چهارشنبه 15 اسفند 1403

جایگاه کتاب در زندگی من و شما کجاست؟!

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
جایگاه کتاب در زندگی من و شما کجاست؟!

برای رشد فرهنگی جامعه و آحاد ملت مسلمان، ضروری است نگاه ولایت را در این میدان بشناسیم و تک تک افراد را با تدابیر حکیمانه امام جامعه پیوند بزنیم و با پی گیری، زمینه شکوفایی کتاب خوانی را در جامعه فراهم سازیم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ حجت الاسلام علی شیرازی در یادداشتی با عنوان، «جایگاه کتاب در زندگی من و شما کجاست؟!» نوشت: شناخت تدابیر ولایت فقیه و عمل به فرمان ایشان، علاوه بر عرصه های شرعی و سیاسی، در میدان فرهنگ نیز ضرورتی قطعی است.

کتاب از مهم ترین موضوعات فرهنگی و یکی از بهترین ابزارهای کمال انسانی است.

ضروری است که ما، برای رشد فرهنگی جامعه و آحاد ملت مسلمان، نگاه ولایت را در این میدان بشناسیم و تک تک افراد را با تدابیر حکیمانه امام جامعه پیوند بزنیم و با پی گیری، زمینه شکوفایی کتاب خوانی را در جامعه فراهم سازیم.

امام خامنه ای در 30 مهر 1375 فرمودند: من هر زمان که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه خودمان می افتم، قلبا غمگین و متاسف می شوم. این به خاطر آن است که در کشور ما به هر دلیلی که شما نگاه کنید، باید کتاب اقلا ده برابر این میزان، رواج و توسعه و حضور داشته باشد.

ما خود را ولایتمدار می دانیم. امام ما می فرماید من از وضع کتاب و کتابخوانی، قلبا غمگین می شوم. برای رفع این غم چه کرده ایم؟

آیا من و شما می دانیم که امروز کتابخوانی، یک واجب دینی و تکلیف شرعی است؟

مرادمان در 4 دی 1372 فرمودند: امروز کتابخوانی و علم آموزی نه تنها یک وظیفه ملی، که یک واجب دینی است. از همه بیشتر، جوانان و نوجوانان باید احساس وظیفه کنند؛ اگر چه آن گاه که انس با کتاب رواج یابد، کتابخوانی نه یک تکلیف، که یک کار شیرین و یک نیاز تعلل ناپذیر و یک وسیله برای آراستن شخصیت خویشتن تلقی خواهد شد؛ و نه تنها جوانان، که همه نسل ها و قشرها به دلخواه و شوق، بدان رو خواهند آورد.

آیا خود ما به این باور رسیده ایم؟ چند نفر را به این باور رسانده ایم؟

ضرورت دارد که به نسل جوان بگوییم که حضرت آقا در 7 دی 1372 فرمودند: اگر انسان بخواهد در زمینه معنوی و فرهنگی تر و تازه بماند، جز رابطه با کتاب... چاره ای ندارد.

ایشان در 26 اردیبهشت 1372 می فرمایند: جای کتاب را هیچ چیز پر نمی کند. کتاب را باید ترویج کرد... مردم باید به کتابخوانی عادت کنند و کتاب وارد زندگی بشود.

ترویج کتاب و عادت دادن مردم به کتابخوانی، کار کیست؟ کار من و شما هست یا نیست؟ کار دولتمردان هست یا نیست؟

اماممان در 30 مهر 1375 فرمودند: من تعجب می کنم که چرا ما به عنوان دولت جمهوری اسلامی، آن مقداری که به کتاب اهمیت می دهیم، ده برابر آن را اهمیت نمی دهیم؟!

علت روشن است: 1. اهمیت کتاب و کتابخوانی را نمی دانیم؛ 2. به کتابخوانی اهمیت نمی دهیم؛ 3. کتابخوان نیستیم؛ 4. مروج کتابخوانی نیستیم.

امام خامنه ای در 13 دی 1372 فرمودند: در طول این سالیان سی چهل ساله عمرم که با کتاب قصه سر و کار داشته ام، شاید هزارها قصه از بهترین نویسندگان دنیا خوانده ام.

معظم له در 1 مرداد 1380 فرمودند: من سطر سطر ورق های تاریخ هفتاد هشتاد سال گذشته و قبل از آن را مکرر خوانده ام.

ایشان همچنین در 31 شهریور 1384 فرمودند: از دهه 60 که این کارهای هنری و ادبی در حوزه هنری شروع شد و این خاطرات منتشر گردید، من یکی از مشتری های پر و پا قرص این کتاب ها بودم.

این شخصیت بزرگ، آگاه و کتابخوان، می فهمد که کتاب یعنی چه و برای کتابخوانی چه باید کرد.

ایشان در 4 مهر 1397 می فرمایند: همین اواخر، کتابی خوانده ام از قزوین؛ کتابی خوانده ام از مشهد؛ کتابی خوانده ام از شاهین شهر؛ از آقای بلوری. همه آدم ها، جوان ها، انگیزه دارها، دل دارها، همین طور در زمینه های مختلف، از اطراف این کشور وارد این میدان می توانند بشوند و شده اند؛ این را تبدیل کنید به صد برابر.

مولایمان دیروز کار ده برابری می خواستند و امروز به کار صد برابری فرمان می دهند.

علت را هم در 18 شهریور 1366 بیان کرده و فرموده اند: برای اصلاح فرهنگ عمومی، باید کتاب منتشر بشود.

ایشان در 4 دی 1372 فرمودند: کسیکه با این دنیای زیبا و زندگی بخش، دنیای کتاب، ارتباط ندارد، بی شک از مهم ترین دست آورد انسانی و نیز از بیشترین معارف الهی و بشری محروم است.

هم باید " کتاب خوب " نوشته شود، هم کتاب خوب، درست چاپ و توزیع شود، و هم مردم تشویق به کتابخوانی شوند و به مطالعه روی بیاورند.

ما امروز به یک نهضت کتابخوانی نیاز داریم. کتاب باید وارد خانه ها بشود. کتاب باید در سبد اقتصادی خانوارها جای گیرد. در مدارس و دانشگاه ها و حوزه های علمیه، بایستی مقوله کتاب و کتابخوانی، مورد توجه جدی قرار بگیرد. پدر و مادرها باید در تربیت فرزندان به کتابخوانی توجه کنند.

امام خامنه ای در 18 اردیبهشت 1374 فرمودند: این عادت هنوز در بین مردم جانیفتاده که بروند کتابی را بخرند، بعد آن را بخوانند، بعد به دوستشان یا به فرزندشان بدهند، تا آن ها هم بخوانند؛ این طوری نیست. ای بسا کتابی را می خرند، بعد آن را کناری می گذارند؛ یا مثلا کتابی را دوستی به دوستی هدیه می دهد، او هم کناری می گذارد! واقعا کتاب خواندن در مملکت ما جا نیفتاده است؛ و این درد بزرگی است... کتاب بنویسید، مقاله بنویسید، اعلان بکنید... قصه... نوشته بشود، کارهای هنری بشود، تا مردم به خواندن کتاب وادار بشوند... و کتاب جزو لوازم زندگی بشود.

معظم له در 26 اردیبهشت 1374 گفتند: کتاب خریدن، باید یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب بشود. مردم باید بیش از خریدن بعضی از وسایل تزئیناتی و تجملاتی، مثل لوسترها و میزهای گوناگون و مبل های مختلف و پرده ها... به کتاب اهمیت بدهند و اول کتاب را بخرند. مثل نان و خوراکی و وسائل معیشتی لازمی که در خانه هست، کتاب هم باید از این قبیل باشد.

ایشان در 19 اردیبهشت 1369 هم فرمودند: کتابخوانی باید مثل خوردن و خوابیدن و سایر کارهای روزانه، در زندگی مردم وارد بشود.

معظم له در 20 اردیبهشت 1373 نیز گفتند: کتابخوانی به عنوان یک سنت رایج در بیاید و همه در کشور کتابخوان بشوند... بایستی تعداد کتاب هایی که هر بار چاپ می شود... به دویست هزار و سیصد هزار برسد.

این حرف، در سال 1373 بیان شده است. امروز به تیراژ میلیونی باید برسیم.

ایشان در 16 اسفند 1395 می فرمایند: می گویند از فلان کتاب پر فروش و پر تیراژ، پانصد هزار، ششصد هزار (نسخه) چاپ شده؛ خب حالا ششصد هزار نسخه کتاب در یک کشور به این بزرگی، اگر فرض کنیم هر یک نسخه کتاب را هم ده نفر خوانده باشند، می شود پنج میلیون نفر، شش میلیون نفر؛ از جامعه هشتاد میلیون نفری ما، پنج میلیون (نفر) یک کتاب را بخوانند و به معارف آن آشنا بشوند، کافی است؟ باید ترویج کرد؛ باید هم کتاب را ترویج کرد... نگذاریم این قضیه به آسانی از دست برود.

اماممان در 23 اردیبهشت 1392 می فرمایند: به مسئله نشر و توزیع کارهایتان اهمیت دهید... باید کاری کنید که آثار شما... حقیقتا فضا را پر کند. بعضی از کارها، همین جور است... کتاب " دا " در صد و خرده ای چاپ، نزدیک پانصد هزار نسخه منتشر شده؛ بعضی از کتاب های دیگر هم همین جور؛ این بسیار خوب است؛ انسان خوشحال می شود؛ لیکن لازم است که بقیه کارها هم همین جور ترویج شود... یک قرارگاهی برای نشر به وجود آورید... این همه جوان های بسیجی هستند؛ این همه حلقات صالحین هست؛ این همه جوان های خوب در دبیرستان ها هستند، در مراکز آموزشی هستند؛ در حوزه های علمیه هستند؛ این ها اگر دستشان برسد، می توانند، مشتاق اند؛ شما می توانید از این ها استفاده کنید... شما یک چاپ بکنید، با چهل هزار، پنجاه هزار؛ چاپ دوم، سی هزار دیگر، چهل هزار دیگر؛ در ظرف مثلا دو سه سال بتوانید تیراژها را به دو میلیون، سه میلیون برسانید. این جوری باید محصولاتتان فروش برود... بسیج کمک کند؛ آموزش و پرورش کمک کند.

چرا به این راهکارهای روشن توجه نمی کنیم؟ مرادمان در 19 آبان 1376 ریزتر، به بیان مسئله پرداختند و فرمودند: در مدرسه، در شهر، در سطح کشور، مسابقه کتابخوانی راه بیندازند و بعد مراسم این مسابقه را مثل مراسم مشاعره، از تلویزیون پخش کنند... یک مسابقه سراسری در سطح کشور راه بیفتد... بعد برای کسانی که در این جاها برنده می شوند، مراسمی در صدا و سیما برپا کنند، آن جا بیایند و به نحوی این را عرضه و ارائه کنند؛ سئوال بشود، جایزه بگیرند و بروند.

ایشان در 14 اردیبهشت 1376 فرمودند: در مدارس، ساعتی برای کتابخوانی گذاشته شود... به جای ساعت انشاء... ساعت کتابخوانی بگذارند، تا دانش آموزان با فرهنگ کتابخوانی آشنا شوند.

از این ریزتر و جزئی تر می شود، بیان کرد؟ چرا مسئولین فرهنگی کشور و صدا و سیما کوتاهی کرده اند؟ چرا به کار به این روشنی، پاسخ مثبت ندادیم؟!!

ایشان در 7 دی 1372 فرمودند: من اگر بدانم هر روز یک ساعت باید حرف بزنم و نتیجه اش این باشد که مردم کتابخوان بشوند، حاضرم روزی یک ساعت و نیم حرف بزنم!

اما من و شما، سالی یک ساعت هم برای کتابخوان شدن مردم حرف نزدیم!

امام خامنه ای در 19 اردیبهشت 1369 فرمودند: جوانان، پیران، مردان، زنان، شهری ها، روستایی ها و هر کسی که با کتاب می تواند ارتباط برقرار کند، باید کتاب را در جیبش داشته باشد و تا یک جا بیکار نشست، مثل اتوبوس، تاکسی، مطب پزشک، اداره، دردکان، وقتی که مشتری نیست، در خانه به هنگام اوقات فراغت، کتاب را در بیاورد و بخواند.

ایشان در 21 اردیبهشت 1372 گفتند: افرادی که کار روزانه دارند... بخشی از زمان را، ولو نیم ساعت، برای کتاب خواندن بگذارند... این بایستی یک سیره و سنت رایجی بین مردم ما بشود که کتاب را بخوانند و به بچه هایشان یاد بدهند. خانم ها در خانه ها کتاب بخوانند.

معظم له در 7 دی 1372 فرمودند: جوانان و پدران و مادران و به خصوص بچه ها، باید با کتاب انس پیدا کنند؛... اگر پدر و مادر کتابخوان باشند، به احتمال زیاد بچه ها کتابخوان خواهند شد.

ایشان در 21 اردیبهشت 1372 فرمودند: بچه هایمان را هم از اول کودکی عادت بدهیم که کتاب بخوانند؛ مثلا وقتی می خواهند بخوابند، کتاب بخوانند و بخوابند... در تابستان ها که بچه ها و جوانان تعطیل هستند، حتما کتاب بخوانند، کتاب هایی را معین کنند، بخوانند و تمام کنند.

معظم له همچنین در 26 اردیبهشت 1374 گفتند: همه افراد خانه ما... شب همیشه در حال مطالعه خوابشان می برد. خود من هم همین طورم؛ نه این که وسط مطالعه خوابم ببرد؛ مطالعه می کنم، تا خوابم می آید؛ کتاب را می گذارم و می خوابم. همه افراد خانه ما همین طورند... من فکر می کنم که همه خانواده های ایرانی باید این طوری باشند.

اگر همه ما ایرانی ها، مثل رهبر عزیزمان، کتابخوان بودیم؛ آیا وضعمان مثل امروز بود؟ خیلی رشد علمی و معنوی داشتیم. این یک تکلیف است که من و شما باید در مسیر مطالعاتی خود، به این نقطه برسیم.

انتهای پیام / ک