تلازم کار فرهنگی و الزام قانونی در مدیریت مسئله حجاب
کارشناس ارشد مطالعات زنان در یادداشتی بر تلازم کار فرهنگی و الزام قانونی در مدیریت مسئله حجاب تأکید کرد.
کارشناس ارشد مطالعات زنان در یادداشتی بر تلازم کار فرهنگی و الزام قانونی در مدیریت مسئله حجاب تأکید کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، صغری عاشوری کارشناس ارشد مطالعات زنان در یادداشتی درباره موضوع حجاب اظهارداشت: مسئله حجاب در جمهوری اسلامی اغلب با یک رویکرد صفر و صدی مورد توجه سیاستگذار و قانونگذار قرار میگیرد. گاه صرفاً با نگاه قانونمدارانه به آن توجه میشود به طوری که فرهنگسازی و کارهای فرهنگی در حاشیه قرار میگیرند. گاهی اوقات نیز صرفاً تمرکز بر کار فرهنگی میشود و قانون مهجور میماند!
اما به راستی چاره حل مسئلهی حجاب در جامعه ما چیست؟! برای درک این سوال باید به اصل جامعه بازگشت! اصل و اصالت جامعهی ما اسلامی است. جامعه اسلامی مخصوص موحدان است، زیرا بر مدار توحید که عقیده مسلم اسلام است استوار شده است. توحید سلسله تکالیف و مسئولیتها را برای مسلمانان و جامعهی اسلامی میآورد. این تکالیف و مسئولیتها حقوقی را نیز به طور خودکار برای افراد به بار میآورد، بر زندگی فردی و اجتماعی انسانها سایه میافکند.
توحید هنگامی که مدار اصلی حرکت جامعهای گردد شکل و ظاهر آن جامعه را در وهله اول دچار تغییر میکند. این تغییر در همسویی و شمایل توحیدی است. یکی از تکالیف، مسئولیتها و حقوق جامعه اسلامی و مردمانی که در جامعهی اسلامی زندگی میکنند حفظ انسجام و وحدت جامعهی اسلامی است. اما این مسئولیت چگونه اجرایی میشود؟! اخیراً موسی غنی نژاد در مناظرهای تلویزیونی بر این معتقد بودند که برای حفظ نظام باید از روی ارزشهایی از جمله حجاب عقب نشینی کرد! اساساً حفظ هر نوع نظامی جز با ایجاد انسجام درونی حاصل نمیشود. این انسجام صرفاً در همسو بودن نظرات و نگاههای مردم با یکدیگر در مسائل مختلف نیست بلکه یکی از سطوح زیربنایی انسجام و وحدت ملی همسویی فرهنگ حاکم بر جامعه با جهانبینی حکومتی است که بر ادارهی کشوری سیطره یافته و قوانین آن را تتظیم میکند.
در جمهوری اسلامی که جهانبینی آن بر مدار اسلام ناب محمدی است، یکی از احکام مسلم اسلامی حجاب است فارغ از آنکه حجاب در سطوح مختلفی با یکایک آحاد مردم اعمال میشود و حد اعلایش در نسبت با زنان جامعه اسلامی است؛ اگر طبق گفته جناب غنی نژاد برای حفظ نظام اسلامی از حجاب صرف نظر شود عملاً انسجام و وحدت جامعه به قهقرا میرود و دیری نخواهد پایید که نظام حکمرانی و جامعه به افتراق برسد. علت هم روشن است، زمانی که جامعه اسلامی که خود را وامدار اسلام و مأمور برپایی قوانین اسلامی میداند، از قوانین اسلامی خصوصاً حجاب عقب نشینی کند این جامعه در سطح ایدئولوژی، قانون گذاری و سطح اجرا دچار تضاد آشکاری شده است، چگونه میخواهد این تضاد را که در میان مردمانش سرریز مینماید کنترل کند و وحدت ملی را رقم بزند؟!
چارهیچاره حل مسئله حجاب تاکید به قانون اسلام است اما همراه با اجرای قانون میبایست به فرهنگسازی نیز به همان اندازه و با همان حساسیت توجه کرد نمیتوان ظاهر جامعه اسلامی را موحد کرد اگر از هریک از این دو عنصر قانون و فرهنگ تغافل کرد.
در جامعهای قانون حجاب آن توسط نهادهای فرهنگی خصوصاً نهادهایی که برای جامعه از ورود به جامعه و کنشگری در آن، تصویرسازی مینمایند همچون؛ تئاتر، سینما و تلویزیون، خصوصاً صنف بزرگ آنان خانه سینما و وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی در نسبت با این نهاد بی عملی آشکاری نشان میدهد، طبیعی است حجاب توسط برخی از مردم پس زده شود.
در جامعهای که برخی از هنرمندان آن با لایههای مختلف شبکههای معاند در ارتباط هستند، از آنان خط رفتاری و موضعگیری میگیرند و مواجههی قانون و فرهنگ کشور با این افراد مقتدرانه و تنبیهی نیست، رمانها و ترانه سراییهای آن در خلاف جهت فرهنگ اصیل آن جامعه است، کیفیت و کمیت آن در تناسب و همسویی با فرهنگ کشورهای متخاصم و غیر است، یقیناً ظهور آنچه از فرهنگ عامه کف جامعه مشاهده میشود پدیدهای نامانوس با فرهنگ اصیل و قوانین جاری آن جامعه است.
در این راستا باید برای علاج آنومی حاکم بر جامعه و حفظ وحدت و انسجام آن با دو زاویهی دید فرهنگسازی و قانونگذاری جامعه را ساماندهی نمود. به نظر میرسد که در مواجهه با مسئله حجاب نیز جامعه ما اعم از مردم و مسئولین امر فرهنگی و قانونگذاری با نگاهی همسو و یکشکل در جهت رفع این مسئله تلاش کنند.