اکران فیلمهای سینمایی برای صندلیهای خالی صرفا برای درج در سوابق!
اتفاق شگفت انگیز گرایش برخی فیلمهای نه چندان کهنه برای اکران عمومی است؛ فیلمهایی که چه بسا شانس اکران هم داشتند؛ اما نه یک اکران موفق. این فیلمها معمولا در شرایط عادی نیز در زمان کوتاه و به اصطلاح «لایی» اکران میشوند و هدف صرفا اکران فیلمهاست!
با وجود آنکه بحران کرونا کشور را در بر گرفته و فروش سینمای ایران را به شکل تاریخی تحت الشعاع قرار داده، صاحبان برخی فیلمهای سینمایی همچنان در پی اکران فیلمهایشان هستند و اساسا از بین رفتن اصل سرمایهشان با عدم فروش فیلمهایشان کمترین اهمیتی ندارد؛ اما چگونه چنین چیزی مهم است و سرمایه در سینمای ایران بر خلاف سینمای دیگر کشورها فاقد اهمیت است؟
به گزارش «تابناک»؛ سالنهای سینمای ایران پس از چهار ماه تعطیلی متاثر از شیوع کرونا، جزو آخرین مجموعههایی بودند که مجوز بازگشایی با 50 درصد ظرفیت را یافتند. این تصمیم مصادف با شروع اوج گیری مجدد شیوع کرونا در ایران و افزایش تعداد قربانیان این ویروس مرگ آفرین در ایران شد. با وجود آنکه فیلمهایی چون «شنای پروانه» و «خوب بد جلف 2: ارتش سری» به عنوان دو فیلمی که پیشبینی فروش چند ده میلیاردی درباره آنها میشد، برای بازگرداندن مخاطب در سالنهای سینما اکران شدند، نتیجه چیزی دور از انتظار سالنداران و مطابق با پیشبینی کارشناسان بود.
طبیعی بود که فیلمهای سینمایی با این شرایط ادامه ندهند و همین اتفاق نیز رخ داد. رسول صدرعاملی تهیهکننده اولین فیلم سینمایی شنای پروانه خبر داد که اکران این فیلم به احترام کادر درمانی بیمارستانهای درگیر با کرونا، متوقف میشود و در این زمینه گفت: «طبق مذاکراتی که امروز در وزارت ارشاد با آقای طباطبایینژاد و اعضای شورای صنفی نمایش داشتم، توقف اکران را مطرح کردیم که مدیران نیز ضمن تشکر از اینکه فیلم را برای بازگشایی سینماها ارائه دادیم، با این درخواست موافقت کردند»؛ تصمیمی که در ابتدا با مقاومت شورای صنفی نمایش همراه شد، اما در نهایت تایید گشت.
در این شرایط، گزینه بهره برداری از فیلمهای کهنه برای اکران شده و برخی فیلمهایی که در شرایط عادی فرصت اکران عمومی نمیگرفتند و شماری از آنها بیش از سه سال در انتظار اکران عمومی هستند، متقاضی اکران شدهاند یا در آینده نزدیک متقاضی خواهند شد؛ هرچند شمار این فیلمها نیز محدود است و حتی از این گروه نیز برخی فیلمها ترجیح دادهاند اکران عمومی را تجربه نکرده و با فروش بسیار اندک گیشه سینما را ترک نکنند.
از سوی دیگر در چارچوب اکران فیلمهای خارجی، فیلمهای «بین ستارهای» به کارگردانی کریستوفر نولان، «جوکر» به کارگردانی تاد فیلیپس، «1917» به کارگردانی سم مندس و «احضار 2» به کارگردانی جیمز وان، روی پرده بزرگ شماری از پردیسهای تهران بدون خرید کپی رایت اکران شدهاند که منجر به اعتراض یکی از تهیه کنندگان شد و آن را مصداق دزدی خواند. هیچ یک از این فیلمها به تازگی اکران نشده یا آثار نادیدهای به خصوص برای مخاطبان حرفهای سینما نیستند، اما تجربه اصلی تماشای فیلم روی پرده، با تماشا در تلویزیون و یا کامپیوتر متفاوت است و گروهی از تماشاگران حرفهای سینما میکوشند فیلمها را روی پرده و در سالن سینما برای درک بهتر و لذت بیشتر تماشا کنند.
در این میان، اتفاق شگفت انگیز گرایش برخی فیلمهای نه چندان کهنه برای اکران عمومی است؛ فیلمهایی که چه بسا شانس اکران هم داشتند، اما نه یک اکران موفق. این فیلمها معمولا در شرایط عادی نیز در زمان کوتاه و به اصطلاح «لایی» اکران میشوند و هدف صرفا اکران فیلمهاست! این فیلمها قالبا هزینه تولیدشان را از محل سرمایه گذاران و اسپانسرهایی که برخی بازیگر و عوامل فیلم معرفی کردهاند، تامین نمودهاند و اکرانشان صرفا برای تامین نظر سرمایهگذاران و عوامل فیلم و در واقع در راستای رفع تکلیف است! یکی از عللی که برخی کارگردانها با وجود شکست سنگین در گیشه باز هم فیلم میسازند، چنین حواشی در پشت صحنه فیلمهاست.