یک‌شنبه 4 آذر 1403

تفاوت احزاب ایرانی با احزاب اروپایی در چیست؟ / ضعف بزرگ ایرانیان در کار حزبی

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
تفاوت احزاب ایرانی با احزاب اروپایی در چیست؟ / ضعف بزرگ ایرانیان در کار حزبی

تعداد اعضا از نظر بنده میزان اعضایی است که مستمراً در حال فعالیت جدی هستند نه افرادی که صرفاً ثبت نام می کنند و سال تا سال خبری از آنها نیست و تنها در برهه های انتخاباتی و نشست های مهم حضور پیدا می کنندتا در زمان بهره برداری نهایت استفاده را داشته باشند

جواد مرشدی: شاخص های حداقلی یک حزب جدی و تاثیر گذار، فارغ از شرایط قانونی که در کشور برای تشکیل یک حزب مصوب شده، داشتن مانیفست یا مرامنامه مشخص و ساختار تشکیلاتی منسجم است. کثرت اعضا در یک حزب نشانگر این است که مرام سیاسی آن به قدری غنی بوده که توانسته این میزان افراد را جذب خود کند تا بخواهند فعالیت سیاسی را در چارچوب نظام فکری و سازمانی آن انجام دهند. اصل و اساس توسعه سیاسی در هر جامعه، قدرتمند کردن نقش احزاب در مدیریت کشور بوده و به‌زعم برخی در صورت تقویت نقش احزاب در نظام انتخاباتی کشور و ارائه برنامه های متقن در حوزه های اصلی نظیر، اقتصاد، سیاست، اجتماع، فرهنگ، محیط زیست و همچنین تدوین و ارائه عمومی مانیفست یا مرامنامه مشخص از سوی آنان و پاسخگویی مکرر به رای‌دهندگان در برابر میزان تحقق وعده‌های انتخاباتی می‌توان اعتماد اجتماعی را بازیابی و به سمت رشد، توسعه و تعالی حرکت نمود. «خبرآنلاین» در گفت و گو با مهدی شاهمیرزا عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان به نقش احزاب و میزان تاثیرگذاری آن ها پرداخته است.

به‌نظر شما چه شاخص های حداقلی برای یک حزب باید قائل شد؟

شاخص های حداقلی یک حزب جدی و تاثیر گذار، فارغ از شرایط قانونی که در کشور برای تشکیل یک حزب مصوب گردیده، داشتن مانیفست یامرامنامه مشخص و ساختار تشکیلاتی منسجم است. مرامنامه یک حزب سندتفکری آن حزب است و افراد واجد شرایطی که بنا دارند در سیاست به صورت جدی فعالیت نمایند می توانند با مطالعه مرامنامه احزاب، نزدیکترین تفکر به اندیشه های خود را یافته و به عضویت و فعالیت در آن بپردازند. از سوی دیگر تعداد اعضای عضو شده بسیار حائز اهمیت است. البته تعداد اعضا از نظر بنده میزان اعضایی است که مستمراً در حال فعالیت جدی هستند نه افرادی که صرفاً ثبت نام می کنند و سال تا سال خبری از آنها نیست و تنها در برهه های انتخاباتی و نشست های مهم حضور پیدا می کنندتا در زمان بهره برداری نهایت استفاده را داشته باشند. در کنار این دوفاکتور مهم، داشتن برنامه منسجم و مدون در همه حوزه های تخصصی نظیر اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، محیط زیست و غیره بسیارضروری است تا در صورت فراهم شدن مسیر کسب جایگاه و مناصب سیاسی توسط حزب این برنامه ها که می بایست بسیار دقیق و علمی تدوین می شدند از طریق نخبگان گمارده شده به عنوان کارگزار ساری و جاری گردد تا زمینه رشد و تعالی کشور در حوزه های مختلف فراهم شود.

یک حزب حداقل چه جمعیت عضو یا هوادار نیاز دارد؟

نمی شود استانداردی بالاتر از استاندارد قانون برای این سوال تعریف کرد. هر یک از کشورها، قانون های بالادستی متناسب با وضعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود دارند و ما نیز از این مهم مستثنی نیستیم. اماهرچه میزان نفراتی که به یک حزب می پیوندند بیشتر باشد میزان تاثیرگذاری آن نزد عموم و حاکمیت بیشتر می شود. از طرفی کثرت اعضا دریک حزب نشانگر این است که مرام سیاسی آن به قدری غنی بوده که توانسته این میزان افراد را مجذوب خود کند تا بخواهند فعالیت سیاسی را درچارچوب نظام فکری و سازمانی آن انجام دهند. از منظر قانونی اگر به این سوال بنگریم به استناد ماده (6) قانون نحوه فعالیت احزاب و گروه های سیاسی مصوب 1395 پروانه فعالیت نهایی برای یک حزب در سطح ملی زمانی صادر می گردد که اسناد مرتبط با برگزاری مجمع عمومی با حضورحداقل 300 نفر عضو رسمی در بیش از نیمی از استان های کشور وتاسیس دفتر رسمی در بیش از یک سوم مراکز استان کشور به وزارت کشور که نهاد ناظر و سیاست گذار است واصل گردد. اما این مهم تنها یک مبحث حداقلی است و اگر بخواهیم مطلوب را در نظر بگیریم به زعم بنده یک حزب شناسنامه دار می بایست خیلی بیشتر از این عدد مطرح شده عضورسمی یا اصلی کیفی که دائم الفعالیت اند را در خود دارا باشد تا بتوانند برنامه ها را تدوین و اجرایی نمایند و بسیار بیشتر از عدد مطرح شده عضوغیر رسمی یا هوادار داشته باشد تا بتواند افکار، برنامه ها و آرا سیاسی خود را در سطح کلان برای عموم مردم در عرصه شهرستان ها و استان بازتعریف نماید.

میزان تاثیرگذاری یک حزب چگونه سنجیده می شود؟

با وضعیت فعلی احزاب در ایران از منظر تفاوت بسیار با کشور های توسعه یافته و همچنین نوع مشارکتشان در قدرت نمی‌توان گفت که توانایی قطعی ایفای نقش تسهیلگر اجتماعی را دارا هستند. قدرت گرفتن احزاب می‌تواندتاثیر بسزایی در زندگی عمومی و سیاسی جامعه داشته باشد. از این رو که فرد فرد جامعه که علاقه مند به فعالیت جدی سیاسی هستند می توانند در احزابی که مرامنامه سیاسی آنان را با چارچوب فکری و نظری شخصی خویش هم سو می دانند عضو شده و با داشتن شرایط لازم که مهمترین آن نخبگی و تخصص است، مراتب رشد و متعاقباً خدمت را طی کنند و این مصداق اصلی مشارکت مردمی در امور سیاسی و اجرایی کشور است. اصل و اساس توسعه سیاسی در هر جامعه، قدرتمند کردن نقش احزاب در مدیریت کشور بوده و به‌زعم بنده در صورت تقویت نقش احزاب در نظام انتخاباتی کشور و ارائه برنامه های متقن در حوزه های اصلی نظیر، اقتصاد، سیاست، اجتماع، فرهنگ، محیط زیست و همچنین تدوین و ارائه عمومی مانیفست یا مرامنامه مشخص از سوی آنان و پاسخگویی مکرر به رای‌دهندگان در برابر میزان تحقق وعده‌های انتخاباتی می‌توان اعتماد اجتماعی را بازیابی و به سمت رشد، توسعه و تعالی حرکت نمود.

بیشتر بخوانید:

216212

کد خبر 1713109
تفاوت احزاب ایرانی با احزاب اروپایی در چیست؟ / ضعف بزرگ ایرانیان در کار حزبی 2