تحلیلی واقع گرایانه از وضعیت حجاب در ایران
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو؛ مرضیه عابدی پژوهشگر حوزه زنان گفت: باید پذیرفت درطی این سالها سیاستها و عملکرد حاکمیت چه در ابعاد کلان و چه خرد برای ترویج حجاب در سطح جامعه به اندازه کافی اثرگذار نبوده و باعث دل زدگی خیل عظیمی از زنان چه قشر موافق حجاب و چه مخالفان، از این مقوله اجتماعی مهم و تاثیر گذار شده است. به نظر میرسد نگاه حاکمیت به مسئله حجاب نیازمند یک بازنگری اساسی...
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو؛ مرضیه عابدی پژوهشگر حوزه زنان گفت: باید پذیرفت درطی این سالها سیاستها و عملکرد حاکمیت چه در ابعاد کلان و چه خرد برای ترویج حجاب در سطح جامعه به اندازه کافی اثرگذار نبوده و باعث دل زدگی خیل عظیمی از زنان چه قشر موافق حجاب و چه مخالفان، از این مقوله اجتماعی مهم و تاثیر گذار شده است. به نظر میرسد نگاه حاکمیت به مسئله حجاب نیازمند یک بازنگری اساسی است. این پرسش همواره مطرح است که، انتخاب آزادانه نحوه پوشش توسط زنان جامعه آیا جرم تلقی میشود و نیازمند برخورد قهری از جانب حکومت است، و یا یک معضل فرهنگی به حساب میآید که نیازمند نگاه کارشناسانه و در اکثریت موارد روانشناسانه و جامعه شناسانه است؟ به جرئت میتوان گفت، کم کاری شاید غیرقابل جبرانی در این حوزه از جانب متولیان فرهنگی ما صورت گرفته است. کم کاریای که متاسفانه حکومت میخواهد با نگاه قهری و جبرگرایانه به دنبال جلوگیری از اثرات مخرب آن شود. پرسش دیگری که مطرح است، بررسی میزان تاثیرگذاری رفتارهای قهری به بی حجابی است. چند درصد از پژوهشها با اشراف به این موضوع صورت گرفته است؟ و آیا این عملکرد با پشتوانه علمی و تحقیقی و بررسی میزان اثر بخشی این نوع نگاه انجام شده است؟ تا چه میزان برای دختران از دوران کودکی و نوجوانی در حوزه نظام آموزشی مسئله پوشش را به عنوان یک برنامهای جامع ارائه داده است؟ چرا باید اوضاع حجاب در ایران از اوضاع حجاب در کشورهایی مثل عراق و افغانستان بدتر باشد؟! طبق پیمایشهای رسمی، نیمی از مردم مخالف الزام بانوان به حجاب هستند؛ بنابراین هم اجرا و هم عدم اجرای قانون الزام به حجاب نیمی از مردم را ناراضی میکند و شاهد دوقطبی شدن جامعه خواهیم بود، اکنون پرسش پیش رو این است که مسیردرست چیست؟ چگونه میتوان بدون زور و اجبار و قهر زنان جامعه را به سمت پذیرش حجاب به صورت کاملا آزادانه و با انتخابی خودمختارانه پیش برد؟ باید راه میانهای برگزید که هم موافقان الزام به حجاب و هم مخالفان، آن را قبول داشته باشند که به نظر میرسد لازم است با پیمایشی دقیق حدود و ثغور پوشش مدنظر اکثریت مردم که احتمالاً پوششی عرفی است را بررسی کرد. تأثیرات مدرنیته بر فراگیری حجاب متأسفانه امروزه سطحی نگری رایج در قبال شناخت حدود و ثغور تمدن دینی و غیردینی و بی توجهی به تناقضات اساسی دین و مدرنیته در ایران، بیش از هر چیز منجر به تلاشی شعارزده، پرخطا و قهری با انگیزه استقرار اسلام در عرصههای کلان حکمرانی و تمدن سازی شده و بی اغراق مشکلات و فسادهای محتوم برای سرنوشت کشور را مضاعف کرده است. شهید آوینی معتقد است که بهره برداری گزینشی از مناسبات بشری مدرن یا تلاش برای بومی سازی آنها به شکلی که امروزه رایج است، راهکار اسلامی تجدد نیست و در بسیاری از موارد تن دادن به الزامات و اقتضائات دنیای جدید - هر چند ذاتی غیردینی داشته باشد - برای کمتر آسیب دیدن دین و دنیای مردم ضروری است. این دیدگاه شهید آوینی خاستگاهی دینی دارد و حضرت پیامبر اکرم (ص) ضمن مهجور دانستن اسلام در عصر آخرالزمان فرموده اند: «اعتقاد نیک داشتن در این روزگار، بهتر از برخی کردار است». باید پذیرفت که بی توجهی به اقتضائات عصر غیبت و متعاقباً تلاش برای اجرای حداکثری دین در عرصههای کلان حکومت ایران، در برخی موارد مفاسد و بی عدالتی بیشتر از حکومتهای تماماً مدرن به بار آورده و این انحطاط روبه رشد و غیرقابل انکار، خود را در عرصه سلامت، سیاست، خانواده، فرهنگ، معیشت و غیره، نشان داده است. متأسفانه به سبب رویههای جاری حکمرانی، بسیاری از ناکامیهایی که طبیعت دوران غیبت امام عصر (عج) بوده و غالباً سرمنشأ مدرن دارد، نه به حساب انتخابها و تمایلات مردم و فسادزایی تمدن غرب، که به حساب انقلاب و حتی اسلام تمام شده است. در این شرایط، تلاش تبلیغی و رسانهای نظام به اندازه انتظار به نفع دین و آرمانهای اسلام و انقلاب به ثمر ننشسته است؛ درواقع با وجود شرایط فعلی، انتقاد بر علیه طواغیت مدرن منجر به ایجاد یک نگرش منطقی، عبرت آموز و واقعگرایانه، نه در منتقدان و مخالفان و نه حتی موافقان سیاستهای انقلاب اسلامی نشده و نخواهد شد. قطعاً در روزگار سیطره تمدن مدرن که عملکرد هر حکومتی را با خطاهای بی سابقهای عجین کرده، ظرفیت مغتنمی برای اصلاح و ارتقای بینش و معرفت تمدنی شیعیان به دست آمده است، که البته نیل به این مهم جز از راه حکمرانی مطابق با خواست مستقیم اکثریت مردم ممکن نیست. بازگشت به عفاف در آمریکا خانم وندی شلیت؛ نویسنده و فارغ التحصیل رشته فلسفه اهل امریکا؛ در کتاب خود به نام بازگشت به عفاف (A return to modesty)، به مشکلات ناشی از بی عفتی را در جامعه پرداخته است، وی معتقد است بازگشت به پاکدامنی در قالب پوشش به صورت یک انقلاب در آمریکا آغاز شده است. او در این کتاب نشان میدهد چگونه نسل جدیدی در آمریکا در حال شکل گیری است که خواسته هایش با نسلهای گذشته متفاوت است و به دنبال گمشده خود یعنی "فطرت" میگردد. دختران آمریکا میخواهند چیزی نباشند که والدینشان بوده اند. آنها میخواهند سبک زندگی و پوشش خود را تغییر دهند. آنها در تلاشند با خویشتنداری، زندگی عاقلانه و عفیفانهای را در پیش گیرند و روابط خصوصی را تا شروع زندگی دائمی به تعویق بیندازند و این در حالیست که متاسفانه ما در جامعه اسلامی ایران شاهد عکس این موضوع هستیم؟! بازگشت به عفاف تلاشی است برای بازیابی کرامت از دست رفته زنان. جامعه آمریکا به دنبال تشکیل سازمانهای غیر دولتی با برنامههای خویشتن داری برای نوجوانان است. از جمله: برنامه حلقه نقره ای، برنامه عشق حقیقی منتظر میماند، برگزاری نمایشگاه مد ناب توسط دختران نوجوان در 17 شهر آمریکا. تخصیص بودجههای صد میلیون دلاری برای برنامههای خویشتن داری؛ و همهی اینها نشان دهنده یک انقلابی عظیم در جامعه زنان در آمریکا است. و، اما برنامههای راهبردی حکومت اسلامی برای پوشش و عفاف تا به الان چه بوده؟ و تا چه میزان اثربخش؟ عدالت جنسیتی در پوشش آیا تا به حال به اثر پروانهای که درآوردن لباس سنتی و پوشیدن لباس غربی برای آقایان بر حجاب بانوان داشته است، اندیشیده ایم؟ بهتر است نیم نگاهی به تاریخ بیندازیم: آقایان در دوران رضاشاه به اشتباه کت و شلوار و مد لباس غربی را پذیرفتند و تا امروز از راحتی آن لذت بردند. زمان محمدرضاشاه که رسید، سبک پوشش خانمها آرامو بدون جنجال به سمت غربی شدن و همترازی با پوشش آقایان پیش میرفت که انقلاب اسلامی شد. بعد از انقلاب علیرغم سختگیریها و همچنین فرهنگسازیهایی که برای حجاب انجام شد، اما کماکان اوضاع حجاب در حال بدتر شدن است. از تن درآوردن لباس سنتی آقایان اگر بیشتر از ازسرکشیدن چادر از سر زنان بدنباشد، اما به همان اندازه قبیحانه و غیرحکیمانه بود. مواجهه با پوشش غربی در ایران مثال خوبی از برخورد گزینشی با سایر مصادیق مدرنیته است که امروزه بیش از پیش آثار اشتباه آن را میبینیم. اگر مردها لباس سنتی خود را داشتند و عدالت پوششی مثل گذشته در بعد فراگیر رعایت میشد، شاید بانوان کم حجاب، حقوق خود را از دست رفته و دستخوش تبعیض نمیدیدند و یک دلیل بسیار عمده، از چند دلیل و چه بسا مهمترین دلیل برای کم یا بی حجاب شدنشان کم میشد. آزاد گذاشتن پوشش مرد به شکل امروزی کاملاً غلط، غیرحکیمانه و ناعادلانه است و لباسهای مردانه امروزی آناتومی بدن مرد را هم به خوبی پوشش نمیدهد! ثانیاً از آنجایی که به تعبیر امام علی (ع): «کارها بر عدالت قوام مییابد»، پس این تبعیض و بیعدالتی جنسیتی در پوشش است که میتواند نگاه یک خانم به حجاب را شکل دهد. اقدامات سلبی و ایجابی در فرهنگ سازی حجاب در بعد سلبی کاری که باید کرد این است که بخش زیادی از شرایط حاضر را به عنوان عوارض غیبت و سیطره تمدن غرب بپذیریم و به دوقطبی ایجاد شده در جامعه پیرامون حجاب دامن نزنیم تا اوضاع فعلی ابعاد بدتر و وسیعتری پیدا نکند. در حوزه حجاب کمی منطقیتر و کلانتر و بنیادینتر فکر کنیم. از حیث ایجابی، اما باید حقانیت و حکمت زندگی سنتی برگرفته از دین در عرصههای مختلف و گوناگون زندگی روزمره که فطرت انسانها آن را تأیید میکند، اثبات شود تا هویت دینی در مردم بازیابی گردد و غرب زدگی نظری به عنوان دست پنهان جامعه تا حد ممکن کمکم به محاق برود؛ در این صورت میتوان تاحدودی دل به بهبود اوضاع حجاب بست. اگر مردم حکمت پدیدههای دینی و سنتی را بفهمند، عمیقتر به اسلام اعتقاد پیدا میکنند و کمکم در رفتارشان هم نمود پیدا میکند.