تقویت وضعیت اقتصادی و خروج ربا از جامعه با ترویج قرض الحسنه
قرض الحسنه باعث رشد فضیلت ها وملکات اخلاقی چون سخاوت و بخشش در انسان می شود و او را را از دایره خود پرستی خود بینی و خود خواهی که حصار بزرگی در برابر کمال طلبی انسان است خارج می سازد و او را به مرکز تمام کمالات وزیبایی ها سوق می دهد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، یکی از کارهای خداپسندانه ای که می توان با آن، گره ای را گشود، غبار غمی را از چهره گرفته ای سِتُرد، دلی را شاد کرد و اسباب خرسندی خداوند سبحان را به ارمغان آورد، قرض دادن است. اهتمام بدین مهم به گونه ای است که خداوند، وام دادن به غیر را قرض دادن به خود به حساب آورده است، چنان که می فرماید: کیست که به خدا قرض دهد تا خدا بر او چندین برابر بیفزاید. قرض الحسنه یکی از اصطلاحات فقهی رایج در جامعه امروز است که در قرآن نیز از آن یاد شده است. یکی از اصلهای مهم اسلامی، اصل قرض الحسنه (وام دادن بدون سود) میباشد که در قرآن و زندگی امامان (ع) اهتمام بسیاری به آن داده شده است. قرض الحسنه از نظر اسلام عملی بسیار خوب و پسندیده و مستحبی است که در کنار اعمال واجبی چون نماز و زکات مورد تاکید و تشویق قرار گرفته است. خداوند به سبب اهمیت قرض الحسنه در زندگی مردمان، با بیان پاداش هایی چون پاداش نامحدود و غیر قابل شمارش و جلب شکر و سپاس و حلم الهی به سوی خود بر آن است تا مردم به این عمل اقتصادی و کمک و دستگیری به نیازمندان واقعی و حقیقی تشویق شوند. اهمیت و جایگاه قرض الحسنه قرض الحسنه در مکتب اسلام جایگاهی مخصوص دارد و تاکید اسلام برای کمک به فقرا و مستمندان به معنی پذیرفتن فقر نیست بلکه تلاشی برای برکندن فقر از زندگی بشری است. در شأن و مقام قرض الحسنه که از تعالیم دینی برخاسته، آیات بسیاری آمده است که به بعضی از آنها اشاره می شود: «کیست که به خدا «قرض الحسنه ای» دهد (و از اموالی که خدا به او بخشیده، انفاق کند) تا آن را برای او، چندین برابر کند؟ و خداوند است که (روزی بندگان را) محدود یا گسترده می سازد؛ (وانفاق هرگز باعث کمبود روزی آنها نمی شود) و به سوی او بازگردانده می شوید (و پاداش خود را خواهید گرفت).» با توجه به آیه چند نکته قابل ذکر است: الف - خداوند متعال مالی را که مؤمنین در راه او خرج کنند قرض گرفتن خودش نامیده است. ب - مفهوم چند برابر شدن در نزد خداوند، عددی است که از شمارش بیرون است و انتها ندارد. در آیه دیگری چنین فرموده است: «کیست که به خدا وام نیکو دهد (و از اموالی که به او ارزانی داشته انفاق کند) تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند؟ وبرای او پاداش پرارزشی است.» این آیه از لحن ویژه ای برخوردار است. خداوند، خود را آنچنان به بندگان نزدیک کرده است که به اینصورت با یک لحن دلسوزانه از آنان طلب قرض می کند. قرض الحسنه از آن جا که امر کریمانه ای است، لذا دارای «اجر کریم» نیز می باشد. عبادت «من ذا الذی» در قرآن بسیار محدود است که دو مورد آن مربوط به قرض الحسنه می باشد و این نشانه اهمیت آن است. آیات زیاد دیگری از قبیل حدید:18 و تغابن:17 به این امر مهم اشاره دارد. آثار قرض الحسنه برای قرض الحسنه آثاری ذکر شده است: *پاداش چند برابر کیست که به خدا وام نیکو دهد (و از اموالی که خدا به او بخشیده، انفاق کند) تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند.» واژه «کثیره» صفت کلمه «اضعافاً= چند برابر» است و نشان میدهد که پاداش انفاق مضاعف و چندین برابر است. *از بین رفتن گناهان اگر نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید و به رسولان من ایمان بیاورید و آنها را یاری کنید و به خدا قرض الحسنه بدهید (در راه او، به نیازمندان کمک کنید) گناه | گناهان شما را میپوشانم (میبخشم).» *آمرزش و تشکر خداوند اگر به خدا قرض الحسنه دهید، آن را برای شما مضاعف میسازد و شما را میبخشد و خداوند شکرکننده و بردبار است.» *پاداش پرارزش مردان و زنان انفاقکننده، و آنها که (از این راه) به خدا «قرض الحسنه» دهند (این قرض الحسنه) برای آنان مضاعف میشود و پاداش پر ارزشی دارند.» قرض الحسنه در نظام اخلاقی اسلام با توجه به زمینه بیان قرض الحسنه در قرآن وسنت می توان گفت قرض الحسنه در نظام اخلاقی مکتب اسلام از جایگاه والایی برخوردار می باشد. در واقع روح حاکم بر قرض الحسنه بیش از آنکه متاثر از مسایل اقتصادی باشد متاثر از مسایل اخلاقی است. به عبارت دیگر می توان گفت قرض الحسنه یک عمل اخلاقی است که دارای تاثیرات اقتصادی و فردی اجتماعی و نیز اخروی می باشد. شاید بتوان قرض الحسنه را نیز مانند انفاق یک سنت به یادگار مانده اخلاقی از قرآن کریم و نیز معصومین (علیهم السلام) برشمرد سنتی که در فرد وجامعه می تواند منشا بسیاری از آثار وبرکات حسن باشد. در دین مبین اسلام که دین اخلاق و انسانیت است توجه به نیازها و مشکلات یکدیگر و تلاش برای رفع آنها شرط لازم و لاینفک مسلمانی شمرده شده است. عدم توجه به نیازهای یکدیگر و بی تفاوت بودن نسبت به مشکلات همنوعان هرگز نمی تواند از ویژگی های یک انسان مکتبی باشد. آن کس که تربیت شده مکتب اسلام است و خود را مَؤمن به این مکتب می داند هرگز نمی تواند نسبت به توصیه های سفارش شده آن بی تفاوت باشد و البته چنین انسانی می داند عمل به تک تک توصیه های اسلام باعث تابیده شدن نوری به قلب و وجود سرشار از نیاز او خواهد شد و این نور خود هدایت گر او در تار یکی های زندگی خواهد بود. قرض الحسنه انسان را از دایره خود پرستی خود بینی و خود خواهی که حصار بزرگی در برابر کمال طلبی انسان است خارج می سازد و او را به مرکز تمام کمالات وزیبایی ها سوق می دهد. قرض الحسنه این خاصیت را دارد که روحیه مهرورزی همدلی و مواسات را در انسان زنده می کند و در حقیقت قرض الحسنه ترجمان شخصیت متعادل انسان و راه تقرب و نزدیک شدن به خداوند بزرگ است. همچنین قرض الحسنه باعث رشد فضیلت ها وملکات اخلاقی چون سخاوت و بخشش در انسان می شود. انسانی که در نیازهای دیگران همواره با حضور خود باعث شادی ودلگرمی و نشاط آنان می شود خود نیزبه دنبال این حضور و همدلی در مسیر رشد و شکوفایی فضایل قرار می گیرد. توجه به نیاز همنوعان و کمک به حفظ شأن وشخصیت آنان به انسان لذتی می دهد که در سایه این لذت او می تواند با اطمینان قلبی بیشتری در مسیر تکامل قرار گرفته و آن را طی نماید. قرض الحسنه در روایات قرض دادن به برادران دینی برای کسانی که توان مالی دارند، سنت اسلامی است و خودداری از آن عملی ناپسند و مورد نکوهش است. پیامبر اسلام (ص) در نکوهش کسانی که توان مالی دارند، اما از قرض دادن خودداری می کنند فرمود: "کسی که برادر مسلمان و نیازمندش برای قرض گرفتن به او روی بیاورد و او با این که توانایی دارد، خواسته وی را تأمین نکند، خداوند از بهشت محرومش میسازد". رسول خدا در جایی دیگر فرمودند: «کسی که به برادر مسلمان خود قرض دهد، در برابر هر درهمی که قرض داده به اندازه کوه های احد، رضوان و سینا پاداش خواهد داشت و اگر برای وصول طلب خود با بدهکار مدارا کند، از پل صراط همانند برق جهنده، بدون حساب و عذاب عبور خواهد کرد". امام صادق (ع) نیز در این باره می فرماید: "قرض دادن را از صدقه بیشتر دوست می دارم. حضرتش می فرمود: کسی که قرض دهد و برایش مدت معین نماید و شخص مقروض در وقت معین آن را نپردازد، اجر و پاداش هر روز تأخیر مانند پاداش یک دینار صدقه در هر روز است". همچنین امام صادق (ع) می فرماید: "قرض و عاریه دادن و پذیرایی از میهمان از سنت های اسلامی است". بنابر این، در روایاتی که از معصومان (ع) به ما رسیده قرض دادن، کار بسیار مثبتی ارزیابی شده است قرض دادن معامله با خداست از آنجایی که قرض دادن به معنای معامله ای است که مال وام دهنده از ملکیت او خارج و به تملک وام گیرنده درمی آید، شخص وام دهنده، برای تامین بازپس گیری مال خویش، ضامن می خواهد و یا گرو و رهنی طلب می کند، اما در قرض الحسنه که شخص تنها برای رضایت و خشنودی خداوند، اقدام به اخراج مال خود از ملک خود می کند و آن را به تملیک دیگری در می آورد، خود خداوند ضامن می شود. البته چنان که گفته شد، زمانی خداوند قرض الحسنه را ضمانت می کند که شخص با اخلاص و بدون هیچ گونه قصد و غرض نفسانی و دنیایی و مادی قرض الحسنه را پرداخت نماید؛ چرا که در این صورت، وام گیرنده، شخص ظاهری وام نیست، بلکه شخص گیرنده خود خداوند است که وام را می گیرد و به دست وام گیرنده می دهد. از این رو، کسی که وام گرفته است خود خداوند است. پس خداوند متعهد و ملتزم به پرداخت وام است. در روایات چندی این معنا مورد تاکید قرار گرفته که نیازمند واقعی و محتاج حقیقی، ترس و واهمه ای در بازپس دادن قرض الحسنه نداشته باشد؛ چرا که خداوند خود ضامن است و آن را پرداخت می کند. پیامبر اکرم (ص) درباره ضمانت قرض الحسنه از سوی خداوند می فرماید: «خداوند یار قرض دار است تا قرض خود را بپردازد به شرط آنکه قرض وی بر خلاف رضای خدا نباشد». امام صادق (ع) با توجه به اینکه قرض گیرنده و ضامن پرداخت آن خداوند است، در برخی از امور خاص و ضروری زندگی قرض الحسنه گرفتن را تجویز کرده و می فرماید که وام گیرنده ترس و اندوهی در باره باز پرداخت وام خود نداشته باشد که خداوند آن را می پردازد؛ چنانکه روزی هر روزه او را ضامن است و می پردازد. در اهمیت و ارزش قرض الحسنه همین بس که انسان با این کار خود، فرمان خداوندی را در تعاون و مشارکت در کارهای خیر به جا می آورد و دست های نیازمند و محتاجی را رد نمی کند و با این کار حقی از حقوق مومنان بر خود را ادا می کند؛ چرا که در هر مالی، حقوقی برای دو گروه سائلان و نیازمندان (محرومان) بر شخص دارنده مال است. فضیلت قرض دادن هر کار خیری که انسان انجام می دهد در دفتر الهی به ثبت می رسد و خداوند، نتیجهاش را برای او در روز آخرت حساب خواهد کرد. کسانی که از کمترین فرصتهای پیش آمده، بیشترین استفاده را می برند و قلب بندگان خداوند را شاد می کنند بدون شک برای آخرت خود پسانداز نیکو تدارک می بینند. پیامبر (ص) می فرماید: هر کس به گرفتار و درمانده ای قرض بدهد و در پس گرفتن آن خوشرفتاری کند [گناهانش پاک شده] اعمالش را دوباره شروع می کند و خداوند در برابر هر درهم، هزار قنطار (ثروتی فراوان) در بهشت به او عطا کند. همچنین به فرمایش امام علی (ع) غنیمت بدان کسی را که در زمان توانگریت از تو قرض بخواهد تا در روز تنگدستی ات (قیامت) بپردازد. نقش قرض الحسنه در زندگی انسان همچنین، در ارزش این کار باید به این نکته توجه کرد که وام گیرنده، زمانی دست نیاز به سوی دیگری دراز می کند که نیازمند است و آبروی خویش را عرضه می دارد تا مالی قرض گیرد و به زخم خود بزند و بعد آن را پس دهد. نقش قرض الحسنه در زندگی انسان های سالم و مومن بسیار سازنده و مفید است؛ چرا که با تقویت وضعیت اقتصادی و بهبودی آن، عامل قوام فرد و جامعه می شود و شخص را به کار و تلاش و تولید سوق می دهد. در روایات، ثواب قرض دادن بیش از صدقه دادن و انفاق دانسته شده است، چرا که گاه انسان صدقه به کسی می دهد که او نیازی ندارد؛ هم چنین قرض گیرنده با توجه به تعهدی که می سپارد بر آن است تا با تولید و تلاش خود، وام خود را پس دهد و این عمل قرض در گردش سالم اقتصاد و جریان مفید و سازنده پول و مال تاثیرگذار است. البته حکمت های دیگری را می توان برای این قرض برشمرد که در صدقه و انفاقات مستحب نیست. پیامبر (ص) در بیان ارزش گذاری اعمال مومنان، قرض را باارزش تر می داند و می فرماید: «صدقه دادن، ده حسنه؛ قرض دادن، هجده حسنه؛ رابطه با برادران دینی، بیست حسنه؛ و صله رحم، بیست و چهار حسنه دارد.». امام صادق (ع) نیز قرض دادن را بهتر از صدقه دادن می داند و می فرماید: «مالی را قرض بدهم، بیشتر دوست دارم تا آن را ببخشم». کلام آخر و اما قرض الحسنه علاوه بر اینکه یک مساله اجتماعی است، یک مساله اخلاقی نیز است زیرا روح محبت و تعاون که یک صفت ممتاز اخلاقی است موجب رواج قرض الحسنه در جامعه میشود، و این کار نیک، روح برادری و عطوفت را زنده میسازد و موجب سلامت جامعه از ربا و پیامدهای شوم و ویرانگر آن میشود. همچنین با سنت قرض الحسنه میتوان تعادل و توازن اقتصادی در جامعه را بر قرار ساخت و با توسعه روزافزون خود چرخ عدالت در اقتصاد و معیشت انسانی را بهبود بخشید و با جریان فرهنگ وام دادن نیکو (بدون سود) به همدیگر و دستگیری بدون نزول ثروت مندان از تهی دستان فاصله بین فقیر وغنی را نیز کوتاهتر و کمتر خواهد نمود و برای تعادل اقتصاد جامعه مؤثر خواهد بود. حسین حیدری انتهای پیام /