تار جلیل شهناز؛ شروع نوآوری در موسیقی معاصر
نوازندگی تار جلیل شهناز ترکیب مطلوب و مناسبی از تکنیک و شور و حال است. آغاز و پایان هر جمله و بلندی و کوتاهی نغمهها و محل سکوتها و استفاده از سیمهای متفاوت در همان شکلی است که میتواند بهترین تأثیر را بر شنوندگان داشته باشد.
سمیه تاج الدین در خبرآنلاین نوشت:استاد جلیل شهناز در یکم خردادماه سال 1300 خورشیدی در خانوادهای هنرمند در اصفهان چشم به جهان گشود. پدر وی از هنرمندان برجسته و ممتاز موسیقی اصفهان بود. پدرش افزون بر سنتور با نواختن تار، سه تار، ویولن، کمانچه و تنبک نیز آشنایی داشت و بسیاری از هنرمندان و شیفتگان موسیقی به خانهی آنها رفت و آمد میکردند. پیش از آنکه نوازندگی را آغاز کند با گوشهها و ردیفهای موسیقی ایرانی آشنایی پیدا کرده بود.
جلیل با نواختن تنبک و سه تار به دنیای موسیقی راه یافت. در 14 سالگی به یادگیری تار پرداخت و در مکتب پدر به نواختن تار و فراگیری تکنیکهای نوازندگی این ساز اشتغال داشت و در پرتو استعداد فراوان به زودی همه فوت و فنها و روشهای مناسب تارنوازی را فراگرفت، طوری که در 17 سالگی ساز او شنیدنی بود.
شهناز در 1327 خورشیدی مقیم تهران شد و از ابتدای ورود با رادیو تهران آغاز به همکاری کرد و در بسیاری از برنامههای موسیقی رادیو به عنوان تک نواز و هم نواز مشارکت میکرد. اوج درخشش جلیل شهناز در همکاری او با برنامههای موسیقی «گلها» تجلی یافت. در این برنامهها شهناز با برترین و مشهورترین خوانندگان و نوازندگان به همکاری پرداخت و آثار به جا مانده از این دوران بخش ممتازی از موسیقی معاصر ایران است.
پیش درآمدهای آهنگین او بیانگر صفا و سادگی دوران کودکی و نوجوانی، چهار مضرابهای او بیانگر شیفتگیها و التهابهای جوانی و سرانجام آوازها، نجواها و جملهپردازیهای غیرضربی او از ویژگیهای دوران بزرگسالی و پختگی و تأثرات این دوره عمر، سخن میگوید.
بسیاری از نوازندگان تار به ویژه آنها که موسیقی را در هنرستانها و دانشگاهها فراگرفتهاند، دارای تکنیکهای ممتازی هستند؛ اما چون آثار آنها فاقد گرمی و شور و حال است بر جان و دل شنوندهها تأثیر اندکی برجا میگذارند. در ساز شهناز تکنیکها آن چنان با رمز و راز و معنا به هم آمیخته است که بهتر از آن قابل تصور نیست. به زبانی دیگر شهناز ترکیب مطلوب و مناسبی از تکنیک و شور و حال است. آغاز و پایان هر جمله و بلندی و کوتاهی نغمهها و محل سکوتها و استفاده از سیمهای متفاوت در همان شکلی است که میتواند بهترین تأثیر را بر شنوندگان داشته باشد.
از دیگر ویژگیهای ممتاز هنر شهناز، آشنایی او با آهنگها و ترانههای محلی و آثار فولکلوریک ایران بود و در حافظه شگفت آور او گنجینه بزرگی از ترانههای محلی و تصنیفهای کهن ایران وجود داشت.
استاد یکی از برجسته ترین نوآورانی است که در موسیقی معاصر ایران ظهور یافته و راه و روشهای بدیعی که در تارنوازی بنیاد نهاده، برای دیگر تارنوازان چراغ و راهنمای راه به شمار میآید. وی ضمن تسلط به ردیف و اطلاعات جامع موسیقی و آشنایی با بیشتر سازهای ایرانی و شعر و ادبیات کلاسیک ایران این ویژگی منحصر به فرد را در ساز خود جمع کرده است: جواب آواز، تسلط به ریتم، زنگ صوتی شفاف و درخشان، تغییر صدادهی با استفاده از تغییر محل مضراب روی انگشت سبابه و کنده کاریهای متنوع و مکرر.
از آثار پس از انقلاب اسلامی که استاد شهناز در آنها نوازندگی کرده است، میتوان از کنسرت استادان، سروش آسمانی، کنسرت ابوعطا، چرخ گردون، مویه، چشمه ساران و چند اثر دیگر یاد کرد. آثار به جامانده از نوازندگیهای استاد شهناز در برنامههای تکنوازان رادیو نیز از کارهای ماندنی است. ناگفته نماند که بیشترین اجراهای استاد شهناز در آرشیوهای خصوصی نگهداری میشود.
شهناز، سرانجام پس از یک عمر زندگی پر ثمر و پرورش شمار زیادی از بزرگان موسیقی ایران، آخرین بازمانده از نسل بزرگان موسیقی ایران پس از یک دوره بیماری و به دلیل کهولت سن در 27 خرداد 1392 خورشیدی در تهران درگذشت.
تماشاخانه