جهاد کبیر!

-1جهاد کبیر چیست و مبانی آن کدام است؟ خداوند در قرآن مجید مسلمانان را از اطاعت قدرتهای بزرگ منع کرده است. فَلَا تُطِعِ الکَافِرِینَ وَجَاهِدهُم بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا (فرقان آیه 52) جهاد کبیر به معنای جنگ نظامی نیست. بلکه به معنای مقاومت علیه وسوسهها و دسیسههای دشمن است. قلمرو این جهاد وسیع است و همه عرصههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و علمی را دربرمیگیرد. جهاد کبیر یک مبارزه نرمافزاری بزرگ علیه دشمن است که با دو ابزار عدم اطاعت از دشمن و مبارزه علمی تحقق مییابد. مسلمانان موظف هستند با کفار سازش نکنند و محکم در برابر آنها بایستند و تسلیم خرافات و هوی و هوسهای آنها نشوند و با اتکاء بر قرآن با آنها جهاد کنند. جهاد کبیر با جهاد اصغر و جهاد اکبر فرق دارد. چراکه اولی مربوط به جنگ نظامی و دومی مربوط به مبارزه با نفس است. جهاد اکبر یک امر فردی است اما جهاد کبیر عمومیت دارد. پرهیز از گرایش قلبی و پرهیز از اعتماد به قدرت پوشالی بیگانگان از مصادیق جهاد کبیر است. منع پذیرش ولایت دشمن و بیزاری جستن از مستکبران از مصادیق جهاد کبیر نیز است. صبر و استقامت و بینش معارف الهی نیز از مصادیق ایجابی جهاد کبیراست.(1) 2- مبتنی بر جهاد کبیر باید همه کسانی که در مصادر حاکمیتی در حوزه سیاست خارجی و سیاست داخلی قرار دارند باید به اصول و مبانی جهاد کبیر التزام عملی داشته باشند. نظام جمهوری اسلامی از ابتدای پیدایش درگیر قدرتهای جهانی بوده و آنان گرفتار یک تضاد آشتیناپذیر با ملت ما بودهاند. آمریکا و اذنابش در منطقه هیچگاه سر آشتی و سازش با نظام ما ندارند. استکبارجهانی طی دو قرن اخیر اهدافی را در جهان اسلام و بهویژه در ایران پیگیری میکنند که گاهی این اهداف را از طریق جنگ و گاهی از طریق صلح دنبال شده است. ایران ضعیف تجزیه شده، ملتی مطیع دستورات اجانب و تابع راهبردهای کوتاه مدت و دراز مدت یک ایران مطلوب برای دشمنان اسلام است. امام (ره) با انقلاب اسلامی نقطه پایانی بر این سیاست تجاوزکارانه گذاشت. به همین دلیل اشغال لانه جاسوسی را انقلاب دوم نامید چراکه طراحی عملیات تجزیه ایران، براندازی حکومت و اعمال سیاستهای تضعیف ایران در پوشش فعالیت دیپلماتیک سفارتخانه آمریکا عملیاتی میشد. جغرافیای سیاسی ایران در دو جنگ جهانی باعث شد که قدرتهای جهانی بیطرفی ایران را برنتابند و به بهانه این جنگ اهداف راهبردی خود را در مورد ایران ضعیف و آماده تجزیه را دنبال کنند. جریان نفوذ دشمن را در این سیاست یاری میکرد. 3- بعد از انقلاب اسلامی جریانی در کشور پیدا شد برای مهار دشمنی آمریکا تز اعلام نشدهای را پیگیری کرد. آن تز این بود برای توسعه و پیشرفت و برای در امان ماندن از شر دشمن خارجی یک راه وجود دارد: «قدرت را در داخل و ثروت را با خارجیها تقسیم کنیم!» یعنی دشمن یک جای پایی در سهام قدرت دولت داشته باشد و ضمن اینکه در ثروت کشور هم سهمی داشته باشد. این تز با مبانی اسلام و عزت ملت ایران در تضاد بود. لذا امامین انقلاب اسلامی با این تز با شکلهای مختلف در دولتهای پس از انقلاب مخالفت کردند. راه مخالفت، همین تبیین جهاد کبیر بود که ملت با هوشیاری و همگرایی با رهبران انقلاب توطئهها و دسیسههای سخت و نرم دشمن را خنثی کردند. هنوز برخی در داخل بر طبل اعتماد به آمریکا میکوبند و با «دوستانگاری دشمن» و «دشمنانگاری دوست» در مقابل جهاد تبیین اصحاب پای کار انقلاب ایستادهاند. با آنکه دهها بار از سوراخ گفتوگوهای بیحاصل گزیده شدهاند باز هرازچندی به هر بهانهای فکر میکنند با گفتوگو و پذیرش دیکته دشمن میشود برای کشور امنیت خرید! این جماعت سد اصلی تبیین جهاد کبیر در جامعه ما و جوامع مسلمین هستند! این جماعت میخواهد هدفی که دشمن در جنگ تحمیلی به آن نرسیده در صلح تحمیلی برسد! پینوشت: 1- اقتباس از مقاله ماهیت و مبانی فقهی جهاد کبیر از منظر قرآن - غلام سرور اخلاقی علیرضا بینیاز و قاسم شباننیا - مجله حکومت اسلامی - سال بیست و نهم - شماره دوم - تابستان 1403