یک‌شنبه 4 آذر 1403

انتقاد مصطفی رحماندوست از تصمیم دولت درباره کانون پرورش فکری کودکان / مردم حق دارند فکر کنند غرض و مرض وجود دارد

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
انتقاد مصطفی رحماندوست از تصمیم دولت درباره کانون پرورش فکری کودکان / مردم حق دارند فکر کنند غرض و مرض وجود دارد

آقا! دانشگاه‌های ما هم کتابخانه دارند؛ نه مال کسی هستند، نه وقفی‌اند. همان‌طور که دبیرستان‌های ما هم کتابخانه دارند؛ مساجد ما هم دارند! حالا شخصی‌هایش را نمی‌گویم. اگر این‌طور است، پس [وزیر ارشاد] لطف بفرمایند چتر مدیریت خود را روی آن کتابخانه‌ها هم بیندازند!

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه اعتماد، برنامه‌ریزی وزارتخانه برای «واگذاری کتابخانه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به نهاد کتابخانه های عمومی کشور»؛ این نتیجه روشن خبری است که رسانه‌ها روز یکشنبه به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر هیات دولت منتشر کردند. وزارت ارشاد، ضمن درخواست مجوز این واگذاری، دلایل این خواسته را مسائلی از قبیل «کاهش زیاندهی شرکت دولتی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و تامین بخشی از هزینه‌ها از محل کاهش و صرفه‌جویی در هزینه‌ها با استفاده از ساختار و ظرفیت موجود در نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور» و البته «افزایش و همسان‌سازی حقوق کارکنان این کانون» و «ضرورت مبارزه با کم‌سوادی و ایجاد نهضت کتابخوانی در میان کودکان و نوجوانان کشور و...» عنوان کرده است. این خبر با توجه به جایگاه منحصربه‌فرد کانون مورد واکنش‌های انتقادی قرار گرفت. جایگاهی که با اطمینان باید از آن به عنوان «اولین و مهم‌ترین نهاد فرهنگی کودکان و نوجوانان ایران» نام برد. روشن است که کانون در زمینه‌های متنوع فرهنگی و از آن جمله ادبیات کودک و نوجوان نقش و اهمیت زیادی در تاریخ معاصر ما دارد و پایان دادن به تاریخچه پرافتخار آن، بیشک در حکم از بین بردن نهاد شناسنامه‌داری است که در طول بیش از نیم‌قرن توانسته پایه‌گذار سنت‌های ارزشمند فرهنگی در نسبت کودکان و فرهنگ باشد. با مصطفی رحماندوست که سابقه مدیریت مرکز نشریات کانون را در کارنامه خود دارد، درباره درخواست وزیر ارشاد برای واگذاری کتابخانه‌های کانون گفت‌وگو کردیم. رحماندوست از جمله شاعران و نویسندگان شناخته شده عرصه ادبیات کودک است که به سبب انتشار آثارش در کتاب‌های درسی برای چند نسل از کودکان این سرزمین، نامی آشنا و یادآور خاطرات دوران کودکی آنهاست.

ارشاد درخواست واگذاری کتابخانه‌های کانون را مطرح کرده و دلایلی هم در بیان آن ذکر شده! اگر با این درخواست موافقت شود، چه پیامدهایی می‌تواند داشته باشد؟

قبل از پاسخ به این سوال، می‌خواهم بگویم که در روزهای آتی در مطلبی توضیح خواهم داد که اصلا چه شد که کانون بعد از انقلاب ماند و از بین نرفت! حرف‌هایی در این باره دارم که مفصل خواهم نوشت. شرح آن خیلی طولانی است و اجازه می‌خواهم که بعدا آن را مطرح کنم. ادعای این وزیر ارشاد - که من متاسفانه اصلا او را نمی‌شناسم - این است که هزینه کمتر بشود و تجمیع بشود و از این حرف‌ها! درخواست کرده‌اند که کتابخانه‌های کانون را به نهاد کتابخانه‌های عمومی واگذار کنند. باید خدمت شما عرض کنم که ما هنوز هیچ آماری از نهاد کتابخانه‌ها نداریم.

آماری که حد روشنی از نسبت هزینه‌ها و تاثیر این نهاد را در موضوع کتابخوانی در کشور نشان دهد.

بله که نشان دهد هزینه آن چقدر است و با آن هزینه چقدر توانسته کتاب‌خوان جذب کند و چقدر در بالا رفتن سطح مطالعه در جامعه تاثیر داشته است. تا جایی که می‌دانیم از زمانی که نهاد کتابخانه‌ها به وجود آمده تا به امروز، آمار مطالعه بالا نرفته. هر وقت توانستیم دلیل بیاوریم و بگوییم نهاد کتابخانه‌های عمومی، موسسه موفق یا ناموفقی بوده، آن وقت می‌توانیم در مورد اینکه تجمیع کتابخانه‌ها چه تاثیری در وضعیت کار این نهاد دارد، حرف بزنیم.

یعنی طرح موضوع واگذاری کتابخانه‌های کانون پرورش به نهاد کتابخانه‌های عمومی را طرحی مستدل و کارشناسی شده نمی‌دانید.

چیزی که ارشاد مطرح کرده، خیلی خیلی غیرکارشناسانه - و دوست دارم بگویم ساده‌لوحانه - است.

آقا! دانشگاه‌های ما هم کتابخانه دارند؛ نه مال کسی هستند، نه وقفی‌اند. همان‌طور که دبیرستان‌های ما هم کتابخانه دارند؛ مساجد ما هم دارند! حالا شخصی‌هایش را نمی‌گویم. اگر این‌طور است، پس [وزیر ارشاد] لطف بفرمایند چتر مدیریت خود را روی آن کتابخانه‌ها هم بیندازند! این فاجعه است که به هزار کتابخانه فکر کنند و به آن همه کتابخانه دیگر فکر نکنند! اینجا معلوم می‌شود که این درخواست کاملا غیرکارشناسانه است و مردم حق دارند فکر کنند غرض و مرضی پشت قضیه خوابیده است.

ضمن اینکه کتابخانه کانون پرورش فکری با چیزی از کتابخانه در معنای عمومی آن مدنظر داریم، فرق دارد.

بله با چیزی که اینها توی ذهن دارند، فرق دارد. کتابخانه کانون موسیقی دارد، تئاتر دارد، فیلم دارد، قصه‌گویی دارد، نقاشی دارد و... کانون محل پرورش استعدادهای مختلف هنری و ادبی بوده و نویسنده و هنرمند تربیت کرده است.

در حالی که نهاد کتابخانه‌های عمومی هیچ کدام اینها را ندارد.

معلوم است که ندارد! کل ادعای‌شان این است که در سال‌های گذشته توانسته‌اند سه، چهار شماره مجله دربیاورند که بنده به عنوان کسی که 50 سال است برای کودکان کار می‌کنم، باید بگویم تا به حال مجله‌های‌شان را ندیده‌ام. نهاد کتابخانه‌ها جز این چه دارد؟ اصلا نمی‌دانیم این نهاد تا به حال موفق بوده یا نه! می‌گویند می‌خواهیم هزینه‌ها را کمتر کنیم؛ نه، این‌طور نیست. اگر به آینده بچه‌های این مملکت فکر می‌کنید، باید بودجه کانون پرورش فکری را بیشتر کنید تا بتواند مثل گذشته موثر باشد. چقدر کارگردان، نویسنده، بازیگر تئاتر و سینما و نقاش و به‌طور کلی هنرمند سابقه کار در کانون دارند و در کانون رشد کرده‌اند؟ کدام آدم برجسته‌ای را می‌شناسید که بگوید از نهاد کتابخانه‌ها به سامان رسیده‌ام؟ باید دید چه هدفی یا چه اختلافی پس و پشت قضیه وجود دارد که منجر به طرح چنین درخواستی از سوی وزیر ارشاد شده است. از طرف دیگر می‌خواهم بگویم آقای وزیر ارشاد! تو الان سینمای به زمین‌خورده داری؛ تئاترِ به زمین‌خورده داری؛ کتاب به زمین‌خورده داری؛ کاغذ نیست؛ نویسنده‌های این کشور نمی‌توانند از راه نویسندگی زندگی کنند؛ به فکر جمع و جور کردن مسائلی که در اختیار خودت هست باش آقا! چه شده است که به فکر دست گذاشتن روی جایی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان افتاده‌ای؟ چقدر در وظایف ذاتی خودت موفق بوده‌ای؟ وقتی تئاتر نداریم، وقتی سینما نداریم، وقتی کتاب درست چاپ نمی‌شود و تیراژ کتاب برای جمعیت 80 میلیونی شده است 500 نسخه و شما آمده‌ای و توفیقی نداشته‌ای، باید استعفا بدهی و بروی کنار.

از اهداف نامعلوم این درخواست گفتید که یعنی هر چه هست از جنس فرهنگ نیست؛ این با توجه به سایر مواردی که در زمینه سینما و تئاتر و... گفتید، نشان از نگاه خاصی به مقوله فرهنگ دارد که فرهنگ را قابل هدایت به سمت و سویی مطابق با خواسته دولت‌ها می‌داند. با این نگاهِ تقریبا بی‌سابقه، چه چشم‌اندازی را پیش روی فرهنگ می‌بینید؟

گفته شده «عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری». خیلی‌ها آمدند برای فرهنگ خط و نشان کشیدند، نقشه کشیدند و برنامه‌ریزی کردند تا مسیر فرهنگ را به آنجایی که دل‌شان می‌خواست هدایت کنند، اما نتوانستند. فرهنگ خیلی قوی‌تر از این آدم‌هاست و اینها نمی‌توانند جهت آن را عوض کنند. بنابراین من نگران آینده نیستم.

همچنین بخوانید