احیای حقوق عامه و اجرای عادلانه قوانین در بستر قانون اساسی
در قانون اساسی به وظایف متعدد قوه قضائیه برای اجرای عادلانه قوانین و احیای حقوق عامه اشاره شده است.
در قانون اساسی به وظایف متعدد قوه قضائیه برای اجرای عادلانه قوانین و احیای حقوق عامه اشاره شده است.
. به گزارش خبرگزاری مهر، دستگاه قضائی به عنوان یکی از قوای سهگانه در کشور پس از انقلاب و به ریاست سید محمد بهشتی با هدف برقراری عدالت به عنوان مرجع دادخواهی تأسیس شد.
قوه قضائیه به عنوان یکی از قوای مستقل پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی افراد است و به منظور تحقق عدالت و اجرای قوانین تشکیل شده است.
مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران قوه قضائیه وظایف متعددی را برعهده دارد که از جمله آنها رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات است.
همچنین از دیگر وظایف دستگاه قضا میتوان به احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع، نظارت بر حسن اجرای قوانین، کشف جرم و تعقیب و مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اشاره کرد.
با آغاز فعالیت قوه قضائیه بسیاری از مشکلات حقوقی و قضائی با روندی منطقی و بر اساس قوانین جاری کشور حل و فصل شد و در پناه دستگاه قضائی دیگر مردم شاهد پایمال شدن حقوق خود نبودند.
اما علاوه بر قوانین جزایی و مدنی که برای اجرا توسط قوه قضائیه تدوین شده است، دستگاه قضا وظایفی نیز در قانون اساسی کشور عهده دار است و قانون اساسی در فصل یازدهم قانون اساسی طی اصول 156 تا 174 به صورت تفصیلی به وظایف دستگاه قضائی اشاره کرده است.
وظایف قوه قضائیه که در قانون اساسی به آن اشاره شده است را میخوانید:
اصل 156: قوه قضائیه قوهای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و عهدهدار وظایف زیر است:
1- رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه، که قانون معین میکند
2- احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع
3- نظارت بر حسن اجرای قوانین
4- کشف جرم و تعقیب مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام
5- اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین
اصل 157: به منظور انجام مسئولیتهای قوه قضائیه در کلیه امور قضائی و اداری و اجرایی مقام رهبری یک نفر مجتهد عادل و آگاه به امور قضائی و مدیر و مدبر را برای مدت 5 سال به عنوان رئیس قوه قضائیه تعیین میکند که عالیترین مقام قوه قضائیه است
اصل 158: وظایف رئیس قوه قضائیه به شرح زیر است:
1- ایجاد تشکیلات لازم در دادگستری به تناسب مسئولیتهای اصل یکصد و پنجاه و ششم
2- تهیه لوایح قضائی متناسب با جمهوری اسلامی
3- استخدام قضات عادل و شایسته و عزل و نصب آنها و تغییر محل مأموریت و تعیین مشاغل و ترفیع آنان و مانند اینها از امور اداری، طبق قانون
اصل 159: مرجع رسمی تظلمات و شکایات، دادگستری است. تشکیل دادگاهها و تعیین صلاحیت آنها منوط به حکم قانون است
اصل 160: وزیر دادگستری مسئولیت کلیه مسائل مربوطه به روابط قوه قضائیه با قوه مجریه و قوه مقننه را بر عهده دارد و از میان کسانی که رئیس قوه قضائیه به رئیس جمهور پیشنهاد میکند انتخاب میشود.
رئیس قوه قضائیه میتواند اختیارات تام مالی و اداری و نیز اختیارات استخدامی غیر قضات را به وزیر دادگستری تفویض کند. در این صورت وزیر دادگستری دارای همان اختیارات و وظایفی خواهد بود که در قوانین برای وزرا به عنوان عالیترین مقام اجرایی پیشبینی میشود.
اصل 161: دیوان عالی کشور به منظور نظارت بر اجرای صحیح قوانین در محاکم و ایجاد وحدت رویه قضائی و انجام مسئولیتهایی که طبق قانون به آن محول میشود بر اساس ضوابطی که رئیس قوه قضائیه تعیین میکند تشکیل میشود.
اصل 162: رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل باید مجتهد عادل و آگاه به امور قضائی باشند و رئیس قوه قضائیه با مشورت قضات دیوان عالی کشور آنها را برای مدت پنج سال به این سمت منصوب میکند.
اصل 163: صفات و شرایط قاضی طبق موازین فقهی به وسیله قانون معین میشود.
اصل 164: قاضی را نمیتوان از مقامی که شاغل آن است بدون محاکمه و پیوست جرم یا تخلفی که موجب انفصال است به طور موقت یا دائم منفصل کرد یا بدون رضای او محل خدمت یا سمتش را تغییر داد مگر به اقتضای مصلحت جامعه با تصمیم رئیس قوه قضائیه پس از مشورت با رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل. نقل و انتقال دورهای قضات بر طبق ضوابط کلی است که قانون تعیین میکند صورت میگیرد.
اصل 165: محاکمات، علنی انجام میشود و حضور افراد بلامانع است مگر آنکه به تشخیص دادگاه، علنی بودن آن منافی عفت عمومی یا نظم عمومی باشد یا در دعاوی خصوصی طرفین دعوا تقاضا کنند که محاکمه علنی نباشد.
اصل 166: احکام دادگاهها باید مستدل و مستند به مواد قانون و اصولی باشد که بر اساس آن حکم صادر شده است.
اصل 167: قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوای معتبر، حکم قضیه را صادر کند و نمیتواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد.
اصل 168: رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هیأت منصفه در محاکم دادگستری صورت میگیرد. نحوه انتخاب، شرایط، اختیارات هیأت منصفه و تعریف جرم سیاسی را قانون ر اساس موازین اسلامی معین میکند.
اصل 169: هیچ فعلی یا ترک فعلی به استناد قانونی که بعد از آن وضع شده است جرم محسوب نمیشود.
اصل 170: قضات دادگاهها مکلفند از اجرای تصویبنامهها و آئیننامههای دولتی که مخالف با قوانین و مقررات اسلامی یا خارج از حدود اختیارات قوه مجریه است خودداری کنند و هر کس میتواند ابطال این گونه مقررات را از دیوان عدالت اداری تقاضا کند.
اصل 171: هرگاه در اثر تفسیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم بر مورد خاص، ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد، در صورت تقصیر، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله دولت جبران و در هر حال از متهم اعاده حیثیت میشود.
اصل 172: آرای رسیدگی به جرایم مربوط به وظایف خاص نظامی یا انتظامی اعضا ارتش، ژاندارمری، شهربانی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، محاکم نظامی مطابق قانون تشکیل میشود، ولی به جرایم عمومی آنان یا جرایمی که در مقام ضابط دادگستری مرتکب شوند در محاکم عمومی رسیدگی میشود.
دادستانی و دادگاههای نظامی، بخشی از قوه قضائیه کشور و مشمول اصول مربوط به این قوه هستند.
اصل 173: به منظور رسیدگی به شکایات، تظلمات و اعتراضات مردم نسبت به مأمورین یا واحدها با آئیننامههای دولتی و احقاق حقوق آنها، دیوانی به نام "دیوان عدالت اداری" زیر نظر رئیس قوه قضائیه تأسیس میشود، حدود اختیارات و نحوه عمل این دیوان را قانون تعیین میکند.
اصل 174: بر اساس حق نظارت قوه قضائیه نسبت به حسن جریان امور و اجرای صحیح قوانین در دستگاههای اداری سازمانی به نام "سازمان بازرسی کل کشور" زیر نظر رئیس قوه قضائیه تشکیل میشود، حدود اختیارات و وظایف این سازمان را قانون تعیین میکند.
اما همانطور که گفته شد مطابق با بالاترین قانون کشور که قانون اساسی است دستگاه قضائی وظایف متعددی را برعهده دارد که در دعاوی قضائی و دادگاهها در حال اجرایی شدن است و به عنوان ملجأ و پناهگاه مردم ستمدیده به شمار میرود