اگر بعد از برجام، حاکمیت رفتاری یکپارچه در برابر آن داشت، می توانستیم آن را به سرمایه ای برای توسعه تبدیل کنیم

برجام برای ایران تنها یک توافق سیاسی نبود، بلکه آزمونی از حکمت جمعی و ظرفیت حکمرانی بود. برجام، همانند هر توافقی، نقاط قوت و ضعف داشت؛ اما معضل بنیادین اصلی در فقدان انسجام حکمرانی پس از تصمیم نهایی نهفته بود.
به گزارش خبرآنلاین ابوالفضل فاتح در روزنامه ایران نوشت: اگر حاکمیت پس از تصمیم به توافق، رفتاری یکپارچه نشان میداد، برجام میتوانست بهرغم ضعفهایش به سرمایهای برای توسعه بدل شود و اگر جمعبندی نهایی منفی بود، مخالفت یکپارچه چهبسا با توجه به دست برتر ایران در آن زمان، امکان توافقی جایگزین فراهم میکرد.
اما دوگانگیهای حکمرانی و رقابتها و نمایشها و رجزهای جناحی، هم منافع توافق را خنثی کرد و هم هزینههای مخالفت را دوچندان ساخت. در نهایت، این مردم بودند که هزینه اصلی را متحمل شدند و کشور نیز از دستاوردی پایدار محروم ماند.
همین سرنوشت را در تفاهمات و قراردادهای دیگری شاهد بودیم.
چه بسیار تصمیمها در محافل محدود و بدون پشتوانه ملی شکل میگیرند و از آغاز ناقص خلق میشوند. حتی آنگاه که تصمیمی نسبتا درست گرفته میشود، مانعتراشیهای درونی آن را بیاثر میکند، بر اینها منافع فردی و حزبی و فساد را هم باید افزود. نتیجه، انبوهی از بیتصمیمیها، دیرتصمیمیها، بدتصمیمیها و تصمیمهای نیمبند است.
افزون بر این، فرهنگ سیاسی ما گویی سیستم محاسبه یا تعریف روشنی از هر دو عنصر «ایستادگی یا انعطاف» ندارد. بسیاری از مسوولان هر نوع کوتاه آمدن را عین عقلانیت میدانند و بسیاری پافشاری بر موضع خود را قهرمانانه مینامند. یکی سیاست خود را حسینی (ع) و دیگری حسنی (ع) میداند. حال آنکه حضرت سید الشهدا (ع) چیزی را به ملت خود تحمیل نکرد و یکایک لشکر ایشان به اختیار و آگاهی کامل از افق پیش روی، همراه شده بودند و صلح امام حسن مجتبی (ع) نیز صلحی تحمیلی بود و نه از سر عافیتطلبی یا بیم و انفعال در برابر دشمن خارجی و هر دو مورد یعنی چه صلح امام حسن (ع) و چه نهضت امام حسین (ع)، مناقشهای درون امت اسلامی بود و نه مناقشهای با دول خارجی یا تهدید آنان.
روشن است که در هر دو سیره آموزههایی برای امروز و تا ابد وجود دارد، اما هیچ یک از این دو سیره و اساسا تاریخ را نمیتوان سلیقهای به شرایط امروز تعمیم و تطبیق داد و با پناه گرفتن در پشت مقدسات، از روبهرو شدن با واقعیت طفره رفت.
در سیاست، نه پافشاری و نه انعطاف به تنهایی قداست ندارد؛ اصل در بهنگام بودن است. هر دو از مولفههای بلوغ و عقلانیتاند و مرز میان آنها جز با ارزیابی نتایج در کوتاهمدت و بلندمدت و در عرصههای معنوی و مادی روشن نمیشود.
وقت توقف نیست. میتوان از گذشته آموخت و به سوی آیندهای روشنتر حرکت کرد. چنانکه در جریان جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران نیز، همراهی آحاد ملت و اتخاذ تصمیم با پشتوانه ملی، نتایج شگفتی آفرید و منافع ملت ایران را تضمین کرد یا تجربه دفاع مقدس 8 ساله که قدرتهای شرق و غرب آن روز عالم با عاملیت عنصری چون صدام بر ایران تاختند و ایران با دستان خالی اما جوهر وجودیاش ایستاد و چند دهه تضمین شد یا همین جنگ 12 روزه اخیر بهرغم غافلگیری اولیه، نشان داد که یکپارچگی ملی و عزم بهنگام بر ایستادگی و پاسخ نظامی، سبب عبور از یکی از جدیترین تهدیدهای تاریخ معاصر علیه کشورمان شد و حتی ارزشهایی تمدنی آفرید. اینکه کشوری بتواند با ظرفیتهای درونیاش در برابر تجاوز پیشرفتهترین و نابودگرترین ارتشها بایستد و آنان را وادار به توقف آتش کند، سخن کمی نیست و تغییر نگاه و رفتار در عرصه بینالمللی را به دنبال خواهد داشت. 23302
کد خبر 2112092