
آیتالله سیدمحمدمهدی میرباقری استاد حوزه و دانشگاه و عضو مجلس خبرگان رهبری در این مراسم اظهار داشت: در جنگهای اول و دوم بر اساس آمار رسمی بیش از 50 هزار نفر کشته شدند و این غیر از آمار غیررسمی است که مثلاً در ایران میلیونها نفر در پی قحطی از دست رفتند. این جدای از نبرد دائمی حق و باطل است. امام حسین فرمود: ما هستیم و بنیامیه، ما میگوییم خدا راست میگوید و آنها حرف دیگری میزنند.
وی افزود: تقوای قلب است که انسان در برابر صدای پیامبر، حرف دیگری نزند. امروز مستکبرین عالم میگویند دوران انبیا تمام شده است و امروز دوران بلوغ بشر است و خودمان دنیا را اداره میکنیم. امام فرمود: این درگیری تاریخی ادامهدار است. چگونه میتوان انسان را برای این درگیری تربیت کرد که پای جبهه حق بایستد؟ انگیزه درگیری او دفاع از کلمه توحید باشد، در این راه بایستد و دفاع از حق کند.
میرباقری گفت: آدم این چنین جز بر مدار عاشورا تربیت نمیشود. عاشورا جبهه حق را محور میدهد. مسیری که به صفبندی و قتال ختم میشود، از اینجا شروع میشود که در زیارت عاشورا هم میخوانیم. در بارگاه قدس که جای ملال نیست / سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است.
این سخنران مذهبی گفت: واقعهای که سیدالشهداء (ع) رقم زد، کائنات را تحت تاثیر گذاشت و بستر تربیت انسانهای مجاهد، شهادتطلب و حقجوست.
وی ادامه داد: بعد از درک مصیبت عاشورا انسان به موضعگیری علیه یک جبهه تاریخی دست پیدا میکند. این لعن و نفرین از درک مصیبت شروع میشود و بعد به برائت میرسد. قله این صف و قتال آنجاست که در زیارت عاشورا میگوییم: در رکاب امام زمان (عج) با تمام جبهه باطل مقابله میکنیم.
میرباقری گفت: تصور من این است که خداوند به این جهت مردم ایران را برای نقشآفرینی در آخرالزمان انتخاب کرده است که حدود 1400 سال است، با امام حسین (ع) و عاشورا پیوند دارند.
این سخنران مذهبی تصریح کرد: در سلوک سیدالشهداء عدهای به جایی میرسند که میتوانند دیگران را هم سر این سفره بیاورند. مداحان و شاعران و عالمانی که برای مدح و مصیبت اهل بیت (ع) نفس و قدم برمیدارند، این نقش را دارند. آنها نقش شفاعت هم میگیرند. منصب مداحی و نوحهخوانی برای اهل بیت (ع) بسیار فاخر است. حرمت این منصب را خود مداحان باید بدانند و حفظ کنند.
وی گفت: مداح باید مطالعه گسترده، تهذیب نفس، دوری از دنیا و... داشته باشد. روزی به همراه حاج منصور ارضی خدمت استادم که یکی از اولیای الهی بود، رسیدیم، فرمودند کار شما مقابل هالیوودیهاست. مداحان باید شأن منصب خود را حفظ کنند و نسبت به آن مراقبت داشته باشند. مداحی نیاز به معارف، تاریخ، شعرشناسی و... دارد.
میرباقری تصریح کرد: معارف وقتی تکرار میشود، موکب فهم میشود. آیتآلکرسی از سختترین آیات است، اما چون تکرار شده است، انسانها میفهمند، در حالی که مقابله جبهه نور و باطل را بیان میکند. معارف اهل بیت (ع) باید از طریق مداحان به گوش مردم برسد و شرطش این است که خود آنان با این معارف مأنوس باشند.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: شهدای جامعه مداحان هم خودشان رسیدند و هم باب شهادت را باز کردند. شما هم وقتی افراد را میگریانید، باب ارتباط با سیدالشهداء را باز میکنیم. اگر تا قیامت سر بر سجده بگذارید، نمیتوانید شکر این نعمت را به جای آورید. برای جبران باید خود را وقف این دستگاه کنید.
120 مداح شهید در تهران شناسایی شدند
مصطفی روحانی، مسئول بسیج مداحان سپاه تهران در این مراسم اظهار داشت: تا حدود 120 شهید مداح شهید شناسایی شدهاند که تا زمان برگزاری گذشته این همایش، 107 مداح شناسایی شدند. مطالب، عکس و فیلم این مداحان را جمعآوری کردیم.
سیدمجید بنیفاطمه مداح اهل بیت (ع) در بخش بعدی این مراسم مدحخوانی کرد. بنیفاطمه این شعر را خواند:
پیچیده در آفاق صدای مداح چون مسند منبر است جای مداح
یک لاله معطر به شمیم صلوات تقدیم به روح شهدای مداح
آنقدر که نوکری مقامش بالاست مداح حسین، ساکن عرش خداست
در محفل قدسیان، شهیدان جمعند مداح شهید، شمع جمع شهداست
او سپس به سیدالشهداء سلام داد و روضه خواند. او این شعر را از محمد رسولی برای روضه خواند:
سرت کو سرت کو که سامان بگیرم سرت کو سرت کو به دامان بگیرم
سراغ سرت را من از آسمان و سراغ تنت از بیابان بگیرم
تو پنهان شدی زیر انبوه نیزه من از حنجرت بوسه پنهان بگیرم
اگر خون حلقومت آب حیات است من از بوسه بر حنجرت جان بگیرم
رسیده کجا کار زینب که باید سرت را من از این و از آن بگیرم؟
کمی از سر نیزه پایین بیا تا برای سفر بر تو قرآن بگیرم
قرار من و تو شبی در خرابه پی گنج را کنج ویران بگیرم
تو گفتی که باید بسوزم بسازم به دنیای بعد از تو آسان بگیرم
هلا! میروم تا که منزل به منزل برای تو از عشق پیمان بگیرم
سپس حاج علی انسانی پیرغلام سیدالشهداء به شعرخوانی پرداخت. همزمان با شعرخوانی او پیکر یک شهید گمنام وارد سالن شد. جمعیت خواندند:
شهیدان زندهاند الله اکبر به خون غلطیدهاند الله اکبر
سپس علی انسانی روضه خوانی کرد:
مگو بدن، ز تن جبهه جان در آوردند به جای اشک، جگر از نهان در آوردند
وطن، پر از گل پرپر شدست و عطرآگین ز دشت لاله، ز بس ارغوان آوردند
شما گروه تفحص، به خاک بنویسید زدشت لاله زبس ارغوان در آوردند
زمین، ز مین پر و اینان ز من سفر کردند بر آسمان سر از این آستان بر آوردند
همین تبار تبری، تبر به دوش شدند دمار، از بت و از بت گران درآوردند
کلاه و چفیه و سربند، کفش و سجاده شناسنامه، پلاک، استخوان در آوردند
کنار یک بدن افتاده بود دفتر شعر برای سینه زنان، نوحهخوان در آوردند
و من، به جیب سر و سر به زیر کاین مردان چه سرفراز، سر از امتحان در آوردند
حرامشان که شکمبارگان فرصت جوی تنور، گرم چو دیدند نان در آوردند
او سپس روضه حضرت زهرا (س) را خواند.
ادامه دارد....