دوشنبه 5 آذر 1403

انتقاد «پارسایی» از بی‌تفاوتی فراکسیون امید به ردصلاحیتش

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
انتقاد «پارسایی» از بی‌تفاوتی فراکسیون امید به ردصلاحیتش

یک عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی با انتقاد از چینش هیات اجرایی، همچنین از بی‌تفاوتی فراکسیون امید نسبت به ردصلاحیت خود در هیات‌های اجرایی انتقاد کرد و گفت: در میدان زندگی چه بسیار بازیکنانی هستند که از دروازه آن‌ها با غیرت و حمیت حراست کردیم اما با مه‌آلود شدن شرایط، میدان را خالی کرده و ما را تنها گذاشتند.

به گزارش ایسنا، بهرام پارسایی در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: همزمان که با دوستان همفکر در اردیبهشت 96 درگیر انتخابات ریاست جمهوری بودیم، با چند نفر از همکاران مسئولیت هیات مرکزی نظارت بر انتخابات شوراها را نیز برعهده داشتیم که تایید صلاحیت حداکثری کاندیداهای دارای شرایط قانونی آن انتخابات که در نوع خود نظیر نداشت محصول کار این هیات بود. در روزها و شب‌های آخر که مقابل فشارهای طاقت فرسا برای ردصلاحیت سلیقه‌ای تعداد چشمگیری از نامزدها در هر شهر و استان کشورمان مقاومت کردم، می‌دانستم که هزینه این کار را می‌پردازم.

وی در عین حال معتقد است که «هیات اجرایی با وجود تذکرات داده شده، در کمال سهل انگاری عجیب و بی‌سابقه وزارت کشور شکل گرفته»، رد صلاحیت خود را «بدون هیچ سند و مدرک قانونی و تنها بر اساس رای‌گیری و اظهارنظر کاملا سلیقه‌ای و سیاسی» دانست و گفت که از این اقدام کمی تعجب کرده اما ناراحت نشده است.

نماینده مردم شیراز در مجلس در ادامه این توییت مدعی شد: من آگاهانه نخواستم بهای تایید صلاحیتم، ردصلاحیت غیرقانونی جمعی از نامزدهای شورای شهر و گرفتن حق انتخاب از مردم باشد. اما در این میان دو نکته بسیار تلخ و گزنده وجود دارد: یکی بی‌تفاوتی وزارت کشور در چینش هیات اجرایی و دیگر بی‌تفاوتی فراکسیون امید که همواره در دفاع از عملکرد خود تایید صلاحیت کاندیداهای شوراهای شهر را تقریبا در صدر پاسخ‌ها دارد.

پارسایی در این توییت آورده است: برخلاف دوستان و مسئولینی که به محض رسانه‌ای شدن ردصلاحیتم، تماس، پیگیری و یا موضع‌گیری داشتند، رئیس و اکثر اعضای هیات رئیسه فراکسیونی که دو سال هم سخنگوی آن بودم، نه تنها به صورت رسمی یا غیر رسمی تماس و توجهی نداشتند، بلکه در هفته حضور در صحن مجلس هم به روی خود نیاوردند، گویی که نه اتفاقی افتاده و نه اصلا مرا می‌شناسند که مبادا بابت معاشرت با اینجانب، گردی بر دامن مبارک صلاحیت‌های‌شان بنشیند. متاسفانه این فراکسیون سیاسی با سکوت خود رسما از رد صلاحیت تعدادی از چهره های اصلاح طلب و همسو عبور کرد. این‌که در انتخابات شورای شهر از حق نامزدها دفاع کردیم، برای پای بندی به قانون و سوگند نمایندگی بود و در قبالش انتظاری از کسی نداریم جز شوراهای شهر که به سوگند خود در قبال مردم و شهر وفادار باشند و البته به زودی در نقد عملکرد شوراها بویژه شورای اسلامی پایتخت خواهم گفت. اما این‌که هنوز هم مهمترین دستاورد مورد ادعای آقایان، حقی است که من به سهم خود هزینه‌اش را پذیرفته ام اما در هنگام هزینه دادن، نه در دفاع از شخص که در دفاع از قانون و جلوگیری از بدعتی اسف بار نمی‌خواهند خود را درگیر ماجرا کنند، به دور از عدالت و انتظار بود و باعث شد تا در این ماه‌های پایانی مجلس دهم، بیشتر متوجه برخی از حقایق تلخ بازار کثیف سیاست شوم.

وی در ادامه نوشت: این روزها که به دوران وکالت ملت بزرگ ایران و همراهی با فراکسیون امید، حمایت از دولت منتخب مردم و آرمانهایی که در دل داشتم فکر می کنم، می‌بینم به یاد داستانی می‌افتم که درباره «سام بارترام» دروازه بان تیم چارلتون انگلیس خوانده بودم: می‌گویند در سال 1937، مسابقه تیم‌های چلسی و چارلتون بعلت مه غلیظ در دقیقه 60 متوقف شد. اما «سام بارترام» دروازبان چارلتون 15 دقیقه پس از توقف بازی همچنان درون دروازه بود! زیرا بعلت شلوغی پشت دروازه اش سوت داور را نشنیده بود، او با دست هایی گشاده و با حواس جمع در دروازه مانده و با دقت به جلو نگاه می‌کرد تا به گمان‌خودش در برابر شوت‌های حریف غافلگیر نشود. وقتی 15 دقیقه بعد پلیس ورزشگاه به او نزدیک شد و خبر لغو مسابقه را به او داد سام بارترام با اندوهی عمیق گفت: چه غم انگیز است که دوستانم مرا فراموش کردند در حالی‌که من داشتم از دروازه آن‌ها حراست می کردم و فکر می کردم تیم ما در حال حمله است و به تیم رقیب مجال نزدیک شدن به دروازه ما را نداده. در میدان زندگی چه بسیار بازیکنانی هستند که از دروازه آنها با غیرت و حمیت حراست کردیم اما با مه‌آلود شدن شرایط، میدان را خالی کرده و ما را تنها گذاشتند.

نماینده مردم شیراز در پایان توییت خود آورده است: البته درباره فعالیت‌های مبتنی بر قانون در دفاع از حقوق ملت که زمینه‌ساز این رد صلاحیت شد، به تفصیل با مردم سخن خواهم گفت، اما تجربه برخورد برخی همراهان مرا به این فکر فرو برد که شاید به قول حضرت حافظ: بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش...

انتهای پیام