یک‌شنبه 4 آذر 1403

اظهارات صریح یک مدیر صداوسیما از تتلو تا شجریان

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
اظهارات صریح یک مدیر صداوسیما از تتلو تا شجریان

نگاه به موسیقی و سلایق مختلف مخاطبان در سال‌های اخیر کشورمان دچار تحولاتی شده است. رسانه‌های تازه و فضای مجازی، تاثیرات عمیقی روی ذائقه مخاطبان موسیقی و سرعت زمان دسترسی به یک قطعه یا آلبوم گذاشته است. در این میان نقش رسانه‌های رسمی و به‌طور اخص صداوسیما پررنگ و اصلی است؛ جایی که هنوز هم می‌تواند خوانندگان را یک‌شبه مشهور کند و سلیقه‌ها را هم در برنامه‌های پرطرفدارش به‌سمت‌وسوی دیگری...

به گزارش ایسنا، روزنامه «فرهیختگان» در ادامه نوشت: نکته مهم درباره ارتباط موسیقی و صداوسیما مساله رسمیت‌بخشیدن به یک سبک یا حتی یک خواننده است. اتفاقا این همان جایگاهی است که در دهه‌های اخیر به آن توجه نشده و مدیران مختلف با نگاه‌های بعضا سلیقه‌ای و غیرکارشناسی و حتی با فشارهای بیرونی از آن غافل بوده‌اند. تمایل نسل‌های جدید به خوانندگانی مانند ساسی مانکن و تتلو، نه به‌خاطر تشویق صداوسیما، بلکه به‌خاطر خلائی بوده که به آن توجه نشده یا خوانندگان و طرفداران این سبک‌ها را فارغ از کیفیت محتوا و فرم جدی نگرفته‌اند.

دفتر موسیقی از اردیبهشت سال‌گذشته دچار تغییر شد و محمدمهدی نراقیان جایگزین محمدباقر معلم شد و حالا با او درباره دفتر موسیقی و سرود صداوسیما، موانع پخش برخی موسیقی‌ها، ماجرای مهراد جم و حضور خوانندگان در برنامه‌های پربیننده و نحوه رد یا تایید قطعات، خواننده‌ها و مسائل مختلف و پرحاشیه و جذاب حوزه موسیقی حرف زدیم.

با توجه به اینکه نزدیک به 18 ماه از زمانی که به دفتر موسیقی و سرود صداوسیما آمده‌اید، گذشته است برای شروع گفت‌وگو از شرایط این دفتر در زمانی که این مسئولیت را پذیرفتید و اقداماتی که در این مدت انجام دادید، بگویید تا برویم سراغ سوالات اصلی.

درمورد شرایطی که مرکز موسیقی داشت، کلیتی بیان می‌کنم ولی آن چیزی که به مرکز موسیقی مشهور است و اسم دقیق سازمانی آن الان دفتر موسیقی و سرود است تاریخچه‌ای در سازمان دارد. این دفتر قبل از انقلاب و حتی بعد از انقلاب تا حدود سال‌های 73-72 ذیل رادیو بود و با توجه به نیازی که رادیو به موسیقی داشت، در تولید موسیقی تمرکز داشت.

در آن زمان به‌عنوان یک مرکز با اختیارات بیشتر سازماندهی می‌شود و شروع به‌کار می‌کند. این مرکز یک دوره رشد داشته است. طی اتفاقاتی در سازمان زمانی تصمیم می‌گیرند شکل آن را تغییر دهند. چند سناریو داشتند و حتی تا مرز انحلال آن هم پیش رفتند ولی نهایتا به این چیزی تبدیل می‌شود که به اسم دفتر موسیقی و سرود سازمان مشهور است.

دفتر موسیقی و سرود دو ماموریت اصلی دارد؛ یکی سیاستگذاری و مدیریت سبد موسیقی سازمان صداوسیما و دیگری تقویت مرجعیت موسیقایی سازمان که البته این ناظر به بیرون سازمان است. هنوز و با وجود گسترش شبکه‌های اجتماعی، اپلیکیشن‌ها و فضای اینترنت برآورد ما و دستگاه‌های کارشناسی در این حوزه این است که بیشترین جایی که موسیقی به مردم عرضه می‌شود، همچنان شبکه‌های صداوسیما هستند؛ مثال‌هایی هم می‌توان بیان کرد. سال گذشته سازمان تیتراژی در سریال «بانوی سردار» داشت که سریال تولیدی مرکز استان بود. تیتراژی به زبان لری بود که نه خواننده معروفی داشت و نه سریال «الف» ویژه و طولانی بود که مردم با آن ارتباط برقرار کنند. به‌محض اینکه تیتراژ این سریال پخش شد، در همه سایت‌های دانلود جزء رتبه‌های یک تا پنج شد. این نشان می‌دهد حتی اگر قطعه واجد ویژگی‌هایی همچون خواننده سرشناس یا سریال فاخر نباشد، صرف اینکه از تیتراژ صداوسیما پخش شود، این ظرفیت را در شناساندن دارد.

این ماموریت ما ناظر به بیرون است. من بیشتر می‌خواهم درباره ماموریت درون‌سازمانی صحبت کنم. وقتی می‌گوییم سبد موسیقی سازمان صداوسیما باید تصور دقیقی از آن داشته باشیم. این سبد موسیقی به‌طور میانگین در همه شبکه‌ها حساب کنیم، یک چیزی حدود هزار قطعه موسیقی باکلام فارسی در ماه است که در هر شبکه پخش می‌شود.

این عدد بزرگی است. منظور شبکه تلویزیونی است یا کلا شبکه‌های صداوسیما؟

این میزانی که بیان می‌کنم درباره همه شبکه‌هاست؛ رادیو، تلویزیون، برون‌مرزی و استانی. شبکه رادیویی آوا را داریم که بیش از 6000 قطعه در ماه دارد تا شبکه‌های تخصصی که موسیقی محدودی دارند. کمترین آنها حدود 200 قطعه است یا حتی موسیقی‌ای که شبکه نمایش تلویزیون پخش می‌کند در حد تیتراژهاست و در حد 100 قطعه در ماه است. میانگین این مساله در تمام شبکه‌ها حدود هزار قطعه موسیقی باکلام فارسی است. عددی که بخواهیم به دقیقه حساب کنیم نزدیک به 20 درصد آنتن صداوسیما می‌شود. این سبد بزرگی است، یعنی در شبکه‌های اصلی حدود 18 هزار قطعه موسیقی باکلام، با تکرار حدود 70 هزار نوبت پخش می‌شود.

مدیریت و سیاستگذاری بر این سبد بزرگ چگونه است؟

سیاستگذاری این سبد هم با توجه به اینکه پیچیدگی‌هایی دارد، کار سختی است. در اینجا سیاستگذار هستیم اما نهایتا انتخاب موسیقی در این قواعد برای شبکه‌هاست و مزیت شبکه‌ها نسبت به هم این نکته است. همان‌طور که برنامه‌سازی یک شبکه مورد استقبال مردم قرار می‌گیرد و شبکه‌ای دیگر این‌گونه نیست، خیلی نمی‌توان به این حوزه ورود کرد و سلیقه آنها را قاعده‌مند کرد اما قواعد و سیاستگذاری آن برعهده ماست و باید انجام دهیم.

یعنی آنچه در «خندوانه» می‌شنیدیم یا در «عصر جدید» و «دورهمی» را شما تایید یا رد نمی‌کنید؟ مسئولیتی در قبال این موسیقی‌ها ندارید؟

همه موسیقی‌هایی که در برنامه‌ها پخش می‌شوند، قاعدتا باید از این مسیر عبور کنند. الان چگونه است؟ ما در حوزه سیاستگذاری چند کار اصلی داریم؛ یکی ارزیابی است. طبق مصوبات سازمان و قاعده‌ای که در سازمان بوده است، هر موسیقی‌ای که روی آنتن پخش می‌شود باید مجوز مرکز موسیقی را داشته باشد.

یک «باید» داریم و یک «خروجی» که شاهدش هستیم. الان این خروجی شامل این بایدها می‌شود؟

خروجی را می‌گویم که اکنون به چه صورت است. شبکه‌ها باید قطعه را قبل از پخش ارسال کنند؛ از نظر شعر و موسیقی ارزیابی و در شورا بررسی شود. بعد از اینکه در اینجا اعلام نظر نسبت به قطعه انجام شد و به‌صورت مکتوب به شبکه ابلاغ شد در سامانه آرشیو ما ثبت می‌شود. در این سامانه حدود 80 هزار قطعه ثبت‌شده داریم که با اعلام نظر کارشناسی درباره آن است.

از چه مدت این تعداد ثبت شده است؟

از ابتدای تاسیس سازمان و 80 هزار قطعه موسیقی است. قطعه‌ای که هر شبکه درخواست پخش داشته است، در این سامانه وجود دارد. همه شبکه‌ها و همه برنامه‌سازانی که مدیر شبکه تایید کند به این سامانه دسترسی دارند. آنجا بررسی می‌کنند و بیشتر مواقع قطعه موجود است و اعلام‌نظر می‌شود که قابل‌پخش یا غیرقابل‌پخش است. اگر قطعه در این سامانه ثبت نشده بود یا قطعات تولیدی جدید یا قطعاتی که برای برنامه‌های خاص پخش می‌کنند، باید نامه‌نگاری شود و از ما مجوز بگیرد و بعد بر مبنای مجوز می‌توانند پخش کنند. یکی از دغدغه‌های ما که مبنایی برای ابزار اصلی ما در تعیین حدود کیفی و کمی پخش موسیقی و سرود در سازمان بود و پیش از این وجود نداشت، سامانه پایش و پخش موسیقی در سازمان صداوسیما بود که بحمدالله در دوره فعلی سازمان طراحی و پیاده‌سازی شده و از شبکه‌ها گزارش داریم که در چه تاریخی و در چه برنامه‌ای و چه روز و چه ساعتی چه قطعه‌ای از موسیقی پخش شده است. عدد و رقمی که ابتدا درباره پخش موسیقی صحبت کردم خروجی این گزارش‌هاست. نتیجه این گزارش‌ها آن چیزی می‌شود که مشخص می‌کند در سال 99، میزان انحراف از سامانه ما و آنچه از نظر ما غیرقابل پخش است، زیر 10 درصد بوده است. این درصد مشخص است و گزارش روز و ساعت داریم که آن قطعه غیرقابل‌پخش در کجا بوده است. تقریبا 90 درصد آن چیزی که روی آنتن پخش می‌شود، از نظر قواعد سازمانی مجاز است. این مقدار با تصور عمومی تفاوت دارد به دو دلیل؛ اول سابقه ذهنی مخاطب که طی سال‌ها شکل گرفته و دوم اینکه بسیاری از مواردی که می‌گوییم غیرقابل‌پخش است یا تخلف از نظر ماست در جاهای پربیننده آنتن اتفاق می‌افتد. به این دلیل این تصور برای برخی پیش می‌آید موسیقی‌ای که از سازمان پخش‌شده موسیقی درستی نیست. در حالی‌که از نظر ما، اگرچه با وضع مطلوب فاصله بسیار دارد ولی این وضعیتی که الان وجود دارد، قابل پذیرش است. اینکه کیفیت آنچه پخش می‌شود، چگونه است یا سلیقه انتخاب چگونه است یا دسته‌بندی ژانرها به چه صورت است، بحث دیگری است که تا الان درباره آن اطلاعاتی وجود نداشته و ما الان به‌سمت الگوی پخش متناسب برای هر شبکه حرکت می‌کنیم. برای تعدادی از شبکه‌ها به‌صورت پایلوت آماده شده و در مرحله اعتبارسنجی هستیم که بر مبنای ماموریت، جنس مخاطب و ذات شبکه به یک الگو برسیم و این شبکه که در ماه هزار قطعه پخش می‌کند چند درصدش باید سنتی باشد، چند درصد کلاسیک، چند درصد اقوام و چقدرش پاپ.

یعنی هر شبکه با توجه به ماهیت و رسالتش یک الگوی پخش داشته باشد؟

اینکه برای هر شبکه الگویی دربیاید که بداند مثلا در بازه 6 ماهه حتی تیتراژها و دعوت از میهمان‌ها در برنامه‌ها باید در الگوی کلان یا الگوی مادر باشد، قبلا نبوده است و هنوز به این الگو نرسیده‌ایم. ما به آن سمت حرکت می‌کنیم. مساله اولمان این است که موسیقی باید مجوز ما را داشته باشد. در یک سال گذشته تا حد خوبی به آن رسیدیم و قابل پذیرش است؛ با توجه به روندی که در هر ماه به اندازه یک درصد از آن غیرقابل‌پخش‌ها کاهش می‌یابد. قطعات موجود در آرشیو هم به‌صورت همزمان بازنگری می‌شوند. سال‌ها پیش قطعاتی در شورا ارزیابی و به‌عنوان غیرقابل‌پخش معرفی شده، در حالی‌که ارزیابی اکثر کارشناسان این است که آن قطعات به‌لحاظ کیفیت و مضمون از میانگین موسیقی امروز ما چند سر و گردن بالاتر است. بسیاری از آنها بازنگری شد و برخی که از نظر کیفی مشکلی نداشت، درست شد. همچنین قطعاتی داشتیم که وضعیت مجوز آنها قابل‌پخش بوده و تبدیل به غیرقابل‌پخش شده‌اند. دلایل مختلفی هم دارند؛ برخی به‌خاطر نکاتی که روی خواننده، آهنگساز، شاعر و... پیش آمده یا نکات محتوایی بوده است.

حتی موضع‌گیری‌هایی که خواننده یا ترانه‌سرا داشته است؟

بله، همان نکاتی است که به خواننده و آهنگساز مرتبط است که برخی بیرون از سازمان است و به سازمان ابلاغ می‌شود که عدم استفاده از خواننده خاص یا آهنگساز خاص است و دلایلش واضح است. برخی نیز سیاست‌های ماست یعنی ما بستر و شرایط یک خواننده را در فضای عمومی رصد می‌کنیم و شاهدیم که این رفتار ممکن است منتج به مسائلی در آینده شود و خودبه‌خود سعی می‌کنیم ضریب آن را روی آنتن کاهش دهیم.

یک نکته‌ای در صحبت‌های شما مطرح شد که مساله اصلی ماست و آن هم بحث هدایت و تربیت سلیقه موسیقی مردم و جوانان است. یک موردی که درباره زمان‌های پربازدید اشاره کردید شاید حکایت مرغ و تخم‌مرغ باشد یعنی شما یک مجوزی به یک خواننده 24 ساله‌ای داده‌اید که کلا هفت قطعه هم نداشته است. وقتی با تهیه‌کننده موسیقی درباره بحث مافیای موسیقی صحبت می‌کنیم توپ را به زمین صداوسیما می‌اندازند. به من می‌گوید اگر این موسیقی خوب نبود، صداوسیما پخش نمی‌کرد. مشخصا می‌خواهم درباره مهراد جم صحبت کنم. پخش زنده، زمان عید و یک برنامه پربازدید که دو قطعه زنده نیز در این برنامه خوانده است یعنی چهار عاملی که هرکسی را می‌تواند مشهور کند، فارغ از اینکه چقدر ظرفیت دارد اما صداوسیما با صحبتی که شما داشتید، مجوز را داده و دفتر موسیقی در این زمینه اطلاع داشته است. امثال مهراد جم زیاد هستند و تا چندوقت دیگر هم احتمالا خبر مهاجرت یکی دو نفر دیگر نیز منتشر می‌شود و آنها هم با رقم‌های بالا رفتنی هستند اما برنامه‌هایی مانند خندوانه، دورهمی، فرمول یک و... اینها را مشهورتر کردند و در آنجاها بیشتر دیده شدند و به‌نوعی به کارشان رسمیت داده شد. آیا صرفا قرار است با هدف از این خواننده‌ها مردم راضی شوند؟ هدف مجوز و آنتن‌دادن به افرادی همچون مهرداد جم چیست که چنین خروجی‌هایی دارد؟

یکی از مسائلی که در سازمان پیگیری می‌کنیم و تا الان و با وجود اینکه کلان سازمان هم نظرش همین است ولی به دلایلی هنوز اتفاق نیفتاده، بحث حضور خواننده روی آنتن است. دعوت خواننده به‌عنوان میهمان در برنامه و اجرای قطعه از ما استعلام نمی‌شود. نظر کارشناسی ما تا الان گرفته نشده است. ما تا جایی که می‌توانستیم، ورود کردیم و از ابزارهای رسمی و غیررسمی هم استفاده کردیم و جلوی حضور بسیاری از افراد مورد اشاره شما را گرفتیم اما اصل اینکه خواننده روی آنتن می‌آید تا این لحظه قاعده‌ای وجود ندارد که بخواهد از مرکز موسیقی استعلام شود. این خواننده که به هر مسیری روی آنتن آمده است، چه چیزی می‌خواند باید مجوز ما را داشته باشد. مواردی خلاف این بود که برخورد شده است. درباره مهرداد جم که الان مهاجرت کرده تا امروز در سامانه ما کلا چهار قطعه از او وجود دارد که از این تعداد سه مورد غیرقابل پخش است. یعنی شبکه‌ها از ما مجموعا چهار کار مهرداد جم را درخواست کردند تا بررسی کنیم که از این تعداد یکی مجوز گرفته است و اخیرا تغییر وضعیت دادیم و آن یک مورد هم غیرقابل پخش شد. وقتی قطعه‌ای را شبکه‌ای درخواست می‌کند، خواننده‌ای که قطعه را خوانده و به لحاظ صلاحیت عمومی ممنوعیتی ندارد و جزء خواننده‌های رسمی مارکت موسیقی است، یعنی مجوز دارد و قطعه مجاز منتشرشده دارد، صرفا موسیقی و محتوایش بررسی می‌شود. وقتی قطعه مهراد جم در سال گذشته بررسی می‌شد فرد شناخته‌شده‌ای نبود و هنوز تا آن زمان کنسرت برگزار نکرده بود. منظورم در مقطعی است که ما بررسی کردیم. درباره حضور مهرداد جم روی آنتن، ما مطلع شدیم و مخالف بودیم. شبکه هم در شرایط خاصی اجازه حضور او را روی آنتن داد. یعنی ضریب‌دادن به این آدم روی آنتن نه سیاست ما بوده و نه توصیه ما و حتی با این مساله مخالفت هم کردیم. در همان ایام عید در موارد بسیاری از حضور خواننده‌هایی از این جنس که مطلع شدیم، جلوگیری کردیم. مثلا خواننده‌ای به‌عنوان میهمان در برنامه دعوت شده بود و ما ورود کردیم و فقط در یکی از برنامه‌ها که میهمان فرد دیگری بود، یک قطعه از او پخش شد. از این موارد باز هم وجود داشت. با این‌حال عید سال 99 یعنی یک هفته آخر 98 و دو هفته 99 اگر با همین مقطع در سال گذشته مقایسه کنیم، قطعا میانگین نمره سازمان به لحاظ موسیقی بالاتر است.

از نظر کمیت یا کیفیت؟

الان درباره کیفیت صحبت می‌کنم و درباره کمیت هم صحبت خواهم کرد. قطعا نسبت به سال قبل بهتر بوده است. مجددا یادآوری کنم که برای حضور خواننده‌ها در برنامه‌ها تا این لحظه از ما استعلام نمی‌کنند. جایی که اعمال نظر کردیم از مسیرهای غیررسمی و فشار خود ما بوده است. یک نکته هم درباره مهراد جم این است که آن زمان نه در شرف مهاجرت بود و نه مشکلی داشت. در سطح مهراد جم آن زمان خیلی‌های دیگری بودند که آن زمان خبر داشتیم که حواشی این‌گونه دارند و جلوی این مساله را گرفتیم. البته استعلام از مرکز موسیقی درخصوص حضور خواننده‌ها در برنامه‌ها با نظر موافق ریاست محترم سازمان درحال نهایی‌شدن و ابلاغ است.

قبول دارید امثال مهرداد جم آن زمان اصلا در حدی نبودند که آنتن زنده به آنها داده شود؟ بحث فنی مدنظر است، نه مدیریتی! اگر به‌لحاظ کیفیت هم نگاه کنیم او در حدی نبود که آنتن زنده داشته باشد. شاید در لیستی که به شما دادند، 10 خواننده بوده و تمام آنها هم آدم‌های سطح پایینی باشند. شاید به‌نوعی فشار شب عید و برنامه زنده و جذب مخاطب هم بوده است.

مهراد جم قطعا در حدی نبود که روی برنامه زنده تلویزیون بیاید، در برنامه «فرمول یک» و در آن زمان در شبکه یک حضور پیدا کند. این امر مشخصی است لیکن فشار آنتن را با توجه به واقعیتی که در آن ایام اتفاق افتاد و مواردی که رد کردیم و اتفاقاتی که افتاد، نمی‌پذیرم چون اگر بخواهیم سوابق و مکاتبات آن یک هفته و هفته اول عید را بررسی کنید، از موارد بیشتر و پرفشارتر از این عبور کردیم.

اجازه بدهید کمی صریح‌تر سوال کنم. تهیه‌کننده موسیقی می‌گوید اگر دنبال مافیای موسیقی هستید یک سرش در دفتر موسیقی صداوسیماست. مثلا برنامه دورهمی را تصور کنید، قطعه «هر بار این درو محکم نبند، نرو» در برنامه دورهمی پخش شد یا مثلا حضور آقای آرون افشار، هوروش‌بند و ماکان‌بند و... که در سطح بالایی نبودند در خنداونه و دورهمی و فرمول یک.

درباره آن چیزی که قبل از دوره من بوده در اینجا نمی‌خواهم اظهارنظر کنم. از زمانی که من به اینجا آمدم خندوانه روی آنتن نرفته است. برنامه دورهمی بود و این برنامه هم مسیری که طی کرد، مشخص است. تا الان که با شما صحبت می‌کنیم ابزار رسمی‌ای که از حضور خواننده روی آنتن جلوگیری کنیم، نداریم. این یک بحث است. ولی مثلا وقتی قطعه‌ای از آرون افشار را بررسی می‌کنیم تا این لحظه به‌لحاظ فنی خواننده خوبی در فضای پاپ است. ما معیارهای سازمان را داریم. همین ایام تیتراژهای خوب هم برای سازمان خوانده است. وقتی قطعه‌ای از آرون افشار برای بررسی درخواست می‌شود، درباره آرون افشار ممنوعیتی نداریم، نگاه کارشناسی ما هم نمی‌گوید این خواننده حواشی خاصی دارد. قطعه موسیقی‌اش آمده که ایراد موسیقایی جدی ندارد، در تنظیم، فرم و... مشکلی ندارد و به‌لحاظ محتوایی نرمال و بی‌ضرر است یعنی کلمات ناهنجار ندارد، عشق زمینی نامطلوب ندارد، پوچ‌گرایی ندارد و در مجموع از نظر شعر و موسیقی قابل‌قبول است، اجازه داده می‌شود. این که شبکه‌ای این را کجا پخش کند، یک بحث دیگر است که نیاز به الگویی دارد که درباره‌اش حرف زدیم. ما مرحله‌ای داشتیم که باید در موضع مجاز و غیرمجاز شبکه‌ها را بازخواست می‌کردیم که این مرحله را تقریبا رد کردیم یعنی شبکه‌ها تقریبا در قاعده هستند که مجاز و غیرمجاز را رعایت کنند و وضعیت غیرمجاز ما رو به کاهش است. جایی احساس کنیم غیرمجازها عامدانه پخش می‌شود یا در شبکه تبدیل به روند می‌شود، برخورد می‌کنیم. از ابتدای سال جاری تاکنون حداقل آنچه من اطلاع دارم با چند مدیر شبکه و مدیر پخش برخورد اداری و انضباطی جدی در حوزه موسیقی شده است. اکنون در مرحله دوم هستیم که اگر فرض کنیم موسیقی‌ای که از شبکه‌ها پخش شده، مجاز است، این موسیقی مجاز اولا در حوزه گونه و ژانر به الگوی تعیین‌شده برای شبکه پایبند باشد. ثانیا، به‌لحاظ کیفی در وضعیت مناسبی باشد. در موسیقی سنتی، کلاسیک، پاپ و اقوام، سطح کیفی داریم که این موسیقی سطح الف است یا دال! الان در این موضع این را می‌سنجیم و دنبال رصدکردن این مساله هستیم که شبکه‌ها را به‌لحاظ کیفی موسیقی افزایش دهیم. طبقه‌بندی آثار موسیقایی به همین چهار دسته کلی که بیان کردم، کار سخت و محل اختلاف است. بعد به‌لحاظ سیاست است که شبکه وقتی این را پخش می‌کند این جنس افراد را نباید ضریب بدهد. امسال حداقل در مورد تیتراژها این کار را کردیم. از شب عید مصداق را می‌توانید با چند جست‌وجو پیدا کنید. برای سریال نوروزی یکی از شبکه‌های اصلی، گروهی تعیین و در مصاحبه‌های عوامل سریال از ماه‌ها قبل معرفی شده بودند ولی این قطعه روی آنتن نرفت، با فشارهای سازمان و بیرون از سازمان این روی آنتن نرفت. دوستان گفتند شعر را اصلاح می‌کنیم اما نظر ما این بود که آن گروه خاص اگر شعر حافظ هم بخواند، اجازه ندارد تیتراژ سریال‌های عید را بخواند. نهایتا این را اجازه ندادیم. درباره خیلی‌ها این مساله وجود داشت.

آقای علیمردانی در آن سریال خواند؟

بله، تیتراژ پایانی را اول آوردند و فکر کنم یکی از کارهای آماده آقای علیمردانی را استفاده کردند. درباره تیتراژها این اتفاق شروع شده است. خطا در سیستم‌ها وجود دارد، چه در ساخت، حتی در نظارت و ارزیابی ما خطا وجود دارد. این خطا هم انسانی و هم هنری است. هم ممکن است انسان خطا کند و هم ممکن است در برداشت هنری اختلاف‌نظر ایجاد شود. حداقل الان می‌توانیم با اطمینان بالایی بگوییم فشارهای تهیه‌کننده‌ها و شرکت‌های تولید موسیقی، سیاستگذار تیتراژهای سازمان نیست.

الان یک مورد نقض صحبت‌های شما از سریال 021 به یادم آمد. خواننده‌ای که در این سریال بازیگر شد و تیتراژ را هم می‌خواند، ملودی‌اش هم از آهنگ معروف هندی گرفته است. میلاد کیانی در سریال 021 بازی می‌کند و به‌شدت هم درباره‌اش تبلیغ می‌شود. همه این موارد برای من به‌عنوان خبرنگار سوال‌برانگیز و حساسیت‌زاست.

این که می‌گویم خطا در سیستم وجود دارد به همین علت است. درباره این مصداق توضیح بدهم که درباره سرقت موسیقی؛ این به نظر ما وارد نیست. اینکه در تیتراژ عنوان نشد برداشت از ملودی دیگری است، بی‌سلیقگی بود لیکن مثالی بیان کنم که در همین سازمان سریال «خانه به دوش» را داشتیم که شعر آن را استاد علی معلم گفته، مجید اخشابی خوانده و موسیقی آن نعل به نعل از موسیقی یک فیلم معروف برداشت شده است. اینکه ملودی شبیه است و عینا روی همان وزن و آهنگ بازخوانی شده یا شعر جدید گذاشتند، زیاد است. اصل انتقاد ما به لحاظ فنی به دوستان این است که چرا این را در تیتراژ اعلام نکردند و از این جهت متهم می‌شوند. اما مساله حضور میلاد کیانی روی آنتن است. درباره حضور خواننده‌ها و عوامل موسیقی روی آنتن از ما استعلام نمی‌شود. زمانی که این قطعه را بررسی می‌کردیم از حضور میلاد کیانی در سریال به‌عنوان بازیگر اطلاع نداشتیم. البته میلاد کیانی، مهرداد جم نیست. به سطح کیفی این خواننده کاری نداریم ولی خواننده‌ای با سابقه کار است. تک‌ترک‌های او وجود دارد. خواننده کنسرت‌گذار در جریان اقتصادی موسیقی هم نیست. از این جهت روی این فرد موردی نداشتیم ولی اگر می‌دانستیم بازی می‌کند قطعا سختگیرانه‌تر بررسی می‌کردیم یا با استفاده از این قطعه به‌عنوان تیتراژ مخالفت می‌کردیم اما خود این قطعه برای پخش، منافی ضوابط بررسی قطعات ما نیست.

سال گذشته در مدارس یک آهنگ از ساسی‌مانکن پخش شد و مورد توجه قرار گرفت. آن زمان صحبت‌های بسیاری شد که مقصر چه کسی است. وزارتخانه‌ها، ادارات و نهادهای مختلفی همچون آموزش‌وپرورش، ارشاد و غیره را مقصر دانستند، ولی بخش زیادی از این قصور متوجه صداوسیما بود که اگر سلیقه بچه‌های ما این‌طور است، به‌خاطر این است که خوراک مناسب ندارند. حتی عده‌ای معتقد بودند می‌شد موسیقی‌های اینچنینی را به شکل تر و تمیز از صداوسیما هم بشنویم. چه خوش‌مان بیاید چه نیاید، امثال ساسی مانکن و تتلو طرفدار زیاد دارند و تبدیل به گروه‌های خاصی شدند. ما می‌دانیم صداوسیما نسبت‌به موسیقی رپ چه موضعی دارد و حتی نسبت‌به راک چه موضعی دارد، هرچند موسیقی پاپ را 20 سالی می‌شود پذیرفته است. صداوسیما الان و پس از گذشت 42 سال از عمر انقلاب و طی کردن فرازونشیب‌های زیاد برای یک‌سری سبک‌ها و قالب‌های موسیقی قرار است چه موضعی داشته باشد؟ آیا نمی‌توان نسبت‌به ژانرها و قالب‌ها بازتر نگاه کرد؟ موسیقی رپ الزاما بد نیست و موسیقی‌های رپ خوب هم داریم. ازسوی دیگر نمی‌توانیم آدم‌های مشهور این حوزه را نادیده بگیریم. مهم‌تر از این آدم‌ها طرفداران آنها هستند. قطعا به کسی که شب تا صبح ساسی مانکن یا تتلو گوش می‌دهد نمی‌توانیم بگوییم یکباره شجریان و محمد اصفهانی گوش کند. قرار است چه اتفاقی برای این نسل‌های تاره بیفتد و دفتر موسیقی به این نوجوانان و خواننده‌ها و سلیقه‌ها چه نگاهی دارد؟

سلیقه‌سازی چطور اتفاق می‌افتد؟ موقعی اتفاق می‌افتد که در تلویزیون به یک گونه، یک ژانر و یک‌سری افراد آنتن بدهیم که این برای مردم و نوجوانان ما یک سلیقه شود و بعد اگر شبیه این قطعات را بیرون شنید استقبال کند. کجای آنتن تلویزیون کاری جنس کارهای ساسی مانکن یا تتلو پخش شده است؟ وقتی چنین اتفاقی نیفتاده است، من نمی‌پذیرم ذائقه‌سازی سازمان باعث شده نوجوان ما به‌سمت تتلو و ساسی مانکن برود. حداقل این است که یقینا بیان کنیم از آن جنس کار نوجوان و جوان از روی آنتن تلویزیون نشنیده‌اند، چون جنس کار ساسی مانکن اگر شعر هم اصلاح شود، به‌لحاظ موسیقایی موسیقی درستی نیست و امکان پخش ندارد. اینکه ساسی مانکن یا تتلو برای نوجوان و جوان ما الگو و سلیقه می‌شود، از کانال‌های غیر از صداوسیما است. در این زمینه ما مسئول شناساندن این افراد نیستیم.

از منظر سلبی این را می‌گویم نه ایجابی. نمی‌گویم صداوسیما گفته که ساسی مانکن گوش بدهید، اتفاقا صداوسیما گفته من این موسیقی را به شما نمی‌دهم، پس شما بروید در فضای مجازی و ساسی مانکن گوش بدهید. بحث من سلبی است.

درباره بحث ایجابی این را بیان کنم که سازمان قطعا متهم نیست. در سازمان صداوسیما مستقلا تصمیم‌گیر درباره ژانرها نداریم. باید ببینیم سیاست کلی چیست. اگرچه به‌خاطر نیاز خود و حجم نیازی که روی آنتن داریم، بیشتر به مرز ژانرها نزدیک می‌شویم. در همین مدت موسیقی نزدیک به سلیقه نوجوانان هم داشتیم، ولی برای ما اصل ذائقه‌سازی است.

سریال دوپینگ یک نمونه آن است.

بله، نمونه مذکور از موسیقی رپ تلفیقی بود که کسی نه به ژانر و نه به محتوا ایراد گرفته است. بازخورد خوبی هم داشت. از نمونه‌هایی بود که وقتی می‌خواستیم تصمیم به دادن مجوز بگیریم با هنجارهای موجود نمی‌توانستیم این کار را انجام بدهیم. این اجازه را دادیم و بازخورد خوبی هم گرفتیم. این جنس موسیقی طنز است و این جنس کارها نمی‌تواند ادبیات فاخری داشته باشد ولی بی‌ضرر است. این جنس موسیقی‌ها تجربه‌هایی از گونه‌های جدید موسیقی است که حداقل روی آنتن کمتر بوده است. در کلان موسیقی در دنیا هم سبک‌ها چندان مرزهای دقیقی با هم ندارد. در همین ایام روی آنتن کارهای شبه‌راک هم داریم. مثلا تیتراژی که الان برای «خانه امن» پخش می‌شود و رضا یزدانی خوانده، در ادامه سبک کارهای خودش بوده و تیتراژ سازمان است و جنس کار تقریبا گونه خاصی از راک است ولی تیتراژ پخش می‌شود و کار ملی است. اتفاقا کمک در این حوزه می‌کند. در این حوزه، یک بخشی نظارتی و مجوز دادن ماست و بخش دیگر نگاه تولید در کشور است. موسیقی رپی که در کشور تولید می‌کنیم، چقدر به‌لحاظ محتوایی با آنتن ما تناسب دارد؟ بخش عمده موسیقی رپی که در ایران تولید می‌شود رپی نیست که به‌لحاظ محتوایی بتوان روی آنتن آورد یا اگر محتوای درستی داشته باشد، به‌خاطر سبک زندگی خواننده اجازه نمی‌گیرد. ما چیزی که روی آنتن می‌بریم جزیره جداگانه‌ای نیست. بخشی از جریان تولیدی موسیقی در کشور است که از فیلترهای ما رد می‌شود و روی آنتن می‌آید. قطعا بخشی ضریب بیشتری پیدا می‌کند ولی در حوزه‌های رپ یا راک کیفیت تولید موسیقی در کشور چگونه است؟ چقدر از این به‌نظر شما تناسب با آنتن دارد که بخواهیم بدان ضریب بدهیم؟ اینکه روی آنتن می‌آید، فقط نمی‌توانیم مخاطب جوان و نوجوان را ببینیم که اگر به او موسیقی نرسانیم، از جاهای دیگر استفاده می‌کند. ما یک کنسرت موسیقی هم نیستیم که نهایتاچهار پنج هزار نفر مخاطب حضوری دارد و هفت هشت هزار نفر مخاطبی که دوست داشته است در کنسرت باشد ولی بلیت به آنها نرسیده یا پول نداشته‌اند. در مورد یک آنتن 80 میلیونی صحبت می‌کنیم که در برنامه‌ها و شبکه‌های ما در درصدهای مختلف مخاطب دارد. در مورد بیش از 70 شبکه تلویزیونی و رادیویی صحبت می‌کنیم که ماموریت‌های جداگانه‌ای دارند. آن‌چیزی که می‌توانیم در اینجا مجوز بدهیم هم به‌لحاظ کارشناسی و هم به‌لحاظ فقهی یک چیزی میانگین در اجتماع است. آن مجوزی که در اینجا می‌دهیم نباید چیزی باشد که اگر میانگین جامعه شنیدند بگویند این کار نامناسب است یا برحسب فقه مناسب مجالس لهو و لعب است. این ذات رسانه با انتشار عمومی است. با سیاستی که یک مجموعه تولیدی خصوصی با بستر انتشار محتوایی در فضای مجازی دارد، فرق می‌کند. ناچار هستیم عرف عام را درنظر بگیریم. با کاری که انجام می‌دهیم این عرف عام را با ابزارهای علمی و پیمایش و نظرسنجی و گرفتن بازخوردها دقیق می‌کنیم. مرحله بعد این است که به تناسب شبکه‌ها، زمان‌های پخش عرف را دقیق و متناسب می‌کنیم. این کار پژوهشی است که شروع شده و در بحث معیارهاست و تا جای خوبی هم جلو رفته است. اگر این قسمت تمام شود به مرحله پیمایش و نظرسنجی می‌رود و سعی می‌کنیم به این برسیم مخاطبی که در مقابل شبکه نشسته است یا مخاطبی که در این ساعت فلان رادیو را می‌شنود چه جنس مخاطبی است و قضاوت و استنباط او درباره عرف موسیقایی چیست.

شما با قم هم ارتباط دارید؟ با مراکز دینی قم هم برای اغنای دوستان ارتباط دارید؟

مستقیم ارتباطاتی داریم. سازمان هم در دفتر مدیریت پژوهش‌های اسلامی در قم کارهایی انجام داده است که درخصوص آرای فقهی موسیقی است، بعد از اینکه کتاب فقهی حضرت آقا در حوزه موسیقی منتشر شد. این به‌لحاظ فقهی تمام شده است و الان در مرحله‌ای هستیم که آن بخش کار تمام شده و در حوزه کارشناسی با معیارهای موسیقایی دقیق‌تر می‌شود که سوالات موسیقایی را جواب بدهد. در حوزه فقهی تکلیف ما مشخص است و به‌لحاظ سازمانی و حاکمیتی نگاه فقهی به موسیقی، نگاه حضرت آقا است و از دوره‌ای که من اینجا مستقر شدم مکتوب و مشخص است. البته بحث فقهی هنوز به حکم و دستورالعمل نرسیده ولی رو به پیشرفت است.

وقتی آمدید، یکی از نقدهایی که به انتصاب شما شد این بود که تخصص شما حوزه مدیریت شهری است و قبلا در حوزه موسیقی نبودید و مدرک تحصیلی‌تان چیز دیگری است، ولی الان که با هم صحبت می‌کنیم و کارهایی که در این مدت انجام شده، نشان می‌دهد خیلی هم از فضا دور نبودید. توضیحی در این خصوص بفرمایید.

نکته‌ای که می‌خواهم عنوان کنم این است که مرکز موسیقی سازمان بیش از اینکه مشکل موسیقایی داشته باشد و سازمان صداوسیما بیش از آنکه در حوزه موسیقی مشکل کارشناسی داشته باشد، مشکل مدیریتی دارد. بدنه کارشناسی موسیقی در مرکز در 20 سال گذشته تغییر جدی نکرده است. اگر وضع موسیقی سازمان افت‌وخیز داشته، قطعا متغیر آن کارشناسی مرکز موسیقی نبوده است، احتمال زیاد متغیر داخلی آن نگاه سازمان به حوزه موسیقی بوده است. در یک زمانی به این حوزه رسمیت بیشتری می‌دادند و منشأ اثر بود و یک زمانی مثل زمانی که اینجا دفتر شده، حداقل تلقی بدنه سازمان این بود که اینجا قرار نیست اتفاقی بیفتد و به حرف آن گوش بدهند. الحمدلله الان فضا اینچنین نیست و هم سازمان در حوزه موسیقی جدی است و هم حمایت می‌کند. اثر این نگاه را هم دیده‌ایم. شبکه‌ای که یک زمانی ادعا می‌کردند هر چیزی بخواهیم پخش می‌کنیم و هیچ اتفاقی برای ما نمی‌افتد، الان در اول صف مجوز گرفتن هستند و مدیران شبکه‌ها اول ماه تماس می‌گیرند که گزارش ما چه زمانی آماده می‌شود.

الان فرآیند بررسی یک قطعه موسیقی چگونه است؟

ارزیابی موسیقی در کشور ما از روز اول و در سازمان این‌گونه بود که کار به شورایی می‌رفت که متشکل از افراد صاحب‌نظر در حوزه موسیقی و شعر بود و درباره آن اظهارنظر می‌شد. چند ایراد داشت. هیچ‌وقت هیچ شیوه‌نامه و آیین‌نامه‌ای درباره بررسی موسیقی نداشتیم. تا این لحظه هم نداریم. کل کشور این‌چنین است. این شورا با تغییر آدم‌ها و تغییر حال آدم‌ها نظرات خود را تغییر می‌داد. الان اتفاقی که رقم خورده این است که درباره ارزیابی موسیقی سه گروه مختلف کار را بررسی می‌کند. یک گروه به لحاظ موسیقایی، یک گروه به لحاظ شعری و یک گروه هم به لحاظ فقهی و مدیریتی کارها را بررسی می‌کنند. از لحاظ مدیریتی هم این‌چنین است که این خواننده ممنوعیت حراستی یا به لحاظ کارشناسی پیش‌بینی می‌شود دچار مشکلاتی شود و نباید ضریب داده شود. هم‌اکنون شیوه‌نامه بررسی موسیقی پیش‌نویس چهارمش آماده است و به جایی رسیدیم که قطعه موسیقی از چه منظری باید بررسی شود و چه پارامترهایی در این زمینه مهم است. ان‌شاءالله امیدواریم در آینده نزدیک این کار انجام شود و بتوانیم شفاف و رسمی در سایت قرار دهیم و اعلام کنیم. در حوزه شعر بخشی از کار انجام شده و اتفاقی که افتاده این است که شورای عالی شعر سازمان احکام آنها هفته گذشته توسط ریاست محترم سازمان امضا شده و طی یکی دو هفته آینده جلسه آن با حضور رئیس سازمان برگزار می‌شود. این شورا وظیفه سیاستگذاری سازمان در حوزه شعر و همچنین تصویب آیین‌نامه بررسی شعر را برعهده دارند.

شب‌کوک یکی از برنامه‌هایی بود که تعطیل شد. وضعیت موسیقی در شبکه نسیم متفاوت است؟

بله، آن برنامه با تذکر تعطیل شد و برای دوره‌ای است که مرکز موسیقی در سازمان مهجور شده بود. شبکه نسیم البته در زمان راه‌اندازی از قاعده موجود در مرکز موسیقی مستثنی شده بود و کارشناسانی البته با هماهنگی مرکز موسیقی در آن شبکه مستقر بودند. بعدها و در تغییرات مدیریتی سازمان، این اختلاف دیدگاه وجود داشت و بخش زیادی از مشکلاتی که از نظر موسیقایی متوجه شبکه نسیم بود از این جنس بود. این قاعده اصلاح شد و از روزی که این صحبت را کردیم حجم مشکلات موسیقی شبکه نسیم کاهش پیدا کرد. بخشی هم ذات برنامه‌سازی است یعنی برنامه تولید شده و الان روی پخش می‌آید نمی‌توانند کل آن را از بین ببرند. بالاخره سازمان باید تصمیم بگیرد که کلا فلان سریال را پخش نکند چون فلان بازیگر در آن وجود دارد یا باید تشخیص دهد پخش کند. از این مشکلات در حوزه موسیقی هم داریم.

کدام خواننده یا خوانندگان در لیست شما بیشترین فرازونشیب در تایید یا عدم تایید را داشته‌اند؟

این لیست نهایت عمری که دارد یک‌ساله است و نمی‌توان به این صورت بیان کرد. مواردی داشتیم که مورد اقبال شبکه‌ها بوده ولی به دلیل جنس سیاستی ما الان کم شده‌اند. در قطعات قابل پخش پرتکرارترین قطعه‌ای که داریم طبیعتا هر ماه سرود ملی است که در 70 شبکه بیش از 2000 بار پخش می‌شود. قطعه بعدی به لحاظ پرتکرار بودن عدد پخش نهایتا 200 بار است. مثلا قطعه «حالا که می‌روی» محمد معتمدی با 170 بار پخش بود، بعد قطعه «گل عشق» رضا بهرام بود، پس از آن قطعه «وقتی می‌خندی» احسان خواجه‌امیری است. یعنی اگر بخواهیم قطعه‌ای پخش زیاد داشته باشد و سلیقه مخاطب شود و مردم زمزمه کنند حداقل باید در یک ماه از آنتن تلویزیون 100 تا 150 بار پخش شود تا به این حوزه نزدیک شود. اگر بخواهم خواننده‌های پرتکرار را در این زمینه بیان کنم 5 نفر اول سالار عقیلی، محمد معتمدی، حجت اشرف‌زاده، احسان خواجه‌امیری و علیرضا افتخاری بوده‌اند. 15 نفر بعدی بدون ترتیب شهرام ناظری، ناصر عبداللهی، حسام‌الدین سراج، محمد نوری، علی لهراسبی، امیر تاجیک، فریدون آسرایی، مجید اخشابی، بهنام بانی، رضا صادقی، علی زندوکیلی، محمد اصفهانی، علیرضا قربانی و همایون شجریان بوده‌اند. اگر خواننده اول ما که سالار عقیلی است حدود 800 قطعه مجموعا با تکرار از او پخش شده نفر بیستم این لیست 263 قطعه پخش‌شده دارد.

این آمار در شبکه‌های مختلف در یک ماه است؟

بله. این ترکیب 20 خواننده پرتکرار در ماه ترکیب قابل دفاعی است. جنس قطعاتی که پخش شده در ماه‌های مختلف هم قابل پذیرش و دفاع است و اگر میانگین زیر 10 درصد خطا را در ماه در نظر بگیریم، بعید می‌دانم دستگاه دیگری در کشور داشته باشیم که شاخصی داشته باشد که به صورت مستمر این شاخص 90 درصد باشد. با وضعیت مطلوب و ایده‌آل فاصله داریم و ما اصرار داریم که صددرصد شود و هم اینکه کل این صددرصد الگوی پخش مطابق الگویی باشد که ما بیان می‌کنیم اما اگر از روی کاغذ بخواهیم حرف بزنیم این الگو به لحاظ علمی هنوز تهیه نشده و اینکه باید در بازه‌های مثلا یک‌ساله سنجیده شود.

بعد از فوت استاد شجریان احتمال این وجود دارد که کار ایشان از تلویزیون پخش شود؟

مساله مرحوم شجریان با سازمان، هنری نیست، مساله حقوقی است. ایشان از سازمان شکایت کرده است و این شکایت در حال رسیدگی است.

حرف پایانی اگر دارید بفرمایید.

مساله‌ای که اکنون با آن مواجه هستیم این است که اقتصاد کنسرت‌محور از بین رفته و در حوزه موسیقی اقتصاد جدیدی جای آن را نگرفته است. دو سه سناریو وجود دارد و در همه این سناریوها فضای مجازی پررنگ است. این مساله‌ای است که با موسیقی فارسی‌زبان خارج از ایران هم داریم. قبلا به لحاظ اینکه به برخی مضامین سیاسی و عاشقانه نمی‌پرداختیم، آنها موقعیت داشتند و خلأ این حوزه را پر می‌کردند. الان فارغ از محتوا به لحاظ اقتصادی هم خوانندگان را جذب می‌کنند. در این فضا، پرداختی که در پرونده‌های شما در روزنامه بوده از نظر اطلاعات ارائه‌شده و کمک به شفافیت در حوزه موسیقی قابل تقدیر است. مساله محوری ما در حوزه موسیقی تعداد اندک افراد متخصص، خلاق و معتقد در فضای تولید موسیقی است. با افتخار اعلام می‌کنم سیاست ما در مرکز، میدان‌دادن به افراد جوان و متعهد در این حوزه است که نتایج را در کیفیت و محتوای آثار تولیدی مرکز موسیقی، اعم از نماهنگ‌ها و سرودها می‌بینیم که البته نیاز به بحث مستقل و مفصلی دارد.

انتهای پیام