اشتباه مدیریت زندگی خود را گردن والدین نیاندازید
به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، اولین میهمانی مفصل را در پیش داشت و قرار بود در نقش تازه عروس در میان قوموخویش آقا داماد خوش بدرخشد. دلش میخواست حالا که قرار است محک بخورد، هرچه سلیقه در چنته دارد رو کند. همهچیز برای میهمانی فردا شب مهیا بود. از کفش و لباس گرفته تا گلِ سر و هرچیز که فکرش را بکنید. اما مکالمه صبح روز میهمانی برخلاف سایر خوشوبشها و دل و قلوه دادنهایش با شاه داماد، حسابی کفری اش کرد. ناسلامتی برای خودش صاحبنظر بود و یک پا خوش سلیقه. یک جمله از طرف مادر داماد به عروس خانم که شاید مادرانه بود و از سر دلسوزی اما حسابی مخرب!«مامانم گفته بهت بگم اون لباسی که با هم رفتیم خریدیم بپوش!» احساس کرد تمام غرورش رابا تکه سنگی شکسته اند. صدای خُرد شدن آن را با همه وجود میشنید. دلش میخواست نه سیخ بسوزد نه کباب. گوشی را بردارد و در کمال ادب بگوید:«ببخشید مامان جان! من فردا به میهمانی نمی آیم.» شاید برای خیلی از جوانها حفظ احترام والدین و علاقه بههمسر یک دوراهی سخت باشد و در چنین شرایطی که سلیقه مادرشوهر و عروس متفاوت است تصمیمگیری برای چگونه مطرح کردن حرف دل، چند سال از عمر، کم کند! بالاخره هم حکایت عشق به مادر است و احترام به او و هم حساب دلدادگی به دختری که قرار است یک عمر با او هم مسیر و همراه باشد.
*تقویت روابط نجات بخش است
شاید ریشه بسیاری از دخالتها در ضعف ارتباط زن و شوهر باشد. ضعفی که دیده شدن آن در روابط زوجین اجازه هرگونه دخالت و یا به زبان بهتر پادرمیانی را به اطرافیان میدهد. یک پادرمیانی که اگر دلسوزانه باشد میتواند کارساز و مشکلگشا شود و چنانچه از روی تدبیر و درایت انجام نشود ضررهای جبرانناپذیری به زندگی فرزندان وارد خواهد کرد و شاید تقویت روابط زوجین با شیوههای مختلف بتواند عروس خانمها و آقا دامادها را از این مهلکه نجات دهد.
* چرا و چگونه حریم زوجین شکسته می شود؟
«نرگس نهاوندیان»؛ کارشناس مسائل خانواده، درمورد دخالت والدین در زندگی فرزندان میگوید:«چندمورد اساسی مطرح است، یکی اینکه خود والدین شاید با هدف مشخصی هم این کار را انجام نمیدهند و تنها از روی دلسوزی است و اگر بخواهیم از منظر طرحواره درمانی آن را مطرح کنیم شاید پدر، مادر، خواهر و یا برادر هنوز احساس میکنند که باید مراقب فرزندشان باشند، حتی وقتی فرزند ازدواج میکند و بچهدار میشود و چهبسا پساز آن! دیگر اینکه گاهی فرزند خودش این شخصیت را دارد. یعنی دوست دارد و اجازه میدهد دیگران در امور زندگی او دخالت کنند. شخصیتی دارد که دوست دارد یکی مدام دنبال او باشد و زندگیاش را جمعوجور کند. همچنین گاهی فرزندان و بهخصوص دختر خانمها هر اتفاق ریز و درشتی را به مادر و خواهر خود توضیح میدهند و دوست دارند از تجربیات آنان استفاده کنند. اما باید بدانند که تجارب پدر، مادر، خواهر، برادر و یا همسن و سالان آنها تجربههایی محدود است که تنها یک شخص و در یک زندگی کسب کرده است، بنابراین نمیتواند آنطور که میخواهد به او کمک کند و بیشاز آنکه کمککننده باشد مخرب است و باعث فاصله بیشتر میان زوجین میشود.»
*جر و بحث و حرف اضافه ممنوع! سربسته حرف بزنیم
این کارشناس و مشاور امور خانواده مطرح کردن هر شبهه و سوالی در جمع خانواده را سبب سوگیری آنها و درنتیجه دخالتشان در امور زندگی زوجین معرفی میکند و میگوید:«هرگونه حرفی که ما به خانواده منتقل میکنیم نظر آن ها را نسبتبه زوج مقابل تغییر میدهد و میتواند سبب دخالت طرفین شود. مثلاً شخص با همسرش اختلافنظر دارد و در جروبحث میانشان حرفهای خوبی بههم نمیزنند. فرض کنید این حرف ها به خانواده منتقل شود و دو روز بعد روابط زوجین به شکل قبل برگردد. آن ها تمام اتفاقات پیشآمده را فراموش میکننداما آیا برای مادری که شنونده این اختلاف بوده است شرایط به همان شکل قبل برمیگردد؟ قطعاً شنیدهها و گفتهها بر روی رفتار او نسبتبه عروس و یا داماد اثر میگذارد و بسیاری از روابط دچار مشکل میشوند. بنابراین گستره درد دل کردن باید بهگونهای باشد که تنها برونریزی داشته باشیم و سربسته حرف بزنیم. دنبال راهکار نباشیم و درد دل ها حالت غیبت پیدا نکند.» او معتقد است خانواده هم نباید بهدنبال شنیدن حرفهای فرزندشان باشند و چنانچه مشکلی میبینند باید او را به مشاور ارجاع دهند.
* اطلاعات اضافه یعنی باز شدن مسیر مداخله
نهاوندیان ریشه برخی دخالتها را نزدیکی خانوادهها و فرزندانشان به یکدیگر میداند و میگوید:«در قدیم نزدیکی محل سکونت بیشتر بود اما امروزه داشتن ارتباط تلفنی هم این فاصلهها را نزدیک کرده و گاهی افراد بهمحض آنکه از خواب بیدار میشوند گوشی تلفن را برمیدارند و گزارش روزانه خانواده را به یکدیگر میدهند.» او معتقد است ارتباط و صمیمیت، خوب، لازم و ضروری است اما هر اطلاعاتی را نباید در اختیار دیگران قرار داد و حتماً لازم است فرد نفع و ضرر خود و همسرش را در نظر بگیرد. بهطور مثال اگر کسی بگوید لباست چقدر قشنگ است، نیازی نیست بگوییم این را از فلان جا خریدم و فلان قیمت. کافیست تشکر کنیم. درواقع ما وقتی اطلاعات بیشتر به اطرافیانمان میدهیم، بهدنبال آن مسیر دخالت را نیز باز کردهایم.
*به نام مشورت دخالت نکنیم / اهمیت حضور مشاور جدی است!
وی مراجعه به مشاور بهعنوان یک فرد سوم در زندگی زوجین را امری مؤثر می داند و می گوید:«مشورت با یک کارشناس متخصص در این زمینه بهعنوان فردی که از منظر بالا، بدون هیچگونه پیشفرضی و بی قصد و غرض به ماجرا نگاه میکند بسیار مؤثر است. همچنین مشاور به دلیل داشتن تخصص و مواجهه با پروندههای فراوان، توانایی این را دارد که در مسئله موردنظر در حد مطلوب اطلاعات بگیرد و راهکار مناسب ارائه دهد. او تأکید می کند خانوادهها دقت داشته باشند که گاهی فرزندانشان فقط یک گوش شنوا میخواهند! گوشی که تنها درد دلهایشان را بشنود و نیازی به ارائه راهکار ندارند؛ راهکاری که در نهایت ممکن است منجر به دخالت شود. اما در جاییکه فرزندان نیاز به راهنمایی دارند و میگویند «من چکار کنم؟» و یا اینکه «شما چه فکر میکنید؟» در اینجا والدین میتوانند وارد مشورت شده و راهکار موردنظر خود را ارائه دهند، البته بدون پیگیری. یعنی فرزند بخواهد آن را انجام میدهد و نخواهد انجام نمیدهد. والدین تنها در جایگاه بزرگتر بودن نظرشان را ارائه میدهند و بههیچوجه نباید خودشان برای حل امور فرزندان پیشقدم شوند که این مسئله قطعاً دخالت محسوب میشود. وی در پایان برای پیشگیری از بسیاری مشکلات در زندگی مشترک نقش مشاورههای پیشاز ازدواج را بسیار پررنگ دانست.
*پدرانه هایی که راهگشاست
در گعده های صمیمانه پدر و فرزندی که به بهانه خواندن خطبه عقد برای شروع یک مسیر پر پیچ و خم برپا می شود، رهبر معظم انقلاب به عنوان پدری مهربان حرف های دلسوزانه می زنند که بسیار راهگشاست. مثل این جملات؛ «باید جوانها را هدایت کرد اما در جزئیات امور آنها نباید خیلی دخالت کرد که زندگی برای آنها مشکل شود. مبادا بعضیها با دخالتهای خودشان، بعضیها ها با کم ظرفیتی و خوی بچگی خودشان این بنای مستحکم را با اندک چیزی متزلزل کنند. اگر دیدند دخالتهای آنها دارد این زن و شوهر را نسبتبه هم دلچرکین میکند دیگر اجازه ندارند دخالت کنند. بزرگترها اگر میخواهند این جوانها راحت زندگی کنند باید آنها را نصیحت کنند و هدایت نمایند اما دخالت نباید بکنند. بگذارند زندگیشان را بکنند. مبادا خدای نکرده بزرگترها بیایند پیش یکی از زوجین از آن دیگری بدگویی کنند. یک چیزی بگویند دلخوری درست کنند. بلکه باید بزرگترها سعی کنند بیشتر اینها را بههم نزدیک نمایند و دلهایشان را بههم متصل تر کنند. والدین نقش زیادی در ایجاد محبت دارند. والدین دختر و پسر باید دائماً همتشان این باشد که این را نسبتبه دیگری با محبت کنند. اگر هم چنانچه یک چیزی دیدند از طرف مقابل که برایشان خوشایند نبود آن را برای فرزند خودشان ذکر نکنند. بگذارند این دو با یکدیگر روزبهروز مأنوس تر و بامحبتتر باشند. پدر و مادرها باید سعی کنند محبت زن و شوهرها را، این بچههاشان را، جوانهایی را که ازدواج میکنند تأمین کنند. گاهی ممکن است یک دلخوریهایی پیش بیاید. پدر و مادرها که تجربه دار تر هستند، بزرگتر هستند، عاقلتر هستند، نگذارند که این دلخوریها به دلسردی یه زن و شوهر جوان از هم منتهی شود.
*حریم خانواده محترم است
یادمان باشد صمیمیت در زندگی عاشقانه مرد و زن حرف برای گفتن فراوان دارد. صمیمیتی که اگر بنا شود حصاری محکم و نفوذناپذیر میشود و امنیتی وصفناپذیر به کانون خانواده هدیه میدهد و آن را گرم و گرمتر میکند. یک راهکار مهم برای ایجاد صمیمیت باز نکردن سفره دل پیش هر کسی است. خانمها و آقایانی که هرجا مینشینند، زبان به درد دل میگشایند و بهاصطلاح سفره دلشان را پهن میکنند از دخالت اطرافیان ایمن نیستند. شاید میان تمام نظرها و پیشنهادات چندتایی سازنده و دلسوزانه باشد اما یک راهکار اشتباه کافی است تا مسیر هموار زندگی را به معبری صعبالعبور مبدل کند. پس تا میتوانید با درایت و هوشمندی حریم خانواده را محترم بشمارید و حرفهای دلتان را پیش خودتان نگه دارید.