تعامل شهرداران و شهروندان

شهردارانی که شهروندان را «غریبههای شهر» تلقی میکنند، هنگام «بحران» قدرت ابتکار عمل را از دست میدهند. بررسیهای «دنیایاقتصاد» از مدلهای جهانی مدیریتشهری نشان میدهد «اعلام عمومی تصمیمات» به جای غافلگیری شهروندان و حتی نمایندگان آنها در شوراهای شهر، باعث میشود در مواقع اضطراری از جمله کسری شدید منابعمالی شهرداری، بازوی مشارکتعمومی بهکار بیاید. «هبیتات» در اینباره به تجربه شهرداریهای...
صدیقه نژادقربان: شهرداریها در برابر شهروندان بهعنوان عضو اصلی شهرها مسوول هستند، زیرا شهرها بدون حضور و مشارکت آنها معنایی ندارد. مدیران شهری در سیاستها و برنامهریزیهای خود در قبال شهروندان عمدتا به دو شکل عمل میکنند. در شکل نخست، شهروندان را بهعنوان عاملی غریبه در شهر درنظر میگیرند و با نگاهی بالا به پایین، رای و نظر شهروندان را در برنامههای شهری در نظر نمیگیرند. یا سیاستی کاملا متضاد را در پیش گرفته و با نگاهی افقی به شهروندان، آنها را بهعنوان شریک اصلی در سیاستهای شهری به حساب میآورند.
اگر سیاستهای شهری به شکل اول محدود شود، یعنی نگاه از بالا به پایین در سیستم شهری حکمفرما باشد، هر تصمیم و سیاستگذاری برای شهر بدون اعلام عمومی و بدون لحاظ کردن نظر شهروندان و جلب نظرات مخالف اعمال میشود و در نتیجه تصمیمات شهرداری همیشه منجر به «غافلگیری شهروندان» میشود. سوال مهمی که در اینجا بهوجود میآید این است که آیا مدیران شهری باید سیستم غافلگیری شهروندان را در مدیریت شهری در پیش بگیرند یا از سیستم «شفافیت و اعلام عمومی» در راستای مشارکت و جذب شهروندان بهره بگیرند؟ دفتر اسکان بشر سازمان ملل (هبیتات) به این سوال پاسخ داد. هبیتات «شفافیت» را یکی از راههای اصلی برونرفت از بحرانهای مالی و اداری در سیستم مدیریت شهری معرفی میکند که تجربه موفق «شفافیت» در شهرداریهای لبنان هنگام «ناتوانی مالی در ارائه خدمات ضروری به شهر»، برنده اصلی تامین منابع مالی مدیران شهری با مشارکت مستقیم شهروندان شد.
شهرهای لبنان چگونه نجات یافتند؟
پس از بحران مالی 2019، شهرداریهای لبنان با چالشهای شدیدی مواجه شدند که تاثیر عمیقی بر توانایی آنها در ارائه خدمات شهری گذاشت. کاهش شدید درآمدها، تورم فزاینده و مشکلات پرداخت حقوق کارکنان، محیط کاری نامطلوبی ایجاد کرده بود. بسیاری از شهرداریها دسترسی محدودی به حسابهای بانکی دلاری داشتند و ظرفیت ارائه خدمات پایهای مانند جمعآوری زباله، روشنایی خیابانها و خدمات پلیس شهری به شدت کاهش یافته بود. علاوه بر این، نبود کارشناسان حرفهای برای طراحی مدلهای تامین مالی باعث شده بود که تلاشها برای جذب منابع مالی، ناکافی و پراکنده باشد. بحران اقتصادی، شهرداریهای کوچک و متوسط را بیشتر تحت فشار قرار داد، چرا که آنها بیشتر به بودجههای خارجی و صندوقهای مستقل وابسته بودند و پایه مالیاتی ضعیفی داشتند.
بحران مالی موجب شد که حدود 108 شهرداری از حدود 1100 شهرداری فعال منحل شوند و بسیاری از شهرداریها توانایی پرداخت حقوق کافی یا هزینههای حملونقل کارکنان را نداشته باشند و محیط کاری در داخل شهرداریها به شدت تحتتاثیر قرار گیرد. در مناطق دورافتاده، فعالیت شهرداریها به حداقل کاهش یافته بود و اکثر شهرداران تنها هفتهای یک بار برای رسیدگی به امور فوری حاضر میشدند. برخی شهرداران حتی از حقوق خود صرفنظر کردند تا بودجه شهرداری صرف خدمات ضروری شود. این شرایط باعث شد که شهرداریها بیش از پیش به کمک جامعه و سازمانهای مردمنهاد برای ارائه خدمات اولیه وابسته شوند.
در چنین شرایطی، ارائه خدمات اولیه شهری مانند جمعآوری زباله، روشنایی خیابانها، پلیس شهری و برنامهریزی توسعه، به یک چالش جدی تبدیل شد. نبود چراغهای خیابان در شب احساس ناامنی را افزایش داد و سیستم جمعآوری زبالهها در بسیاری از شهرداریها به دلیل هزینههای بالای دیزل و قطعات یدکی، دچار بحران شد. شهرداریها بیشتر مجبور شدند به فعالیتهای امدادی کوتاهمدت، مانند توزیع بستههای غذایی یا کمکهای نقدی، تمرکز کنند و برنامهریزی استراتژیک توسعه محلی جای خود را به نیازهای فوری داد. برای مقابله با این بحران، دفتر اسکان بشر سازمان ملل (هبیتات) مدلی به نام «مدل بسیج منابع شهری» ارائه کرد. این مدل بر همکاری میان شهرداریها، اعضای جامعه و بازیگران تاثیرگذار تاکید دارد تا از استعدادها، انرژیها و شبکههای محلی برای جذب بودجه جهت ارائه خدمات حیاتی بهرهبرداری شود. هدف این است که شهرداریها بتوانند فراگیرتر، نوآورتر و انعطافپذیرتر عمل کنند و گروههای متنوعی از جامعه، از جمله زنان، جوانان و بخش خصوصی، در فرآیند تصمیمگیری و جمعآوری منابع مشارکت کنند.
یکی از محورهای اصلی این مدل، تشکیل کمیتههای محلی برای حمایت از شهرداری در جمعآوری کمکهای مالی است. این کمیتهها میتوانند به صورت «کمیته اجتماعی»، «کمیته شهری» یا «کمیته مشارکت اجتماعی - شهری» شکل بگیرند. جمعآوری منابع مالی یک فرآیند حیاتی است. اهداکنندگان میتوانند از افراد و شرکتها گرفته تا بنیادها و سازمانهای دولتی باشند. این فرآیند برای شهرداریها ضروری است؛ زیرا آنها را قادر میسازد تا برنامههای خود را اجرا کنند، دامنه دسترسی خود را گسترش دهند و تاثیر پایداری در حوزه کاری خود ایجاد کنند. در لبنان، بسیاری از شهرداریها از کمکهای مالی اعضای ثروتمند جامعه و مهاجران بهرهمند میشوند. با این حال، برخی دیگر فرصتهای کمتری برای دریافت چنین کمکهایی دارند. از این رو بنیادها، سازمانهای دولتی محلی، سازمانهای دولتی خارجی، سازمانهای بینالمللی بین دولتی، سازمانهای غیرانتفاعی بینالمللی، شرکتها و اهداکنندگان انفرادی در جهت تامین منابع مالی به مدیران شهری کمک میکنند.
شهرداریهای لبنان با تغییراتی در چارچوبهای قانونی خود و در پیش گرفتن «شفافیت» در سیستم مدیریت شهری، ماهیت برنامهریزی و رفتار توسعه محلی خود را از سال 2019 تغییر دادند و توانستند با عبور از شهرهای ورشکسته، حدود 36 ردیف درآمد مستقیم در سطح محلی جمعآوری کنند. علاوه بر این، 10درصد از درآمد برق و تلفن در بین شهرداریها توزیع شد. در نهایت و مهمترین، استفاده از «صندوق مستقل شهرداری» است که صندوق مالی جذب منابع بینالمللی و شهرداریهای لبنان از آن برای توزیع بیش از 800میلیون دلار در سال به شهرداریها برای کمک به هزینههای سرمایهای و عملیاتی آنها استفاده میکرد. این صندوق، توسط وزارت کشور مدیریت و توسط بانک لبنان پرداخت میشود که منابع آن از طریق مالیاتهای ملی بر املاک و مستغلات، دخانیات وارداتی، مواد قابل اشتعال و غیره تامین میشود. در واقع، بحرانها فرصتی برای آزمودن خلاقیت و توان مدیریتی هستند، «شفافیت و اعتماد» پایه هر فرآیند جمعآوری منابع است و مشارکت جامعه، حتی با کمکهای کوچک، میتواند تاثیرات بزرگی ایجاد کند که این را به وضوح میتوان در سیاستهای مدیران شهری لبنان مشاهده کرد. تجربه شهرداریهای لبنان نشان میدهد که حتی در شرایط بحرانی، جمعآوری منابع مالی امکانپذیر است اگر اصول شفافیت، مشارکت جامعه و مدیریت نوآورانه رعایت شود. وجود شفافیت در سیستم مدیریت شهری اگر در آن هزینهها اعلام شده و اهداف بهوضوح در نظر گرفته شوند و مزایای طرحها به شهروندان گفته شود، مطمئنا شهروندان در تامین مالی هزینههای شهری مشارکت مستقیم خواهند داشت و بودجه از عدم تعادل مصارف شهری و هزینهها خارج میشود. اما غافلگیری شهروندان، مانع از اعتماد آنها به مدیران شهری خواهد شد.
مراحل جمعآوری منابع مالی
یکی از چالشهای اصلی شهرداریها در بحرانهای اقتصادی، محدودیت منابع مالی و دشواری جذب کمکهای مالی است. با توجه به تجربه لبنان، جمعآوری منابع مالی تنها یک فعالیت اداری یا سازمانی نیست؛ بلکه یک فرآیند استراتژیک و چندمرحلهای است که نیازمند برنامهریزی دقیق، تعامل مستمر با جامعه و مهارتهای مدیریتی است. شهرداریها برای موفقیت در این مسیر باید ابتدا نیازهای واقعی جامعه را شناسایی کنند؛ سپس اهداف جمعآوری منابع را بهصورت روشن و قابل اندازهگیری تعیین کنند. این اهداف میتوانند شامل تامین بودجه برای خدمات پایهای مانند جمعآوری زباله، تامین روشنایی خیابانها، ارائه بستههای بهداشتی و غذایی یا سرمایهگذاری در پروژههای کوچک توسعهای باشد.
مرحله بعدی، شناسایی تامینکنندگان مالی و ایجاد شبکه ارتباطی گسترده است. تامینکنندگان مالی میتوانند شامل افراد محلی، مهاجران، بخشخصوصی، بنیادها و حتی سازمانهای بینالمللی باشند. یکی از نمونههای موفق جمعآوری منابع در لبنان، کمپین شهرداری «بعلبک» است. این شهر با بحران اقتصادی شدید و کاهش بودجه عمومی مواجه بود و نمیتوانست خدمات پایهای مانند جمعآوری زباله و نگهداری فضای سبز را به شکل منظم ارائه دهد. شهرداری با همکاری کمیتههای محلی، یک کمپین چندمرحلهای طراحی کرد. ابتدا نیازهای اصلی شهر شناسایی سپس برای هر بخش بودجه تخمینی در نظر گرفته شد، سپس با تجار محلی، خانوادههای خیر و سازمانهای مردمنهاد تماس برقرار شد و پیامهای شفافی درباره تاثیر کمکهای مالی بر زندگی روزمره شهروندان ارائه شد.
در این کمپین، داستان واقعی اهداکنندگان نقش بسیار مهمی داشت. یکی از اهداکنندگان، صاحب یک کسبوکار کوچک، در مصاحبهای اعلام کرد که کمک او صرفا مالی نیست بلکه نشاندهنده تعلق و مسوولیت او نسبت به جامعه است. شهرداری با استفاده از این داستانها در رسانهها و شبکههای اجتماعی، الهامبخش مشارکت گستردهتر شد. نکته جالب این بود که کمکهای کوچک و مداوم از دهها شهروند، مجموعا تاثیر مالی قابلتوجهی ایجاد کرد و حتی بخشهایی از پروژههای توسعهای شهر را نیز پوشش داد. با وجود این موفقیتها، شهرداری با چالشهایی نیز مواجه شد. یکی از مهمترین مسائل، حفظ شفافیت و اعتماد اهداکنندگان بود. برخی اهداکنندگان نگران بودند که کمکهایشان به شکل موثر استفاده نشود. برای حل این مشکل، شهرداری گزارشهای دورهای منتشر کرد که شامل جزئیات هزینهها، نتایج حاصل و تغییرات ملموس در شهر بود. این شفافیت اعتماد اهداکنندگان را افزایش داد و حتی باعث شد برخی سازمانهای بینالمللی منابع بیشتری اختصاص دهند. یکی دیگر از ابتکارات موفق، استفاده از مدل «پیشنهاد مشارکت کوچک» بود.
در این روش، شهروندان با مبالغ اندک اما مداوم در پروژهها شرکت کردند. حتی کسانی که توان مالی بالایی نداشتند، احساس میکردند در بخشی از تغییرات شهر سهیم هستند و این حس تعلق، انگیزه آنان را برای مشارکت طولانیمدت افزایش داد. شهرداری با ارائه گزارشهای تصویری و داستانهای واقعی از تاثیر کمکها، این مشارکت را تقویت کرد. پیامرسانی و طراحی کمپین جمعآوری منابع مرحله کلیدی دیگری است. پیامها باید بهصورت روشن و قانعکننده نشان دهند که هر کمک مالی چگونه میتواند زندگی شهروندان را بهبود دهد و چه تاثیری بر پایداری خدمات شهری خواهد داشت. استفاده از رسانههای مختلف، از شبکههای اجتماعی گرفته تا تبلیغات محلی و نشستهای عمومی، به افزایش آگاهی و مشارکت کمک میکند. مثلا شهرداری یکی از شهرهای لبنان، به نقش حضور جامعه محلی برای آینده روشن و پایدار شهر اشاره کرد تا برای نصب پروژه یک سیستم پمپ خورشیدی برای تامین آب و برق از منابع مالی عمومی برخوردار شود.
در اطلاعیه این شهرداری آمده است: ما در حال شروع یک پروژه بلندپروازانه برای نصب یک سیستم پمپ خورشیدی برای جامعه خود هستیم. این ابتکار فقط پاسخی به کمبودهای مکرر برق که بر تامین آب ما تاثیر میگذارد، نیست؛ بلکه گامی پیشگیرانه برای دسترسی مداوم به آب تمیز و مقرون به صرفه برای هر خانوار در جامعه ما است. چرا مهم است؟ آب تمیز سنگبنای زندگی سالم و بهداشتی است. با این حال، وابستگی فعلی ما به یک شبکه برق ناپایدار، این ضرورت اساسی را در معرض خطر قرار داده است. سیستم پمپ خورشیدی تضمین میکند که تامین آب ما دیگر در معرض قطع برق نباشد. مشارکت شما در این پروژه چیزی بیش از تامین مالی ارتقای فناوری خواهد بود. این گواهی بر تعهد شما به سلامت و رفاه آینده جامعه ما خواهد بود.
با سرمایهگذاری در این سیستم پمپ خورشیدی، شما نه تنها امداد فوری ارائه میدهید، بلکه چشمانداز پایداری و خوداتکایی را نیز تایید میکنید. هر واحد پول جمعآوریشده مستقیما صرف تهیه و نصب سیستم پمپ خورشیدی، همراه با ارتقای زیرساختهای لازم برای تضمین عملکرد بلندمدت آن خواهد شد. بودجه و طرح پروژه دقیقی برای بررسی شما در دسترس است که شفافیت و پاسخگویی کامل را تضمین میکند. زمان اقدام همین حالا است. هر روز بدون این سیستم، روز دیگری است که خانوادهها با عدم اطمینان در تامین آب خود مواجه میشوند. پاسخ سریع شما میتواند این روایت را تغییر دهد. برای مشارکت، لطفا از وبسایت کمکهای شهرداری دیدن کنید یا مستقیما با ما تماس بگیرید تا در مورد مشارکت خود صحبت کنید. ما از حمایت شما، چه مالی، چه مشاورهای و چه از طریق حمایت در جامعه خود، استقبال میکنیم. به عنوان یک چهره محترم در جامعه، حمایت شما از این پروژه نه تنها باعث تسریع تامین بودجه لازم میشود، بلکه دیگران را نیز به پیروی از آن ترغیب میکند. ما میتوانیم با هم سلامت جامعه خود را حفظ کنیم، خانوارهای خود را با دسترسی مطمئن به آب توانمند کنیم و سابقهای برای نظارت بر محیطزیست ایجاد کنیم. از شما بابت توجه به این ابتکار حیاتی سپاسگزاریم. مشارکت شما میتواند کلید آغاز دوران جدیدی از رفاه و آسایش برای جامعه ما باشد.
پس از جذب کمکها، مرحله مدیریت و نظارت اهمیت حیاتی پیدا میکند. شهرداریها باید شفافیت کامل در هزینهکرد منابع را تضمین کنند و با ارائه گزارشهای منظم به اهداکنندگان، اعتماد آنان را حفظ کنند. این گزارشها شامل جزئیات نحوه مصرف کمکها، نتایج حاصل و تغییرات محسوس در زندگی شهروندان است. تجربه لبنان نشان داد که شهرداریهایی که شفافیت مالی بیشتری داشتند، توانستند منابع بیشتری جذب کنند و مشارکت جامعه را تقویت کنند. این مرحله همچنین فرصتی برای بازخورد گرفتن از اهداکنندگان و اصلاح استراتژی جمعآوری منابع فراهم میکند.
عقب ماندن تهران از شفافیت
در کنار تجربه لبنان از بهکارگیری سیستم «شفافیت» در مدیریت شهری، تهران با فقر شفافیت توسط مدیران شهری مواجه است. سامانه شفافیت مدیریت شهری که در آن باید هرگونه برنامه عملیاتی، تصمیمات، فعالیتها قراردادها و مالیاتها برای گزارش به شهروندان اعلام شود، از سال 1400 به روزرسانی نشده است. با توجه به اینکه یکی از اجزای اصلی تامین بودجه پایتخت، درآمدهای حاصل از ساختوساز است و نبض تامین درآمد این ساختوساز با صدور پروانهها و بخشی به واسطه مجوزدهی تغییر کاربری تامین میشود، این «نبود شفافیت» مانع از دید روشن به شهروندان در راستای رکود ساختوساز است.
افزایش تورم عمومی و به موازات آن افزایش تورم مسکن و تورم تولید مانع از فعالیت سازندگان شده و در نتیجه با رکود ساختوساز مدیریت شهری با کاهش چشمگیر پروانههای ساختمانی مواجه شد، که این امر منجر به کاهش درآمدهای شهری و کمبود منابع مالی برای تامین هزینههای شهری شد. در صورت وجود شفافیت در گزارشهای مدیران شهری، شهروندان از کمبود درآمدی آگاه شده و در جهت تامین منابع مالی اقدام میکردند. در واقع با اعلام عمومی، شهروندان در جمعآوری منابع مالی مشارکت میکردند اما به جای اعلام عمومی عمدتا با برنامههای غافلگیرانه و نبود آگاهی مواجه میشوند که این ناآگاهی حتی در بین اعضای شورای شهر نیز وجود دارد که در جلسه دو روز قبل به عملکرد مدیریت شهری به دلیل عدم شفافیت و هماهنگی با شورای شهر، اعتراض کردند.