یک‌شنبه 4 آذر 1403

بیست و نهم اسفندماه، اقدامی برای منافع ملی

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
بیست و نهم اسفندماه، اقدامی برای منافع ملی

آخرین روز اسفندماه در تقویم خورشیدی به نام "روز ملی شدن صنعت نفت نامیده و گرامی داشته می شود. در چنین روزی ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در سرتاسر خاک ایران از تصویب مجلس سنا می گذرد و اقدامی تاریخی در راستای دفاع از حقوق ملت تحت استعمار و استثمار ایران در تاریخ ثبت می شود.

به گزارش ایسنا، احسان ابواسحاق، نویسنده و روزنامه نگار در یادداشتی می افزاید: متن پیشنهادی کمیسیون ویژه نفت در مجلس شورای ملی بدین شرح است "به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می‌نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثناء ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری در دست دولت قرار گیرد."

این ماده واحده در عصر روز ترور سپهبد رزم آرا نخست وزیر در مجلس ختم در مسجد بوسیله‌ی خلیل طهماسبی به تصویب می رسد. روایت کرده‌اند دکتر مصدق درب کمیسیون را از پشت قفل کرده بود تا اعضا به طمع هیاهوی ترور نخست وزیر خارج نشوند و بر متن و در محتوای ماده واحده به تفاهم برسند. حاجیعلی رزم آرا نخست وزیر به خاک افتاده از مخالفان سرسخت ملی شدن نفت بود و یک جمله مشهور در این باره پشت تریبون مجلس ایراد می کند "ملتی که نمی تواند لولهنگ بسازد، می خواهد صنایع نفت را اداره کند!؟ محمد مهدی عبدخدایی معتقد است که این اقدام خلیل طهماسبی و در حقیقت نثار خون او مرکب امضای قانون ملی شدن صنعت نفت در ایران شده است. پس از تصویب ماده واحده در کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی در بیست و چهارم اسفند و مجلس سنا در بیست و نهم اسفندماه این قانون را مصوب می کنند.

اکنون و هفتاد و یک سال پس از تصویب این قانون و بی اعتنا به آن چه پیش و پس از آن اتفاق افتاد می توان این سوال را مطرح نمود که کدام زمینه ها و آموخته های تاریخی ملت ایران را به سمت این اقدام ملی سوق داد و یکپارچگی کم نظیری میان آحاد ملت برای تحقق این آرمان پدید آورد؟

- با وقوع انقلاب صنعتی و توسعه ی اقتصادی - نظامی غرب، ملت ایران در اولین مواجهه ها با دول غربی دریافت کشور دچار ضعف و سستی گشته و منافع و مواهب آن به یغما خواهد رفت. سیل تحمیل امتیازهای گوناگون در دوران قاجاریه (رویتر، رژی و انحصار گمرکات و...) نشان داد ضعف و نداشتن ساز و برگ مناسب در عرصه‌های گوناگون راه به استیلا و وادادگی خواهد برد. دول استعمارگر بی‌توجه به ملاحظات و منافع ایرانیان با نخوت و از موضع بالا تنها به حداکثر رسانیدن منافع خود بی‌توجه به حقوق و شئون ایرانیان پرداختند.

- کسب امتیازها و انحصارهای اقتصادی راه به دخالت‌های مکرر سیاسی و سعی برای تبدیل کشوری کهن و پرغرور چون ایران به یک مستعمره یا تحت الحمایه می برد. تاثیر و دخالت در امور داخلی کشور با گماشتن رجال ضعیف و فاسد، تجزیه کشور با قراردادهایی مثل آخال، پرداخت انواع رشوه ها (نمونه آن پرداخت پول به وثوق الدوله نخست وزیر وقت و نیز صارم الدوله و نصرت فیروز برای امضا و تحمیل قرارداد ننگین تحت الحمایگی ایران زیر عنوان 1919) زمینه را برای وابستگی و از میان بردن استقلال ایران فراهم نموده بود. مواردی چون ایستادگی در موضوع امتیاز رویتر در زمان ناصرالدین شاه که فتوای میرزای شیرازی "الیوم استعمال توتون و تنباکو بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان است" و تابعیت و حضور آحاد مردم آن را ملغی ساخت. (آورده‌اند وقتی ناصرالدین شاه از انیس الدوله سوگلی حرمسرا تقاضای قلیان کرد و با استنکاف او و بیان حرمت مواجه شد، پرسید چه کسی قلیان را حرام کرده؟ و پاسخ شنید همان که مرا بر تو حلال کرده) و نیز در قضیه قرارداد 1919 که ایستادگی رجال مذهبی - ملی توانست بازی را عوض کند ملت را به این باور رساند که در مقابل این دست مطامع تنها راه ایستادگی و اتحاد است. این آموخته‌ی تاریخی در بازه زمانی ملی نمودن صنعت نفت به مردم و رجال سیاسی اعمتاد به نفس و استمرار در فداکاری و جانبازی عطا نمود.

- از زمان انعقاد قرارداد دارسی میان دولت ضعیف ایران و ویلیلم ناکس دارسی تا تمدید و تغییراتی در آن به سال 1933 عملا منافع ملت ایران نادیده انگاشته شد و قرارداد یک‌طرفه و از سر غرور تنظیم و تحمیلی همراه با تحقیر صورت می‌گرفت. سید حسن تقی زاده عامل امضا قرارداد نفت در سال 1933 در مجلس شورای ملی بعد از سقوط رضاشاه علنا می‌گوید که تنها آلت فعل بوده و بر اجحاف و تحمیل در قرارداد صحه می گذارد. تکاپوی ملت و سیاسیون ایران برای آن بود تا اراده یک ملت برای نفی سلطه و تحقیر را به تمامی به نمایش بگذارند. شاید آن روزها برای اولین بار بود که یک ملت شرقی تحت ستم در مقابل امپراطوری بریتانیا محکم می ایستد (بعدها و پس از کودتا دکتر حسین فاطمی وزیر خارجه شهید گفته بود من سفارت بریتانیا را بستم و نمی‌دانستم تا دربار هست لندن به سفارت نیاز ندارد) و حق خود را مطالبه می کند. برخی تاریخ نویسان و محققان معتقدند این اقدام ملت ایران الهام بخش جنبش استقلال هندوستان و نیز ملی کردن کانال سوئز و دیگر حرکات ضد استعماری در اقصای عالم گردید.

انتهای پیام