پنج‌شنبه 17 آبان 1403

بحران زباله در گیلان و مازندران

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
بحران زباله در گیلان و مازندران

مردم باید درباره حجم پسماند خود نسبت به گذشته حساس‌تر باشند. وقتی در بیشتر رستوران‌های گیلان، از ظروف یکبارمصرف استفاده می‌شود، نشان می‌دهد هنوز حساسیتی درباره این موضوع بین مردم به وجود نیامده است.

«مردم باید درباره حجم پسماند خود نسبت به گذشته حساس‌تر باشند. وقتی در بیشتر رستوران‌های گیلان، از ظروف یکبارمصرف استفاده می‌شود، نشان می‌دهد هنوز حساسیتی درباره این موضوع بین مردم به وجود نیامده است.»

روزنامه شرق نوشت: «موضوع پسماند و زباله به یکی از مسائل مهم در حوزه محیط زیست در ایران تبدیل شده است؛ کلان‌شهرها را در وضعیت نگران‌کننده قرار داده، اما وضعیت در استان‌های شمالی بحرانی است. حجم تولید زباله در استان گیلان در دهه‌های گذشته به دلیل افزایش جمعیت و تبدیل‌شدن به مقصد گردشگری، افزایش چشمگیر داشته است. در سال 1398 در سراوان کوه زباله‌ای به ارتفاع 70 تا 100 متر به وجود آمده و باعث شده تأسیسات تصفیه شیرابه زیر حجم زباله دفن شود.

اعتراضات مردم سراوان در سال‌های اخیر باعث توجه به موضوع پسماند و زباله در استان گیلان شد اما این فقط بخش کوچکی از بحران است.

نرگس آذری، پژوهشگر و مدیر سابق میز محیط زیست و شهری مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری، در گفت‌وگو با «شرق»، تصویری از وضعیت فجیع زباله در استان‌های شمالی ترسیم کرده و معتقد است بدترین سناریو در حال وقوع است. سراوان فقط یک نمونه مشهور است و در این میان کسانی هستند که نمی‌خواهند مسئله حل شود. شرح کامل گفت‌وگو را در ادامه بخوانید.

با توجه به پژوهش‌های مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری در حال حاضر وضعیت پسماند در سراوان استان گیلان چگونه است؟

وضعیت استان گیلان از زمان گزارش مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری که در سال 1398 انجام شده بود، با وجود اینکه پروژه‌هایی با هزینه‌های زیاد اجرا شده، هیچ تغییر رو به بهبودی نکرده و بلکه بدتر هم شده است. برای بررسی وضعیت استان گیلان می‌توان دو نوع گزارش ارائه داد: اول گزارش‌هایی که میزان پیشرفت و اجرای پروژه‌ها را نشان می‌دهند.

پروژه‌های زیادی با بودجه‌های کلان اجرا شده و آمارها نشان می‌دهد این پروژه‌ها در حال پیشرفت هستند. اما هر چند از نظر فیزیکی تعداد سوله و تجهیزات، پروژه پیشرفت داشته است اما تصفیه‌خانه‌ای که ایجاد شده هنوز شروع به کار نکرده است. نوع دیگری از گزارش درباره مدیریت پسماند است.

آنالیز فیزیکی دقیقی درباره میزان پسماند وجود ندارد و هر درصدی که اعلام می‌کنند تقریبی است. برای مثال زمانی که در سراوان مشغول به فعالیت بودم، نحوه کار به این صورت بود که یک سطل زباله را باز می‌کردیم و از کارگر می‌خواستیم زباله‌ها را جدا کند و بعد بشمارد تا بتوانیم به صورت تقریبی محاسبه کنیم.

در حال حاضر حجم ورود پسماند در سراوان هزار تن است اما مسئولان شهری هیچ پیش‌بینی‌ای درباره میزان افزایش حجم زباله ندارند و اینگونه پاسخ می‌دهند: «میره بالا دیگه، مثلا میشه هزارو 200 تن.» آنها درباره حجم ورود زباله در روزهای شلوغ یا خلوت هم آماری در دست ندارند. در سال‌های اخیر تنها رقمی که وجود دارد تعداد کامیون‌هایی است که وارد سراوان می‌شود که گاهی آن را هم چند روز یکبار شمارش می‌کنند و محاسبه دقیقی ندارند.

آیا مدیران استان برنامه‌ای برای مدیریت پسماند دارند؟

مدیران استان گیلان برنامه دقیقی برای چگونگی مدیریت پسماند ندارند و نمی‌دانند اولویت چیست. آیا می‌خواهند زباله‌ها را بسوزانند یا بازیافت کنند؟ آیا می‌خواهند بدانند چند درصد زباله‌ها باارزش است و چند درصد بی‌ارزش یا نه؟ آنها اطلاعات دقیق و پاسخ روشنی درباره این سؤالات ندارند. به عنوان مثال در سراوان قرار بر این بود که ابتدا کارخانه تولید برق تأسیس شود اما با توجه به این که زباله‌ها تفکیک نشده بودند، به دلیل کیفیت پایین پسماندها امکان تولید برق نبود.

در استان گیلان تفکیک از مبدأ وجود ندارد و هیچ برنامه مشخصی برای اجرای آن طراحی نشده و این برنامه‌نداشتن باعث افزایش حجم زباله در مبدأ شده است. در این استان با هزینه کلان تصفیه‌خانه ساخته می‌شود اما به حجم زباله دپوشده و وجود حشراتی که ممکن است آب، خاک، جنگل و کشت‌وکار را آلوده کنند، توجهی نمی‌شود.

در شهر سراوان روزانه هزار تن زباله تولید می‌شود و تنها کاری که می‌توان انجام داد، ریختن خاک و شن روی این پسماند و زباله‌هاست. یعنی به 20 کامیون شن در روز نیاز است که بتوان زباله‌های موجود را دفن کرد. این شن‌ها را از کوه‌های رودبار می‌تراشند و روی زباله‌های سراوان می‌ریزند، یعنی به دلیل نبود مدیریت درست در پسماند، کوه‌های شهر دیگری را برای زباله‌های سراوان از بین می‌برند.

آیا با وجود سرریز بودجه به استان، تغییری در بحران زباله صورت گرفته است؟

بحران زباله، سرریز بودجه‌ای را به این استان داشته اما مسئله پسماند حل نشده است. به عنوان مثال بودجه استان گیلان در سال‌های 96 و 97، حدود 10 برابر از سال‌های گذشته است و در سال‌های بعد نیز رو به افزایش است. آخرین اطلاعات نشان می‌دهد تصفیه‌خانه‌ای که در سراوان تأسیس شده بود، به دلیل رانش زمین زیر زباله‌ها دفن شده است اما دوباره برای تأسیس کارخانه دیگر بودجه گرفتند و تصفیه‌خانه دیگری ساختند و با اینکه افتتاح شد اما هیچگاه شروع به کار نکرد و به دلیل هزینه‌های بالای این کارخانه هیچکدام از سازمان‌ها مثل شهرداری، سازمان مدیریت پسماند، استانداری و... حاضر به تحویل‌گرفتن آن نشدند. مسئله سراوان فقط نمود مشهورشده بحران پسماند در استان گیلان است و چون مسئله در این شهر قدیمی شده، دستگاه و کارخانه‌هایی در این شهر تأسیس شده‌اند و مشغول کار هستند.

وضعیت پسماند در استان مازندران و جنگل‌های لاهیجان چگونه است؟

وضعیت پسماند در استان مازندران و جنگل‌های لاهیجان بدتر از سراوان است. چون شهر یا روستایی در نزدیکی این جنگل وجود ندارد و سکنه‌ای ندارد کسی در موردش صحبتی نمی‌کند و هنوز به مسئله تبدیل نشده است. در مجاورت و حریم رودخانه سپیدرود در آستانه اشرفیه، محل دپوی زباله به ارتفاع 10 متر ساخته شده است. این به این معنی است که شیرابه‌هایی که از این زباله‌ها تولید می‌شود وارد رودخانه خواهد شد و آب‌های سطحی را آلوده می‌کند. حتی در مناطق حفاظت‌شده جنگل بوجاق کیانشهر زباله دپو می‌شود. در شهر رودسر کارخانه کود عالی ساخته شد اما هیچگاه شروع به کار نکرد و زیر حجم زیادی از زیاله دفن شد. وضعیت شهرهای دیگر فاجعه است اما همه درباره سراوان صحبت می‌کنند.

به طور کلی اگر عکس هوایی از محل دپوی زباله در استان گیلان گرفته شود، نشان داده خواهد شد که وضعیت جنگل و روستاهای اطراف سراوان، باغ‌های چای در لاهیجان و شالیزارهای برنج در رودسر که همه در نزدیکی یا مجاورت دپوی زباله هستند، چگونه است. هیچ‌گاه کسی را به دلیل دفن‌شدن تصفیه‌خانه زیر زباله توبیخ نکردند و این امر باعث می‌شود برای پروژهای دیگر بودجه‌های کلان صرف شود و چون نظارتی بر عملکرد آنها وجود ندارد اگر به‌درستی هم اجرا نشود کسی بازخواست نخواهد شد.

اگر این روند ادامه پیدا کند فکر می‌کنید در بدترین حالت چه اتفاقی می‌افتد؟

بدترین سناریو در حال وقوع است، چون سه مرحله در سیستم مدیریت پسماند وجود دارد: 1- مبدأ تولید پسماند 2- مقصد پسماند 3- فرایند انتقال. در استان گیلان در مدیریت پسماندی که در حال اجراست، از گران‌ترین شیوه استفاده شده است. یعنی همه حجم تولیدی زباله از مبدأ گرفته و به مقصد انتقال داده می‌شود. به این صورت که مبدأ هیچ نظارتی روی پسماند خود ندارد و همه را به مقصد منتقل می‌کند اما همین شیوه گران هم به طور کامل اجرا نمی‌شود. بنابراین نمی‌توان گفت فقط مشکل در مقصد پسماند است و مشکلی در مبدأ وجود ندارد و وضعیت روستا و شهرها در استان گیلان از نظر بهداشتی مناسب است.

سناریویی که در حال وقوع است اینگونه است که در تمام روستاها آلودگی و زباله زیادی وجود دارد؛ چراکه امکان انتقال آن حجم از زباله وجود ندارد. در استان گیلان قبل از سال 1386 زباله روستاها انتقال داده نمی‌شد و مدیران شهری فرض را بر این گذاشته بودند که خود روستانشینان پسماند را مدیریت می‌کنند و درصد کمی از آن را می‌فروشند و بقیه را می‌سوزانند اما بعد از سال 1386 به این نتیجه رسیدند که نباید زباله سوزانده شود و باید همه حجم زباله به مقصد منتقل شود. اما در آن زمان سیستمی که بخواهد این حجم از زباله را از همه روستاهای استان گیلان منتقل کند وجود نداشت.

در سال 86 تعدادی ماشین حمل زباله خریدند اما به دلیل حجم زیاد فرسایشی که از شیرابه برایشان به وجود آمد از کار افتادند و از دور خارج شدند، این خرابی و از دور خارج‌شدن ماشین‌های حمل زباله باعث شد چند روز زباله‌ها منتقل نشود و حجم پسماند در روستاها افزایش پیدا کند، بنابراین روستاییان برای دورکردن زباله از محل زندگی خود، آنها را در راه‌آبه می‌ریختند و روی آن را با خاک پر می‌کردند. این اتفاق وحشتناکی است؛ چراکه در حال حاضر ما با بحران در مقصد پسماند روبه‌رو هستیم اما باید توجه‌مان به بحران در مبدأ نیز باشد. در نزدیکی تمام شالیزارها، راه‌آبه‌ها و... روستاهای استان گیلان زباله انباشت شده است. حتی رودخانه‌های استان گیلان به وسیله زباله بسته شده است و برای لایروبی آنها باید هزینه زیادی صرف شود.

وضعیت سلامت مردم ساکن در استان گیلان چگونه است؟

ببینید، من نسبت مردم با اتفاقی را که در استان گیلان در حال وقوع است، نسبتی می‌بینم که هم باید مطالبه باشد و هم مسئولیت. اما هر دوی این موارد غایب است. بنابراین نباید فقط درباره وضعیت بد مردم و آلودگی و بیماری آنها صحبت کرد و به مسئولیت مردم در مدیریت پسماند اشاره نکرد. چون اگر فقط نقش دولت را در نظر بگیریم و بگوییم دولت کاری نمی‌کند و مردم در حال ازبین‌رفتن هستند، مسئله‌ای حل نمی‌شود. در حال حاضر باید تمرکز اصلی این باشد که چه اتفاقی در حال وقوع است؟

مردم باید درباره حجم پسماند خود نسبت به گذشته حساس‌تر باشند. وقتی در بیشتر رستوران‌های گیلان، از ظروف یکبارمصرف استفاده می‌شود، نشان می‌دهد هنوز حساسیتی درباره این موضوع بین مردم به وجود نیامده است.

در استان اصفهان به دلیل اینکه زاینده‌رود خشک شده است، بحران آشکار شده و اگر یک نفر با آب شهری خودروی شخصی خود را بشوید، تعداد زیادی از مردم به او تذکر می‌دهند. این یعنی بحران در زندگی مردم وارد شده و سطحی از آگاهی جمعی در بین مردم اصفهان شکل گرفته است، اگرچه تعدادی از کنشگران و سازمان‌های مردم‌نهاد در استان گیلان مشغول به فعالیت در حوزه پسماند هستند اما هنوز حساسیت زیادی بین مردم این استان به وجود نیامده است.

آیا آمار رسمی درباره میزان آلودگی یا بیماری در این استان وجود دارد؟

مسئله پسماند، مسئله آلوده‌کردن آب و خاک است. برای بررسی آلودگی به‌وجودآمده باید محصولات کشاورزی را بررسی کرد. مثلا برنجی که در استان گیلان تولید می‌شود فقط در این استان مصرف نمی‌شود بلکه به سایر استان‌ها صادر می‌شود و مردم در شهرهای دیگر از آن استفاده می‌کنند.

برای مثال در رودسر برخی از کشاورزان حتی برنج خود را نمی‌خورند و همه آنچه را تولید کرده‌اند، می‌فروشند، یعنی بیماری و آلودگی به بقیه استان‌ها منتقل خواهد شد و مسئله فقط استان گیلان یا حتی استان‌های شمالی نیست. پسماندی که مدیریت نشود، انباشت شده و با هر باران، میزان آلودگی‌ای که وارد آب‌های زیرزمینی و سطحی خواهد شد، افزایش می‌یابد.

کانال عصر ایران در تلگرام