بازی با نامها تمام شد؛ شمارش معکوس برای درویش
مدیرعامل پرسپولیس در حال سپری کردن سختترین روزهای کارش در پرسپولیس است.
به محض اینکه پیام حیدری در سوت خود دمید و دیدار سپاهان و پرسپولیس در سوپرجام با برتری و قهرمانی طلاییپوشان خاتمه یافت، شاهد آغاز موج جدید و گستردهای در فضای مجازی علیه رضا درویش بودیم. هجمهای شدید که لحظهبهلحظه بر شدت آن افزوده میشود و میتوان گفت مدیرعامل باشگاه سرخپوش تهرانی طی 3 سال حضورش در پست مذکور، تا این حد تجربهاش نکرده بود.
به خاطر یک جام نه، به خاطر یک ماه!
اگر بخواهیم علت اصلی انتقادات را از کف رفتن عنوان قهرمانی سوپرجام بدانیم، آدرس اشتباه دادهایم. شکست مقابل سپاهان، بهانهای بود برای طغیان بخش قابل توجهی از هواداران پرسپولیس که مدتها از سوی مدیریت باشگاهشان سکون دیدند. 27 روز قبل به صورت رسمی خوانکارلوس گاریدو به صورت توافقی از تیم کنار گذاشته شد. کمی بعدتر کریم باقری در قامت سرمربی موقت کارش را استارت زد، اما از همان زمان اعلام کرد که قصد ندارد به صورت دائم در این سمت باقی بماند و باشگاه باید به دنبال سرمربی خارجی باشد.
حساب کردن روی صحبتهای پیشکسوتهای احساساتی
با این حال کسب 2 پیروزی مقابل تیمهای پایین جدولی خیبر و هوادار باعث شد تا تعدادی از پیشکسوتان به سردمداری علی پروین شروع به انجام دادن مصاحبههایی کنند و مدعی شوند کریم باقری میتواند همچنان سرمربی باشد و یا باید به سراغ یک سرمربی داخلی دیگر رفت تا زمام کار را به دست بگیرد. مصاحبههایی احساسی که شاید آغشته به منافع شخصی بود و کاری کرد تا درویش و همکارانش در باشگاه پرسپولیس با جدیت کمتری مذاکرات خود را پیش ببرند و خانه خود را روی آب بنا کنند و قمار بزرگی انجام دهند. قماری که خیلی زود مشخص شد جواب نمیدهد و پروژه کریم باقری، شباهتی به پروژه اوسمار ویرا ندارد و نمیتوان به صورت شورایی از کنار زمین با افرادی که نمیتوانند سرمربی تیمی، چون پرسپولیس باشند، کار را پیش برد.
بازی با نامهای بزرگ و زمانی که از دست رفت
در همین اثنا نامهای عجیبی به عنوان گزینه سرمربیگری معرفی شدند که خیلی از آنها مشخص بود صرفا به بهانه بازی با ذهن رسانه و متعاقب آن با هوادار است. ادین ترزیچ، پائولو فونسکا، ژولین استفان و تاتا مارتینو بزرگترین گزینههایی بودند که اسمشان بر سر زبانها افتاد که حضورشان در فوتبال ایران شبیه به شوخی بود. در کنار این اشخاص شاهد مطرح شدن نامهای همیشگیای هم بودیم که خوسه پسیرو و روی فاریا برجستهترینشان بودند. خروجی تقریبا تمام این گزینهها، اما پوچ بود و هرکدام بعد از یکی دو روز روی جلد بودن، از یادها رفتند و زمان، چیزی بود که در این میان به هدر رفت. در شرایطی که رضا درویش و مدیریت باشگاه پرسپولیس میتوانستند با دوراندیشی، جانشین گاریدو را خیلی زود مشخص کنند و از تعطیلات به دست آمده برای هماهنگی سرمربی جدید با بازیکنان استفاده لازم را ببرند، مهلت طلایی موجود را با سهلانگاری از کف دادند تا تیم در بحرانیترین وضعیت ممکن آماده نیمفصل دوم شود و اولین جام فصل جاری را هم به یکی از رقبای دیرینهاش واگذار کند.
راه نجات چیست؟
حالا کریم باقری به صورت واضح اعلام کرده که در بازی روز سهشنبه مقابل ذوبآهن سرمربی نخواهد بود و کنار زمین حضور پیدا نمیکند. او بیش از این نمیخواهد از نامش سوء استفاده شود و دغدغه هوادار تیمش را دارد. رضا درویش به خوبی میداند عدم استخدام یک سرمربی خوشکارنامه طی روزهای آتی ممکن است کارش را به جدایی بکشاند. او از زمان قابل توجه پیش رویش استفاده نکرد و حالا باید در کوتاهترین زمان ممکن، گزینه درستی استخدام کند و در عین حال، تحت فشار دلالها، دست به انتخاب یک سرمربی عجیب نزند. بدون شک برگزیدن یک سرمربی با کارنامه ضعیف، درویش و همکارانش را از چاله وارد چاه خواهد کرد. آنها در راستای انتخاب نفر اول کادرفنی، میبایست جذب بازیکن را هم در دستور کار خود قرار دهند؛ چرا که در این زمینه نیز ضعیف عمل کردهاند و نیاز به تقویت دارند.
اگر دیر نشده باشد، مدیرعامل 63 ساله باشگاه پرسپولیس، برای نگه داشتن صندلیاش و راضی کردن هواداران پرسپولیس، زمان کمی پیش روی خود دارد و باید دید میتواند اشتباهات اخیرش را با یک کامبک بزرگ جبران کند یا باید دورانش را تمامشده بدانیم. اگر هم دیر شده باشد که باید به آقای مدیرعامل گفت: «خودکرده را تدبیر نیست...»
منبع: فوتبال 360
از میان اخبار