بلندپروازی در آسمان فناوری / چرا سرمایهگذاری در ایران شکست خورد؟
از قدیم فرآیندی بهعنوان ضمانت افراد تازهکار در یک حرفه از سوی سابقهداران یا بهاصطلاح ریشسفیدان آن حرفه وجود داشت و زیرسایه این بزرگان، کوچکترها رشد میکردند و روزبهروز بهشمار فعالان در یک صنعت و حرفه افزوده میشد.
از قدیم فرآیندی بهعنوان ضمانت افراد تازهکار در یک حرفه از سوی سابقهداران یا بهاصطلاح ریشسفیدان آن حرفه وجود داشت و زیرسایه این بزرگان، کوچکترها رشد میکردند و روزبهروز بهشمار فعالان در یک صنعت و حرفه افزوده میشد. در این شرایط بود که یک بازار اقتصادی جوان میماند. در شرایط فعلی باوجود رسوخ فناوری در اقتصاد، همین روند با عنوان سرمایهگذاریهای خطرپذیر یا VC شناخته میشود. در بسیاری از کشورهای پیشرفته سرمایهداران با اجرای روشهای استاندارد زمینه ظهور قدرتهای فناوری در بازارهای بزرگ جهانی را فراهم کردهاند. نسل نخست این شرکتها به دوران بعد از جنگ جهانی دوم در ایالاتمتحدهامریکا و به چند خانواده ثروتمند بر میگردد، زمانی که صنعت این کشور از تولید سیستمهای تسلیحاتی به تولید کالاهای مصرفی تغییر کرد. بهعبارت دیگر، این ثروتمندان شرکتهای سرمایهگذاری تاسیس کردند تا از فرصتهای بهوجودآمده در اقتصاد دوران پایانی جنگ استفاده کنند. به این ترتیب سرمایهگذاری در شرکتهای فناوری رایج شد. کارشناسان معتقدند ساختار و بدنه اقتصاد ارتباط مستقیمی با سرمایهگذاری خطرپذیر در هر کشور دارد و به این لحاظ ایران وضعیت مطلوبی ندارد و فاصله همسایگان با ایران قابلملموس است. بر اساس گزارش انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر ایران، طی سال 1401 نسبت به سال قبل از آن، حجم سرمایهگذاری در زیستبوم فناوری، از 2هزار و220 میلیارد تومان به هزار و114 میلیارد تومان کاهش یافته است. این آمار کاهش 50 درصدی را در این زمینه نشان میدهد. صمت در گفتوگو با کارشناسان به ارزیابی سرمایهگذاری خطرپذیر در کشور پرداخته است.
چرا سرمایهگذاری در ایران شکست خورد؟
آمارهای اعلامی از سوی انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر ایران نشان میدهد که در سال 1401 میزان سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران 50 درصد کاهش داشته است. پایگاه خبری شنبه در اینباره نوشت؛ قابلتوجه است که در گزارش سال 1400 این انجمن، مبلغ کل قراردادهای سرمایهگذاری خطرپذیر 2هزار و220 میلیارد تومان بود، اما آخرین گزارشی که انجمن در کانال تلگرامی خود منتشر کرده، میزان سرمایهگذاری خطرپذیر در سال 1401، هزار و 114 میلیارد تومان است. البته در این گزارش آمده است که هنوز چندین ویسی و صندوق پژوهش و نوآوری مانند تکنوتجارت، شناسا و... آمارهای مربوط به سرمایهگذاری خود را به انجمن ارسال نکردهاند.
ارتباط نداشتن با کشورهای جهان، تحریمهای بینالمللی، قطعی و کاهش سرعت اینترنت، فیلترینگ، قوانین و ممیزیهای سختگیرانه، ناامیدی بخشی از کارآفرینان جوان و مهاجرت آنان، جهش ناگهانی دلار و بیثباتی در نرخ ارز، از بین رفتن استارتآپهای کوچک و متوسط، کاهش قدرت خرید مردم، از دست رفتن سرمایههای اجتماعی و... سیاستهای اشتباه مسئولان در این حوزه و دلایل متعدد دیگر دست بهدست هم دادهاند که سیر سرمایهگذاری خطرپذیر سال به سال روند نزولی داشته باشد. یکی دیگر از نکات قابلتامل در این آمار این است که اسامی صندوقهای پژوهش فناوری و حتی صندوقهای جسورانه که در سال 1401 در اکوسیستم استارتآپی ایران سرمایهگذاری کردهاند، نشان میدهد بخش قابلتوجهی از سرمایهگذاری در اکوسیستم استارتآپی ایران توسط صندوقها و سرمایهگذاران بخش خصوصی اتفاق نیفتاده، بلکه از سوی مجموعههای دولتی و حاکمیتی انجام شده است که از بودجه عمومی کشور ارتزاق میکنند.
گذار از آرزوهای کوچکتر به بزرگتر
محمدصادق منتظری، تحلیلگر در زمینه سرمایهگذاری خطرپذیر در گفتوگو با صمت، این نوع سرمایهگذاریها را اهرمی برای عبور از دره مرگ برای استارتآپها دانست و گفت: تنها گزینه برای ماندگاری در یک اکوسیستم فناوری سرمایهگذاری است. اصولا سرمایهگذاریهای خطرپذیر مانع فروپاشی استارتآپهایی میشوند که با حداقل سرمایهگذاری در سطوحی از تولید باقی ماندهاند. امروزه هر بیزینسی میتواند برای سرمایهگذاران جذاب باشد، چراکه باتوجه به دستهبندی فعالیت استارتآپها، صندوقهای سرمایهگذاری هم، حوزه مشخصی را برای سرمایهگذاری انتخاب کردند و آن روال همیشگی فراگیر بودن صندوقهای سرمایهگذاری در شرایط فعلی پاسخگو نیست، زیرا باتوجه به نیازهای رو به رشد جوامع بشری، هر استارتآپی بازار خود را دارد. معمولا صندوقهای سرمایهگذاری CBC برای تنوع سبد کالایی خود در یک حوزه خاص در تلاش برای جذب استارتآپها هستند.
وی گفت: معمولا بعد از مراحل اولیه که حداقل میزان سرمایهای برای فعالیت لازم است تا مراحلی میتوانند پیش بروند، اما اصل ماجرا و بالای 90 درصد در مراحل ابتدای اوج استارتآپ نیاز به سرمایهگذاری دارند. البته سرمایهگذاری منوط به المانهایی است که برای هر استارتآپ متفاوت است.
منتظری درباره دستاندازهای سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران گفت: 2 دستانداز اصلی وجود دارد؛ یکی اینکه حجم نقدینگی و سرمایهگذاری بالایی در این بخش از اکوسیستم دانشبنیان وجود ندارد و استارتآپها بهسختی میتوانند سرمایه جذب کنند. دستانداز بعدی، عدمانعطافپذیری استارتآپها یا اعمال قدرت بالای صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر است که معمولا منجر به قراردادهای چالشبرانگیز میشود یا در همان ابتدای کار، استارتآپ ترجیح میدهد سرمایهگذاری را نپذیرد.
این فعال دانشبنیان گفت: این موارد ناشی از بدنه ضعیف و کوچک اقتصاد است، بههمیندلیل سرمایهگذاری خطرپذیر در کشور، روز به روز کوچکتر میشود. گفتنی است، سرانه سرمایهگذاری خطرپذیر در کشورهای همسایه بیشتر از ایران است و کشور فاصله ملموسی با آن دارد. بهعبارت دیگر، همسایگان وضعیت مطلوبتری نسبت به ایران در بحث سرمایهگذاری خطرپذیر دارند.
منتظری بااشاره به اینکه رویدادهای سرمایهگذاری مزایای بسیاری برای این شرکتها دارد، ادامه داد: سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ و معتبر در شرکتهای دانشبنیان سبب ارتقای ارزش این شرکتها میشود و همکاری با فولادمبارکه اصفهان که در این رویداد میزبان آنها هستیم، باعث افزایش ترنول مالی برای دانشبنیانیها خواهد شد.
نقش بازیگران خصوصی کمرنگ شد
حسین خسروی، مدیرعامل یک شرکت در زمینه سرمایهگذاری در گفتوگو با صمت گفت: سرمایهگذاری خطرپذیر جنس خاصی از سرمایهگذاری است که باتوجه به عنوان آن خطراتی هم دارد، اما سوال این است چرا افراد بهسمت سرمایهگذاریهای خطرپذیر روی میآورند؟ باید گفت، دلیلش این است که به امید بازگشت بالای سرمایه بهنسبت بازارهای موجود، عقلانی بهنظر میرسد. در ایران هم که هرچند دیرتر از دیگر کشورهای پیشرفته شاید با یک فاصله 20ساله در اوایل دهه 90 شکل گرفت، امروز سرمایهگذاری خطرپذیر جا افتاده است. ناتوانی مقطعی در زیستبوم برای تکمیل زنجیره باعث شد، آن میزان رشد قابلانتظار اتفاق نیفتد و در مقایسه با کشورهای همسایه، عقب بیفتیم، چراکه آنها به هر دلیلی توانستند این زنجیره را تکمیل کنند و در این زمیته از ما جلوتر هستند. ناگفته نماند که در 2 سال اخیر، حجم سرمایهگذاریها در دنیا کاهش پیدا کرد که شاید یک دلیل آن، این است که بسیاری از حوزههای سرمایهگذاری خطرپذیر اشباع شدند.
وی افزود: متاسفانه کشور ما نتوانست در 5 سال اخیر رشد لازم را در این زمینه داشته باشد و حجم سرمایهگذاریها تا حد زیادی کاهش پیدا کرد و از طرفی سرمایهگذارانی که غالبا خصوصی بودند، در مقایسه با دیگر بازارهای مالی بهدلیل وضعیت نامطلوب اقتصادی نتوانستند سرمایههای خود را به بازگشت معادل برسانند، چه برسد به بازگشت چندبرابری که انتظار داشتند. متاسفانه این روند منجر به کمرنگتر شدن فعالیت بازیگران خصوصی در این عرصه شد و فرصتهای زیادی از دست رفت.
سرمایهگذاری زمان مشخصی ندارد
خسروی بااشاره به اینکه زمان استاندارد سرمایهگذاری روی یک استارتآپ چه زمانی است؟ گفت: زمان سرمایهگذاری بر یک استارتآپ، وابسته به نوع فعالیت آن است و اینکه از کجا کار خود را شروع کرده است. برای مثال اگر مدل فعالیت آن شتابدهندگی است، در همان گام نخست باید سرمایه جذب کند و با سرمایهگذاران وارد شراکت شود، اما اگر چند مرحله قبلتر شروع کرده باشد، در حد امکان با منابع شخصی کار را جلو برده است، شاید نیاز به سرمایهگذاری هم نداشته باشد؛ بیشک در این زمینه نمیتوان قاعده کلی ارائه داد.
این فعال در اکوسیستم دانشبنیان گفت: جهشی که در تعداد شرکتها در چند سال اخیر رخ داد، بخشی از آنها شتابدهنده و فعال در مراکز رشد یا پژوهشگرانی بودند که با جذب حمایت نهادهای گوناگون دانشبنیان شدند، بنابراین اغلب این شرکتها، پیشینه قابلتوجهی از فعالیتهایشان داشتند و اغلب طبق برنامه بلندمدتی که نزدیک به 2 دهه پیش در کشور آغاز شده بود، فعالیت خود را آغاز کرده بودند. بخش دیگر این شرکتها بهدلیل حمایت صندوقهای پژوهش و فناوری رشد کردند و دانشبنیان شدند.
خسروی بااشاره به وضعیت نامطلوب اقتصاد و فشارهای حاصل از آن که تاثیر جدی بر روند سرمایهگذاریها بهویژه در اکوسیستم دانشبنیان میگذارد، گفت: معضل اصلی سرمایهگذاری در کشور، حجم سرمایه نیست، در واقع معضل کمبود سرمایه نیست؛ گفتنی است، بخش زیادی از سرمایه کشور در اختیار کسانی است که اغلب به روشهای سنتی تجارت میکنند و ترجیح میدهند پول خود را در پارکینگهای پول در کشور نظیر بازار ملک و طلا و سکه بخوابانند. افرادی هم که میخواهند در جریان اقتصاد دانشبنیان سرمایهگذاری کنند، ابزارها و زیرساختهای لازم برای فعالیت آنها فراهم نیست. همچنین کمبود کریدورها و دانش هم در این زمینه احساس میشود. بنابراین لزوم توسعه دانش و ایجاد ابزارها از سوی دولت بیش از گذشته احساس میشود.
وی درباره آینده سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران گفت: از آنجایی که حجم نقدینگی بالاست و چون راه نجات کشور اقتصاد دانشبنیان است، بهاعتقاد من اگر دولت در قامت تسهیلگری به توسعه ابزارها بپردازد و این نقدینگی سرگردان جذب شود، میتوان نسبت به آینده سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران امیدوار بود، چراکه باتوجه به تجارب کشورهای توسعهیافته، اگر دولت سر جای واقعی خود بایستد و نقش خود را بهخوبی ایفا کند، میتواند از بحرانهای اقتصادی عبور کند و به رشد برسد، اما از نظر سیگنال بازاری، نمیتوان امید چندانی به این عرصه داشت و سرعت سرمایهگذاری بسیار کم است. بیشک اگر دولت سرعت کافی به روند سرمایهگذاری خطرپذیر بدهد، میتوان امیدوار بود.
سخن پایانی
سرمایه خطرپذیر، سرمایهای است که در مراحل ابتدایی و رشد و گسترش شرکتها هزینه میشود. متاسفانه محدود و حذف کردن صندوقها و سرمایهگذاران بخش خصوصی و از طرفی، گسترش و تاسیس صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر متصل به دولت و خصولتیها خطری بود که از 3 سال پیش توسط کارآفرینان و سرمایهگذاران بخش خصوصی گوشزد شد، اما فعالان استارتآپی، انجمنها و مسئولان توجهی به آن نکردند. امروزه رشد پلهای دلار و تورم آفتی است که میتوان بهعنوان دستاندازهای اصلی سرمایهگذاری بهویژه سرمایهگذاری خطرپذیر از آن یاد کرد. و بهگفته کارشناسان، تا زمانی که دولت تسهیلکننده نباشد، امیدی به رشد سرمایهگذاری در کشور وجود ندارد.