بازخوانی خاطرات مفقودالقصههای جنگ
کتاب «ما هم جنگیدیم» داستان مفقودالقصههای جنگ است، داستان زنانی که با وجود داشتن زندگی ساده، نان جبهههای جنگ را تأمین میکردند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، چاپ دوم کتاب «ما هم جنگیدیم»؛ روایت زنان ملارد در پشتیبانی دفاع مقدس، به قلم نرجس توکلی لشکاجانی توسط انتشارات راه یار منتشر و روانه بازار نشر شد.
انتشارات راه یار که بخشی از تمرکز خود را بر ثبت خاطرات حرکتهای خودجوش مردمی در دوران جنگ تحمیلی قرار داده است، در این کتاب خود نیز با همین نگاه به سراغ خاطرات زنان ملارد در دوران مبارزه برای پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی رفته است. هرچند بازه زمانی خاطرات نقل شده در کتاب، از پیش از انقلاب تا فعالیت سالهای اخیر زنان ملارد ادامه مییابد، اما نقطه ثقل و مرکزی کتاب، خاطرات مرتبط با سالهای دفاع مقدس است.
ملارد که در دوران جنگ تحمیلی از روستاهای حاشیهای تهران به شمار میرفت و ساکنان آن غالباً کشاورز بودند، پس از شکلگیری گروه مردمی و خودجوش به منظور پشتیبانی از جنگ، به یکی از مراکز مهم و نقشآفرین در این زمینه در طول دوران جنگ تحمیلی تبدیل شد. کتاب «ما هم جنگیدیم» داستان مفقودالقصههای جنگ است، داستان زنانی که با وجود داشتن زندگی ساده، نان جبهههای جنگ را تأمین میکردند. داستان زندگی زنانی که از آنها با عنوان گمشدههای تاریخ معاصر یاد میکنند که پس از چهار دهه، جای خالی حضور آنها در کتابهای دفاع مقدس احساس میشود. فعالیتهای زنان ملارد تنها در همین بُعد خلاصه نشد، آنها با ورود به دیگر بخشها از جمله همکاری با جهاد سازندگی، پرستاری از مجروحان، شستن البسه رزمندگان و... دایره فعالیت خود را گسترده کردند.
م
در بخشی از مقدمه این کتاب اینطور میخوانیم: «شمسیخانم از دوران جوانی و قبل از انقلاب، خانهاش را کرده بود کلاس قرآن برای زنان و کودکان روستایش، ملارد. چون سخنرانهای سیاسی به جلسه دعوت میکرد، ساواک خانه را زیرنظر گرفته بود. با شروع انقلاب، با همان حلقه منسجم خانمهای کلاس قرآن، اولین راهپیمایی ملارد را شکل داد و در دوران جنگ هم با مدیریت او، روستا شد یکی از مراکز مهم پشتیبانی جنگ. کامیونکامیون نان و مربا و ترشی و خاکشیر و ماست بود که از ملارد راهی جبهه میشد. خانهوزندگیشان هم شده بود وقف این کار. مردم میگفتند فرش خانهشان همیشه آردی بود...
روایتهای پیش رو خاطرات واقعی زنانی است که با مدیریت شمسیخانم اتفاق زیبایی را در جنگ تحمیلی رقم زدند؛ اتفاق مبارکی که نه میشود آن را با هزینههای کلان دولتی به دست آورد و نه زور و اجبار. روایتهایی که میخوانیم، برگهای سپیدی در تاریخ دفاع مقدس این مملکتاند؛ همین قدر پاک و بیآلایش؛ مثل خود این زنان روستایی و نوع زندگی سادهشان...
شاید امروزه برای ما که درگیر این دنیای پیچیده و پرشتاب هستیم، باورش سخت باشد این حجم از فداکاری و ایثارِ زنانی که نیاز زمانه خود را درک کردند و آتشبهاختیار، با تمام توان آنچه را که تکلیف خود دانسته بودند، انجام دادند؛ تکلیفی که حاصل هویتی جدید بود. با وجود نگاههای سنتی به زن و منع برای حضور در جامعه، رهبر انقلاب اسلامی، امامخمینی (ره)، هویت اجتماعی زن آن زمانه را لحاظ کرد. ایشان حتی پا فراتر گذاشت و زنان را رهبران نهضت خود نامید. بعد از جنگ هم همواره با تعابیر مختلف، زنان و فعالیتهای خداپسندانهشان در پشتیبانی از جنگ را ستود. اما امام (ره) در تعبیر بسیار جالبی، زنان را به سربازان گمنامی تشبیه کرد که گویی اسلحه به دست گرفتهاند و مشغول جهادند...
گردان رختشویی جنگ به روایت تصویر / 64 زن که صدام را عاصی کردنداما ارزش حرکت جهادی و خودجوش زنان جهادگر ملارد آنجا بیشتر میشود که قدمتی چهلساله پیدا میکند؛ یعنی کمکرسانی و کار جهادی این خانمها و نسلهای بعدترشان به زمانه جنگ محدود نمیشود و در قالب فعالیت فرهنگی در گلزار شهدا، تدارک اردوهای جهادی به اطراف ملارد، کمک به زلزلهزدگان و سیلزدگان کرمانشاه، همیاری در روزهای کرونایی و... ادامه پیدا میکند...»
چاپ دوم کتاب 216 صفحهای «ما هم جنگیدیم» که محمدمهدی رحیمی، پژوهش و مصاحبه و نرجس توکلی لشکاجانی، نگارش آن را برعهده داشتهاند، با شمارگان هزار نسخه و قیمت 60 هزار تومان توسط انتشارات راه یار منتشر شده است و علاقهمندان علاوه بر کتابفروشیها میتوانند از طریق سایت و صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub.ir نسبت به تهیه کتاب اقدام کنند.