ارتشبد محمد خاتمی خودکشی کرد یا سقوط؟ / تعادل فرمانده 56 ساله نیروی هوایی برقآسا برهم خورد
50 سال پس از درگذشت ارتشبد محمد خاتمی، فرمانده نیروی هوایی و همسر فاطمه پهلوی، کوچکترین خواهر شاه هنوز روایتهای متفاوتی از حادثهای که منجر به فوت او شد، نقل میشود.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامههای شنبه 22 شهریور 1354 از درگذشت ارتشبد محمد خاتمی فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی خبر دادند؛ علت: اصابت به کوه هنگام پرواز با بال مصنوعی در دزفول.
بنابر روایت پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، محمد خاتمی 56 ساله همسر فاطمه پهلوی، خواهر ناتنی محمدرضاشاه پهلوی [دختر عصمتالملوک دولتشاهی] بود. روزنامه اطلاعات نوشت که تیمسار ارتشبد خاتمی هنگام پرواز با کایت (بال مصنوعی یا بادبادک پرواز یا دستگاه پرواز بدون موتور) دچار حادثه شد و جان سپرد.
ارتشبد محمد خاتمی که رئیس هیأت مدیره شرکت هواپیمایی ملی ایران (هما) نیز بود، سال 1337 با درجه سرتیپی به فرمان شاه به فرماندهی نیروی هوایی شاهنشاهی منصوب شد و یک سال بعد خواهر ناتنی شاه با او ازدواج کرد. روایت رسمی از حادثه منجر به فوت خاتمی این بود: سانحه هنگامی رخ داد که ارتشبد خاتمی به هنگام اوج گرفتن با «کایت» - بال پرواز - دچار تندباد شد و با صخرههای کوهستان نزدیک محل پرواز برخورد کرد.
تندباد چنان ناگهانی آغاز شد که تعادل فرمانده 56 ساله نیروی هوایی شاهنشاهی را برقآسا برهم زد. با این حال، در آن لحظات خطرناک، ارتشبد خاتمی به دشواری سعی کرد تا خود را از مسیر تندباد بیرون بکشد و پیش از اصابت به کوه، در نقطهای امن به سلامت فرود آید. اما فرصت فرود هرگز پیش نیامد. تندباد مرگبار شدیدتر از آن بود که در فاصله کوتاه محل پرواز با کوهستان نزدیک دریاچه پشت سد دز، بتوان از دام آن گریخت.
چند لحظه بعد، آخرین نقطه پرواز بدون بازگشت ارتشبد خاتمی گذاشته شد. به دنبال برخورد ارتشبد خاتمی با کوه، همراهان فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی که این حادثه اندوهبار در برابر چشمان ناباورشان رخ داده بود، به سرعت رهسپار محل سانحه شدند. همزمان گروههای ویژه امداد نیروی هوایی نیز به محل حادثه شتافتند. هنوز کورسویی از نور امید باقی بود اما این ناچیز نیز به زودی نقش بر آب شد. آنهایی که خود را به محل حادثه رساندند، در اولین نگاه دریافتند که خیلی دیر شده است. بدینسان با کمال تأسف تلاش برای رساندن ارتشبد خاتمی به بیمارستان و کوششهایی که برای نجات جان او صورت گرفت، بدون نتیجه ماند و این حادثه تألمبار دفتر زندگانی دفتر نیروی هوایی شاهنشاهی را برای همیشه بست. (روزنامه اطلاعات، 22 شهریور 1354، ص 4)
فرضیه خودکشی خاتمی!
اعلامیه اسدالله علم، وزیر دربار شاهنشاهی به «تألم خاطر خطیر ملوکانه» اشاره کرد و خبر از تشییع جنازه او از ساعت 15 روز یکشنبه 23 شهریورماه 1354 از مسجد سپهسالار داد. (روزنامه آیندگان، 22 شهریور 1354، ص 2)
اما علم روز تشییع جنازه خاتمی در یادداشتهایش نوشت که «دیگر مربوط به محمد خاتمی (ارتشبد) نشد مطلب عرض بکنم. فرمودند: فردا بعدازظهر گردش میرویم. من خیلی خوشحال شدم که سانحه ارتشبد خاتمی باعث شکستگی شاه نشده است.» (یادداشتهای علم، جلد پنجم، انتشارات کتابسرا، ص 248)
علم در یادداشتهایش خاتمی را «مردی دقیق و یکدنده» توصیف کرده است: «جمعه 21 شهریور 1345 - امروز ظهر اتفاق عجیب و بسیار تأسفآوری افتاد و ارتشبد خاتم فرمانده نیروی هوایی ایران ضمن اسکی روی آب و پریدن با [کایت] kite در سد محمدرضاشاه کشته شد. علاوه بر آن که مرد دقیق و یکدنده بسیار خوبی بود، فرماندهی بسیار لایق و فوقالعاده صمیمی نسبت به اعلیحضرت همایون شاهنشاه بود. در جریانات درگیری با عراق اگر قدرت نیروی هوایی ایران نبود مسلماً عراقیها لااقل آبادان را آتش میزدند. این آسانترین کارهاست و کافی است که فقط یک گلوله توپ به یک مخزن گاز یا نفتی به آنجا بزنید. دیگر کار آبادان تمام است. این کار را نکردند برای آن که ما اتمام حجت کرده بودیم که همه چیز آنها را زیر و زبر خواهیم کرد و البته این کار را با اشکال میتوانستیم بکنیم چون آنها هم نیروی هوایی نیرومندی دارند. حتی تعداد هواپیمای آنها از ما بیشتر است و همچنین موشکهای سام زیادی دارند ولی به هر حال از نیروی هوایی ما بسیار حساب میبرند. خاتم فرماندهی قوی، مصمم، بیگذشت، زیردستنواز و با دیسیپلین بود. البته مردم درباره ثروت او حرفهایی میزدند که کم و بیش هم ممکن است صحیح باشد ولی به نظر من وقتی کسی کار تحویل میدهد و کار مؤثر تحویل میدهد ارزش همه چیز را دارد. من از اشخاص بیاثر و نالایق متنفرم ولی اینطور اشخاص را بسیار دوست میدارم که متأسفانه در کشور ما بسیار کم هستند. باری فقدان او فعلاً برای کشور جبرانناپذیر است و این مرد عاشقپیشه که عاشق ورزش بود جان خود را بر سر این کار گذاشت. در این زمینه از بعدازظهر تاکنون که نصف شب است دو سه دفعه با تلفن با شاهنشاه صحبت کردهام ایشان هم بسیار متأثر هستند و حق هم دارند.» (همان، صص 245-244)
آنچه در یادداشتهای علم قابل تأمل مینماید اینست که احتمال خودکشی خاتمی در گفتوگوهای او و شاه مطرح شده است: «شنبه 22 شهریور 1354- شاهنشاه بسیار خسته و کسل بودند. عرض کردم: اجازه فرمایید در مورد سانحه مرحوم ارتشبد خاتم بازدید و دقت زیادی شود. فرمودند: البته. عرض کردم: خبرهای ضد و نقیضی میرسد، یکی میگوید باد زیاد باعث شده، یکی میگوید اصلاً بادی نبوده و بالهای او باز شده است و او مثل سنگ پایین افتاده است و این ممکن است [خرابکاری] sabotage باشد. فرمودند: بگو ستاد ارتش فوری کمیسیون [بازرسی] بفرستند. هم خودشان، هم سازمان ضداطلاعات ولی اگر خود بدون بال پایین افتاده و باد باعث آن نبوده است خودش بالهای خود را باز کرده و قصد خودکشی داشته. من عرض کردم: او که از چیزی ناراحتی نداشت. فرمودند چرا یکی دو ماه اخیر ناراحت بود. دیگر ممکن نشد توضیحی بخواهم و جسارت نکردم. در مورد محل دفن او هم که خانواده زن اول او اصرار داشتند پهلوی او مدفون شود (زن اول از اقوام امام جمعه و خودش بود). چون وصیتی نکرده بود مطلب حل شد و قرار شد در آرامگاه اعلیحضرت رضاشاه کبیر نزدیک مقبره مرحوم منصور دفن شود.» (همان، ص246)
سقوط طبیعی نبود؟!
از همان موقع این شایعه پیچید که این تندباد طبیعی نبود که خاتمی را ساقط کرد بلکه دستی از دربار او را از سر راه برداشت. حتی گفته شد آمریکاییها روی خاتمی حساب ویژهای باز کرده بودند که همین موضوع مرگ او را غیرطبیعی جلوه میکرد.
ابوالفتح محوی از مشاوران محمدرضاشاه شنیده که کشته شدن ارتشبد خاتمی، «حادثه اتفاقی نبوده است ولی من نمیتوانم باور کنم.» او شایعات را نقل کرده است: «میگفتند آن طنابی که به بادبادک مصطلح به kite وصل بوده، قبلاً آغشته به مواد شیمیایی شده بود و با یک فشار مختصر پاره شده و آن را نباید یک سانحه طبیعی قلمداد کرد. من البته هیچگاه امکان دنبال کردن قضیه را پیدا نکردم. رابطه ارتشبد خاتمی با برادرزنش، شاه، خوب بود، اما شیرپاکخوردههایی شاید به نحوی که شنیدهام هویدا، به شاه اطلاع داده بودند که علم و خاتمی و محوی مثلثی درست کردهاند. خاتمی مردی نظامی است، علم مرد سیاسی و محوی هم پول و ثروت هنگفتی در اختیار دارد و این سه تن ممکن است برای رژیم خطرناک باشند. مرا در لیست سیاه گذاشتند و حبس و تبعید کردند. خاتمی هم آنطور از بین رفت و من نیز مجبور شدم از ایران خارج شوم. بعد هم علم مرد. تنها کسی که از آن مثلث فرضی زنده مانده من هستم. یک چنین شایعهای درست کرده بودند. به من پیغام رسید که مواظب خودتان باشید، زیرا ممکن است که اعلیحضرت نسبت به شما سوءظن پیدا کند. روزی تیمسار طوفانیان حرفی به من زد که قاعدتاً باید انعکاس نظرات خود شاه بوده باشد. او گفت: «آقا، اگر کسی در ایران دارای یک ثروت صد میلیون دلاری باشد، ممکن است کودتا بکند.» به طوفانیان گفتم: «میفهمی چه میگویی؟ من اولاً نظامی نیستم که بتوانم کودتا بکنم. در ثانی، چنین پولی ندارم. علاوه بر این، برو توی بازار ببین چه ثروتهایی خوابیده که در برابر آنها ثروت مختصری که من دارم ناچیز است. پس چگونه میشود هر کس که پولی دارد کودتا بکند؟ ما میخواهیم که مملکت در صلح و امن و امان باشد تا همه به ثروت و آسایش دست پیدا کنند.» تا این حد که من میدانم، شاه علاقهای نداشت که افرادی مثل خاتمی تمول سرشاری داشته باشند. خاطره تلخ تیمور بختیار که از راه نامشروع چهل میلیون فرانک سوئیس جمع کرده بود و واقعاً به سرش زده بود که کودتا کند، به این بدبینی دامن میزد. به هر صورت، رابطه خاتمی با شاه خوب بود و دوستش میداشت. اما اینکه در ته قلبش چه میگذشت؛ من نمیدانم.» (تاریخ شفاهی هاروارد)
اردشیر زاهدی داماد سابق شاه، وزیر خارجه و سفیر ایران در آمریکا تردید دارد که «بین اعلیحضرت و محمد خاتم دوستی بود» و رابطه آن دو را اینطور توصیف میکند: «یک چیز فرماندهی بود همیشه این مابین در عین حالی که آن خلبانش بود. و بعد متأسفانه یک شایعاتی بود راجع به استفادههای مالی و غیره که این اعلیحضرت را رنجیده خاطر کرد. در اواخر شنیدم که محمد خیلی depressed بود و نگران. ولی همیشه خوب توی خانواده بود. داماد شاه بود. اعلیحضرت به او خیلی علاقه و احترام داشتند و به همین دلیل هم از سرگردی و سروانی آوردندش تا ارتشبدی. او هم افسر لایقی بود. ولی خوب، یک مقدار زیادی هم دشمن درست شد برای اینکه یک عده میگفتند که او چون حالا داماد شده این نزدیک است و چون خلبان بوده و شانس داشته این پلهها را اینقدر زود زود رفته بالا. ولی اصولاً افسر تا آنجایی که من میدانم و میشناختمش، رشید، خلبان بسیار خوب. یعنی رشادت که خوب کار او در خلبانی بوده و نیروی هوایی را هم تا حدی بد اداره نکرد.» (تاریخ شفاهی هاروارد)
گزارش رسمی: برخورد با کوه و سقوط در دریاچه
روایت رسمی از سانحه فوت ارتشبد خاتمی این بود که او به هنگام اوج گرفتن با «کایت» دچار تندباد شد و با صخرههای کوهستان نزدیک محل پرواز برخورد کرد. (روزنامه اطلاعات) اطلاعات دربار هم حاکی از این بود که او ضمن اسکی روی آب و پریدن با کایت در سد محمدرضاشاه کشته شد. (یادداشتهای علم)
سندهایی که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی نگهداری (شماره پرونده 17072) و برای اولین بار منتشر میشود، روایت ارتش از این سانحه را بازگو میکند.
گزارش اول را سرگرد مصطفی کاشیان، افسر جانشین فرماندهی ضداطلاعات ساعت 15:20 روز 54/6/21 فرستاد:
تیمسار سرتیپ جهانگیری تلفنی فرمودند:
صبح امروز تیمسار ارتشبد خاتمی فرمانده نهش هنگام پرواز با کاید بعلت بدی هوا با کوه اصابت و در دریاچه دزفول سقوط مینمایند که در این سانحه هوایی کشته میشوند. جنازه در بیمارستان دزفول میباشد و مراتب از طریق ستاد نهش بشرف عرض پیشگاه مبارک ملوکانه رسیده و منتظر کسب اجازه از پیشگاه مبارک شاهانه میباشند.
اقدامات انجامشده
1- به افسر جانشین اداره (سرکار سرهنگ گیلانشاه) اطلاع داده شد. ساعت 15:25 مورخه 54/6/21
2- به مرکز فرماندهی سب (سرهنگ 2 اکبر یزدانستا) اطلاع داده شد. ساعت 15:30- 54/6/21
3- تلفن بعرض تیمسار جانشین ضد اطلاعات رسید.
از ضداطلاعات وابسته به: دزفول
تیمسار فرماندهی ضداطلاعات اداره دوم
1354/6/22
برابر اطلاع واصله تیمسار ارتشبد خاتمی بین ساعت ده تا یازده صبح روز 54/6/21 هنگامی که با وسیلهای شبیه بالن در اطراف سد محمدرضاشاه پرواز میکرده کنترل بالن را از دست داده به کوه برخورد میکند که بلافاصله فوت و در ساعت چهار بعدازظهر جنازه با هواپیما از طریق پایگاه وحدتی به تهران منتقل میگردد.
بیمارستان مرکزی نیروی هوایی
ریاست اداره پزشکی قانونی
شادروان تیمسار ارتشبد محمد خاتمی فرماندهی نیروی هوایی شاهنشاهی
54/6/22
1- در تاریخ 54/6/22 جنازه امیر نامبرده بالا توسط نماینده آن مرکز مورد معاینه قرار گرفته است.
2- خواهشمند است دستور فرمایند یک برگ گزارش معاینه جسد متوفی را به این بیمارستان بفرستند. م
سرپرست بیمارستان 600 تختخوابی مرکزی نیروی هوائی. سرهنگ دکتر طباطبائی
ستاد فرماندهی نیروی هوایی (بازرسی و امنیت پرواز)
تیمسار ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران (اداره چهارم)
تیمسار ارتشبد محمد خاتمی
54/6/23
تیمسار ارتشبد محمد خاتمی قبل از ظهر روز 54/6/21 هنگام پرش با بال پرنده در اثر سقوط و صدمات وارده (ضربه مغزی، شکستن گردن و قطع نخاع) فوت نمودهاند. مراتب جهت اطلاع و اقدام لازم اعلام میگردد.
از طرف رئیس بازرسی و امنیت پرواز - سرلشگر آقاخانی افشار
گیرنده: تیمسار ریاست اداره دوم اطلاعات و ضداطلاعات ستاد بزرگ ارتشتاران (32 دال)
نیروی هوایی شاهنشاهی
از: ستاد فرماندهی نیروی هوائی (اطلاعات و ضداطلاعات)
به: فرماندهی پایگاه چهارم شکاری (اطلاعات و ضداطلاعات)
آگهی به: 4714351-507 54/6/23
بفرموده دستور فرمائید کلیه وسائل شخصی شادروان تیمسار ارتشبد محمد خاتمی و از جمله لباس پرواز ایشان را که در محل باقی مانده است با اولین وسیله به تهران ارسال و تاریخ و وسیله ارسال را تلگرافی اعلام نمایید.
درجه - نام و مقام تهیهکننده پیام ستوان یکم اسکندر فلاحی
درجه - نام و مقام امضاکننده سرلشگر هاشم برنجیان
تاریخ و ساعت امضاء 54/6/23
محرمانه
نیروی هوایی شاهنشاهی
از: فرمانده 100/ ز
به: تیمسار ریاست اداره دوم / د
تاریخ: 54/6/24
موضوع: فوت ناگهانی تیمسار ارتشبد محمد خاتمی فرماندهی نیروی هوائی
استحضاراً بعرض میرساند تیمسار ارتشبد محمد خاتمی فرماندهی نیروی هوائی شاهنشاهی در ساعت 11:40 مورخه 54/6/21 هنگام پرش با بال پرنده (کایت) در حوالی سد دز سقوط نموده و در اثر برخورد به کوه و خونریزی مغزی و شکستگی گردن و قطع نخاع فوت نمودهاند.
فرمانده اطلاعات و ضد اطلاعات وابسته به نیروی هوائی سرلشگر هاشم برنجیان
محرمانه
ستاد فرماندهی نیروی هوائی (اطلاعات و ضداطلاعات)
معاونت اداری فرماندهی نیروی هوائی (مدیریت کارگزینی - خدمات پرسنلی)
54/7/12
لباس پرواز شادوران تیمسار ارتشبد محمد خاتمی
1- بدینوسیله یک بسته محتوی وسائل کامل پرواز شادروان تیمسار ارتشبد محمد خاتمی (بشرح زیرین) که در آخرین پروازشان به پایگاه چهارم شکاری مورد استفاده قرار داده و پس از سانحه ضمن جمعآوری وسائل شخصی مربوط به آن شادروان در اختیار این اطلاعات و ضداطلاعات قرار گرفته است عینا جهت نگهداری در موزه نیروی هوائی شاهنشاهی به پیوست فرستاده میشود.
2- خواهشمند است دستور فرمائید وصول آن را اعلام دارند.
فرمانده اطلاعات و ضداطلاعات وابسته به نیروی هوائی سرلشگر هاشم برنجیان
1- کلاه پرواز یک عدد
2- هارنس یک عدد
3- لباس پرواز یک توپ
4- دستکش پرواز یک جفت
5- اسکارف یک عدد
کد خبر 1957802