امیدواریها برای یک کارگروه ویژه / سیما و سینما متحد میشوند؟
رؤسای سازمان صدا و سیما و سازمان سینمایی در یک دیدار مشترک با کارگروه ویژهای قصدِ اتحاد کردند؛ همگان امیدوارند حرفِ این کارگروه به نوعی فصلالخطاب باشد.
خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: برای اولین بار در جریان فرهنگی کشور یک اتحاد و همدلی و هماهنگی در میان متولیان سینما و تلویزیون ایران برگزار شد که در طول تاریخ 40 سال گذشته سابقه نداشته است. این را باید به فال نیک گرفت. متولیانی که قرار است درباره سینما و تلویزیون ایران تصمیم بگیرند گلایههای دلسوزانه و پیشنهادات مثبت و مؤثری را مطرح کردند. وقتی به بخشی از صحبتهای دو طرف توجه میکنیم، این امیدواری برای تحولی اساسی بر مبنای ایدئولوژیهای مطرح شده، به چشم میآید.
بارها در طولِ این سالها از کارگروههایی صحبت شده که هیچکدام به سرمنزل نرسیدند؛ حتی در دیدارِ سینماگران و هنرمندانی که با برخی از مسئولین دیدار کردند، قول و وعدههایی مطرح شده و یا در تفکرِ راهاندازی کارگروههایی بودهاند که هیچکدام رسماً و با جدیت حرکتِ خود را آغاز نکردند. این بار در نشست هماندیشی رؤسای سازمان صدا و سیما و سازمان سینمایی حرف از یک کارگروه مشترک زده میشود. کارگروهی که میتواند پاسخگوی خیلی از مطالبات باشد.
این انتظار وجود دارد که حکمِ این کارگروه دیگر حکم نهایی و یا به نوعی فصلالخطاب باشد. یعنی به عبارت بهتر هرکسی کار خودش را نکند؛ هر اظهارنظری نداشته باشد و یا انشقاقی میانِ اظهارنظرهای دو طرف به وجود نیاید. همه زیرِ چتر فرهنگ انقلاب در دهه چهارم انقلاب اسلامی قدمِ ویژهای برای توسعه و تقویت آثار هنری بردارند.
شاید یکی از نکاتِ مهمی که پیمان جبلی در این چند وقتِ اخیر بارها در گفتوگوها یا صحبتهای خود به آن اشاره کرده تحول در رویکرد و محتوا است. چالشی که هم در میانِ آثار صدا و سیما و هم میانِ کارهای سینمایی کم و بیش وجود دارد. نکتهای که روزِ گذشته هم رئیس صدا و سیما در دیدار با رؤسای سازمان سینمایی به آن اشاره کرد بحث نابسامان فرهنگ و مجوزهای عجیب و غریب در شبکه نمایشخانگی بود.
او صراحتاً بیان کرد که اکثر مردم از وضعیت فرهنگی در کشور راضی نیستند و البته که این نظر رهبری هم هست؛ این وضعیت نابسامان، دغدغه مشترک بین مردم، رهبری و مسئولین نهادهای فرهنگی خواهد بود. در بخش نمایش خانگی در دولت قبل فیلمها و سریالهایی مجوز گرفتهاند، که وقتی فیلمنامهشان را میخوانیم، دچار حیرت میشویم چه برسد به اینکه این آثار ساخته شوند، در چنین شرایطی مسئولین سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با نگاه ارزشی و انقلابی مجبورند فیلمهایی را اکران کنند که ذاتاً با آن همسو نیستند.
نکتهای که به عنوان چالش فعلی در فضایِ سریالهای تلویزیونی، نمایشخانگی و حتی برخی فیلم های سینمایی به چشم میخورد چالش محتوا و مخاطب است. چالشی که این کارگروه ویژه بیش از هر موقعی باید به آن توجه کند و در راستای افزایش ضریب مخاطب قدم بردارد. بسیاری از سریالهای نمایشخانگی امروز هم تولید شدهاند و در حال پخشاند که مخاطب با دیدنِ آنها ناامید میشود. در تلویزیون که برخی سریالها باعث شدهاند تا چشمانِ مخاطب به آثار نازلِ ترکیهای و حتی بعضاً سریالهای تکراری کرهای و ایرانی عادت کند.
همچنان که رئیس صدا و سیما چندی پیش در گفتوگو با تسنیم درباره تحول در رویکرد و محتوا گفته بود همهچیز در سایه این اتفاق پیش میرود. نه تنها در فضایِ تلویزیون بلکه در مسئولیت نظارت رسانه ملی در محتواهای مجازی و نمایشخانگی هم این استراتژی در دستور کار قرار میگیرد. به تعبیری مخاطبآفرینی و خلقِ مخاطب جزو عناصر مهمی است که رؤسای جدید به دنبال آناند.
حتماً برای رسیدن به این هدف، بازنگری جدی در تولیدات و محصولات رادیو و تلویزیون، سینما و نمایشخانگی لازم و ضروری است. متناسب با آن باید چهار مؤلفه تنظیم شود؛ میل مخاطب، نیاز مخاطب، مصلحت مخاطب و ذائقه مخاطب. مصلحت مخاطب به چه معناست؟ برخی از سازندگان سریالها و فیلمها با خودشان میگویند مخاطب این محتوا را میپسندد و یا اصطلاحاً کار بفروشی ساخته شده است؟ اما همان نوع کارها، ذائقه مخاطب را از صدر به ذیل میکشاند. وقتی حرف از مصلحت مخاطب به میان میآید یعنی رسانه ملی، سازمان سینمایی و سازمانهای فرهنگی کشور به عنوان مسئول و مدیر هدایت فرهنگ و افکار عمومی جامعه، باید متناسب با سنین، جنسیت و اقشار مخاطب، برنامه و فیلم و هر نوع نمایش دیگر را تولید کنند.
حتماً باید در کنار مصلحت، رضایت، میل و ذائقه مخاطب هم درنظر گرفته شود. برای اینکه به این مؤلفهها دست پیدا کنیم به یک مهندسی و مدیریت پیام خوب و با دقت نیازمندیم. باید برای ایدهپردازی و تولید آن خوب مراقبت و هوشمندانه پیش برویم تا بتوانیم به افزایش ضریب مخاطب دست پیدا کنیم. چون ما امروز با مخاطبی روبروییم که حق انتخاب دارد و انتخابهای گستردهای هم پیشروی اوست.
وی در پایان افزود: بنابراین با توجه و دقت به این مؤلفهها و چالش فعلی صدا و سیما، سازمان سینمایی و در فضایِ نمایشخانگی که محتوا و مخاطب است، سطح کیفی تولیدات باید مستمراً افزایش پیدا خواهد کرد. این پیام به معنای انتقاد از وضعِ موجود نیست؛ بلکه باید همیشه در راستای رشد و تعالی فرهنگ حرکت شود. این بار همگان منتظریم تا وعده حرکتِ کارگروه مشترک میانِ سیما و سینما محقق شود؛ مثل خیلی از قولها و وعدههایی که به جایی نرسید، نشود.
شاید یکی از مصادیقِ بارزِ هماندیشیها و اتحادِ میان صدا و سیما و سینما در این باشد که کارهای مشترکی تولید شوند. آثارِ نمایشی زیادی سراغ داریم که سیمافیلم در دهههای قبل تولید کرده و روی پرده نقرهای آمده است. آثاری مثل «سفر به چزابه»، «بازمانده»، «ولایت عشق» و... به ذهن میآید که همگی آثار به یادماندنی و تأثیرگذاری بودند و از لحاظ کیفی فیلمهای تراز اولی در سینمای ایران محسوب میشوند. البته امسال هم «موقعیت مهدی» را به کارگردانی هادی حجازیفر در جشنواره فیلم فجر دارد.
زمانی فیلمهای با محتوا، تکنیکی و قدرتمندی ساخته میشدند و از کارگردانها و بازیگران تراز اول کشور بهره میبردند که خروجی قابل قبولی بیرون میآمد اما امروز نگاهِ سینما به گیشه، نگاهِ نمایشخانگی و تلویزیون هم به سلبریتیها و وایرال شدن در فضایمجازی است. کمتر کسی پیدا میشود که دنبال استراتژی فرهنگی و محتوای ناب و غنی باشد. به نظر میرسد یکی از دستاوردهای این نشست و اعلامِ کارگروه مشترک، نزدیک شدن سیما و سینما به همدیگر باشد.
شاید مدیران جدید سازمان سینمایی بتوانند استراتژیها و خطوط فکری بدنه سینمای ایران را به لحاظ محتوایی به صدا و سیما نزدیک کنند؛ در واقع ممیزیها و نگاههای یک بام و دو هوایی در این مدیومها به یک فضایِ یک دستی در عرصه نمایش تبدیل شود. چرا که بعضاً دیده شده آاست که سینمای بدنه یا فضای نمایشخانگی به لحاظ محتوایی با بافت فرهنگی ایران فاصله دارد. البته بارها مدیران و دستاندرکاران امر اعلام کردهاند این آثار نه تنها بار فرهنگی ندارند بلکه با آرمانهای فرهنگی و انقلابی ایران هم در تضادند؛ اما باز هم ساخته میشوند.
این دورهمی، نویدبخش آغاز یک راه تازه در تولید آثار سینمایی قابل توجه است. در این نشست بر ایجاد یک کارگروه مشترک تأکید شده است تا بتوانند در آن برای تولید آثار سینمایی مشترک راهکارهایی را ارائه و به تولیدات مشترک جامه عمل بپوشانند. یکی از نکات مهمی که در این جلسه مطرح شده، تولید آثار سینمایی از نقطه آغازین طرح تا پخش آثار به شکل پیوسته است. در این کارگروه جدای از فیلمهای سینمایی داستانی، به پروژههای مستند و انیمیشن هم توجه بسیاری شده است. انیمیشن و مستند به عنوان دو بازوی مهم استراتژیک سینمای ایران هم در طرح جدید کارگروه مشترک دیده شده است.
البته در عین حال این نشست، نوید دیگری هم میدهد که جدای از پوشش دادن سه بخش تقاضا، تولید و عرضه آثار سینمایی و یا بالا بردن محتوای تلویزیونی و نمایشخانگی، به نوعی تضادهایی که میان نهادهای فرهنگی به وجود آمده را حل و فصل کند. در واقع این کارگروه مشترک بتواند یکدستی را به فضای مدیریت تولید آثار، هدر نرفتن سرمایهها و امکانات تولید برگرداند. حتماً با نگاهی به آثار سیمافیلم و تلویزیون در میانِ آثار سینمایی ماندگار، این امیدواری وجود دارد که آثار مشترک سیما و سینما موجب رونق دوباره سینماها و آشتی مردم با این محفل فرهنگی میشود. محفلی که میتواند بیشتر از واگرایی، خانوادهها را به همگرایی برساند و بیش از گذشته با حس امنیت خاطر مقابل پرده نقرهای بنشینند و نهراسند که فرزندانشان با آسیبِفرهنگی مواجه شوند.
سالهای سال جایِ چنین کارگروهی احساس میشد و حالا باید منتظرِ مصوبات و اتفاقات جدید این کارگروه مشترک باشیم و ببینیم آیا فضایِ مدیریتی فرهنگی کشور به حالت یکدستی و اتحادگونه خودش برمیگردد و یا تنها به عنوان یک وعده محقق نشده باقی میماند؟
فصل جدید همکاری سینما و تلویزیون با تشکیل کارگروه مشترک