ترافیک چادر در سفرهای تابستانی
استانهای شمالی کشور در سفرهای تعطیلات دو هفته اخیر نهتنها با چالش و شاید بتوان گفت بحران ابرترافیک خودروها در جادهها مواجه بودند، بلکه مانند سفرهای تابستانی سال گذشته و سفرهای نوروزی امسال با ترافیک «چادر» های مسافرتی در سطح معابر شهرهای شمالی همراه بوده که موضوع «سفر فقیرانه» را بار دیگر برجسته کرده است. سفرهای تابستانی امسال در تعطیلات مناسبتی گذشته که با هجمه بیش از حد مسافران...
«دنیایاقتصاد» در شماره 6095 به تاریخ هفدهم شهریور به موضوع فقر تعطیلات منظم در طول سال پرداخته است. این گزارش یکی از عوامل اصلی ابرترافیک سفرها به استان های شمالی در تعطیلات آخرین روزهای تابستان را نبود تعطیلات کافی در کشور دانسته که به جای پراکندگی سفرها در طول سال، منجر به هجمه سفرها در روزهای خاصی از سال در تعطیلات مناسبتی شده است. مانند آنچه در سفرهای آخر تابستان امسال شاهد بودیم و مسافران با چالش هایی همچون کمبود نیازهای ضروری مثل نان و خوراکی، مراکز اقامتی، صف های طولانی بنزین و... مواجه شدند. اما فقر زمان یا همان نبود تعطیلات منظم در طول سال را که نشاتگرفته از نداشتن تعطیلات دوروزه آخر هفته مانند اکثر کشورهای جهان است نمیتوان تنها دلیل نابسامانی ها در سفرهای تابستانی و ابرچالش های مسافرتی برای گردشگران دانست، بلکه باید دو عنصر اصلی و تاثیرگذار دیگر یعنی «فقر کیفیت» و «فقر مالی» را بار دیگر مورد بررسی قرار داد. زیرا این دو عنصر در سفرهای تابستانی امسال حتی بیشتر از سفرهای فقیرانه تابستان سال گذشته خود را نشان داد و نبود زیرساخت های لازم و کافی نهتنها در بازار گردشگری بلکه در تمام بخش های مربوط به سیاستگذاری کشور همچون راه و شهرسازی، راهنمایی و رانندگی و... خود را نشان داد.
ترافیک چادر مسافران نهتنها منجر به زشت شدن چهره شهر و ایجاد ترافیک های گسترده در سطح شهری و روستایی شده، بلکه با عوارض جدی تولید انبوه زباله روبه رو شده است که اگرچه بخشی از آن ناشی از عدمآموزش پذیری لازم افراد در نحوه دفع زباله هاست اما مهمترین بخش آن نشاتگرفته از فقر اقتصادی خانوارهاست که به منظور استفاده از تعطیلات اما با کمترین هزینه ممکن با انتخاب مقصدی ارزان، در تعطیلات عازم استان های شمالی شده و چادر را به عنوان محل اقامت خود برای مقرون به صرفه بودن سفر برمی گزینند.
باتوجه به افزایش رکود اقتصادی و پایین آمدن سطح معیشت بخش زیادی از مردم، پدیده چادرخوابی بیش از هر زمانی خود را نشان داده است. حالا سفرها نه تنها فقیرانه شده بلکه به اقتصاد جامعه محلی نیز آسیب های گسترده ای وارد می آورد.
چادرخوابی که عمدتا با نام کمپ شناخته میشود پدیده ای است در راستای حفاظت از محیطزیست و طبیعت که طبیعت گردها و دوستداران محیطزیست به منظور سفرهای همگام با طبیعت از این گزینه استفاده میکنند، اما در حال حاضر این موضوع تبدیل به یک پدیده جدید شده و در قالب سفر فقیرانه خود را نشان داده است.
به این معنی که به دلیل تورم بالا و افت قدرت خرید، چادرها جایگزین بسیاری از مراکز اقامتی برای اقامت شبانه شده اند و به شکل قارچ گونه ای در تمام محیط های شهری و روستایی و منابع طبیعی حتی در مناطق ممنوعه و محافظتشده رشد یافتهاند. این خطری جدی نه تنها برای بازار گردشگری، بلکه برای منابع طبیعی و محیطزیست و محیط های شهری و روستایی است که بعضا میتواند آسیب های جبرانناپذیری را به همراه داشته باشد.
اما موضوع مهمی که در سفرهای آخرین روزهای تابستان بیش از هر زمانی خود را نشان داد، فقر کیفیت و کمبود زیرساخت ها و امکانات گردشگری جهت ارائه خدمات به مسافران بود. در واقع پدیده چادرخوابی تنها محدود به افراد با اقتصاد ضعیف نبوده بلکه به دلیل نبود یا کمبود مراکز اقامتی کافی حتی برخی افراد متوسط رو به بالا هم بهناچار در سفرها تن به پدیده چادرخوابی دادند.
باید گفت، کمبود خدمات و امکانات لازم، یکی از عوامل اصلی مشکلات مربوط به هجمه مسافران بوده که باعث شده چادرها در هر نقطه ای از مقاصد گردشگری مستقر شده و هیچ چارچوب خاصی در جهت حفاظت از محیط زیست، جمع آوری زباله ها و فرهنگ و آداب سفر تعریف نشده باشد.
«تسهیل سفر برای ایرانی ها از طریق افزایش فرصت و کاهش هزینه»، «بالا رفتن کیفیت سفر ایرانی ها» و «توسعه گردشگری داخلی و یافتن جایگاهی در سطح جهان» اهدافی است که عمدتا سیاستگذاران در حوزه گردشگری عنوان میکنند، اما در عمل، بازار گردشگری چیزی مغایر با این سه هدف را دنبال میکند و این بازار شاهد محروم بودن بخش زیادی از مردم از سفرهای سالانه، هجوم بدون برنامه و بی رویه مسافران به مقاصد هدف در یک زمان مشترک، فشار بر منابع و تاسیسات، کاهش کیفیت گردشگری داخلی، نبود برنامه ریزی مشخص و هدفمند برای توسعه گردشگری داخلی و نداشتن خدمات مطلوب در جهت جذب گردشگران خارجی است.
با بررسی وضعیت موجود باید گفت، متهم اصلی در این نابسامانی های سفرهای تابستانی، سیاستگذاری است که به دلیل ناتوانی در مهار تورم و تقویت درآمد خانوار، باعث شدند سفرهای دوسال گذشته به ویژه در تابستان امسال با مسافرت فقیرانه روبه رو شود. این اتفاق عمدتا تاثیرات خود را بر روی محیط زیست و طبیعت و مناطق شهری توریست پذیر نشان میدهد.
به گزارش «دنیایاقتصاد»، ریشه این چالش جدید گردشگری در شمال را، علاوه بر دو بعد اقتصادی و محیط زیستی باید در کمبود و بعضا نبود زیرساخت های لازم و کافی جست. از بعد اقتصادی باید گفت که متهم اصلی این ماجرا، سیاستگذاران اقتصادی هستند که معیشت و اقتصاد خانوارها را با چالش هایی جدی مواجه کرده اند. بر اساس آمارهای ارائه شده «رشد هزینه سالانه زندگی خانوارها» دست کم طی دو سال گذشته در مقایسه با سه دهه گذشته دو برابر شده است و میانگین تورم طی سه دهه گذشته تقریبا 20 تا 25 درصد بود. این در حالی است که طی سه سال اخیر این رقم دست کم بالای 30درصد بوده است. این فشار اقتصادی مضاعف بر خانوارها باعث شده است تا خانواده ها برای فرار از هزینه های اضافی، مخارجی را که به گمان خود غیرضروری هستند همچون سفر و گردشگری از سبد هزینه های خود حذف کنند تا این بودجه را برای تامین خوراک و مسکن ارائه دهند.
افت کیفیت خدمات گردشگری در محل را باید همچنین در عدم سرمایهگذاری های لازم و کافی در بازار گردشگری دانست که منجر به کاهش عرضه میشود. کمبود عرضه و نبود رقابت در میان فعالان گردشگری نیز منجر به گران شدن سفرها و در نتیجه انصراف خانوارها از سفر میشود.
تکیه بر بعد کمیت بهجای کیفیت سفرها باعث شده، فعالان گردشگری بهره چندانی از این حجم انبوه مسافران نبرند. دلیل مهم آن را باید در عدم تعادل بین عرضه و تقاضا دانست که ضعف بزرگ بازار گردشگری و نارسایی در بازار خدمات گردشگری به شمار میرود. اشتباه تاکتیکی در سیاستگذاری حوزه گردشگری باعث شده، فرآیند رونق بخشی به بازار توریسم از پشتیبانی های هدفمند محروم بماند و مسیر معکوس را درپیش بگیرد و این موضوع تاثیر مستقیمی بر پایین آمدن سطح کیفیت سفرها دارد.
در حال حاضر مهمترین و در واقع اولویت اول ایجاد زیرساخت لازم برای بازار گردشگری در کشور، سیاستگذاری صحیح در امر تعطیلات منظم و پخش کردن سفرها در تمام طول سال است که تبدیل شدن تعطیلات آخر هفته حداقل به دو روز میتواند پایه های رشد و توسعه گردشگری در کشور را بنا کند؛ توسعه گردشگری داخلی متاثر از پارامترهای متعدد و متنوعی است که داشتن تعطیلات کافی تنها یک بخش و بعد توسعه است، نه همه آن. در واقع یک «اقتصاد قوی» است که «گردشگری قوی» به همراه می آورد.
اقتصاد قوی هم در گرو فعالیت آزادانه «بخش خصوصی» برای سرمایهگذاری بدون نگرانی از تهدیدهای گسترده همچون تورم، تحریم، ضعف سیاستگذاری و دخالت بیش از حد دولت در همه عرصه های اقتصادی است. اقتصاد کشورهای پیشرو در گرو رشد و توسعه بخش خصوصی قرار دارد و دولت ها در راستای توسعه اقتصادی کشور، تسهیلات، امکانات و اقدامات لازم را در همکاری و هماهنگی با بخش خصوصی در پیش می گیرند. زیرا بخش خصوصی ضعیف، منجر به کاهش سرمایهگذاری های کلان در کشور شده و کاهش سرمایهگذاری منجر به تضعیف اقتصادی خواهد شد.
آنچه گردشگری یک کشور را به رشد و توسعه می رساند؛ ایجاد زیرساخت های لازم در این صنعت، تسهیل سرمایهگذاری داخلی و خارجی، حمایت های دولت از بخش خصوصی و جوامع محلی، عادی سازی روابط با کشورهای جهان و تبلیغات گسترده جهانی در سطح دولت ها، شرکتها و مشتریان است. البته پیش از همه اینها، اصلاحات اقتصادی و توسعه اقتصادی در اولویت قرار دارد و تا کشوری در امر اقتصاد به موفقیتی دست نیابد، نمیتواند در گردشگری سرآمد باشد.
گردشگری، صنعتی مولد است که به راحتی میتواند فرصت فعالیت استارتآپ ها را فراهم کند، از این رو باید گردشگری به منظور ایجاد جهشی در اقتصاد کشور در آینده و در عین حال با هدف خارج شدن از اقتصاد تک محصولی فروش نفت در سیاست های کلان کشور گنجانده شود.
از طرفی این بحران تنها گریبان مسافران را نگرفته، بلکه فعالان بازار گردشگری را نیز با بحرانهای متعددی همچون بالا رفتن بیش از حد هزینه خدمات مواجه کرده است که این امر منجر به از دست رفتن بخش بزرگی از مشتریان آنها شده و ضربه سهمگینی به کسب و کارها وارد آمده است.
--> اخبار مرتبط