استعفای فتح الله زاده را هیچ کس باور نکرد
به راستی آیا خود فتحاللهزاده ایمان داشت که خودش از استقلال رفتنی است یا مردم این استعفای نمایشی را باور میکنند؟
فتحاللهزاده که هر بار بابت اتفاقات جزیی در استقلال موضعگیری میکرد و با فتحی مدیرعامل مستعفی باشگاه در مصاحبههایش گلاویز میشد، چگونه امروز که با هزار زحمت، حکم عضویتش در هیئت مدیره استقلال صادر شده، راضی به خداحافظی است؟ به گزارش خبر ورزشی، استعفای علی فتحاللهزاده از هیئت مدیره باشگاه استقلال که با متنی سوزناک منتشر شد، پیش از این که با مخالفت اعضای هیئت مدیره مواجه شد، ابتدا به ساکن با پوزخند افکار عمومی مواجه شد؛ چرا که به ندرت پیدا میشدند افرادی که این استعفای نمایشی را بابت هیچ و پوچ باور کنند.
به راستی آیا خود فتحاللهزاده ایمان داشت که خودش از استقلال رفتنی است یا مردم این استعفای نمایشی را باور میکنند؟
مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال برای رسیدن به این همین جایگاه که عضویت در هیئت مدیره است راه درازی را پیمود؛ راهی به شدت پر پیچ و خم که برای او بسیار سخت گذشت.
فتحاللهزاده چند سال در حسرت این بازگشت دوباره بود؛ سیاهه ای از مصاحبه های آرشیوی او موجود است که چقدر برای برگشتن به استقلال، کوشش کرد؛ چقدر علیه مدیریت وقت استقلال داد سخن سر داد و تا چه اندازه منتقد تصمیم سازان وزارت ورزش و جوانان بود.
فتحاللهزاده که هر بار بابت اتفاقات جزیی در استقلال موضع گیری میکرد و با فتحی مدیرعامل مستعفی باشگاه در مصاحبههایش گلاویز میشد، چگونه امروز که با هزار زحمت، حکم عضویتش در هیئت مدیره استقلال صادر شده، راضی به خداحافظی است؟
این استعفا که دیروز متن آن منتشر شد را در همان ثانیه های نخست هیچ کس باور نکرد؛ چرا که قول و قرار فتحاللهزاده برای بازگشت استراماچونی و آرام شدن اوضاع هنوز در خاطرهها باقی است.
حافظه تاریخی درازمدت ما ضعیف است؛ در این مسئله تردیدی نیست اما حافظه تاریخی کوتاه مدت به دیگران نهیب میزند آنچه در همین یکی، دو هفته گفته و اعلام شد هرگز اتفاق نیفتاد؛ نه استراماچونی برگشت، نه استقلال به آرامش رسید و نه حادثه عجیب و غریبی رخ داد. فقط چند اسم تکراری که همیشه ورد زبانهاست به عنوان جانشین استراماچونی معرفی شدند.
فتحاللهزاده از ابتدا قرار نبود در نقش سوپرمن ظاهر شود. سوپرمن متعلق به قصههاست. بچهها شاید داستانهایش را باور کنند و در خیالات خود، حتی خودشان را جای این قهرمان تصور کنند اما بزرگترها دیگر بزرگ شدهاند و بعید است این قصههای شیرین را باور کنند.
لینک کوتاه: asriran.com/002xW0