جایگاه فلاسفه آرمیده در تخت فولاد کمتر از حکمای آتن نیست
یک پژوهشگر گفت: اگر فلاسفهای که در تخت فولاد از عصر صفویه تا امروز آرمیده اند، زنده شوند، قطعاً جایگاه و اهمیت آنها از حکمای آکادمیای آتن کمتر نیست که ممکن است بیشتر هم باشد.
یک پژوهشگر گفت: اگر فلاسفهای که در تخت فولاد از عصر صفویه تا امروز آرمیده اند، زنده شوند، قطعاً جایگاه و اهمیت آنها از حکمای آکادمیای آتن کمتر نیست که ممکن است بیشتر هم باشد.
به گزارش خبرگزاری مهر، آئین نکوداشت روز ملی تخت فولاد با حضور و سخنرانی محمود شالویی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، سید محمد بهشتی عضو شورای عالی میراث فرهنگی و منوچهر صدوقی سها مدرس و پژوهشگر حکمت و عرفان اسلامی به همت مجموعه فرهنگی - مذهبی تخت فولاد اصفهان در سالن آمفی تأتر مؤسسه همشهری برگزار شد.
منوچهر صدوقی سها استاد و پژوهشگر حکمت و عرفان اسلامی گفت: اگر فلاسفهای که در تخت فولاد از عصر صفویه تا امروز آرمیده اند، زنده شوند، قطعاً جایگاه و اهمیت آنها از حکمای آکادمیای آتن کمتر نیست که ممکن است بیشتر هم باشد. اگر حکمای آتن در یک طرف باشند و حکمای مدفون در تخت فولاد در طرف دیگر، نه تنها همطراز اند که شاید کفه حکمای مدفون در این قبرستان سنگینتر باشد.
وی ادامه داد: کاملاً واضح و روشن است که تاریخ فلسفه ایران ربط وثیقی با تخت فولاد دارد. اگر کسی به دنبال نگارش تاریخ فلسفه و تاریخ حکمای ایران باشد، نمیتواند از تخت فولاد و بزرگان مدفون در آن غافل باشد. از سوی دیگر ما از هر بهانهای باید برای تقویت فرهنگ و اندیشه ایران و اسلام استفاده کنیم که یکی از این ظرفیتها، تخت فولاد است.
صدوقی سها با اشاره اهمیت میرداماد حکیم و فیلسوف بزرگ ایرانی که در تخت فولاد مدفون است، گفت: تحقق فلسفه دینی بر مبنای اندیشه بزرگانی چون او امکان دارد. فلسفه اسلامی به دو قسم تقسیم میشود. فلسفه بالمعنی الاعم و فلسفه بالمعنی الاخص. فلسفه بالمعنی الاعم نه اسلام محض است، نه یونان محض، بلکه برآمده تفاعل اسلام و یونان است. گرچه این فلسفه از یونان آمده، ولی صرف ترجمه نیست بلکه بر اساس ترجمه فلسفه یونان، حکماً مکتب جدیدی ایجاد کردند که نه اسلام محض است نه یونان محض. در قبال این، یک نظام فلسفی هم در خود اسلام وجود داشت که آن را فلسفه اسلامی بالمعنی الاخص مینامیم. به هزار افسوس این فلسفه هنوز تدوین نشده است. البته از عصر صفویه برخی بزرگان به این مسئله پرداختند. این فلسفه صرفاً مبتنی بر اسلام است.
وی افزود: فلسفه اسلامی کلام نیست. تمایز علوم به موضوعات است. موضوع کلام دفاع از عقاید دینی است و فلسفه ربطی به این ندارد. همچنین غرض کلام با غرض فلسفه متفاوت است، پس میشود فلسفه دینی باشد ولی وصف فلسفیت از آن زائل نشود.
تخت فولاد تأثیرات شگرف معنوی در اصفهان و ایران ایجاد کرده است
محمود شالویی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گفت: یادکرد از قبرستان تاریخی تخت فولاد اصفهان و گرامیداشت روز ملی این مکان ارزشمند، در حقیقت پاسداشت بزرگان مدفون در آن است. شخصیتهای نامدار در اصفهان فراوانند و نور و شعاع اندیشه آنها همواره تا امروز روشن و فروزان است.
وی با اشاره به اهمیت معنوی و دینی قبرستان تخت فولاد ادامه داد: حضور تخت فولاد در اصفهان یا آرامستان وادی السلام در نجف اشرف حاکی از نوعی فضیلت برای این شهرهاست که ضمن اهمیت تاریخی این امکنه، جنبههای دینی و معنوی آن هم برای مردم مهم و قابل توجه است. از این رو تجربههای معنوی فراوانی از زبان مردم درباره این مکانها بیان و روایت شده و تأثیرات شگرفی را در سپهر فرهنگی و دینی این شهرها به جای گذاشته است.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: اندیشه، جاذبه و جایگاه رفیع و معنوی بزرگان مدفون در تخت فولاد یا مکانهایی از این دست، باعث شده است که کشش قابل توجهی به سمت این آرامستان ها و امکنه تاریخی ایجاد گردد.
شالویی گفت: بزرگان، شهیدانِ شاهد و عالمان و فقیهان فراوانی در قبرستان تخت فولاد مدفون اند. اینان مفاخر و مشاهیر ایران اند و حتی امروز که در میان ما نیستند، هر نشانهای از آنها برای ما مایه دلگرمی و افتخار است.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در پایان سخنان خود گفت: مجموعه تخت فولاد در ثبت میراث جهانی است. امیدواریم بیش از پیش به این محیطها و مکانهای تاریخی که به نوعی شناسنامه هویت ایران اند توجه و عنایت شود. بسیاری از مواریث فرهنگی و تاریخی ما در معرض تخریب است و باید برای مرمت و نگهداری آنها اقدام کرد. در بسیاری از این اماکن، بزرگانی مدفون اند که حتی امکان حضور علاقمندان آنها در مزار و مقبره آنان وجود ندارد. از اینرو ضروری است که وزارت میراث فرهنگی و شهرداریها برای حفظ و نگهداری این میراث عظیم اقدامات لازم را صورت دهند.
تخت فولاد؛ شناسنامه هویتی اصفهان
در ادامه این جلسه سید محمد بهشتی عضو شورای عالی میراث فرهنگی گفت: از دهه 40 شمسی به بعد، نسبت جامعه ایرانی با درگذشتگان خود متحول شده است که شاهد آن، گورستانهایی است که از این ایام به بعد به وجود آمده است. توسعه شهری ما از دهه 40 شمسی نظامی جدید پیدا کرد که بر اساس آن متأسفانه متوفیان بیشتر جنبه دورریز پیدا کردند. مثلاً در تهران در هر محله گورستانهایی وجود داشت اما پس از تأسیس بهشت زهرا به بهانه آلودگی بهداشتی و روانی، همه گورستان ها در این محل متمرکز گردید و عملاً ارتباط ما با متوفیان قطع شد. ظاهراً کسی که می میرد از چرخه زندگی ما خارج میشود، اما حقیقتاً خارج نمیشود و خانه ابدی او محلی برای ارتباط بازماندگان با متوفی است. اما نظامهای توسعه شهری به این فاصله دامن میزنند.
عضو شورای عالی میراث فرهنگی ادامه داد: این رفتار در مورد گورستانهای تاریخی هم اتفاق افتاده است. در گذشته در همه شهرها گورستانهای تاریخی وجود داشت ولی مواجهه ما با گورستانهای تاریخی مانند گورستانهای جدید شد و جنبه تاریخی آن از بین رفت.
بهشتی گفت: آثار تاریخی و فرهنگی جنبه هویت بخش دارند و دلالت بر «امر بی مثال» میکنند. از این رو برای شناخت بهتر شهری مثل اصفهان باید به آثاری چون مسجد جامع، سی و سه پل و تخت فولاد مراجعه کرد. چرا که این آثار تاریخی، کیستی و چیستی اصفهان را مشخص میکنند.
وی افزود: در گورستانهای تاریخی یک نکته مهم نهفته است و آن اینکه وقتی ما بر سر مزار یک چهره و مفخر بزرگ میرویم، بدون واسطه با او مواجه میشویم در حالی که ممکن است بسیاری از متون یا شواهد تاریخی درباره او از بین رفته باشد، اما مزار آن شخصیت همچنان پابرجاست.