بحرانی تلخ تر از کرونا؛ سرعت پیری در جامعه ایران
تصور پیری جامعه ایران (از هر 3 نفر یک نفر بالای 60 سال) بسیار تلخ تر از کروناست. از تجربه های جهانی استفاده کنید و اجازه ندهید دوباره کشور، به یک باره در یک پاندمی مرگ گرفتار شود. فردا خیلی زود فرا می رسد.
عصر ایران؛ سجاد بهزادی - حالا همه نگرانی های جمعیت این شده است که ایران طی چند سال آینده یکی از سال خورده ترین کشورهای دنیا و در 30 سال آینده پیرترین کشور جهان می شود. این چالش البته مخصوص ایران نیست و مسئله ای جهانی است. تحقیقات نشان میدهد در طول 30 سال آینده، سالمندان حدود 20 درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند و سازمان بهداشت جهانی تخمین زده تا سال 2050 جمعیت سالمندان به دو میلیارد نفر برسد.
بر اساس آمارهای رسمی، جهان ما هر روز پیرتر می شود. گفته می شود تقریبا 900 میلیون نفر در جهان بالاتر از 60 سال سن دارند و تا سال 2050، 2 میلیارد نفر یا 22 درصد از جمعیت کره زمین در این سن خواهند بود، در حالی که در سال 2015، این جمعیت 900 میلیون نفر بوده است و امروزه 125 میلیون نفر در سن 80 سال یا بیشتر هستند.
اما به راستی چه کسانی و با کدام شعار و برنامه ریزی سبب شده اند جمعیت ایران، به سوی سالخوردگی برود و چرا گفته می شود وضعیت سالخوردگی جمعیت در کشور ایران بحرانی تر از دیگر کشورهای جهان است؟
به اعتقاد کارشناسان، موالید در کشور از سال 95 تا کنون سیر نزولی دارد و جمعیت زنان سالمند رو به افزایش است. براساس استانداردهای جهانی، اگر آمار جمعیت سالمندی نسبت به سایر گروه های سنی در یک کشور به 7 درصد برسد، به این معنی است که جامعه در حال عبور از فاز اول پیری است. این شاخص در کشور ما 10 درصد است که اگر این رقم به 14 درصد برسد، وضعیت نگران کننده خواهد بود.
ایسنا گزارش داده است "از سال 95 تا 1400 به طور متناوب هر سال میزان باروری و موالید سیر نزولی داشته و متاسفانه در طول نیم قرن گذشته پایینترین نرخ موالید در سال 98 با 12 درصد کاهش گزارش شده است."
این آمار به آن معنی است که کمتر از 35 سال دیگر یک سوم جمعیت ایران سالمند خواهد بود؛ اما پرسش اصلی اینجاست که چه اتفاقی افتاده است که انگیزه فرزند آوری در میان خانواده های ایرانی به شدت کاهش یافته و همه نگران سال خوردگی درجامعه ایران هستند؟
زمانی جامعه به پیری می گراید وفرزندی متولد نمی شود که فقر در جامعه اوج می گیرد و زوج ایرانی سالهای عمرش می گذرد و شهامت بچه دار شدن ندارد و از آینده بیمناک است.
بحران قیمت خوراکیها تشدید شده و فقر در سفره 25درصد ایرانیان جا خوش کرده است. جدیدترین گزارش مرکز آمار تأیید میکند که از بین 53 قلم کالاهای خوراکی منتخب، قیمت 40 قلم کالا در محدوده بحران قرار دارد و رشد تورم ماهانه بالای 2 درصد را تجربه کرده است.
رشد جمعیت به دنبال سیاست کسانی متوقف شد که قدرت خرید غذای مردم را کاهش دادند به طوری که گفته می شود قدرت خرید غذا در ایران به کمترین سطح 20 سال اخیر رسیده است.
گزارشهای مرکز آمار نشان می دهد که تورم برخی خوراکیها سه رقمی شده است! بعنوان مثال رشد قیمت برخی اقلام خوراکی وضروری خانواده که در سال 97 حدود 12 تا 13 هزار تومان بوده است، نشان میدهد در طول سه سال بیش از 500 درصد افزایش قیمت داشته است. با این وضعیت چگونه می شود با رشد 500 برابری اقلام خوارکی، فرزند آوری داشت وجمعیت را جوان نگه داشت. مگر فرزندی که به دنیا می آید غذا نمی خواهد؟
کسانی جمعیت ایران را سالخورده کردند که عملکرد شان سبب شده است جمعیت بالایی از زنان وجوانان این کشور به دلایل مختلف از جمله مشکلات اقتصادی ازدواج نکنند و در بازه سنی تجرد قطعی باشند.
مطابق با آخرین سرشماری کشور، حدود 36 درصد از جمعیت زنان جوان 15 تا 34 سال کشور را دخترانی تشکیل می دهند که هنوز ازدواج نکرده اند و حدود 2.3 درصد از زنان 45 ساله و بیشتر در بازه سنی تجرد قطعی قرار دارند.
امروز گفته می شود در مقابل هر 100 دختر در سن ازدواج 191 پسر در سن ازدواج داریم و میتوان گفت نسبت پسران ازدواج نکرده دو برابر دختران است.
کسانی جامعه را پیر و انگیزه فرزند آوری را کاهش دادند که ارزش پول ملی را به خاک سیاه نشاندند و قدرت خرید مردم را پایین تر بردند.
رییس کمیته دستمزد شورای اسلامی کار می گوید" قدرت خرید کارگران در شش ماه نخست سال 32درصد کاهش یافته است." امروز ارزش واقعی یارانه مردم فقط 1700 تومان است. در شروع هدفمندی یارانهها و آغاز توزیع یارانههای 45 هزار تومانی ارزش یک دلار هزار تومان بود. اکنون قیمت دلار صرافی ملی به بیش از 26 هزار تومان رسیده است.
همین کاهش ارزش پول ملی باعث شده که ارزش واقعی یارانه به 1700 تومان برسد. این درحالیست که اگر قرار بود یارانه نقدی نیز به مانند دلار یا حداقل به اندازه رشد دلار افزایش یابد اکنون یارانههای 45 هزار تومانی باید به رقمی حدود 1.2 میلیون تومان میرسید.
وقتی فرزند آوری متوقف شد که آرزوی خرید خانه برای یک زوج جوان تقریبا به امری ناممکن تبدیل شد. مگر می شود مسکن نداشت و فقر از در ودیوار جامعه بالا رود و شعار فرزندآوری داد. سخنگوی کمیسیون عمران مجلس انقلابی می گوید "با درآمد کنونی اقشار متوسط جامعه و هزینههای سرسام آور زندگی، خانه دار شدن به رویا تبدیل شده به نحوی که بر اساس آمار مسئولان مدت انتظار دهک اول برای خانه دار شدن به حدود 178 سال رسیده است."
در ادامه یادداشت نمی دانم کدام آمار فقر وفلاکت جامعه ایران را تحلیل کنم که همگی سبب پیری جمعیت و مانع فرزند آوری هستند.
مگر فرزندآوری، داشتن جمعیت جوان و کاستن از جمعیت سال خورده که روز وشب به ظاهر موجب نگرانی مسئولان هست؛ ارتباط مستقیمی با این مولفه ها ندارد. در جامعه ای که یک چهارم جمعیت آن در معرض فقر غذایی قرار دارند، نزدیک به 40 میلیون نفر از مردم به کمکهای معیشتی و یارانهای برای ادامه زندگی خود نیازمندند و با تورم 56 درصدی قیمت گوشت روبرو هستند چگونه می توان شعار فرزند آوری داد.
بررسی که در مورد هرم جمعیتی و توزیع ثروت و فاصله طبقاتی در ایران شده است نشان می دهد از جمعیت 85 میلیونی، فقط 4 میلیون نفر در ایران زندگی خوبی دارند!
در جامعه ای که در آن از هر سه ایرانی، یک نفر زیر خط فقر باشد چگونه انتظار فرزندآوری و کاستن از سال خوردگی داری؟ برای نخستین بار به شکل رسمی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گزارشی با عنوان «پایش فقر»، خط فقر رسمی کشور را منتشر کرد. براساس این گزارش، نرخ فقر در سال 1398 حدود 32 درصد محاسبه شده است. این عدد به این معناست که در سال 98 تعداد افرادی که کمتر از میزان خط فقر درآمد داشتهاند، حدود یکسوم جمعیت را تشکیل دادهاند و این یعنی از هر سه نفر، یک نفر زیر خط فقر، درآمد داشته است.
امروز سال خوردگی جمعیت هم بحرانی است کنار دیگر بحران های جامعه ایران. دردی است در کنار دیگر دردهای جامعه ایران که هیچ راهکار اساسی و پایدار برای آن دیده نمی شود.
مجلس انقلابی برای رهایی از این بحران می گوید پول می دهیم شما فرزند بیاورید. طرحی اعلام شده است بنام "طرح جوانی جمعیت"؛ در این طرح به فرزند اول 10 میلیون، دوم 20 میلیون، سوم 30 میلیون در بدو تولد تعلق می گیرد. یعنی اگر تا تولد فرزند سوم، تورم کنونی کشور افزایش نیابد پدر خانه با جمع این پول می تواند یک کولر ویا یک یخچال برای خانه بخرد.
این راهکارها نه تنها دردی را دوا نمی کند بلکه به معنای فرو رفتن در بحرانی تازه تر خواهد بود. برای حل تمام بحران ها باید متخصص ها را درگیر کرد. به قول دکتر سریع القلم "حکمرانی، یک تخصص است مثل پزشکی."
نمی توان ایدئولوژیک با مشکلات وبحران ها برخورد کرد. نمی توان در هوای افزایش جمعیت راهکارهایی داد که همان راهکارها خودش بحران را بازتولید کند.
اگر شهروندان یک کشور، صبح از خواب بیدار شوند و ناگهان ببینند که ارزش دارایی هایشان نصف شده است؛ شما با چه انگیزه ای از آنها طلب فرزند آوری دارید. باید ثبات داشت و اندیشه های کهنه را اصلاح کرد و ریشه بحران ها را نادیده نگرفت و در همان مسیر گام برداشت. اگر غیر از این باشد همچنان فرزندی متولد نخواهد شد وجامعه هر سال پیرتر می شود. تصور پیری جامعه ایران (از هر 3 نفر یک نفر بالای 60 سال) بسیار تلخ تر از کروناست. از تجربه های جهانی استفاده کنید و اجازه ندهید دوباره کشور، به یک باره در یک پاندمی مرگ گرفتار شود. فردا خیلی زود فرا می رسد.
بیشتر بخوانید: 30 میلیون نفر در ایران زیر خط فقر مطلق زندگی میکنند «پیر شدن» ایرانیها، چه بلایی بر سر بازار مسکن میآورد؟ مسوولان ایران! لااقل از دختر 16 ساله فنلاندی بشنوید... انجمن سلامت خانواده ایران: رشد جمعیت ایران 25 سال دیگر منفی میشود / وجود 13 میلیون جوان مجرد استاد جمعیت شناسی: هرم سنی ایران در سال 1430 «استوانهای» میشود لینک کوتاه: asriran.com/003OXn