بحران آب؛ طعنهی طبیعت بر توهمات نتانیاهو
در حالی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، اخیراً با طرح ادعاهایی، از توانایی خود برای حل بحران آب ایران سخن میگفت، امروز خود و کابینهاش در برابر خشکسالی بیسابقهای در سرزمینهای اشغالی به زانو درآمدهاند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، در حالی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، اخیراً با ادعاهایی از توانایی خود برای حل بحران آب ایران سخن میگفت، امروز خود و کابینهاش در برابر خشکسالی بیسابقهای در سرزمینهای اشغالی به زانو درآمدهاند.
این رخداد طبیعی، پاسخی کوبنده به اظهارات مداخلهجویانه او در امور داخلی ایران تحت بهانه تأمین آب است. تاریخ، همواره شاهد بوده است که کسانی که در پی دخالت در امور داخلی دیگران هستند، اغلب در برابر چالشهای اساسی داخلی خود دچار سستی و ناتوانی میشوند. این مقاله به بررسی این پارادوکس تلخ میپردازد؛ پارادوکسی که در آن، ادعاهای موهن جلاد غزه در سایه واقعیتهای محیطی و اقلیمی درهم میشکند.
وضعیت کنونی در سرزمینهای اشغالی فلسطین، حکایت از یک بحران زیستمحیطی عمیق دارد که ابعاد آن فراتر از یک دوره کمبارشی فصلی است. کاهش بیسابقه میزان بارش، همراه با گرمای شدید و تداوم خشکی، مقامات رژیم صهیونیستی را وادار به اعلام وضعیت «خشکسالی» کرده است. این وضعیت، ساختار مدیریتی و زیرساختهای آبی این رژیم را به شدت به چالش کشیده است.
منابع آب حیاتی، که شریانهای اصلی زندگی و کشاورزی در این منطقه خشک هستند، به شدت تحت فشار قرار گرفتهاند. دریاچه معروف "هولا" (Hula Valley)، که زمانی نماد مدیریت منابع آبی و تالابهای احیا شده در اسرائیل بود، اکنون با کاهش شدید سطح آب مواجه است. گزارشهای محلی حاکی از آن است که وضعیت در این منطقه و دیگر منابع آبی اصلی، "اسفبار" توصیف شده است. این امر نه تنها بر ذخایر آب آشامیدنی تأثیر میگذارد، بلکه زنجیره غذایی و اقتصاد کشاورزی را نیز در معرض خطر قرار داده است.
عوفر برنع، مدیر شرکت کشاورزی "الجلیل علیا" (Upper Galilee Regional Council)، هشداری جدی داده است که پژواک آن در میان کشاورزان طنینانداز شده است. وی تأکید کرده است که کشاورزان در آینده نزدیک توانایی کشت بسیاری از محصولات استراتژیک و مورد نیاز خود را از دست خواهند داد. این هشدار، بیش از هر چیز، تأکیدی است بر شکنندگی سیستم مبتنی بر اتکا به منابع محدود آب در منطقهای که تغییرات اقلیمی تأثیرات مخرب خود را نمایان ساخته است. این یک بحران اقلیمی صرف نیست؛ بلکه یک هشدار وجودی برای شالوده کشاورزی و در درازمدت، توانایی سکونت پایدار این رژیم در این منطقه محسوب میشود.
نکتهی بسیار قابل تأمل و از منظر سیاسی، بسیار مضحک، اینجاست که این بحران داخلی و وخیم، در حالی رخ داده که نتانیاهو در یک "شوی سیاسی" ساختگی، تلاش میکرد از موضع قدرت قلابی، بر مشکلات آبی ایران فخر بفروشد و حتی از این بهانه برای مشروعیتبخشی به حمایت از اغتشاشات داخلی ایران بهره ببرد. نتانیاهو، در اظهاراتی که فراتر از مداخله در امور بینالملل بود، ادعا میکرد که ایران با مدیریت نادرست منابع آبی خود، دچار بحران شده است و تلآویو میتواند راه حلهایی برای آن ارائه دهد. این ادعاها، که در بستر داخلی ایران اغلب به عنوان "یاوهگوییهای یک رهبر تحت فشار" تلقی میشوند، اکنون در سایهی ناتوانی کامل خود او در مدیریت بحران آب در مرزهای خودش، به طنزی تلخ و رسوایی آشکار تبدیل شدهاند.
ملت ایران، با درایت و ذکاوت تاریخی خود، نقشهی شوم نتانیاهو را که تلاش داشت با استفاده از نقاط ضعف داخلی ایران، اهداف سیاسی خود را پیش ببرد، ناکام گذاشت. اما اکنون، طعنهی تاریخ بر خود او وارد شده است؛ خودِ نتانیاهو در مقابل قدرت طبیعت، مستأصل و ناتوان مانده است. این وضعیت نشان میدهد که تمرکز بر پروپاگاندا و دخالت خارجی، هرگز جایگزین مدیریت بحرانهای داخلی و توجه به زیرساختهای حیاتی نخواهد شد.