دوشنبه 22 بهمن 1403

اصلاح طلبان درمانده و وامانده عرصه سیاست

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
اصلاح طلبان درمانده و وامانده عرصه سیاست

باخت سنگین اصلاح طلبان نه در انتخابات مجلس یازدهم بلکه خیلی پیشتر از آن و پس از انتخابات ریاست جمهوری 96 رقم خورد؛ باختی که تبعات آن تا سال ها باقی خواهد ماند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ «امیر جعفری» طی یادداشتی نوشت: رسام زوائد دنیای سیاست در ایران به سرعت خود را در عرصه عمل نشان می دهند. شعارها و وعده ها به خوراک فست فودی برای فروشندگان و مشتریان تبدیل می شود. شعارهایی که برخی اوقات حتی دل و زیر دل را نیز در بر می گیرند و گیرنده های جنسی مخاطبان را هدف قرار می دهند. نمونه هایی که در انتخابات 76 و 84 از سوی برخی از نامزدهای ریاست جمهوری مشاهده شد.

در این چارچوب، فروشندگان کالای سیاسی حتی با آگاهی از غیرعملی بودن وعده ها، اذهان مخاطبان خود را بسیار کم بهره از هوش متصور می شوند و بر نداشته ها و نشدن های خود اصرار می ورزند. نمونه آشکار آن در انتخابات ریاست جمهوری 96 با ادعای رفع تحریم های غیرهسته ای از سوی حسن روحانی رقم خورد و طرفداران هوراکنان انتظار یک دنیای جدید در ایران را به انتظار نشستند. انتظاری که به سرعت چند ماه با آب سردی که برسر طرفداران ریخته شد، به دلسردی و خشم تبدیل شد. در این میان اصلاح طلبان با حمایت بی دریغ و بی قید و شرط از روحانی به گناهکاران ردیف اول دادگاه افکار عمومی بدل شدند. کسانی که بسیار دیر به نقد از عملکردها پرداخته و سعی می کردند تا مرزبندی ها را با اصولگرایان منتقد در هر صورتی شده، حتی به قیمت از دست دادن پایگاه اجتماعی حفظ کنند. تصور اینکه این مدعیان عرصه سیاست پیروز بزنگاه های انتخاباتی جدید شوند، بسیار دور از ذهن بود و انتخابات مجلس یازدهم و خبرگان این تصور را به واقعیت تعبیر ساخت. نه تنها گناه اصلاح طلبان در عملکرد دولت مدنظر است بلکه در چند پایگاه قدرتی که بدون هیچ واسطه ای حضور دارند، نوع رفتارها و اقدامات گویای ضعف ساختاری در مدیریت اجرایی برای تحقق وعده هاست. شورای شهر تهران و شهرداری مادرشهر پایتخت، چنین روایتی را تصدیق می کند. به هر روی، اصلاح طلبان و گروه های ریز و درشت منتسب به آن، بازندگان میدان سیاست از سال 96 به این سو هستند و همچنان خواهند بود. تغییرات ساختاری در این جریان بسیار ضروری است و نیاز به خون جدید برای کنار کشیدن پدرخواندگان انحصار طلب دارد. استعفای موسوی لاری از شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان و درخواست کناره گیری محمدرضا عارف از سوی طیف ها و شخصیت های اصلاح طلب، گویای شروع چنین روندی است. درماندگی و واماندگی اصلاح طلبان، نه تنها عرصه را برای اصولگرایان باز کرده بلکه افکار عمومی نیز دیگر پس از دو دهه از شعارهای رنگارنگ این جریان عبور کرده اند. نواصلاحطلبی شاید بتواند دکان جدیدی برای جذب پایگاه اجتماعی باشد ولی چنین جذبی نیاز به عبور از خطوط قرمز موجود در ایران و یا ارائه تصویری نو از مدیریت قوی برای حل بحران ها و مسائل حوزه اقتصادی، اجتماعی و... دارد. پا گذاشتن در عرصه اول نیاز به جسارت و در عرصه دوم نیاز به کارآمدی دارد. فعلا در جریان اصلاح طلب خبری از جسارت و کارآمدی نیست. از سوی دیگر اصلاح طلبان می بایست مرزبندی خود را با براندازان مشخص کنند و از بازی دوگانه دست بکشند تا در عرصه قدرت بتوانند طبق چارچوب های تعریف شده در ایران به بازیگری سیاسی بپردازند. حال این مورد نیز با وجود اظهارات تندروهای اصلاح طب به بدگمانی در کانون قدرت به اصلاح طلبان در ایران تبدیل شده است. برآورد نهایی نشان می دهد که در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده رقابت اصلی نه بین جریان اصلاح طلب و اصولگرا بلکه میان نامزدهای اصولگرا و شاید مستقل خواهد بود. شکست اصلاح طلبان تا 1404 ادامه خواهد داشت تا اینکه آنها بتوانند با استفاده از ضعف های رقیب و حافظه کوتاه مدت ایرانیان، بار دیگر خود را بازیابی و وراد عرصه قدرت کنند. منبع: هدی نیوز انتهای پیام /