حاکمیت، با اتحادیه، اصناف و نهادهای مدنی مستقل وارد مذاکره بشود / امتناع نهادی، مهمترین مانع برون رفت از بحران اعتراضات
بنی جمالی می گوید که نظام های سیاسی برای برون از بحران نیاز به 2 ابزار بسیار مهم دارند: ابتدا نهادهای حل منازعه و سازش، و دیگری شکل بندی و نهادمندی اقشار اجتماعی مختلف در قالب احزاب، اتحادیه، اصناف، انجمن ها، و نهادهای مدنی است.
فروزان آصف نخعی: «امتناع نهادی» مهمترین مانع برون رفت از بحران جاری و شرایط کنونی کشور به سوی آرامش است.
دکتر احمد بنی جمالی استاد رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی کرج، در گفت و گوی خبرگزاری «خبرآنلاین» با او، در پاسخ به این سوال که نظام سیاسی ایران برای برون رفت از وضعیت کنونی چه اقدامی می تواند صورت بدهد گفت: «نظام های سیاسی برای برون از بحران نیاز به 2 ابزار بسیار مهم دارند: ابتدا نهادهای حل منازعه و سازش، و دیگری شکل بندی و نهادمندی اقشار اجتماعی مختلف در قالب احزاب، اتحادیه، اصناف، انجمن ها، و نهادهای مدنی است.»
بنی جمالی در ادامه با اشاره به این که «در هر دو مورد جمهوری اسلامی عامدانه یا غیرعامدانه، همه نهادهای میانجی و مدنی را حذف کرده و نتیجه در حال حاضر با یک جنبش توده ای، بی شکل، و غیرنهادمند مواجه است» افزود: «بر این اساس معلوم نیست چه کسی و یا چه گروهی قرار است با چه کسی و یا گروه دیگری گفت و گو کند.»
او با تبیین ساختار نظام جمهوری اسلامی گفت: «ساختار جمهوری اسلامی به طور ذاتی، مبتنی بر نوعی تشتت و آنارشی در حوزه قدرت، و غیرکارکردی بوده است، ضمن آن که وجود بلوک قدرت با طبقات، گروه های فشار، گروه های منزلتی، و نیروهای ثروت و قدرت که تنها نقطه اتصال آن ها در این سال ها دشمن مشترک و بهره مندی از کیک قدرت بوده، به همراه نهاد سازی های غیرضروری، به ناکارآمدی آن دامن زده است.»
بنی جمالی شکل گیری چنین ساختاری را باهدف ایجاد بالانس بین منافع متعارض بلوک قدرت و جلوگیری از شکل گیری جریان های معارض ذکر می کند و می گوید: «این تشتت نهادی و کارکردی، با ایجاد منافع متداخل و متعارض در بالا و بلوک قدرت، شرایطی را ایجاد کرده که امکان تمرکز و تصمیم سازی و اتخاذ تصمیمات بزرگ در هرم قدرت را در عمل ناممکن کرده است.
او افزود: در پایین جامعه نیز تمام گروه ها، اتحادیه ها، احزاب و اساسا هرشکلی از نهادمندی با شیوه های حذفی، ویران شده اند و در نتیجه مهمترین ابزار ضرورت حل منازعه یعنی نهادهای میانجی، و هم نیروهای واسط که جامعه و هم حاکمیت را نمایندگی می کنند، در عمل وجود و حیات خارجی ندارند.
او در ادامه با طرح مجدد این سوال که در چنین شرایط اسف بار و غیرنهادمندی چه نیروهایی قرار است دستور کار را تعیین و چه نیروهایی باید بایکدیگر گفت و گو کنند گفت: «اپوزیسیون از اساس با حاکمیت مواجهه آنتاگونیستی برقرار کرده است، نیروهای سیاسی حایل مثل اصلاح طلبان و کارگزاران هم تا جایی که امکان آن فراهم بوده، از طرف بخش رادیکال حاکمیت بی اعتبار شده اند، و جامعه هم دیگر حاضر به پذیرش آن ها به عنوان صدای خود نیست. در چنین شرایط بن بست در بحران، که افق روشنی هم دیده نمی شود، و درغیاب نهادها در بالا و پایین، نقش عنصر تصادف، شانس، اشتباهات تحلیل و راهبردی طرفین و نقش عناصر شتاب دهنده و غیرساختاری در تعیین آینده افزایش یافته است و این امر بسیار خوفناک است.»
این استاد دانشگاه تنها بدیل محتمل را به رسمیت شناخته شدن سریع اتحادیه ها و اصناف و نهادهای مدنی از طرف حکومت و ورود به میدان گفت و گو با آن ها ذکر کرد و از دلایل اتخاذ چنین رویکردی گفت: «در شرایط فعلی نه احزاب سیاسی موجود اعتباری پیش معترضان دارند نه گروه های مرجع و نه چهره های مورد وثوق پیشین نظیر خاتمی و... از نفوذ گذشته برخوردارند.»
مشروح این گفت و گو به زودی منتشر می شود.
بیشتر بخوانید:
-
جزئیات پیشنهاد «سه سطحی» اصلاحطلبان به «حاکمیت» برای برونرفت کشور از وضعیت کنونی / دبیرکل حزب اتحاد ملت پس از جلسه اصلاحطلبان با شمخانی اعلام کرد
-
نقش محوری شورای نگهبان در شکلگیری اعتراضات / عباس عبدی: این سه رفتارتان برای جدایی هر مردمی از قانون اساسی کفایت میکرد
-
باهنر: فوت مهسا امینی باعث زایمان زودرس شد / این بار، اغتشاشات هم وسیعتر بود و هم عمیقتر / شورای نگهبان باید فضای انتخابات را باز کند
216216
کد خبر 1703776