بحران انرژی را جدی بگیرید
خشکی تالابها و رودخانههای فصلی، از بین رفتن درصد زیادی از اراضی جنگلی و منابعطبیعی، کاهش سطح آبهای زیرزمینی و استفاده حداکثری از آبهای ژرف و انقراض گونههای نادر حیاتوحش بهدلیل شکار بیرویه تنها چند نمونه از آسیبهایی است که در طول چند دهه بر پیکر محیطزیست کشور وارد شده است.
خشکی تالابها و رودخانههای فصلی، از بین رفتن درصد زیادی از اراضی جنگلی و منابعطبیعی، کاهش سطح آبهای زیرزمینی و استفاده حداکثری از آبهای ژرف و انقراض گونههای نادر حیاتوحش بهدلیل شکار بیرویه تنها چند نمونه از آسیبهایی است که در طول چند دهه بر پیکر محیطزیست کشور وارد شده است. بهاعتقاد بسیاری از کارشناسان، وضعیت نابسامان محیطزیست ایران ناشی از توان ضعیف سازمانهای متولی از جمله سازمان حفاظت از محیطزیست و منابعطبیعی است، اما شاید این ضعف سیستمی، ریشه در توجه و نگرش ارکان و نهادهای بالادستی داشته باشد. یکی از این نهادها مجلس شورای اسلامی است که نمایندگان در قانون و روی کاغذ نقش مهمی در پیشگیری از زیانهای گسترده بر پیکره محیطزیست دارند، هرچند چنین روندی تنها در قانون است و بهندرت شاهد اقدام جدی نمایندگان در راستای جلوگیری از پروژههای آسیبزننده به محیطزیست بودیم. صمت در این گزارش به نقش نمایندگان مردم در حفاظت از منابعطبیعی و محیطزیست پرداخته است.
لزوم توجه نمایندگان به بحرانهای زیستمحیطی
هاشم اورعی، استادتمام دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف درباره نقش نمایندگان مجلس در جلوگیری از بحرانهای زیستمحیطی به صمت گفت: متاسفانه عملکرد نمایندگان مجلس در جلوگیری از بحرانهای زیستمحیطی و چالشهای مربوط به انرژی دوره به دوره کمرنگتر شده و امروز خانه ملت با ضعف ساختاری و عملکردی زیادی مواجه است. اغلب کشورهای پیشرفته از سیاست انرژی برخوردارند؛ یعنی نقش سیاستگذار یا همان مجلس در مدیریت انرژی پررنگ است و دولت هم در جایگاه اجرای قوانین، عملکرد خود را دارد؛ بنابراین نمایندگان آتی خانه ملت باید چنین موضوعاتی را در صدر توجه خود قرار دهند.
وی افزود: برای مثال اینکه کمیسیون تلفیق با طرح موضوعاتی نظیر «بنزین برای همه» در مجلس دست به اقداماتی میزند یا اینکه نمایندگان مجلس تاکید زیادی بر عدمافزایش نرخ انرژی دارند، ناشی از 2 عامل اساسی است؛ یا نسبت به مسئله انرژی دانش و آگاهی کافی ندارند یا اینکه مردم دغدغه اصلی آنها نیستند که بیشک وزنه عامل دوم بیشتر سنگینی میکند. در غیر این صورت، تشخیص اینکه در حوزه انرژی چه تصمیمی درست است و چه تصمیمی غلط، سخت نیست. بیشک آیندگان با دیدن کارنامه مجلس شورای اسلامی در بحث مدیریت انرژی نسبت به تصمیماتی که امروز گرفته شده، بسیار گلهمند خواهند بود؛ آیندگانی که انرژی معضل اول زیست آنها است. بهاعتقاد من، بود و نبود برخی کمیسیونها در مجلس فرقی برای حل معضلات ندارد. حتی اگر کمیسیونهای انرژی یا تلفیق وجود خارجی نداشتند، وضعیت انرژی در کشور به این درجه از آشفتگی و ناپایداری نمیرسید، در نتیجه نقش مجلس در وضعیت انرژی منفی بوده است.
انرژی ارزان، کشور را ورشکسته کرده است
وی بااشاره به چالشهای نرخگذاری انرژی گفت: یکی از اقدامات نابجای نمایندگان مردم در مجلس، جلوگیری از افزایش نرخ انرژی است. همه میدانند که ارزان بودن انرژی منجر به هدررفت آن میشود و انرژی ارزان کشور را ورشکسته کرده است. کار سخت مجلس این است که با افزایش نرخ انرژی، آن را تبدیل به کالایی گرانبها کند تا میزان هدررفت آن کاهش یابد. خلاف برخی اظهارنظرها، بیشک این تصمیم بهنفع مردم است، زیرا ذخایر انرژی در کشور با بحران کمبود مواجه است.
بهگفته اورعی، اگر قرار باشد تنها یک تصمیم برای خروج از بحران انرژی در کشور از سوی مجلس گرفته شود، این است که با ارائه یک برنامه پنجساله تصویب کند که نرخ حاملهای انرژی هر سال 10 درصد بالای نرخ تورم سال قبل افزایش یابد.
وی افزود: یعنی اگر هر سال نرخ انواع انرژی را 10 درصد بیشتر از نرخ تورم سال قبل گران کنند، در طول 10 سال انرژی به نرخ واقعی خود میرسد، اما متاسفانه با این روند انرژی در کشور هر سال ارزانتر میشود. نمایندگان مجلس در کشور ما درست مسیر برعکس را در پیش گرفته و با افزایش نرخ حاملهای انرژی در دورههای مختلف مخالفت کردهاند.
تعیین نرخ انرژی متناسب با دهکها
وی افزود: برای پیشگیری از پیامدهای مخرب افزایش نرخ حاملهای انرژی، باید بهتناسب وضعیت اقتصادی اقشار جامعه یارانه داده شود. با این کار پرمصرفها پول بیشتری برای انرژی میپردازند و اقشار کمدرآمد به نسبت درآمدشان هزینه انرژی را پرداخت میکنند. در واقع قشر آسیبپذیر هوشمندانه مدیریت میشوند. طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در شرایط فعلی تخصیص یارانهها باعث شده است دهک دهم 17.5 برابر دهک اول از یارانه انرژی بهرهمند شود؛ یعنی یارانه انرژی از سوی اقشار کمدرآمد بهسوی اقشار ثروتمند جاری شده است. در حالی که باید دولت با یک ارزیابی دقیق از میزان تغییر بر بخشهای مختلف اقتصاد و متناسب با دهکهای مردم، بهمیزان متفاوت از آنها حمایت کند. یارانه باید هوشمند باشد؛ نه آنکه بدون ارزیابی و فلهای و تقریبا یکسان به مردم داده شود.
این استاد دانشگاه گفت: مشکل اصلی کشور ما در بحث مدیریت انرژی، بهرهوری است. در اغلب کشورها در یک دوره 20ساله بهرهوری انرژی روند افزایشی داشته و در صدر این لیست کشور ایرلند قرار دارد که توانسته در 2 دهه اخیر 42 درصد بهرهوری داشته باشد. ایران جزو 6 کشوری است که بهشدت بهرهوری پایینی را تجربه کرده و رتبه نخست عدمبهرهوری را به خود اختصاص داده است. بهرهوری یعنی استفاده از فناوریهای روز برای بالا بردن کارآیی مصرف انرژی؛ یعنی اینکه مصارف انرژی را داشته باشیم، اما انرژی کمتری مصرف کنیم. اما اینکه چرا بهرهوری در کشور ما شکل نمیگیرد و بخش خصوصی هم پای کار نمیآید، به بیارزش بودن انرژی در کشور برمیگردد. در بهرهوری روی کالایی میتوان سرمایهگذاری کرد و داد و ستد راه انداخت که ارزشمند باشد.
بهرهوری در گرو ارزش کالا
اورعی گفت: بهرهوری اساسا زمانی معنا و مفهوم پیدا میکند که؛ کالایی که میخواهیم بهرهوری آن را بالا ببریم، قیمتی باشد و ارزش بهرهوری را داشته باشد؛ در واقع سودی در پس این بهرهوری وجود داشته باشد. وقتی به هزار دلیل انرژی در کشور ما بیارزش است، چگونه میتوان صحبت از سرمایهگذاری و بهرهوری کرد. وقتی 99 درصد نرخ انرژی بهصورت یارانه در قالبهای مختلف به مصرفکننده پرداخت میشود، یعنی مردم فقط هزینه یک درصد آن را میپردازند، چگونه میتوان انتظار داشت بهرهوری اتفاق بیفتد؟ درست شرایطی که برای تجدیدپذیرها افتاد. البته ناگفته نماند که چند سالی میشود در زمینه توسعه تجدیدپذیرها اقداماتی انجام گرفته، اما زمانی این نوع انرژی در کشور جایگاه پیدا کرد که نه برق کافی داریم و نه گاز برای تولید برق.
وی افزود: اما مجلس باید بداند که ارتقا و افزایش نرخ انرژی در نهایت به سود مردم تمام میشود؛ نه آنکه با پیشنهاد افزایش نرخ از سوی دولت مخالفت کند.
آلودگیهای شهری را دریابیم
آرش حسینیمیلانی، عضو پنجمین دوره شورای شهر تهران و عضو سابق کمیته برنامهریزی آب در برنامه سوم توسعه در گفتوگو با صمت گفت: کیفیت هوا ارتباط زیادی با منابع آلاینده متحرک دارد. در کلانشهرها معمولا تراکم جمعیت، آثار زیستمحیطی متعددی را بر جای میگذارد. در چنین مواردی، دولت مرکزی بههمراه مدیریت شهری در تلاش هستند تا راهکارهایی را پیگیری کنند که مهمترین این راهکارها، توسعه حملونقل عمومی است تا میزان استفاده از خودروهای شخصی را کاهش دهند و با استفاده از حملونقل عمومی بتوانند میزان انتشار آلایندهها را کنترل کنند. بهطورکلی استراتژی اصلی این است که درصد زیادی از حملونقل شهری، عمومی باشد، اما این یک رویکرد پسینی است.
وی افزود: بیشک پیگیری رویکردهای پیشگیرانه مهمتر است، چراکه منجر به کنترل شدن تراکم شهری میشود. به همین دلیل خوب است بهارستاننشینان آتی توجه بیشتری نسبت به گذشته به حل این موضوع داشته باشند. بهاعتقاد من، در برخی نقاط شهر، اساسا اجازه گسترش بیش از حد را نباید داد، زیرا ظرفیتی وجود ندارد تا جمعیت بیشتر شود و از نظر تراکم و ارتفاع، باید محدودیتی قائل شد.
حسینیمیلانی گفت: متاسفانه شاهد این هستیم که در دوره اخیر مدیریت شهری قوانین شهرسازی رعایت نمیشود و تراکمفروشی روزبهروز بیشتر شده و چرخ شهرفروشی در حال چرخیدن است. بنابراین، یکی از مهمترین اقدامات نمایندگان مجلس این باید باشد که برنامه جامع شهری عملیاتی شود. این برنامه میتواند بهعنوان سدی در مقابل سیل معضلات زیستمحیطی شهری شناخته شود، در حالی که متاسفانه در بسیاری از شهرهای کشور، سد شهرسازی شکسته شده است.
بحران آب، یکی دیگر از آثار حساس زیستمحیطی تراکم شهری است. نزدیک به 5 سد در تهران به شهروندان آبرسانی میکنند. در واقع، حقابههای مناطق اطراف، به شهر تهران اختصاص داده شده است. از طرف دیگر، با تراکمفروشی سقف جمعیت تهران بلندتر شده، در نتیجه سرانه آب برای شهروندان تهران کاهش یافته است که در آینده نهچنداندور، این موضوع شهروندان را با معضلات عدیده مواجه میکند. رشد جمعیت در تهران منجر به تبعات زیستمحیطی زیادی در حاشیه آن و در دشتها و نواحی آبخیزداری اطراف میشود. گفتنی است، رشد بیقاعده ساختوساز و مجوزهای مربوط به این فرآیند، باعث افزایش تقاضای شهرنشینی میشود و همین مسئله، آثار سوء زیستمحیطی فراوانی را بر جای میگذارد. بهنظر میرسد رویکرد اصلی نمایندگان آتی مجلس شورای اسلامی باید توجه به موضوع تراکم شهری و ساختوسازهای بیقاعدهای باشد که در کلانشهرهای بزرگ اتفاق میافتد.
پسماند، آفت شهرهای متراکم
وی بااشاره به اهمیت توجه بهارستاننشینان به بحران آب گفت: متاسفانه توان اکولوژیک تهران از دهه 70 خارج شد و اگر تهرانیها بخواهند تنها به منابع آب زیرزمینی متکی باشند، بیشک بحران آب شدیدی را تجربه خواهند کرد. موقعیت جغرافیایی تهران بهگونهای است که حداکثر برای 3 میلیون نفر میتوان آب تامین کرد، اما به کمک سدهای اطراف، این جمعیت به 12میلیون نفر رسیده است که روزبهروز هم افزایش مییابد و متاسفانه کمبود آب شدت پیدا میکند. شرایط ساختوساز و تراکم در شهر بهگونهای است که مسیر باد را مسدود کرده، همچنین این میزان از تراکم باعث شده است که میزان آلایندگی بهحدی افزایش پیدا کند که باد، قدرت تخلیه آن را نداشته باشد و همین امر منجر به آلوده شدن روزبهروز شهر شده است. برونریز زباله شهر تهران، دیگر مولفهای است که تاثیر زیادی از تراکم شهری میپذیرد. تقریبا ظرفیت مکانهایی که تاکنون زباله دفن یا امحا شده، بهپایان رسیده و منجر به انتشار آلایندههای خطرناکتر در شهرکهای اطراف خود شده است. در بیشتر موارد شهرداری تلاش میکند که استانداردهای بهداشتی را در دفن زباله بهکار گیرد؛ اما پسماندها معضل اصلی شهرهای با تراکم بالا هستند.
سخن پایانی
حفاظت از محیطزیست در کنار بهرهبرداری از آن امری است که باید از سوی تمام بخشها موردتوجه قرار بگیرد. مهمترین متولی حفاظت از محیطزیست، سازمان محیطزیست است که متاسفانه با سیاستزدگی در مدیریت و توان عملیاتی پایین، در انجام وظایف محوله ناکارآمد بوده است. بیشک وضعیت نابسامان زیستمحیطی کشور لزوم بازنگری در جایگاه ساختاری این سازمان را نشان میدهد. بررسیها حاکی از آن است که یکی از علتهای وضعیت موجود، اختیارات عملیاتی محدود سازمان حفاظت محیطزیست است.