اثر جنگ اوکراین بر امنیت غذایی ایران / سفرهها کوچکتر میشود؟
هم میهن نوشت: امنیت غذایی گرچه امروز به دلیل ادامهدار شدن جنگ اوکراین و روسیه و ضریب نفوذ بالای دو کشور در تولیدات کشاورزی و غذایی، به یک چالش جهانی تبدیل شده است، اما طبیعتا این خطر، کشورهای درحالتوسعه و کمتر توسعهیافته را بیشتر در معرض تهدید قرار داده است.
در ایران به دلیل تورم بالای قیمت اقلام خوراکی در سالهای گذشته، سرانه مصرف بسیاری از اقلام اساسی و مورد نیاز مردم کاهش یافته و سمت تقاضا به شدت تضعیف شده است. اقلامی که یا از سفره مردم حذف شدهاند یا دستکم بسیاری از افراد و خانوارها، مجبور به تعدیل خرید برای این کالاها شدهاند. خطری که امروز سفرهها را تهدید میکند از یک سو ناشی از تحریمهای سالهای گذشته است و از طرف دیگر به دلیل تورم بالایی است که خودش را به اقتصاد ایران تحمیل کرده است. با توجه به تورم بالا و حتی رکوردشکنی تورم در خردادماه امسال، بسیاری نسبت به تامین اقلام غذایی و تحقق امنیت غذایی در سال جاری ابراز نگرانی میکنند. مطابق گزارش اخیر بانک جهانی، نرخ تورم کالاهای خوراکی در کشور به 90 درصد رسیده تا ایران در زمره 10 کشوری باشد که بالاترین نرخ تورم خوراکیها را در جهان به خود اختصاص دهد. این زنگ خطری است که میتواند تا پایان سال، سرانه مصرف را از آنچه که امروز هم وجود دارد، پایینتر بیاورد. اگرچه از منظر تامین و فراوانی کالاها در ایران مساله جدی وجود ندارد و مانند برخی از کشورهای خاورمیانه یا کشورهای آفریقایی با بحران قحطی روبهرو نشده است، اما موضوع دسترسی باکیفیت به مواد غذایی چالش جدی است که برای دهکهای متوسط و ضعیف به طور چشمگیر وجود دارد.
به عنوان نمونه تا قبل از حذف ارز 4200 تومانی و سیاست واقعیسازی قیمتها، مطابق آنچه مرکز آمار ایران منتشر کرده در فروردین 1401 از میان 52 قلم مواد غذایی، برخی اقلام نسبت به ماه مشابه سال قبل تا بیش از 100 درصد افزایشقیمت پیدا کردهاند. برنج ایرانی 118 درصد، ماست پاستوریزه 134 درصد و حتی سیبزمینی 173 درصد گران شدهاند. آمارهای داخلی و خارجی همگی این گزاره را تایید میکنند که احتمالا تا پایان سال باید انتظار کاهش را در مصرف اقلام غذایی داشته باشیم؛ بحرانی که خودش را تهدیدی در طرف تقاضا نشان خواهد داد؛ اتفاقی که کارشناسان حوزه غذایی نسبت به آن اظهار نگرانی میکنند و میگویند آنچه امروز تحت عنوان مدیریت بازار انجام شده، نه به دلیل افزایش عرضه و توان بالای خرید، بلکه به دلیل افت محسوس تقاضا و کاهش قدرت خرید است؛ موضوعی که باعث شده است بازار با ثبات و آرامش نسبی همراه شود.
تصویر سرانه مصرف اقلام خوراکی
اما شوک تورمی در ابتدای امسال که بسیاری آن را ناشی از حذف ارز 4200 تومانی و برخی دیگر هم آن را به دلیل ادامه روند رشد سریع نقدینگی و پایه پولی میدانند، بیش از هر چیز تورم خوراکیها را تحت تاثیر قرار داد. گزارشهای رسمی نشان میدهد که تورم ماهانه در خرداد امسال به 2/12درصد رسید، یعنی ثبت بالاترین نرخ تورم ماهانه در بیش از 3 دهه گذشته. خرداد و تیر 1401 نیز دو ماه متوالی بودند که رکورد نرخ تورم نقطه به نقطه را شکستند. به گونهایکه در تیرماه امسال، این شاخص عدد 6/54 درصد را ثبت کرد. پیشی گرفتن تورم خوراکیها از تورم غیرخوراکیها در سال جاری نشان میدهد که آنچه امروز و احتمالا در آینده تا حد زیادی در معرض تهدید قرار دارد، سفرههای مردم است. سفرههایی که قرار بود با یارانههای ناشی از حذف ارز دولتی پُرتر شود، اما اتفاقا بعد از آن با گرانی و چندبرابر شدن قیمتها کوچکتر از قبل هم شدند. گزارش مرکز آمار در خصوص سرانه مصرف مواد غذایی در دهه 1390 نشان میدهد که در یک دهه گذشته بیشتر اقلام اصلی غذایی مانند برنج، گوشت دام، قندوشکر، محصولات لبنی و... با کاهش سرانه مصرف روبهرو شدهاند. به عنوان نمونه، سرانه مصرف برنج در سال 90 معادل 44 کیلوگرم در کل کشور بوده که این عدد در سال 97 به 36 و در سال 1400 به 35 کیلوگرم کاهش پیدا کرده است. البته در مورد برنج مشاهدات و بررسیهای میدانی در یک سال گذشته، کاهش شدید مصرف را ناشی از گرانی بیسابقه این محصول تایید میکند. این وضعیت در مورد گوشت دام از جمله گوشت قرمز و گوشت مرغ بدتر است. در سال 90 سرانه مصرف گوشت دام معادل 13 کیلوگرم بوده که در 97 به 8 و در سال 1400 به شش کیلوگرم تنزل کرده است. در مورد ماهی و میگو نیز همین وضعیت وجود داشته است. در سال 90 سرانه مصرف این گروه غذایی معادل چهار کیلوگرم بوده که در سال 98 این عدد به سه و در سال 1400 به دو کیلوگرم کاهش پیدا کرده است. محصولات لبنی مانند شیر هم از این شرایط در امان نماندند. سرانه مصرف محصولات لبنی در ابتدای دهه 90 برابر با 127 کیلوگرم بوده که در سال 1400 به 110 کیلوگرم رسیده است. روغن و چربیها نیز از سرانه مصرف 23 کیلوگرم در سال 90 به 21 کیلوگرم در سال 1400 رسیده است. همچنین افت سرانه مصرف قندوشکر هم تا حدودی ملموس بوده است. سرانه مصرف قندوشکر در سال 90 برابر با 24 کیلوگرم در کل کشور بوده که این عدد در سال 1400 به 17 کیلوگرم رسیده است.
اثر جنگ اوکراین بر امنیت غذایی ایران
آنچه کارشناسان بر آن صحه میگذارند، این است که امروز امنیت غذایی ایران در دو بُعد داخلی و خارجی دچار مخاطره شده است. در بُعد داخلی مشکل در جایی است که سیاستی برای مقابله با بحرانهایی که وقوع آنها از قبل مشخص است، وجود ندارد. یعنی هرساله بر اثر برخی بحرانهای طبیعی بخشی از زیرساختها و زمینهای زراعی و باغات از بین میرود که خساراتی جبرانناپذیر است. همچنین در بُعد داخلی، ذخایر طبیعی در مسیر تامین مواد غذایی صرف شده است که هزینه بسیاری در پیداشته است. استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی و اضافهبرداشتهای صورتگرفته از آن باعث شده که پدیدهای به نام ورشکستگی آبی در کشور شکل بگیرد. در کنار بحران آب نیز، خاک حاصلخیز هم تقریبا کمیاب شده است، بهطوریکه امروز فقط 20درصد از خاک کشور حاصلخیز است. همه اینها نشان میدهد که بسترها و زیرساختهای اصلی برای تامین امنیت غذایی در ایران با مخاطره روبهرو شده است. اما در بُعد خارجی نیز جنگ روسیه و اوکراین و ادامهدار شدن آن به چالشی جهانی تبدیل شده که ایران هم جدا از آن نیست.
بسیاری از گزارشها تاکید دارد به دلیل اینکه اوکراین و روسیه در زمینه گندم، کلزا، ذرت، تخمه آفتابگردان و روغن آفتابگردان، واردات خیلی از کشورها را تامین میکردند. دو کشور 30درصد تجارت جهانی گندم، یکپنجم ذرت و 80درصد از صادرات جهانی روغن آفتابگردان را تولید میکنند، به همین دلیل به سرعت قیمت بسیاری از غلات و دانههای روغنی در بازار جهانی با روند صعودی روبهرو شده است. از این جهت شوکی که در عرضه محصولات غذایی وارد شده، بر دسترسی غذا تاثیرگذار بوده و کشورهایی که وابسته به واردات از این دو کشور بودند بر امنیت غذاییشان تاثیر گذاشته است. آمار گمرک نشان میدهد که ایران سال گذشته از روسیه و اوکراین، گندم، ذرت و روغن وارد کرده است و بازارهای هدفاش برای واردات این دو کشور بوده است. بنابراین نمیتوان آثار این جنگ را در بحران غذایی ایران نادیده گرفت.
بیشتر بخوانید:
217 256
کد خبر 1668292