دوشنبه 17 شهریور 1404

حجاب زن ایرانی؛ از سنت تا نماد هویت و مقاومت

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
حجاب زن ایرانی؛ از سنت تا نماد هویت و مقاومت

حجاب زن ایرانی، فراتر از یک پوشش ساده، به نمادی از هویت، قدرت و مقاومت تبدیل شده است. این تحول، نتیجه تاریخ پیچیده‌ای است که زنان با آگاهی و انتخاب خود آن را رقم زده‌اند.

حجاب زن ایرانی، فراتر از یک پوشش ساده، به نمادی از هویت، قدرت و مقاومت تبدیل شده است. این تحول، نتیجه تاریخ پیچیده‌ای است که زنان با آگاهی و انتخاب خود آن را رقم زده‌اند.

خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ از نیمه دوم قرن گذشته، حجاب زن ایرانی دیگر همان پوشش ساده‌ای نیست که صرفاً برای پوشاندن بیشتر بدن برگزیده می‌شد. اگرچه پیش‌تر هم چادر در میان زنان رایج بود و به‌عنوان لباسی سنتی و محترمانه شناخته می‌شد، اما با ورود زنان مسلمان به صحنه‌های مبارزه و بیداری اجتماعی، این پوشش سنتی جان تازه‌ای گرفت.

زنانِ درگیر در جریان مقاومت علیه حکومت پهلوی، چادر را از قالب عادت و رسوم بیرون کشیدند و به آن هویتی سیاسی بخشیدند. آن پارچه سیاه که روزی تنها نشانه عفاف بود، به نماد زن انقلابی بدل شد؛ زنی که نه در حاشیه، که در متن تحولات ایستاده بود. چادری که تا دیروز فقط سایه‌بان تن بود، حالا پرچم اندیشه‌ای شده بود که زن را نه صرفاً مادر یا همسر، که کنشگری اجتماعی و تأثیرگذار می‌دید.

برتری حجاب حالا در معنا بود؛ معنایی برخاسته از تاریخ مقاومت، هویت‌یابی سیاسی و حضور مؤثر در جامعه. زن انقلابی در آن دوران، حجاب را نه از سر اجبار، بلکه از سر انتخاب و باور بر تن کرد. او حجاب را آگاهانه برگزید تا اراده‌اش را از طریق آن فریاد بزند.

به همین دلیل است که حتی پس از سقوط رضاخان و لغو قانون کشف حجاب، همچنان حجاب در معرض محدودیت، فشار و حذف بود. چون دیگر نماد یک تفکر شده بود؛ تفکری که بسیاری آن را برنمی‌تابیدند. مبارزه با حجاب، دیگر صرفاً بهانه‌ای برای اصلاح پوشش نبود، بلکه رویارویی با یک هویت تازه و مقاوم بود که زن مسلمان برای خود ساخته بود.

مقاومت زنانه برای حجاب به وسعت یک تاریخ

روایت‌هایی از این ایستادگی در حافظه تاریخی ما باقی مانده است. زنانی که در برابر فشار زمانه ایستادند، گاه با خانه‌نشینی چندساله برای پرهیز از نگاه نامحرم در دوران کشف حجاب، و گاه با حفظ پوشش در دل جنگ و ناامنی.

برتری حجاب حالا در معنا بود؛ معنایی برخاسته از تاریخ مقاومت، هویت‌یابی سیاسی و حضور مؤثر در جامعه

مرحوم آیت‌الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی، پدر بزرگوار آیت‌الله سید علی سیستانی، برای تشرف به محضر حضرت، چهل جمعه در مساجد مشهد زیارت عاشورا خواندند. در یکی از جمعه‌های پایانی، نوری او را به خانه‌ای کشاند؛ حضرت ولی‌عصر (عج) در اتاقی حاضر بودند، کنار پیکر زنی که پارچه‌ای سفید بر آن کشیده شده بود. آقا فرمودند: «چرا این‌گونه به دنبال من می‌گردی؟ مثل این باشید...» و اشاره به آن جنازه کردند. این زن، در دوره کشف حجاب رضاخانی، هفت سال از خانه بیرون نیامد تا نگاه نامحرم بر او نیفتد.

این مقاومت، تنها به گذشته‌های دور تعلق ندارد. در دوران جنگ تحمیلی نیز تکرار شد. زنی از دزفول روایت می‌کرد که: «در سال‌های موشک‌باران، هر شب با چادر می‌خوابیدیم، چون نمی‌خواستیم در صورت بمباران یا شهادت، بی‌حجاب از زیر آوار بیرون کشیده شویم.» بسیاری از زنان شهید دزفولی را با حجاب کامل از دل خاک و آوار بیرون کشیدند.

و این خط روشن، همچنان تا امروز ادامه دارد

در حمله اخیر رژیم صهیونیستی به تهران، خانواده‌ای بی‌گناه هدف قرار گرفتند. خانواده نظری، که از مشهد چند روزی مهمان تهران بودند، در یک شب تلخ، دو فرزند خود را از دست داد. محمدمهدی و زهرا، در آن دقایق، وقتی اولین پرتابه اصابت کرد، همراه با خواهر کوچک‌ترشان از راهرو به خانه بازمی‌گردند تا حجابشان را کامل کنند. محمدمهدی ایستاد تا خواهرهایش را همراهی کند. پرتابه دوم به خانه اصابت کرد. زهرا و محمدمهدی با هم به شهادت رسیدند و خواهر دیگرشان رنج بسیاری را به سبب حراجت شدید متحمل شد. آنچه این روایت‌ها را به‌هم پیوند می‌زند، انتخابی است که در بطن این سبک زیست نهفته است؛ انتخابی نه همیشه آسان و نه بدون هزینه، اما ریشه‌دار در باور.

تجربه تاریخی زن ایرانی نشان می‌دهد که حجاب، فراتر از یک پوشش فردی، به نماد مقاومت و هویت سیاسی تبدیل شده است. از ایستادگی در برابر کشف حجاب رضاخانی تا پایداری در جنگ تحمیلی و حتی امروز، زنان محجبه حجاب را نه صرفاً برای عفاف شخصی، بلکه به‌عنوان پرچمی از انتخاب، ایمان و مبارزه برگزیده‌اند. این میراث تاریخی، نقطه عزیمتی است برای بازاندیشی معنای حجاب در جهان معاصر.

حجاب زن ایرانی؛ از سنت تا نماد هویت و مقاومت 2