جمعه 2 آذر 1403

افشای حقیقت بعد از 1 سال! | راز آتش سوزی مرگبار در پایتخت لو رفت

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
افشای حقیقت بعد از 1 سال! | راز آتش سوزی مرگبار در پایتخت لو رفت

با گذشت یک سال از آتش سوزی مرموز در خانه ای واقع در مرکز پایتخت و مرگ 3 نفر از اعضای خانواده، اسرار این آتش سوزی در اظهارات مرد همسایه که شاهد جنایت آتشین بود، رازگشایی شد.

وقوع این حادثه به ساعت 7 صبح روز 22 مهر سال 1402 برمی گردد. آن روز به سازمان آتش نشانی تهران خبر رسید که آپارتمانی در یکی از خیابان های مرکز تهران، طعمه حریق شده است. آتش نشانان با دریافت این گزارش، راهی محل حادثه شدند و به جدال با شعله های آتش پرداختند. بر اساس گفته همسایه ها، در آن آپارتمان زوج میانسالی به همراه دخترجوانشان زندگی می کردند که به دنبال وقوع حریق گسترده، اعضای این خانواده در میان شعله های آتش گرفتار شده بودند. هرچند ظرف مدت کوتاهی، حریق مهار شد اما اعضای این خانواده، نتوانسته بودند از میان دود و آتش عبور کنند و پیکر نیمه جانشان در سالن پذیرایی افتاده بود. با وجود اینکه زوج میانسال و دخترشان بلافاصله توسط اورژانس به بیمارستان سوانح و سوختگی انتقال یافتند اما سوختگی شان شدید بود و به رغم تلاش پزشکان، قلبشان از تپش ایستاد و جانشان را از دست دادند.

حادثه یا جنایت؟

به دنبال مرگ زوج میانسال و دختر جوانشان، گزارش این حادثه به بازپرس جنایی تهران اعلام شد و به دستور وی گروهی از کارآگاهان جنایی، تحقیقات خود را برای حل معمای این پرونده آغاز کردند. تیم جنایی باید تحقیق می کرد که آیا مرگ آتشین اعضای خانواده، قتل بود یا حادثه. به همین دلیل تیمی از کارشناسان ماموریت یافتند تا با بررسی همه جانبه در محل حادثه، علت آتش سوزی را اعلام کند.

حل معما

تحقیقات و بررسی همه جانبه کارشناسان سرانجام به نتیجه رسید و علت این حریق مرگبار مشخص شد؛ آتش سوزی عمدی بوده و با ریختن بنزین آغاز شده است.

عمدی بودن آتش سوزی، نشان از جنایت می داد اما آیا جنایت توسط فرد دیگری رخ داده بود یا یک نفر از اعضای خانواده؟ این پرسشی بود که پیش روی تیم جنایی قرار گرفته و برای یافتن جواب این سوال باید تحقیقات بیشتری صورت می گرفت تا اینکه مردی چند روز قبل به دادسرای جنایی تهران رفت و راز این آتش سوزی را فاش کرد. وی گفت: من همسایه اعضای خانواده ای بودم که در میان شعله های آتش گرفتار شده و بعد جانشان را از دست دادند. ابتدا تصور نمی کردم، جنایتی رخ داده باشد اما چند روز پیش به صورت اتفاقی یکی از بستگان آنها را دیدم و متوجه حقایق تازه و عمدی بودن آتش سوزی شدم. سپس تصمیم گرفتم، آنچه که روز حادثه رخ داد را بازگو کنم. وی ادامه داد: مرد میانسال علی نام داشت و چند سالی می شد به همراه همسر و دخترش در آن آپارتمان زندگی می کردند. اما متاسفانه علی و همسرم اختلافات شدیدی با یکدیگر داشتند. من و همسایه های دیگر بارها صدای دعوا و درگیری شان را شنیده بودم.

این مرد افزود: روز حادثه، بار دیگر صدای درگیری آنها را شنیدم و دقایقی متوجه بوی دود و آتش شدم. به سرعت خودم را به خانه همسایه رساندم و با دود و آتش مواجه شدم. زن میانسال که به سختی نفس می کشید گفت، شوهرش عمدا به روی او و دخترش بنزین ریخته و بعد کبریت کشیده است. او می گفت از آنجا که لباس های شوهرش آغشته به بنزین بوده، او هم در آتش سوخته است. من ابتدا تصور کردم زن میانسال به دلیل خشمی که از شوهرش داشته، چنین حرف هایی زده است تا اینکه اعلام حریق عمدی، مهر تایید زد بر گفته های زن میانسال.

به این ترتیب با افشای راز این آتش سوزی و مرگ قاتل، پرونده این جنایت خانوادگی بسته شد.