دوشنبه 3 شهریور 1404

اسلامی ندوشن فرزند ایران بود؛ او باور داشت رسالت ایران به پایان نرسیده

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
اسلامی ندوشن فرزند ایران بود؛ او باور داشت رسالت ایران به پایان نرسیده

درست 101 سال پیش، فرزندی در ندوشن به دنیا آمد که امروز در نیشابور آرام گرفته است، او به حق فرزند ایران بود. محمدعلی اسلامی ندوشن یکی از پژوهشگران، نویسندگان و ادیبان ایران است.

درست 101 سال پیش، فرزندی در ندوشن به دنیا آمد که امروز در نیشابور آرام گرفته است، او به حق فرزند ایران بود. محمدعلی اسلامی ندوشن یکی از پژوهشگران، نویسندگان و ادیبان ایران است.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب، طاهره طهرانی: درست 101 سال پیش، فرزندی در ندوشن به دنیا آمد که امروز در نیشابور آرام گرفته است، او نه تنها فرزند یزد که به حق فرزند ایران بود. محمدعلی اسلامی ندوشن یکی از پژوهشگران، نویسندگان و ادیبان برجسته ایرانی بوده که آثار متعددی درباره ایران، فرهنگ و تاریخ ایران نوشته است. هرچند پس از تحصیل حقوق در فرانسه و بازگشت به ایران مدتی به کار قضاوت پرداخت؛ ولی سرانجام در سال 1348 با دعوت فضل الله رضا به دانشگاه تهران رفت و سال‌های تدریسش در دانشکده ادبیات آغاز شد. همانجا هم با شیرین بیانی استاد تاریخ دانشگاه تهران آشنا شد و ازدواج کرد.

محمدعلی اسلامی ندوشن در جوانی

برای او ایران معشوقی ازلی و ابدی بود؛ او ایران را نه تنها یک خاک معین بلکه یک مفهوم فرهنگی و تاریخی می‌داند که شامل تمدنی چند هزار ساله است. از جمله کتاب‌ها و آثاری که مستقیم درباره ایران دارد می‌توان به «ایران و تنهاییش»، «ایران و یونان در بستر باستان»، «زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه»، و «سرو سایه فکن» اشاره کرد. اسلامی ندوشن در آثارش نشان داده که ایران کشوری با تاریخ پرحادثه و فرهنگی غنی است که در طول تاریخ توانسته است هویت فرهنگی خود را حفظ کند و همواره تمدن زنده و پویایی داشته باشد.

او بر این باور است که ایران دو بدنه تاریخی دارد؛ یکی پیش از اسلام و دیگری پس از اسلام که این دو به هم وصل بوده و مکمل همدیگرند. به باور او: «ایران کشوری بوده که در دوران پیش از اسلام تاریخ خاصی داشته، کشور نیرومند با ثبات سیاسی بوده که هر کدام از سلسله‌ها در آن چند قرن حکومت کرده‌اند، به نظرم بعد از اسلام امپراطوری سیاسی قبل از اسلام به امپراطوری فرهنگی تبدیل شد، دوران بعد از اسلام دستاوردهای خود را داشت و فرهنگ اوضاع و احوالش تغییر کرد؛ اما باید بدانیم ایران دو بدنه دارد؛ یکی قبل از اسلام و یکی بعد از اسلام، اما این دو بدنه از هم جدا نیستند؛ بلکه به هم وصل هستند و یکی بدون دیگری معنایی ندارد.»

ایران و فرهنگ در نگاه اسلامی ندوشن

دیدگاه اسلامی ندوشن درباره ایران به مسئله فرهنگ و تمدن متمرکز است و او بیش از پنجاه کتاب نوشته که حداقل ده عنوان از آن‌ها نام ایران را در عنوان خود دارند، و همواره به دنبال بیان واقعیت‌ها و خصوصیات ایران با همه حسن‌ها و عیب‌هایش بوده است. آثار او درباره ایران فشرده‌ای از تاریخ، فرهنگ، ادبیات و هویت ایرانی است که با نگاهی انتقادی و پژوهش‌محور به مسائل ایران پرداخته است، کتاب «ایران و تنهاییش» که به عمق مسائل تاریخی و هویتی ایران می‌پردازد؛ «ایران چه حرفی برای گفتن دارد» که در آن به جنبه‌های مختلف فرهنگ و هویت ایرانی نگاه شده است؛ «سخن‌ها را بشنویم» که مقالاتی درباره مسائل فرهنگی و اجتماعی ایران را شامل می‌شود؛ آثار مرتبط با شاهنامه و فردوسی _که معروفترینشان زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه است_ نشان‌دهنده علاقه و پژوهش او در زمینه ادبیات و فرهنگ ایران باستان است و نمایشنامه «ابر زمانه و ابر زلف» که در سال 1342 به عنوان کتاب برگزیده انتخاب شده و به دو زبان آلمانی و عربی هم ترجمه شده است.

به جز این‌ها، صفیر سیمرغ؛ گناه؛ افسانه و افسون؛ در کشور شوراها (سفرنامه شوروی)؛ روزها؛ راه و بی‌راه؛ دیروز، امروز، فردا؛ پیروز آینده دموکراسی؛ چهار سخنگوی وجدان ایران؛ گفتیم و نگفتیم؛ کتاب کارنامه سفر چین؛ شهرزاد قصه‌گو؛ مرزهای ناپیدا؛ گفتن نتوانیم، نگفتن نتوانیم؛ هشدار روزگار؛ شور زندگی؛ آواها و ایماها؛ فرهنگ و شبهه فرهنگ؛ تصحیح دیوان فرخی یزدی؛ دیدن دگر آموز، شنیدن دگر آموز؛ باغ سبز عشق و... از کتاب‌های اوست.

او طی 70 سال بیش از 70 کتاب و صدها مقاله در زمینه فرهنگ، تاریخ ایران و ادبیات فارسی نوشته است که در آنها به تاریخ پیش و پس از اسلام، ادبیات، فرهنگ اخلاقی و اجتماعی ایران توجه ویژه‌ای داشته است. همچنین بنیان‌گذاری فرهنگ‌سرای فردوسی و انتشار فصلنامه هستی از فعالیت‌های مهم او در جهت اعتلای فرهنگ ایرانی است.

اسلامی ندوشن ایران را نه صرفاً یک خاک معین بلکه یک مفهوم فرهنگی و تاریخی می‌داند. او معتقد است ایران واقعی یعنی ایران فرهنگی و تاریخی که در ظرف خاکی با تمدنی سه هزار ساله قرار گرفته است. از نظر او بعد از ورود اسلام به ایران، امپراطوری سیاسی جای خود را به امپراطوری فرهنگی داده و فرهنگ جانشین سیادت سیاسی شده است. این دو دوره (قبل و بعد از اسلام) در ایران جدا نیستند بلکه به هم متصل‌اند و هویت ایران را شکل می‌دهند.

از دیدگاه اسلامی ندوشن، ایران‌گرایی نباید یک رویکرد ایدئولوژیک، خام و رمانتیک باشد بلکه باید با عقلانیت و اعتدال نگریسته شود. فرهنگ ایران مجموعه‌ای غنی، متکثر و مداراگر است که نتیجه قرن‌ها استمرار تاریخی، ادبیات غنی، هنر، معماری و نظام دیوانی دیرینه است. وی ایران فرهنگی را یک هویت تاریخی - فرهنگی متکی بر فرهنگ، ادب، هنر و تمدن می‌داند که همگان باید با عقلانیت و عشق به آن نگاه کنند نه با احساسات افراطی یا سیاسی‌کاری.

اسلامی ندوشن در مقوله ایران فرهنگی، اهمیت ویژه‌ای به زبان و شعر فارسی می‌دهد و معتقد است که شعر فارسی محمل فرهنگ و هویت ایرانی است و شاهکارهای آن مانند آثار فردوسی، حافظ، مولانا و سعدی ستون‌های فکری و احساسی ایران‌اند. در نگاه او، ایران فرهنگی بر بستر تمدن و تاریخ بسیار پویایی در حرکت است که به رغم تحولات سیاسی در طی زمان، همیشه قوام داشته و ایران را به یک هویت ماندگار بدل کرده است.

هرچند نزدیک به دو سال است که پیکر او در آرامگاه مشاهیر نیشابور آرامیده است، اما این باور او هنوز در جریان است که: «من در قعر ضمیر خود احساسی دارم و آن این که رسالت ایران به پایان نرسیده است و شکوه و خرمی او به او باز خواهد گشت. من یقین دارم که ایران می‌تواند قد راست کند و آنگونه که درخور فرهنگ تمدن و سالخوردگی اوست نکته‌های بسیاری به جهان بیاموزد.»

اسلامی ندوشن فرزند ایران بود؛ او باور داشت رسالت ایران به پایان نرسیده 2
اسلامی ندوشن فرزند ایران بود؛ او باور داشت رسالت ایران به پایان نرسیده 3
اسلامی ندوشن فرزند ایران بود؛ او باور داشت رسالت ایران به پایان نرسیده 4