تراژدی فرونشستها بر سازههای مسکونی اصفهان
محلههایی در اصفهان وجود دارند که تمام ساختمانها در آن دچار شکاف شدهاند و دست از لابهلای آنها عبور میکند؛ ساختمانهایی که عمر چندانی هم ندارند و تنها 10 یا 20 سال از ساخت آنها زمان میگذرد.
«بعضی وقتها تکههای گچ میافتد توی ظرف غذا یا روی سرمان. میترسیم یکشب بخوابیم و سقف آوار شود بر سرمان! همسرم چندینبار ترکها را با مصالح پر کرده؛ اما فایدهای نداشت و دوباره سروکلهشان پیدا شد.» سوسن میگوید، نشست خانهها باعث شده تا بعضی از همسایههایش خانههایشان را بفروشند و از این منطقه بروند: «آنها هم که بهتازگی به این منطقه میآیند، بعد از مدتی متوجه فرونشست میشوند و از خرید خانه منصرف میشوند؛ اما چارهای هم ندارند. بههرحال هرچه داشته و نداشتهاند، روی هم گذاشتهاند تا خانهای بخرند.»
به گزارش هممیهن، داستان فرونشست در اصفهان را حالا همه شنیدهاند؛ پدیدهای که دهان باز کرده و شهر را میبلعد. فرونشست نهتنها به آثار تاریخی همچون مسجد سید، میدان نقشجهان، پلهای تاریخی و... رسیده که سازههای مسکونی، بیمارستانها، مدارس و زیرساختهای شهری را هم درگیر کرده است.
همین چندوقت پیش بود که فرونشست مسجد سید، جنجال بهپا کرد و حاشیهساز شد. هرچند مدیران میراث در گفتگو با رسانهها تاکید کردند که این پدیده هنوز به آثار تاریخی نرسیده. فرونشست، اما سازههای مسکونی بهویژه در منطقههای 5 و 7 اصفهان را درگیر کرده است. گزارشهای سازمان زمینشناسی نیز با تاکید بر این موضوع اعلام میکنند که نرخ فرونشست زمین در دشت «اصفهان برخوار» و دیگر دشتهای پُرخطر این استان ازجمله مهیار شمالی و جنوبی، کاشان، اردستان، فلاورجان و گلپایگان سالانه بین پنج تا 18 سانتیمتر برآورد شده است. همچنین نرخ فرونشست در سالهای 1400 تا 1401 در مناطق شمالی اصفهان 156 میلیمتر اعلامشده که تقریباً 40 برابر نرخ جهانی است. از 35 دشت استان که موردمطالعه قرار گرفته است، 29 دشت ازنظر فرونشست در شرایط بحرانی قرار دارد و درصورتیکه فکر اساسی برای این موضوع و تغذیه آبخوانهای دشت اصفهان نشود، در سال 1410 نرخ فرونشست در شمال اصفهان به دو متر و در بخش مرکزی این کلانشهر به نیممتر خواهد رسید.
همین حالا نیز، هزار و 200 کیلومترمربع از مساحت اصفهان و شهرهای اطراف آن دچار فرونشست با نرخ 15/1 سانتیمتر در سال است. فرونشست زمین، پدیدهای است که شهر اصفهان و جمعیتی بیش از 2 میلیون و 700 هزار نفر را تحتتاثیر خود قرار داده است. آنطور که علی بیتاللهی، مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در گفتگو با «هممیهن» میگوید: «اصفهان تنها کلانشهری است که وسعت شهری آن درگیر فرونشست شده؛ البته در برخی استانها مثل خراسان رضوی، مساحت زونهای فرونشست حدود 5 برابر اصفهان است، اما در این استان عمده فرونشست در دشتها و اراضی خارج از سکونتگاههای شهری بزرگ رخ داده است، درحالیکه تمام گستره شهری اصفهان درگیر است. فرونشست پدیدهای نیست که طی یکسال یا دوسال گذشته رخ داده باشد، بلکه این پدیده حداقل از اوایل دهه 90 شروع شده است و تابهحال هم ادامه دارد. بهطور متوسط افت سطح آبهای زیرزمینی در آبخوان شهر اصفهان یکمتر در سال (البته گاهی تا دوونیم متر) است و همین هم اثرات خود را روی سازههای شهری میگذارد که البته در برخی زونها بیشتر است و در بعضی دیگر کمتر؛ بنابراین تمام بافت فرسوده، 385 مسجد، 320 مدرسه و سازههای مسکونی و ابنیه و آثار تاریخی و بهطورکلی 2 میلیون و 700 نفر در شهر اصفهان متأثر از فرونشست هستند که اثر آن بهتدریج نمایان خواهد شد.» به گفته او، گاهی شنیده میشود این ساختمانها قدیمی بودهاند و ترکخوردگی آنها هم بههمیندلیل است و فرونشست در اصفهان بزرگنمایی است؛ اما باید پرسید چرا با قطع زایندهرود و کاهش تغذیه آبخوان اصفهان، این اتفاق برای ساختمانهای قدیمی افتاده است؛ ضمن اینکه محلههایی در اصفهان وجود دارند که تمام ساختمانها در آن دچار شکاف شدهاند و دست از لابهلای آنها عبور میکند؛ ساختمانهایی که عمر چندانی هم ندارند و تنها 10 یا 20 سال از ساخت آنها زمان میگذرد. آبخوان اصفهان فرم گوهای دارد؛ یعنی سمت زایندهرود ضخامت آبرفت کم و رسوبات دانهدرشت هستند. بررسیها نشان میدهد، ضخامت آبرفتها در اطراف زایندهرود بین 20 تا 30 متر است، درحالیکه هرچه از سمت زایندهرود بهسوی شمال شهر حرکت میکنیم، این ضخامت بیشتر و در مناطقی مثل حبیبآباد و دولتآباد به بیش از 300 متر میرسد؛ پس اثر فرونشست در زونهایی که ضخامت آبرفت افزایش مییابد، مثل شمال و شمال شرق بیشتر است. فرونشست در اصفهان نامتقارن است و بعضی جاها بیشتر و در برخی دیگر کمتر است که این امر بهشدت بر سازهها تاثیر میگذارد و باعث ترکخوردگی آنها میشود.
شکافهایی که دهان باز کردهاند
دستها را سایهبان چشمها میکند. نگاهش را میدوزد به ساختمانهای چندطبقه و جدیدی که بالا رفتهاند و در حال تبدیلشدن به ساختمانهای مسکونیاند: «خانههای اینجا همه قدیمی بودند و قدمت بالایی داشتند. خیلیهایشان فرو ریخته و خیلیهای دیگر هم پر از ترک و شکافهای عمیق بودند.
برخی ارگانها خانهها را خریدند و آنها را آوار کردند تا دوباره از نو بسازند. بعضی مدارس هم بهدلیل همین شکافهای عمیق ناامن شده بودند که تخلیه شدند.» زن کیسههای خریدش را روی زمین میگذارد و نفسی تازه میکند. روسریاش را مرتب میکند و میگوید که 10 سال در این منطقه زندگی میکرده و حالا حدود یکسالی است که خانهاش را عوض و چند خیابان پایینتر کرایه کرده: «فرقی نمیکند، خانه جدیدی هم که کرایه کردهام پر از ترک است؛ ترکهایی که البته خیلی عمیق نیستند، اما همهجای خانه بهچشم میخورند. همسایهها هم میگویند دیوارهای خانهشان ترک دارد و گاهی شکافها به سقف میرسد.» ترکها همهجا رد انداختهاند؛ روی دیوارها و سقفخانهها، کف حیاط و بالکن. بعضیهایشان آنقدر عمیقاند که باعثشده قسمتهایی از سقف فرو ریزد یا دیوار را چندین سانتیمتر جابهجا کردهاند و تنها یک تلنگر کوچک کافی است تا فرو بریزند؛ مثل ترکهایی که سرامیکهای سالن خانه محمد را شکافته و روزبهروز هم عمیق میشوند. امتداد شکافها به ایوان و حیاط خانه میرسد و بهاندازه مچ پای کودک 5 ساله است. محمد 39 سال دارد و پنجسال است که این خانه را اجاره کرده. او میگوید: «ترکها در سقف اتاقخواب پسرم، بیشتر از هر جای دیگری بهچشم میخورد. هر شب که میخوابید نگران بودیم مبادا قسمتی از سقف روی سرش فرو بریزد و به او آسیب بزند. بالاخره مجبور شدیم اتاق خواب را عوض و آنجا را تبدیل به انباری کنیم.» شکافها سرتاسر خانه را پر کردهاند؛ بعضیهایشان آنقدر دهان باز کردهاند که دست مشتکرده بهراحتی داخل آنها میرود.
فرار از فرونشست، مهاجرت به مازندران
بیآبی و کاهش سطح آبهای زیرزمینی و تبدیلشدن زایندهرود به رودخانهای فصلی ازجمله عواملی هستند که باعث نمایانشدن فرونشست در شهر اصفهان شدهاند؛ بههمیندلیل بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که راهکار اصلی کنترل فرونشست در اصفهان، کنترل برداشت آبهای زیرزمینی، همچنین دائمیشدن جریان زایندهرود است. بیتاللهی معتقد است، راهکارهای مدیریت فرونشست مشخص است و کارشناسان نیز آنها را به خوبی میدانند؛ اما عزمی برای حل این مشکل وجود ندارد: «چندین رویکرد در کنترل فرونشست زمین در دنیا وجود دارد و تجربیات موفقی مشاهده شده است؛ مثلاً در سال 1965 نرخ فرونشست زمین در دشت توکیو 12 و نیم سانتیمتر بود، درحالیکه با اقدامات صورتگرفته در سال 2003، این نرخ به یک سانتیمتر در سال کاهش یافت و اکنون نیز نشست کاملاً متوقف شده است. در ایتالیا، تگزاس و... نیز برنامههایی برای کاهش خطرپذیری فرونشست انجام شده است، درحالیکه فرونشست در اصفهان تنها به برگزاری جلسه و سخنرانی محدود شده و در برنامه هفتم توسعه نیز هیچ تدبیری برای این مسئله اندیشیده نشده است. برای کنترل این پدیده در اصفهان، باید آبهای زیرزمینی و برداشت از آنها کنترل شوند. در رابطه با ساختمانها، شریانهای حیاتی، جادهها و معابر هم اقدامات مهندسی برای کاهش آسیبپذیری باید انجام شود تا این خطر به حداقل و در آینده به صفر برسد. این موضوع باعثشده تا بسیاری از افرادی که توان مالی بالایی دارند، اقدام به مهاجرت یا خرید ملک در استانهایی مثل مازندران کنند، چراکه اثرات شنیدن اخبار فرونشست و پیشبینی آینده، تاثیر سویی بر روح و روان مردم دارد. مسئله مهم این است که تنها افراد اندکی توان مهاجرت یا سرمایهگذاری در خارج از اصفهان را دارند، نه تمام 2 میلیون و 700 نفری که در گستره شهری زندگی میکنند و فرونشست زندگی آنها را تحتتاثیر قرار داده است. تنها یک زلزله کوچک میتواند موجب فروریختن این ساختمانها و رقمزدن یک تراژدی بزرگ شود.
تخلیه خانهها
آفتاب کمرمق زمستان سایه تیزش را انداخته روی صورت پیرمرد. پارک خلوت است و جز پیرمرد و نوهاش، فرد دیگری نیست. دختربچه را توی تاب میگذارد و با چشمهایش از او مراقبت میکند. میگوید، خودش اینجا زندگی نمیکند، اما خانه دخترش چند کوچه پایینتر است؛ خانهای که اگرچه نوساز است، اما رد ترکها روی دیوار بهخوبی پیداست. او، اما چیزی از فرونشست نمیداند و دلیل ترکها را نوساز بودن خانه میداند: «توی اتاقها و پذیرایی، شکافهای سطحی دیده میشود. حدود 5 سالی است که خانه ساخته شده و بههمیندلیل هم طبیعی است که ترکها به وجود بیایند؛ شاید بهدلیل باران است و چیز عجیب و غریبی نیست.» تنها پیرمرد نیست که نشستهای خانهها را امری عادی و بیخطر میداند بلکه برای خیلی از آدمهایی که در مناطق پرخطری مثل «خانه اصفهان» یا ملکشهر زندگی میکنند، شکافها و جابهجایی دیوار یا درِ خانه، اتفاق تازهای نیست؛ مثل مرد جوانی که صاحب سوپرمارکت است و فرونشست و اخبار مربوط به آن را شایعه میداند. او میگوید شهرک «هوانیروز» تخلیه شده، چون به زور خانهها را از ساکنان قبلیشان خریدهاند و حالا برخی ارگانها دارند ساختمانهای چندطبقه میسازند.» او که در همان حوالی مغازه دارد، میگوید: «خانهها مشکلی نداشتند و فقط بهدلیل اینکه خیلی قدیمی بودند و بهخاطر قدمتشان نیاز به مرمت و بازسازی داشتند، اما شایعه کردند که اینجا درگیر فرونشست شده و بههمیندلیل خانهها را خریدند و حالا دارند از نو میسازند.»
برخی از ساکنان این منطقه در حالی ماجرای فرونشست را انکار میکنند که گزارشهای زمینشناسی که نتایج آن در رسانهها منتشر شده، نشان میدهد عمده نشستها در شهرک نیروی هوایی ارتش نامتقارن یعنی 45 درجه یا نزدیک به 45 درجه است؛ بههمیندلیل ساختمانها در این مدل نشست، میشکند؛ بهایندلیل که تعادل در این دشت وجود ندارد و زمانی تعادلبخشی مصداق پیدا میکند که میزان برداشت آب و تغذیه آبخوان یکسان باشد، اما آبخوان دشت اصفهانبرخوار با مساحت 1606 کیلومتر، طی 15 سال اخیر با 9/2 میلیارد مترمکعب با کسری آب مواجه شده. ازسویدیگر سالانه 359 میلیون مترمکعب به این کسری اضافه میشود. حداقل نشست مجاز ساختمان 5/2 سانتیمتر و حداکثر نشست مجاز پنج سانتیمتر است، درحالیکه در شهرک نیروی هوایی دو تا سه برابر نشست مجاز، یعنی حدود 10 تا 15 سانتیمتر ساختمانها نشست را تجربه کردهاند. قاسم مکتوبیان، رئیس هیئتامنای شهرک نیروی هوایی واقع در منطقه خانه اصفهان هم نظری مشابه با برخی از ساکنان قدیمی این منطقه دارد؛ آنجا که به «ایسنا» میگوید: «اگرچه ما منکر موضوع فرونشست زمین در اصفهان نیستیم، اما موضوع مطرحشده درباره تخلیه اهالی این شهرک بهدلیل فرونشست را تکذیب میکنیم. دلیل رفتن ساکنان این شهرک از منازل خود، فرونشست نبوده و ترکهای عمیق خانههای این شهرک بهدلیل بازسازینشدن ساختمانهای آن و قدمت حدود 50 ساله این منازل است، چراکه ساکنان آن بهنوعی مستأجر بودند و هیچگاه برای بازسازی و تعمیر آن اقدام نکردند. متاسفانه با برخی اخبار نادرست، مالکان جدید املاک این شهرک که بهنوعی با ساختوساز دنبال نوسازی آن هستند، متضرر میشوند و نباید با زدن برچسب فرونشست، تنها به منطقهای خاص، مشکلاتی را برای صاحبان و مالکان آن ایجاد کنیم.»
سرمایهگذاری در شهرهای دیگر
گفتگو با برخی صاحبان املاک، حاکی از این است که فرونشست موضوعی نبوده که منجر به تخلیه خانهها یا فروش آنها شود. سیدمهدی حجازی، رئیس اتحادیه مشاورین املاک اصفهان، اما در گفتگو با «هممیهن» میگوید، فرونشست موضوعی است که در خریدوفروش مسکن تاثیر میگذارد و بر قیمت آن اثر منفی دارد: «ملکی که دارای فرونشست باشد، مسلماً خریدوفروش نمیشود؛ چراکه فرونشست مسئلهای نیست که بتوان آن را کتمان کرد.» بهرام نادی، عضو کارگروه تخصصی فرونشست استان اصفهان و عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد واحد نجفآباد، اما در گفتگو با «هممیهن» تاکید میکند که فرونشست زمین، تمام سازههای شهر اصفهان را درگیر کرده است: «تمام سازههای شهر اصفهان اعم از بیمارستان، اماکن تاریخی، مدارس، همچنین تاسیسات زیربنایی همچون لولههای آب و فاضلاب، پستهای برق، قطار شهری و... از پدیده فرونشست تاثیر پذیرفتهاند و استثنایی وجود ندارد.
فقط فرونشست در برخی جاها خودش را بیشتر نشان داده و در بعضی جاها کمتر که اتفاقاً این تفاوت نرخ، آسیب بیشتری را به سازههایی که طول یا وسع بیشتری دارند، میزند؛ مثلاً لولههای آب و فاضلاب یا سازههای تاریخی. تغییر نشست باعث ترکخوردگی ساختمانهای قدیمی میشود، مثل آنچه در سازههای تاریخی اکنون مشاهده میکنیم؛ درحالیکه سازههای جدید کمتر دچار ترک میشوند. ساختمانهای جدیدی هم ساخته شدهاند که فرونشست باعث چرخش آنها و بههم چسبیدن دو ساختمان مجاور شده است؛ مسلماً این ساختمانها در زمان زلزله، آسیبپذیر خواهند بود و فرو میریزند.»
پیشروی فرونشست و نفوذ آن به تمام سازههای شهری منجرشده تا برخی، آینده خوبی را برای اصفهان پیشبینی نکنند و از مهاجرتهای گسترده در آینده سخن بگویند؛ اتفاقی که کموبیش رخ داده و به گفته صاحبان املاک، تمایل به مهاجرت به شمال کشور، همچنین سرمایهگذاری در آنجا، میان اصفهانیها افزایش یافته است. نادی میگوید: «برخی صحبت از تخلیه اصفهان در آینده میکنند، اما این موضوعی نیست که بهراحتی بتوان درباره آن صحبت کرد؛ چراکه همه توان مهاجرت از این شهر را ندارند و البته مقصری هم جز کاهش سطح آبهای زیرزمینی وجود ندارد. ضمن اینکه فرونشست در تمام استانها وجود دارد. آبخوان اصفهان بهطور متوسط در سال با کاهش یکمتر و نیم افت مواجه است که میانگین کشوری نیز همین عدد را نشان میدهد. پس مهاجرت نمیتواند مشکلی را حل کند. اکنون در استانهای شمالی هم فرونشست وجود دارد و در برخی مناطق گلستان، نرخ فرونشست حتی از اصفهان هم بیشتر است.40 هزار چاه در گلستان و 60 هزار نیز در مازندران وجود دارد.» مسعود مجرب، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه مخاطرات هم دراینباره به «هممیهن» میگوید: «خیلیها تصور میکنند مناطق شمالی، چون آب دارند، درگیر فرونشست نخواهند شد. البته این فرضیه تا حدودی هم درست است؛ چراکه دو استان گیلان و مازندران کمترین نرخ فرونشست در کشور را دارند.
مسئله مهم، اما این است که نمیدانیم در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد. هرجا آب وجود داشته باشد، ردپایی هم از فرونشست وجود نخواهد داشت.» او ادامه میدهد: «ازسویدیگر شهرهای شمالی بهدلیل آب و هوای مناسب و طبیعت بکر، جاذبههای زیادی دارند و از نظر سرمایهگذاری نیز امن هستند. بههمیندلیل اصفهانیهایی که شاهد پیشروی فرونشست در این استان هستند و توان تحمل آلودگی و بیآبی را ندارند، بهجای سرمایهگذاری در این استان، تصمیم به بردن سرمایهشان به شهرهای شمالی میگیرند. سیاستهای نادرست موجب کوچ نخبهها و نیروهای انسانی کارآمد، همچنین سرمایه از اصفهان میشود؛ کوچی که به اجبار و بهدلیل شرایط نامساعد اصفهان رخ میدهد و افرادی که از طبقه متوسط هستند و دستشان به دهانشان میرسد، ترجیح میدهند خودشان را از بحرانهای موجود در اصفهان رها کنند و عطای ماندن را به لقایش ببخشند؛ درحالیکه جابهجایی نیروی کارآمد، خسارتهای زیادی را همراه دارد.»
تاثیر تمام بافت تاریخی از فرونشست
آوازه فرونشست در اصفهان همهجای کشور را پر کرده و نام این استان را بر سر زبانها انداخته؛ پدیدهای که سالهاست کارشناسان درباره پیامدهای آن اخطار میدهند و زنگ هشدار را به صدا درآوردهاند. رضا شهبازی، مدیرکل مخاطرات سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور نیز در گفتگو با «هممیهن» معتقد است که آینده، اصفهانی جدید را رقم خواهد زد؛ اصفهانی که با چالشهای زیادی همراه است، اما مردماش چارهای جز کنار آمدن با آن ندارند: «واقعیت این است که از شمال زایندهرود تا جایی که شهر تمام میشود، درگیر پدیده فرونشست است؛ یعنی تمام سازههای تاریخی و مسجد امام (ره)، میدان نقش جهان و مسجد سید از این پدیده تاثیر گرفتهاند. داستان اصفهان به جایی رسیده که حالا صرفاً نمیتوان از یک مکان یا ناحیه درگیر فرونشست درباره آن صحبت کرد. این موضوع باعث میشود که در آینده با اصفهان دیگری روبهرو شویم؛ اصفهانی که اگرچه زندگی در آن جریان دارد و همچنان پذیرای گردشگران است، اما چالشهای زیادی در آن مشاهده میشود و مردماش باید با آنها کنار بیایند.
ازسویدیگر ممکن است این مسائل باعث شکلگیری مهاجرتهای دائمی یا فصلی شود؛ مردمی که به شهرهای شمالی (اکنون) و جنوبی (در آینده) مهاجرت یا در آنجا سرمایهگذاری میکنند. مهاجرت بهسمت سواحل دریاها اجتنابناپذیر است و اگرچه اکنون شاهد تمایل مردم به زندگی در شهرهای شمالی هستیم، اما در آینده شهرهای جنوبی نیز بهدلیل وجود دریا، آب و رطوبت موردتوجه قرار میگیرند؛ چراکه در این شهرها حتی اگر با مشکل تامیننشدن آب آشامیدنی مواجه شوند، امکان شیرینکردن آب دریا فراهم است. در دنیا بسیاری از شهرهای بزرگ، در کنار دریا شکل گرفتهاند؛ درحالیکه در کشور ما عکس این است و شهرهای بزرگ در مرکز شکل گرفتهاند.»
فاجعهای با قربانیان بسیار
فرونشست زمین تمام شهر اصفهان را درگیر کرده و زمین زیر پای اصفهانیها در حال بلعیدن متعلقات شهری است؛ درحالیکه این پدیده تبعات زیادی دارد. نتایج پژوهشی تحتعنوان «سنجش خطرپذیری سکونتگاههای شهری از پدیده فرونشست زمین» که در نشریه «برنامهریزی فضایی» منتشر شده است، نشان میدهد: «فروریزش ناگهانی زمین و تخریب و ریزش سازههای آسیبپذیر، از سوانح محتمل ناشی از عوارض فرونشست است که بهویژه در مراکز با تراکم زیاد جمعیت میتواند با ایجاد تلفات انسانی زیاد، فاجعهآفرین باشد. فاجعهبارترین وضعیت محتمل برای این منطقه هم زمانی سانحه نشست با زمینلرزه است. زمینلرزه میتواند بهعنوان عامل ماشهای برای رویداد سانحه فروریزش در این زمینها بهشمار آید.» مرکز پژوهشهای مجلس هم سال گذشته گزارشی منتشر کرد و در آن به پیامدهای فرونشست پرداخت. آنطور که در این پژوهش آمده: «استانهای اصفهان، تهران، کرمان و خراسان رضوی در معرض خطر شدید فرونشست قرار دادند. در اصفهان حدود 10 هزار کیلومترمربع شامل 30300 واحد مسکونی، بهطور ویژه پالایشگاه نیروگاه برق شهید منتظری، ورزشگاه نقشجهان، فرودگاه بینالمللی شهید بهشتی، پستهای خطوط انتقال نیرو فشارقوی، شهرک صنعتی محمودآباد، خطوط انتقال سوخت به فرودگاه نائین و سگزی، خطوط قطار شهری بهویژه خط اصفهان به شاهینشهر، ابنیه تاریخی مانند پل روی رودخانه زایندهرود بهشدت در معرض تهدیدهای ناشی از فرونشست هستند.»
این پژوهش تبعات فرونشست را به دو دسته تقسیم کرد: «آثار فرونشست به دو شکل مستقیم و غیرمستقیم بروز میکند؛ ازجمله آثار مستقیم میتوان به ترکخوردن، کجشدن، فروریختگی، فرسودگی بناها و تخریب و آسیب به شریانهای حیاتی شامل خطوط حملونقل (مترو، جاده، راهآهن)، خطوط انتقال برق و مخابرات، شبکه فاضلاب، لولههای آب و گاز و نفت، کانالهای دفع آبهای سطحی، سازههای زیرزمینی (تونل و خطوط مترو)، پایه پلها و شمعهای مدفون در خاک و توسعه شکافهای زمین، شکست زمین یا گسیختگی آن اشاره کرد.» تبعات فرونشست تنها به این موارد ختم نمیشود، بلکه فرونشست آثار غیرمستقیم اقتصادی نیز بهجای میگذارد. افزایش هزینههای تعمیر و نگهداری زیرساختها، کاهش ارزش زمین و اموال، رها کردن ساختمانها و اماکن، اختلال در فعالیتهای اقتصادی، توقف کسبوکار بهدلیل آسیب به ساختمانها و زیرساختها، از دست دادن نیروی کار مولد با تلفات و صدمات و هزینههای تحمیلشده برای امدادرسانی ازجمله تبعات مالی وارده به شبکه زیرساخت در اثر فرونشست هستند. باتوجه به اینکه روشهای معقول مقابله با فرونشست مستلزم برنامهریزی بلندمدت اجتماعی و مدیریتی است، در کوتاهمدت قابل دستیابی نیستند و ازاینرو باید راهکارهای طراحی، تعمیر و مقاومسازی زیرساختها نیز مورد بررسی قرار گیرد.» این پژوهش، مدیریت مصرف و احیای سفرههای آب زیرزمینی را علاج فرونشست میداند و اما: «مقاومسازی بهعنوان یک روش علاجبخش میانمدت باید در دستور کار قرار گیرد. به بیان دیگر با ایجاد تغییراتی در ساختار خاک یا طراحی زیرساختها از آسیب و خرابی زیرساختها جلوگیری کنیم. همچنین در برخی از راهکارها، تغییر در روند طراحی سازه براساس فرونشست یا اضافهکردن المانهای تقویتی تاثیرگذار خواهد بود.»
از میان اخبار