بردیف: آزمون حرفهای مرا جدی گرفت؛ سردار میتواند بهترین مهاجم جهان باشد / «دایی» را در روسیه میخواستیم اما پولش را نداشتیم!
سرمربی تیم فوتبال تراکتور گفت: من از نحوه کار علی دایی خیلی خوشم آمد و دوست داشتیم او را سمت خودمان بیاوریم اما خب پولش را نداشتیم.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانا؛ قربان بردیف، سرمربی روستبار تیم فوتبال تراکتور طی گفتوگویی ویدئویی با رسانه رسمی این باشگاه اظهار داشت: مادربزرگم در ایران به دنیا آمد و خارجی حساب نمیشوم. کودکیام را در شوروی سابق زندگی کردم و بهترین چیزهایی که از آن موقع یادم میآید، این است که چطور تبدیل به یک فوتبالیست شدم. متاسفانه در فوتبالم به آنچه میخواستم نرسیدم، هدفم بازی در تیم ملی شوروی بود اما بیشترین هدفی که به آن رسیدم، بازی در تیم المپیک روسیه و شوروی سابق بود.
وی در ادامه بیان داشت: من در پست بازیکن - مربی حضور داشتم. بعد تیم غیرت قزاقستان پول نداشت و اگر میخواست بازیکن معرفی میکرد، باید پول میداد. آنها کلا 9 نفر بازیکن داشتند و مجبور شدیم من و مربی تیم وارد تیم شویم. بازی اول ما بازی کردیم اما از بازی بعدی پول پرداخت کردند و بازیکن معرفی شد. آن مسابقه برایمان خیلی سخت بود و این داستانی بود که در فوتبال ماند.
بردیف پیرامون مربیگری فوتبال گفت: از حضور در تیم تراز موقع خاطرات خوبی برایم به جا مانده. ما برای استانمان کارهای زیادی کردیم و از رده دهم به رتبه دوم رسیدیم. من از تراز به مسکو رفتم تا در مدرسه عالی مربیگری مسکو شرکت کنم. به هیچ وجه بازیکن خوب، نمیتواند مربی خوبی باشد. من فکر میکنم استانداردهای زیادی لازم است تا کسی مربی خوبی شود. این به نظرم از قلب و روح کسی میآید.
او درباره دوران حضور در روبینکازان عنوان داشت: شهردار کازان آن زمان نترسید و از مربیای دعوت کرد که اصلا در روسیه معروف نبود. من وقتی با او صحبت میکردم، هدفشان رسیدن به لیگ برتر بود و پی ریزی شرایط یک باشگاه خوب. من فکر کنم به هر دوی این اهداف رسیدیم. از همه جلوتر از شهردار کازان تشکر میکنم و رییس جمهور تاتارستان که این امکان را به من دادند. موقعی که تیم ما خوب بازی نمیکرد، آنها از من حمایت کردند و حمایت آنها باعث شد این اتفاق بیفتد.
سرمربی تیم فوتبال تراکتور در رابطه با بازی معروف با بارسلونا تأکید داشت: بارسلونای آن زمان خیلی قوی بود و بهترین بازیکنان دنیا آن جا بودند. خیلی مربی قوی داشتند و خیلی خوشحال بودم برای تماشاگران چون آنها احساس کردند یک تیم قوی را شکست دادهاند. ما حتی در بازی برگشت کازان مساوی کردیم. همه فکر میکردند بارسلونا در کازان 5-0 برنده خواهد شد اما اینطور نشد. سال بعد هم با بارسلونا بازی کردیم و در کازان 1-1 کردیم و در دقیقه آخر به تیرک زدیم.
وی در همین باره گفت: شاید اولین بازی آنها ما را دست کم گرفتند اما بازی در کازان، آنها آمدند که ببرند. سال بعد هم که 1-1 شد آنها جدی گرفتند و میخواستند ببرند. ما اینتر را بردیم و چلسی و رئال مادرید اما جالب است فقط در مورد بارسلونا از من سوال میشود. شاید به این خاطر است که بارسلونا آن موقع در اوج بود. به هیچ عنوان لیونل مسی را آزاد نگذاشتیم. چند بازیکن هدفشان این بود که وقتی مسی وارد منطقه آنها میشود، نزدیکش بازی کنند و او را رها نکنند.
بردیف در مورد آشنایی با فوتبال ایران اذعان داشت: وقتی من سرمربی قزاقستان بودم به اصفهان آمدیم و در یک تورنمنت برنده شدیم. من از نحوه کار علی دایی خیلی خوشم آمد و دوست داشتیم او را سمت خودمان بیاوریم اما خب پولش را نداشتیم. یک بازیکن دیگر هم بود به اسم کریمی؛ کل استادیوم را تهییج میکرد و خیلی تعجب میکردیم که چقدر تماشاگر هست برای دیدن بازیها.
او با اشاره به رابطهاش با سردار آزمون ابراز داشت: یک تورنمنتی در سن پترزبورگ داشتیم که یک گروه استعدادیاب آن را تماشا میکردند؛ آنها به من اطلاع دادند یک بازیکن ایرانی وجود دارد که کیفیت عالی دارد. من فیلم بازی او را دیدم و گفتم بله او را میخواهیم. وقتی به کازان آمد، پسر با استعداد و باکیفیتی بود. وظیفه ما این بود کیفیتش را بهتر کنیم. من خیلی خوشحالم سردار حرفهای ما را جدی گرفت. طبیعی است یک پسر جوان چندین بار روی نیمکت بود اما او همیشه خیلی محکم بازی میکرد. مطمئنم تمام صحبتها با او کمک کرد و فکر کنم در مسیری است که میتواند جزو بهترین مهاجمان باشد و در این مسیر است و به یک انفجار نیاز دارد.
این مربی اصالتاً ترکمن درباره سایر بازیکنان ایرانی خاطرنشان ساخت: وقتی رسیدم تهران، سعید عزت اللهی آمد من را دید. من با او رابطه خوبی دارم و به خانوادهاش احترام میگذارم. وقتی در روستوف بود، با پدرش زیاد صحبت میکردم. ما بازیکنان جوان زیادی را در ایران زیرنظر داشتیم و آنها توانایی خوبی داشتند. با این بازیکنان، ایران میتواند همیشه در رده خوبی باشد.
بردیف در خاتمه گفت: وقتی روستوف به من پیشنهاد داد آنها در رده آخر بودند. روستوف در قلب من بود و نمیتوانستم به آنها نه بگویم. من پیشنهاد آنها را قبول کردم و خدا خواست به چیزی که میخواهیم برسیم. خوشحالم تماشاگران روستوف را برگرداندیم به ورزشگاه. بعد از آن پیشنهاد خوبی داشتم و به همین خاطر کار را به دستیارم سپردم. سپس هم میسر نشد به آن تیم بروم.
انتهای پیام /