به کدام صراط مستقیم میشویم؟
بیاخلاقیها در همه جریانهای سیاسی بود و همچنان هم هست، اما نکته جالب آنکه اصلاحطلبان اصولگرایان و انقلابیها را تخریب میکنند، اصولگرایان و انقلابیها هم اصولگرایان و انقلابیها را تخریب می کنند!
به گزارش مشرق، کبری آسوپار طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: 14 خرداد امسال رهبری که در حرم امام خمینی صحبت میکردند، در پایان، نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری پیش رو را توصیه به حاکمیت اخلاق در رقابتها کردند. برخی طوری ناگاه و همچون یک خبر فوری گفتند رهبری از حاکمیت اخلاق گفتهاند که گویی رهبر انقلاب نکته جدیدی را اول بار است که میگویند!
آیتالله خامنهای جدای از مشی و منش اخلاقی در دورانی که خود نامزد انتخاباتهای مجلس و ریاستجمهوری و خبرگان بودهاند، بارها و به دفعات در طول دوران رهبریشان، نامزدهای انتخابات و حامیان آنها را توصیه به رعایت اخلاق در انتخابات کردهاند. نکته، اما این است که بسیاری افراد کار خودشان را میکنند و همین بیاخلاقیهای مکرر است که تذکرهای مکرر رهبری را در هر انتخابات موجب میشود؛ لذا آنچه پس از شنیدن این بخش سخنان رهبری، در قالب ذوق از یک خبر جدید در برخی اهل فضای مجازی بروز یافت، باید جای خودش را به تأسف از عملکرد نامزدها و حامیان آنها و همین اهل رسانه و مجازی میداد که باز ما چه کردهایم که رهبری نیاز به تذکر دیدهاند و از جهت عدم رعایت اخلاق در سه هفته باقی مانده تا انتخابات احساس نگرانی کردهاند؟!
زمان قانونی تبلیغات انتخابات هنوز آغاز نشده است، حتی تا زمان اعلام اسامی نامزدهای نهایی هم هنوز روزهایی باقی مانده است. با این حال فضای مجازی از همان آغاز زمان ثبتنام کاندیدا عرصه فعالیت انتخاباتی کاندیداها و حامیانشان شد. معرفی خود و برنامهها و تبیین مواضعشان بخشی از این فعالیت بود که طبعاً مورد استقبال واقع میشود و مسیر درست تبلیغاتی است. بخش دیگری، اما موج تخریب علیه رقبای مختلف بود، که اغلب هم کار حامیان و تیمهای سایبری و نه خود نامزدها است. موضوع بر مدار بیاخلاقی و تهمت و دروغ پیش رفت؛ حرفهای بیسند، ادعای واهی، نقلقولهای دروغ. یک جا حتی کار به جایی رسید که اطلاعات خصوصی خانواده یک کاندیدا را منتشر کردند! انگار نه انگار که این انتخابات زودهنگام به دلیل شهادت رئیسجمهوری است که یکی از اصلیترین ویژگیهای او رعایت اخلاق انتخاباتی بود.
بیاخلاقیها در همه جبههها و جریانهای سیاسی بود و همچنان هم هست، اما نکته جالب آنکه اصلاحطلبان اصولگرایان و انقلابیها را تخریب میکنند، اصولگرایان و انقلابیها هم اصولگرایان و انقلابیها را تخریب میکنند! این یعنی جریانهای مختلف سیاسی اخلاق را که باختهاند، هیچ؛ اما این میان انقلابیها نشان دادند حتی سیاستورزی زیرکانه هم ندارند و نمیدانند در یک رقابت جدی و نفسگیر وقت نقد و تخریب جبهه خودی نیست. سیاستورزی را در این همه سال که یاد نگرفتیم، کاش حداقل از روی دست اصلاحطلبان تقلب میکردیم! گرچه انتظار رفتار اخلاقی از انقلابیون هم بیشتر است و اصلاحطلبان سالها نشان دادهاند اخلاق سیاسی برایشان چیزی فراتر از ادا و کلمات شیک نیست.
اینکه از یک جریان سیاسی تقریباً واحد، کاندیداهای متعدد میآیند، نشانه بیارزشی و نابلدی کار تشکیلاتی در این جریان است. اینکه حامیان و بعضاً خود این کاندیدا به دنبال تخریب همجبههای خود هستند و شاید حتی همجبههای بودن و وجود رقیب مشترک را تشخیص نمیدهند، یعنی در دوران ماقبل کار تشکیلاتی هستیم!
این میان نیروهای یک مؤسسه کذایی هم که به نام امام زمان (عجلالله فرجه) کمکهای مردمی دریافت میکند و قرار بوده برای مهدویت کار کند، اما حداقل از سال گذشته پای کار فعالیت انتخاباتی آمده، تخریب آلوده به ناسزاگویی و تهمت را ابزار کار خود کرده و همچون انتخابات مجلس کنشگری انتخاباتی خود را به جای کار ایجابی و معرفی کاندیدای اصلح خود بر مبنای فحاشی به یک فرد خاص بنا کرده، طبعاً بخش جداگانهای میطلبد و شامل جریانهای سیاسی نامبرده شده، نمیشود. اما فعالیت این گروه در انتخابات مجلس اسفندماه گذشته نیز همینگونه بود و به جای نشاط سیاسی، تفرقه و یأس بین جریان حزباللهی ایجاد کرد و روشن هم نیست که با وجود تخلفات متعدد و به لجن کشیدن فضای انتخابات، چرا کسی با آنها کاری ندارد! خلاصه آنکه تخریب رقبای انتخاباتی، غیراخلاقی و تخریب همجبههایها یا عدم تشخیص فرد همجبههای علاوه بر بیاخلاقی، نشانه ضعف درک سیاسی و نداشتن تعقل کار سیاسی است. اگر نه اخلاق باشد و نه سیاسیورزی، پس قرار است ما به کدام صراط، مستقیم شویم؟