دوشنبه 3 آذر 1404

استادِ نشان دادن اضطرابِ آدم‌های سرگشته / نوری بیلگه جیلان به ایران می‌آید

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
استادِ نشان دادن اضطرابِ آدم‌های سرگشته / نوری بیلگه جیلان به ایران می‌آید

نوری بیلگه جیلان، کارگردان ترکیه‌ای استاد به تصویر کشیدن روابط شکست‌خورده انسان‌ها، تنهایی، انزوا، ناامیدی و سرگشتگی در لوکیشن‌هایی دورافتاده با رنگ‌هایی سرد

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، اگر سینمایی را دوست دارید که «به یکنواختی زندگی انسان‌ها و جزئیات زندگی روزمره می‌پردازد و نماهایش ثابت و بلندند و با صدا و سکوت بازی می‌کند.» یا سینمایی «متکی به روابط شکست‌خورده انسان‌ها، تنهایی، انزوا، ناامیدی و سرگشتگی در لوکیشن‌هایی دورافتاده با رنگ‌هایی سرد»، احتمالا فیلم‌های جیلان، فیلمساز ترکیه‌ای را هم دوست دارید. فیلمسازی که قرار است در چهل‌سومین جشنواره جهانی فیلم فجر (5 تا 12 آذر - شیراز) ریاست هیات داوران به عهده بگیرد.

خواب زمستانی

از استانبول تا چناغ قلعه و فرانسه و نپال تا ساخت اولین فیلم کوتاه 

نوری بیلگه جیلان، شصت‌وسه سال پیش، منطقه‌ی باکرکوی استانبول به دنیا آمد. باکرکوی یکی از قدیمی‌ترین مناطق استانبول است و در قسمت اروپایی این شهر قرار دارد. بیشتر ساکنان آن را هم افرادی از طبقه اجتماعی متوسط به بالا شکل می‌دهند. اما دوران کودکی جیلان در روستای ینیس در استان چناغ قلعه. چناغ قلعه استانی در شمال غربی ترکیه و در بخش آسیایی این کشور است. رفتن از بارکرکوی به روستای ینیس به خاطر شغل پدرش بود. رسیدن به مقاطع بالاتر تحصیلی اما خانواده را در سال 1969 به استانبول برگرداند. جیلان در استانبول، در دوران دبیرستان، عکاسی یاد گرفت و در 17 سالگی در رشته مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی استانبول قبول شد. اما همان سال به دانشگاه نرفت. دو سال بعد دوباره کنکور دارد و مهندسی الکترونیک دانشگاه بوغازچی قبول شد.

9 سال بعد، وقتی خواندن «مهندسی الکترونیک» خواندنش تمام شده بود به لندن سفر کرد و مدتی به مطالعه هنر غرب پرداخت. سپس به کاتماندو، پایتخت نپال رفت تا هنر شرق بخواند. حالا دیگر باید به سربازی می‌رفت و دورانی را سپری می‌کرد که خودش بعدتر در گفت‌وگو با نشریه‌ی «اسکرین اینترنشنال» با ترجمه کیکاوس زیاری در ماهنامه سینمایی فیلم در موردش این‌طور می‌گوید: «خدمت سربازی برایم خیلی خوب بود، زیرا برای اولین بار مجبور نبودم تصمیم‌گیری کنم. کتاب‌های زیادی خواندم. یکی از آن‌ها خاطرات و شرح حال رومن پولانسکی بود. با خواندن این کتاب به این فکر افتادم که فیلم‌ساز شوم. اولین بار بود که به چنین موضوعی فکر می‌کردم.» سربازی که تمام شد، شروع به خواندن سینما در دانشگاه معمار سینانِ استانبول کرد. بعد از دو سال درس را ول کرد و رفت، که بازیگر شود. اما فیلم‌ساز شد. فیلمسازی که اولین فیلمش را، اثری در سینمای کوتاه به نام «پیله»، در 34 سالگی ساخت؛ اثری که پدر و مادر جیلان در آن نقش یک زوج سالخورده را بازی می‌کنند. این فیلم تلاش‌های یک فیلم‌ساز روستایی برای ساخت یک فیلم بلند با حداقل امکانات را روایت می‌کند. پس از «پیله» جیلان به سراغ ساخت فیلم بلند رفت. یک سه‌گانه: «قصبه»، «ابرهای ماه مه» و «دوردست». عجیب این که در هر سه هم نویسنده بود، هم کارگردان، هم تهیه‌کننده، هم تدوین‌گر و هم مدیر فیلم‌برداری و صداگذاری. برعهده‌ی خود جیلان بوده است.

او پس از این سه‌گانه‌، 8 فیلم ساخت که بعضی‌شان نه تنها جزو مهم‌ترین‌های سینمای ترکیه که مهم‌ترین‌های سینمای جهان هستند. او در همه این فیلم‌ها سعی کرده است سرگردانی‌های انسان، خاصه انسانی را که در ترکیه به دنیا آمده است، به تصویر بکشد. فیلم‌های جیلان چنین ترتیب تاریخی‌ای داد: «پیله» 1995، «قصبه» 1997، «ابرهای ماه مه» 1999، «اوزاک یا فاصله» 2002، «اقلیم‌ها» 2006، «سه میمون» 2008، روزی روزگتری در آناتولی 2011، «خواب زمستانی» 2014، «درخت گلابی وحشی» 2018 و «روی علف‌های خشک» 2023. در این بین سه فیلم؛ «سه میمون»، «روزی روزگاری در آناتولی» و «خواب زمستانی» به عنوان موفق‌ترین فیلم‌هایش، به ترتیب سه جایزه مهم برده‌اند: بهترین کارگردان کن 2008، گرندپری کن 2011 و بهترین فیلم کن 2014.

روزی روزگاری در آناتولی 

از آخر به اول

داستان آخرین فیلم جیلان این‌طور بوده است: «معلمی جوان به نام سامر، با امید مهاجرت به استانبول، در یک روستای دورافتاده در آناتولی شرقی مشغول به تدریس است. اما یکی از دانش‌آموزان دختر، او را متهم به آزار و اذیت می‌کند و این اتهام، زندگی آرام روستایی را به هم می‌ریزد.»

درخت گلابی وحشی: فیلم داستان درباره جوانی به نام سینان است. سینان به نویسندگی علاقه دارد و به تازگی دانشگاه خود را تمام است. او به روستای زادگاهش برمی‌گردد و سعی می‌کند تا بودجه لازم برای چاپ اولین کتاب خود را فراهم کند. اما متوجه می‌شود پدرش به خاطر اعتیاد به شرط‌بندی، زندگی خود را باخته است.

خواب زمستانی: تنها چیزی که آیدین دارد آرمان‌هایش یا شاید تصور داشتن آن‌هاست. اما به قول نهال، او از آن فقط برای تحقیر دیگران استفاده می‌کند. آیدین آن‌قدر منیت دارد که به نهال حتی فرصت نفس کشیدن نمی‌دهد. در عین حال تنها چیزی که می‌خواهد نهال است، اما غرورش اجازه نمی‌دهد در موردش صحبت کند.

روزی روزگاری در آناتولی: روزی روزگاری در آناتولی، شامل چند خط داستانی است که در جست‌وجوی پیدا کردن جسد یک مقتول بهم گره خورده‌اند. افسران پلیس، یک پزشک، یک دادستان و 2 برادر مظنون به ارتکاب قتل در طول شب در حال رانندگی در اطراف چشم‌اندازهای آناتولی هستند تا جسد را پیدا کنند.

سه میمون: داستان از آن‌جا شروع می‌شود که یک تاجر ثروتمند با قصد ورود به دنیای سیاست، با عابری پیاده تصادف می‌کند و می‌گریزد. اما از راننده‌اش، ایوب می‌خواهد که در ازای دریافت پول تصادف را به عهده بگیرد. ایوب به زندان می‌رود، در حالی که بیرون از زندان زندگی خانواده‌اش، پسر و همسرش، دگرگون می‌شود.

اقلیم‌ها: در اقلیم‌ها، جیلان و همسرش ابرو در نقش‌های اصلی حضور دارند. جیلان در نقش عیسی، مدرس معماری است و ابرو در نقش بهار، کارگردان هنری یک سریال تلویزیونی. از جایی عیسی تصمیم می‌گیرد جدا شوند. اما بعد از چند ماه می‌خواهد رابطه‌اش را با بهار از سر بگیرد، ولی دیگر دیر شده و چیزی در این میان تغییر کرده است.

اوزاک یا فاصله:  2 پسرعمو: محمود عکاس است و در استانبول زندگی می‌کند و یوسف اهل شهری کوچک است. او برای یافتن شغل به استانبول آمده و موقتا در خانه محمود زندگی می‌کند. محمود نمی‌خواهد با هیچ کسی رابطه داشته باشد. او به تماس‌های مادر و خواهرش هم پاسخ نمی‌دهد و یوسف را هم می‌رنجاند. محمود او می‌خواهد از شر یوسف راحت شود، زیرا او را به یاد گذشته‌ای می‌اندازد که در تلاش است آن را فراموش کند.

ابرهای ماه مه: مظفر برای فیلمبرداری یک فیلم سینمایی به زادگاهش برمی‌گردد و پدر و مادرش را به عنوان بازیگرانش انتخاب می‌کند. شخصیت‌های مهم فیلم او، امین پدر مظفر است. او به خاطر جنگلی که زندگی‌اش را وقف آن کرده با دولت در حال مبارزه است. صفوت پسرعموی مظفر است و می‌خواهد کارش را در روستا رها کند و به استانبول برود. آخرین شخصیت علی کوچولو است که معتقد است اگر موفق شود روز تخم مرغی را بدون آنکه بشکند، 40 روز در جیب خود نگه دارد، رویاهایش محقق خواهند شد.

قصبه: قصبه، از دیدگاه یک کودک روایت می‌شود و در 4 فصل سال اتفاق می‌افتد. بخش اول زمستان است و یک مدرسه معمولی در یک روستا را به تصویر می‌کشد. بهار اولین آشنایی بچه‌ها با طبیعت نمایش داده می‌شود. بخش سوم و چهارم که به ترتیب در تابستان و پاییز اتفاق می‌افتد، زمانی را نشان می‌دهد که بچه‌ها با خانواده خود - پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ و عموها - می‌گذرانند.

پیله: این فیلم 17 دقیقه‌ای زندگی یک زوج مسن و داستان جدایی و پیوند مجدد آن‌هاست. در نیمه اول فیلم آن‌ها از یک‌دیگر جدا شده‌اند و در نیمه دوم، موقعیت تغییر می‌کند.

درخت گلابی وحشی 

ازدواج و یادکردها؛ آنتوان چخوف و عباس کیارستمی 

در بین این فیلم‌ها، «اقلیم‌ها» اولین تجربه‌ی همکاری جیلان با همسر آینده‌اش بود. فیلم‌نامه با همکاری این دو نوشته شد و این سرآغاز یک همراهی طولانی در جلو و پشت دوربین شد. ابرو در نگارش تمام فیلم‌های بعدی جیلان و از جمله «سه میمون» با او همکاری کرد: «از آن‌جا که ابرو همسرم است، این اجازه و امکان را دارد که هرچه می‌خواهد بگوید. بعضی وقت‌ها با هم جنگ و درگیری سختی داریم. خیلی وقت‌ها این جنگ تا صبح طول می‌کشد ولی خیلی خوب و سازنده است. او بعد از «خواب زمستانی» تصمیم گرفت دیگر با من کار نکند. من هم گفتم قبول است، مشکلی نیست. کار روی فیلم‌نامه بعدی را خودم شروع کردم. اما این جور کار کردن را دوست ندارم. به سراغش رفتم و متقاعدش کردم به حالت گذشته برگردیم.» سخت‌ترین تجربه هم «خواب زمستانی» که جیلان در موردش می‌گوید: «این فیلم‌نامه براساس داستان کوتاه «همسر» آنتوان چخوف نوشته شد. پانزده سال این داستان را در ذهنم داشتم، ولی هیچ‌وقت احساس اطمینان کافی برای ساخت آن را نداشتم. یکی‌دو سال قبل بود که احساس کردم حالا می‌توانم به آن نزدیک شوم. حدود شش ماه طول کشید تا فیلم‌نامه را نوشتیم. فیلم پرچالشی بود با مقدار زیادی دیالوگ و فلسفه. به همین دلیل از آن می‌ترسیدم. اما به چیزی نیاز دارم تا در زمان ساخت هر فیلمی بترسم. این ترس به من الهام و انگیزه می‌دهد. اگر از چیزی بترسی، سخت‌تر کار می‌کنی. اگر خطری وجود نداشته باشد، تو هم تنبل‌تر می‌شوی.»

242242

یک نکته دیگر؛ جیلان صحبت‌هایش از ابراز عشق وافرش به آنتون چخوف نویسنده روس پرهیز نمی‌کند. او همجنین از عباس کیارستمی به عنوان منبع الهام‌اش و عامل نزدیکی‌اش به سینمای ایران یاد می‌کند.

کد مطلب 2146948
استادِ نشان دادن اضطرابِ آدم‌های سرگشته / نوری بیلگه جیلان به ایران می‌آید 2
استادِ نشان دادن اضطرابِ آدم‌های سرگشته / نوری بیلگه جیلان به ایران می‌آید 3
استادِ نشان دادن اضطرابِ آدم‌های سرگشته / نوری بیلگه جیلان به ایران می‌آید 4