دوشنبه 6 مرداد 1404

این مردم نازنین

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
این مردم نازنین

در میانه روزهای جنگ 12 روزه،«این مردم نازنین» تنها تماشاگر بحران نبودند بلکه با دست‌های گشوده، خانه‌های باز و دل‌های روشن پایه‌های سرمایه اجتماعی را در تاریک‌ترین لحظات تاریخ معاصر دوباره زنده کردند.

به گزارش مشرق، در روزهای پایانی جنگ 12 روزه، تهران صحنه‌ای بود از تلاش برای بازگشت به روال عادی در حالی که صدای جنگ هنوز خاموش نشده بود. یکی از شهروندان تهرانی روایتی از یک روز در ترمینال جنوب پایتخت را بازگو می‌کند؛ جایی که خطوط باریک میان بحران و انسانیت به‌وضوح دیده می‌شد.

او می‌گوید: «در روزهای پایانی جنگ 12 روزه تصمیم گرفتم تهران را به مقصد یکی از استان‌های جنوبی ترک کنم. وارد ترمینال که شدم، فضا عجیب بود. تعداد تاکسی‌های بین‌شهری به‌طور محسوسی زیاد شده بود. اتوبوس‌ها آماده حرکت بودند و همه‌چیز به ظاهر عادی به نظر می‌رسید اما در پس این نظم ظاهری، التهاب جنگ در نگاه مردم موج می‌زد. در ورودی ترمینال مشغول نوشیدن چای بودم که مردی با رنگ و روی پریده و ظاهری آشفته کنارم آمد و گفت: «می‌تونید برای من بلیت همدان بگیرید؟». یک لحظه احساس کردم چند روز است چیزی نخورده است. برایش چای و کیکی خریدم، ساندویچ و آب معدنی هم در نایلونی گذاشتم و به او داد. با خودم به محوطه ترمینال بردمش. از یکی از باجه‌ها قیمت بلیت همدان را پرسیدم و به اندازه همان مبلغ، پول نقد به او دادم. خانمی که این صحنه را دیده بود، او هم صد هزار تومان به آن مرد داد».

این روایت تنها نمونه‌ای است از هزاران کنش انسان‌دوستانه‌ای است که در روزهای تاریک جنگ در سایه انفجارها و اخبار اضطراب‌آور میان مردم عادی جریان داشت. کمک‌هایی که گاه در قاب دوربین‌ها ثبت نمی‌شدند اما در قلب‌ها ماندگار شدند؛ همدلی‌هایی که چه در کوچه و خیابان و چه در فضای مجازی، رنگی از امید به این روزهای تلخ می‌زدند.

جلوه‌های از همراهی و همیاری مردمی در کوچه و خیابان‌ها

یکی از صحنه‌های تأثیرگذار و به‌یادماندنی در بستر فضای مجازی که در روزهای بحران جنگی وایرال شد، فیلم کوتاهی بود که در آن مردی به همراه دخترش در صف پمپ بنزین به مردم شربت می‌دادند. این تصویر ساده اما عمیق نمادی روشن از همبستگی، مهربانی و روح مدنی شهروندی بود که در لحظات دشوار خود را با شکلی بی‌تکلف به نمایش گذاشته بود.

هم‌زمان جلوه‌های دیگری از همراهی و همیاری مردمی در کوچه و خیابان‌های شهر دیده می‌شد که بخشی از آن در قالب پیام‌های دست‌نویس یا اطلاعیه‌هایی روی شیشه مغازه‌ها، نانوایی‌ها و داروخانه‌ها نمود پیدا کرده بود. اطلاعیه‌هایی که گرچه ساده و کوتاه بودند اما حامل بار بزرگی از مسئولیت اجتماعی، نوع‌دوستی و درک متقابل از شرایط حساس زمانه بودند.

در یکی از این نمونه‌های قابل‌تأمل، روی شیشه یک داروخانه نوشته شده بود: «در راستای همبستگی ملی و وظیفه اجتماعی در شرایط فعلی در این داروخانه تا اطلاع ثانوی تعرفه خدمات دارویی دریافت نمی‌شود».

این جمله کوتاه نه‌فقط نشانگر تصمیمی مسئولانه در یک واحد صنفی بلکه بازتاب نوعی تعهد جمعی و همدلی فراگیر بود که در آن، مرز میان منافع فردی و منافع عمومی رنگ باخته و جای خود را به روحیه‌ای انسانی و مشارکتی داده بود. این‌گونه رفتارها در دل بحران همچون پادزهرهایی در برابر فشار، اضطراب و احساس تنهایی اجتماعی عمل می‌کنند و نشان می‌دهند که سرمایه اجتماعی برخلاف تصور فقط مفهومی انتزاعی یا تئوریک نیست بلکه در عمل در کنش‌های ساده و صمیمانه مردم حیاتی می‌شود.

پیوندی فراتر از فاصله‌ها؛ همیاری مردمی در بستر فضای رسانه‌ای

نوعی دیگر از جلوه‌های همیاری و همدلی اجتماعی در فضای رسانه‌ای و مجازی شکل گرفت؛ جریانی مردمی که در آن شهروندان از نقاط مختلف کشور هرآنچه در توان داشتند و گمان می‌کردند می‌تواند در شرایط بحرانی گره‌گشا باشد، در معرض اطلاع‌رسانی عمومی قرار می‌دادند. این مشارکت داوطلبانه چهره‌ای تازه از مسئولیت‌پذیری اجتماعی را در بستر فضای دیجیتال به نمایش گذاشت؛ فضایی که به‌رغم فاصله‌های فیزیکی توانست پیوندی عاطفی و عملی میان انسان‌ها برقرار کند.

در این میان انتشار گسترده اطلاعیه‌هایی از سوی مردم شهرهای گوناگون در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، گواهی بر گستره‌ی این روحیه مشارکت‌جویانه بود. در بسیاری از این پیام‌ها اعلام شده بود که خانواده‌ها یا گروه‌هایی امکان اسکان اضطراری دارند و حاضرند مکان‌های خود را اعم از خانه، اقامتگاه‌های شخصی و... در اختیار کسانی قرار دهند که در اثر شرایط بحرانی بی‌پناه یا نیازمند سرپناهی موقت شده‌اند. برای نمونه در یکی از این اطلاعیه‌ها نوشته شده بود: «به نام انسانیت، هر کسی مکانی برای رفتن نداره خودشو ب کردستان برسونه من در خدمتش هستم با این شماره ک روی آگهیه زنگ بزن لازم باشه خودم میام دنبالتون اگه کسیو توی خانواده دارین ک امکان سفر براش سخته خبر بدین لطفا کسایی پیام بذارن که واقعا جایی برای رفتن ندارن و بچه یا سالمند دارند جا برای 1000 نفر هست خیالتون راحت باشه فقط قبل از اومدن حتما هماهنگ کنید. با تشکر».

در اطلاعیه‌ای دیگر نوشته شده بود: «سلام ب عزیزان تهرانی بنده هم میخام تو این شرایط کمکی کرده باشم ب تهرانی‌های عزیز ب علت شرایط کشوری خونه تو شیراز دارم میدم تحویل هر دوست و عزیز تهرانی تا زمانی ک شرایط کشور آرام بشه با تشکر. دوستان کاملا رایگان هست برنامه دیوار قبول نمیکرد گفت باید قیمت بزنی رایگان خدمت هم وطن ایرانی عزیزمون موقعیت شیراز».

الستی: تهدید مشترک علیه همه باعث می‌شود نوعی انسجام ملی شکل بگیرد

این سطح از آمادگی برای کمک‌رسانی بدون سازمان‌دهی رسمی و تنها بر پایه حس مسئولیت مدنی و همدلی انسانی بیانگر ظرفیت‌های پنهان جامعه ایرانی در بحران‌هاست؛ ظرفیتی که اگر به درستی دیده و تقویت شود، می‌تواند در مسیر توسعه سرمایه اجتماعی و تاب‌آوری ملی نقشی کلیدی ایفا کند.

«محمدعلی الستی» جامعه‌شناس در پاسخ به این سوال که دلیل این همدلی و همراهی مردم با یکدیگر در جریان جنگ 12روزه را چه می‌دانید، می‌گوید: اصولاً در همه جای دنیا وجود دشمن مشترک به عنوان عاملی برای ایجاد همگرایی و تقویت وحدت ملی عمل می‌کند. در چنین شرایطی، اختلافات داخلی کمرنگ‌تر می‌شوند و نمود بیرونی آن افزایش حس ملی‌گرایی و اتحاد است. این مسئله یک واقعیت کلی در جوامع مختلف است.

در مورد جامعه ایران، محمدعلی الستی توضیح می‌دهد که از نظر ذهنی، حضور و پررنگ شدن دشمن خارجی بیشتر به اتحاد مردم کمک می‌کند. نمونه بارز این موضوع را در دوران جنگ هشت‌ساله ایران و عراق می‌توان مشاهده کرد؛ جایی که همدلی و همبستگی اجتماعی در اوج بود و اختلاف‌نظرهای درونی اگر هم وجود داشتند، به‌ندرت خود را نشان می‌دادند یا بسیار کمرنگ بودند.

این جامعه‌شناس با نگاهی به جوامع جهان سوم اضافه می‌کند: ما در این کشورها معمولاً می‌دانیم چه چیزی را نمی‌خواهیم اما نمی‌دانیم چه چیزی را دقیقاً می‌خواهیم. در چنین شرایطی حمله یا تهدید دشمن خارجی فرصتی فراهم می‌کند تا جامعه خیلی سریع بر سر آنچه نمی‌خواهد به توافق برسد. همین نقطه مشترک می‌تواند بستر مناسبی برای اتحاد اجتماعی فراهم کند.

وی تأکید می‌کند که میزان بالای مشارکت اجتماعی و کمک‌رسانی مردمی، ریشه در یک احساس روانی جمعی دارد؛ احساسی که در آن افراد تصور می‌کنند تمام سرمایه‌های زندگی‌شان از جان، مال، سلامت، امنیت و آسایش، در معرض خطر قرار گرفته‌اند. این تهدید مشترک علیه همه باعث می‌شود افراد جامعه به‌هم نزدیک شوند و نوعی انسجام ملی شکل بگیرد.

محمدعلی الستی سرمایه اجتماعی را به‌وضوح در چنین موقعیت‌هایی قابل‌مشاهده می‌داند و توضیح می‌دهد: در بزنگاه‌های تاریخی چون آزادی خرمشهر، پیروزی انقلاب یا سقوط رژیم پهلوی، جامعه ایران صحنه اتحاد و شادی عمومی بود اما آنچه در ادامه اتفاق افتاد، نشان داد که این سرمایه اجتماعی به مراقبت و استمرار نیاز دارد. به مرور زمان، بعد از فروکش کردن فضای احساسی اولیه اختلافات دوباره ظاهر شدند؛ برخی به‌دنبال گسترش ارزش‌هایی مثل حجاب و عفاف رفتند و برخی دیگر مخالفت کردند. گروه‌های مختلف شروع به رفتارهای متفاوت کردند و شکاف‌ها دوباره سربرآوردند.

او با اشاره به سخن مرحوم مهندس بازرگان، از 2 نوع «حرکت» در روند تحولات اجتماعی یاد می‌کند: حرکت اول، حرکتی است که در آن همه افرادی که هدف مشترک دارند، برای یک خواسته با هم متحد می‌شوند و به پیروزی می‌رسند اما حرکت دوم، حول محور «نخواستن» و نفی است که نمی‌تواند مسیر مشخصی ارائه دهد و در نهایت به ریزش و افت انسجام منجر می‌شود.

به گفته این جامعه‌شناس، اگر جامعه بتواند سرمایه اجتماعی را با حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه نگه دارد، می‌تواند در آینده نیز از آن بهره ببرد اما در صورتی که صداهای تفرقه‌انگیز تقویت شوند، این سرمایه به‌سرعت از بین خواهد رفت.

محمدعلی الستی واکنش همدلانه و انسانی مردم در بحران‌ها را یک فرصت مهم تلقی می‌کند و می‌گوید: همین واکنش‌ها گرچه ممکن است در ظاهر مقطعی به نظر برسند اما قابلیت نهادینه‌شدن دارند؛ یعنی می‌توان از دل آن‌ها سازوکارهای پایدار برای همبستگی اجتماعی ساخت.

برای حفظ و تقویت این نوع همبستگی اجتماعی در بلندمدت، محمدعلی الستی توصیه می‌کند که بر وحدت و همدلی تأکید شود، اختلافات کمرنگ شده و از هرگونه انحصارطلبی پرهیز گردد. تنها در این صورت است که می‌توان همبستگیِ ایجادشده در شرایط بحران را به یک سرمایه ماندگار تبدیل کرد.

جمع‌بندی

تجربه همدلی‌های گسترده مردم در جریان جنگ 12 روزه نشان داد که جامعه ایران در بزنگاه‌های بحرانی از ظرفیت‌های عمیق انسانی، اخلاقی و اجتماعی برخوردار است اما این سرمایه اجتماعی اگر به حال خود رها شود، شکننده و زودگذر خواهد بود. برای پایداری و نهادینه‌سازی این حس جمعی ضروری است که نهادهای رسمی و مدنی این کنش‌های مردمی را شناسایی، ثبت و تقویت کنند.

شکل‌گیری پلتفرم‌های منظم و باثبات برای هماهنگی کمک‌های مردمی، ترویج روایت‌های الهام‌بخش از فداکاری‌ها و طراحی برنامه‌هایی برای آموزش مشارکت اجتماعی از جمله اقداماتی است که می‌تواند این همبستگی را از واکنشی عاطفی به رفتاری مستمر و آگاهانه تبدیل کند.

از سوی دیگر تقویت رسانه‌های مسئول، توسعه گفت‌وگوهای فراگیر، پرهیز از دوقطبی‌سازی‌های فرهنگی و سیاسی و تکیه بر نقاط مشترک ملی از الزامات حفظ این همبستگی است. دولت و جامعه مدنی باید با بازخوانی و مستندسازی لحظات درخشان اتحاد مردمی، الگوهای بومی همیاری را به رسمیت شناخته و از آنها در سیاست‌گذاری‌های کلان اجتماعی بهره ببرند. تنها در سایه استمرار همدلی و پرهیز از تفرقه است که می‌توان سرمایه اجتماعی خلق شده در دل بحران را به منبعی پایدار برای تاب‌آوری جامعه در برابر بحران‌های آینده تبدیل کرد.

این مردم نازنین 2
این مردم نازنین 3
این مردم نازنین 4
این مردم نازنین 5
این مردم نازنین 6
این مردم نازنین 7