باز هم فرهادی و رسول اف؟ بحث داغ جامعه هنری و رسانه ای این روزها
رسولاف در مصاحبه با بی بی سی و در جلسه ای که در کلاب هاوس بود تلویحا اشاره کرد که شاید من هم اشتباه کردم در نوع بیان مطلب و چینش کلمات!
عصر ایران؛ نهال موسوی - واقعا خسته کننده و بی مزه شده است، از چند روز قبل که قهرمان، فیلم اخیر اصغر فرهادی در جشنواره کن اولین نمایشش را داشت تا به امروز بسیاری اتفاقات وحواشی رقم خورده است که واقعا در نوع خود این همه فضای دو قطبی نسبت به یک هنرمند و حضور او در معتبرترین جشنواره سینمایی دنیا حیرت انگیز است!
در جلسه مطبوعاتی فیلم از اصغر فرهادی پرسیده شد: نظرش درباره حضور امیر جدیدی (بازیگر نقش اصلی قهرمان) در فیلمی چون «روز صفر» که سرمایه آن از طرف وزارت اطلاعات تامین شده چیست؟ یا محسن تنابنده که با سازمان اوج همکاری داشته است؟ فرهادی درپاسخ گفت: «من در واقع بازیگر رو بازیگر میبینم [...] وقتی که میخوام فیلم بسازم میگم در دنیا این آدم بهترینه (برای ایفای نقش در فیلم)، نه پاسپورتش رو نگاه میکنم، نه اینکه چگونه به زندگی نگاه میکنه، یا چه کارهایی کرده (در چه فیلم هایی بوده)، این فرصت رو میدم، این آزادی رو میدم که هر کس بیرون از همکاری با من زندگی خودش رو داشته باشه و ممکنه متفاوت با من فکر کنه، یعنی ما خودمون که مقابل این تندرویها داریم حرکت میکنیم، خودمون باید مراقب باشیم ما هم تندرو نشویم، بگیم که حق نداری این کار رو بکنی، خط کشی های که راجع بهش حرف می زنیم و اهاش مخالفیم، خودمون این کار رو انجام ندیم»
بعد از این مصاحبه محمد رسول اف (فیلمساز)، توئیتی زد و نوشت:
«اگر هویت شغلی ما حساسیتهای ضروری انسانیمان را از میان ببرد، تبدیل به شئ میشویم. بازیگر، بازیگر است ترویج و عادیسازی شئ شدگی است. اصغر فرهادی عزیز با استدلال شما آیشمن هم فقط یک سرباز بود که میکوشید وظیفهاش را به خوبی انجام دهد!»
بعد از این توئیت فضا به شدت 2 قطبی تر شد و اکثریت اظهارنظرها در 2 دسته قرار میگرفت: برخی می نوشتند و می گفتند «درود بر شرفت...» و گروهی دیگر هم «مرگ بر...» فضایی که به جای تعقل فقط از احساسات ناشی میشود و به طرفه العینی میخواهد تکلیف طرف مقابلش را مشخص کند فرقی هم ندارد که فرهادی باشد یا رسولاف یاهر کس دیگری!
البته بسیاری بر رسولاف درود فرستادند او را با صفتهای چون با غیرت، شجاع، غیور و... خطابش قرار دادند ولی گروهی دیگر در زیر همان توئیت مباحثی مطرح کردند که رسولاف هم باید برای آنها پاسخگو باشد مانند (چند نمونه توئیت در زیر همان پست):
«اگه شما محمد رسولاف عزیز با حرف اصغر فرهادی واقعا مخالفی، پس چرا تو فیلم «لرد» از نسیم ادبی استفاده کردی که بازیگر فیلم «معمای شاه» بود؟» / «محمد رسولاف که به استفاده اصغر فرهادی از بازیگران آثار اوج و وزارت اطلاعات معترض است، خودش در «شیطان وجود ندارد» از چند بازیگر سازمان صداوسیما بهره برده. بعضی از هنرپیشههای این فیلم در سریالی محصول ستاد کل نیروهای مسلح هم بازی کردهاند. برای شما حلال بود، برای فرهادی شد گناه؟» / «همچین مغلطهایی از شما بعید بود جناب رسولاف. مقایسه مقام یک هنرمند و افسر یک رژیم ایدئولوژیک، مقایسهی قابل قبولی نیست. حق هنرمنده که تصمیم بگیره سیاسی عمل بکنه یا نه. اجباری نیست و نمیشه هم با معیارهای سیاسیمون، هنر یک هنرمند رو نقد بکنیم.» / «راجع به صدابردار و منشی صحنه و عوامل دیگه هم، همین نظر رو دارید؟» / «پسمهناز افشارو تو اینستا آنفالو کن...» / «جناب رسولاف پس بفرمایین کنار تست بازیگری یه تست عقیدتی و یه استشهاد محلی هم بگیرین یه وقت بازیگر منحرف به تورتون نخوره!»
البته رسولاف در مصاحبه با بی بی سی و در جلسه ای که در کلاب هاوس بود تلویحا اشاره کرد که شاید من هم اشتباه کردم در نوع بیان مطلب و چینش کلمات!
ابراهیم گلستان بعد از جایزه بزرگ فیلم قهرمان فرهادی در جشنواره کن متن جالب توجهی برای اصغر فرهادی نوشت و از روز گذشته در رسانهها بازنشر میشود، اگر کسی شناخت از ابراهیم گلستان داشته باشد میداند که جایگاه او در ادبیات داستانی و سینمای ایران غیر قابل انکار است و در طول یک عمر زندگی که تا کنون داشته (99 سال)، نشان داده بسیار صریح و حتی تندگو در ابراز بیان و نظریاتش است، اهل نان قرض دادن به هیچ کسی نیست.
به نظر میآید برای پایان این بحث نوشته او حق مطلب را به خوبی ادا کرده است: «من از آقای فرهادی تنها یک فیلم دیدهام که همان برایم این کفایت را آورد که او تواناست. نه به زور و شلوغ بلکه قریحه و دقت در بهکار بردن آن قریحه.
امیدوارم که برایش دشوار نباشد نگهداری آن قریحه و با پشتکار آن را وسعت و قوتهای تازه و درخور دهد. من امیدوار به آینده درخشانتر او هستم و آماده دریافت خبرهای فراوانتر از پیشرفتهای او، که یکی از شرطهای اساسی آن توفیقهای مکرر است در همان محیط زندگی و کار خودش که هم در گذشته و هم در حال وضع انسانی نیرومندی دارد که حاجت به دقت دید و احتیاط دور از واهمه و همچنین اعتنای مناسب و درخور داشتن نسبت به مهملگوهای گوناگون. من امید فراوان دارم به ادامه توفیق و پشتکار او و بیاعتنایی به تقلبها و فریبهایی که سر راه او خواهند آورد و خواهند گذاشت که همواره باید به هر ترتیبی که بشناسد از خود دور کند. صاحبان این تقلبها نه کماند و نه بیکوشش. امیدوارم که او یا آنها را نبیند یا درست ببیند و درست علاج کند نکبت حضور و وجود آنها را.»
لینک کوتاه: asriran.com/003KhR